هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: انجمن نابودی موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۱۷:۴۹ چهارشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۶
#35

ویولت بودلر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۰ یکشنبه ۱ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۵۳ شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
از اون یارو خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1548
آفلاین
سلام.
در خواست برای عضویت در انجمن نابودی موجودات خطرناک:
نام:ویولت.
نام خانوادگی:بودلر
جنسیت:زن.
سن:18 سال.
طول و جنس چوبدستی:32 سانتیمتر از چوب آبنوس و پر ققنوس.
گروه:ریونکلاو.
متشکرم!


But Life has a happy end. :)


Re: انجمن نابودی موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۲۲:۲۹ جمعه ۱۷ فروردین ۱۳۸۶
#34

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
در خواست برای عضویت در انجمن نابودی موجودات خطرناک

نام: زریانوس
نام خانوادگی: پیوز
جنسیت: مرد
طول چوب جادو: 30 سانتی متر
قد: 170 cm
وزن: 65kg
سابقه فعالیت های قبلی: نداشته ام .
گروه : هافلپاف


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: انجمن نابودی موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۲۲:۰۱ شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۵
#33

مورگان الکتوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۳ شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۰ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 620
آفلاین
با اجازه ی ناظر ارجمند
موضوع جدید این تاپیک

توضیحات این رول در پایان رول آمده است






((جانتون)) موجود نکروپولیسی، با عجله ولی استوار در دالان نکروپولیس که با مشعل های منقش به مانتیکور اندکی روشن شده بود، قدم بر میداشت.صورت کشیده وسفید اسب مانندش گر گرفته بود و چهره اش دیگر حالت بی روح همیشگی را نداشت، در واقع در این لحظه در پس چشم های سبز رنگش ترس دیده میشد.ترسی عمیق ، و حسی عجیب که از سال ها پیش تا به حال سراغ نداشت.
همین طور که پیش می رفت سربازان نکرو پولیسی که در کنار هر در ایستاده بودند با زره های سرخ رنگشان در مقابلش تعظیم می کردند.اما جانتون به هیچ کدامشان اعتنایی نمی کرد، چرا که حال او مامور برگزیده بود و زمان تعظیم کردنش تمام شده بود،حال تنها به تعظیم کنندگان نگاه می کرد.اما مقصد کنونی اش با تمام مکان ها فرق داشت،او حالا می بایست با رئیس نکروپولیس ملاقات می کرد،کسی انتظار کار هایی صدها برابر بیشتر از تعظیم کردن از داشت.کسی که فرمان هایش به طور حتم باید اجرا میشدند، در غیر این صورت سرپیچی کنندگان آخرین چیزی را که حس می کردند ،سوزش شلاق جادویی رئیس بود.اما جانتون نمی دانست که چرا رئیس نکروپولیس او را احظار کرده بود،چرا...
جانتون با به یاد آوردن مقصد ، به سمت زمین حکاکی شده خم شد و ساق بند میخ دارش را محکم کرد،خون از دو ساق پایش بیرون جهید ولی او دیگر به نوع لباس ها عادت کرده بود.ساق بند های میخ دار،
کمربند های خاردار و... همگی جزئی از نکروپولیسی بودن بود.اگر او به دنیای نکروپولیس وارد نمیشد ،به احتمال زیاد در خرج از آنجا توسط مشتی جادوگر ،سوزانده و یا حتی به حقارت بار ترین نوع مرگ می مرد.
جانتون در مقابل درب سرخ رنگ منقش به مانتیکور و اژدها متوقف شد.این نقوش در سرتاسر نکروپولیس به چشم می خورد اما هیچ کس حتی پیرترین نکروپولیسی از معنای آنها اطلاعی نداشت.او دستش را به سمت درب برد تا وارد شود اما صدایی سرد و سوزناک به گوش رسید:می تونی بیای تو مامور برگزیده.
بدن جانتون لحظه ای از شنیدن صدا لرزید اما دوباره به حال اول بازگشت،او عزم خود را جمع کرد و به درون تاریکی مطلق قدم برداشت.
همه جا سرد بود بوی نم از سرتاسر اتاقی که معلوم نبود کجاست و چگونه است به مشام می رسید.جانتون به محض رسیدن ،تعظیم کرد و در همان حال ماند ، میدانست که چرا این اتاق به این اندازه تاریک است،روسای نکروپولیس عقیده داشتند که تاریکی باعث توسعه ی ذهن و قدرت روح میشود.به همین دلیل در اتاقی تاریک و بدون حتی یک ذره روشنایی زندگی می کردند .
صدایی که اجازه ی ورود داده بود در فضا طنین انداز شد:مامور برگزیده،تو تنها به یک دلیل افتخار ورود به این اتاق را پیدا کردی ،نیرویی جدید و ارتشی عظیم که نکروپولیس را فرمانروای تمام منطقه خواهد کرد،قدرتی که هم پیمان جدید نکروپولیس به همراه آورده،جادویی که ما به قدرت گذشته باز می گرداند.می توانایی تشکیل موجودات قدرتمند و تشنه به خونی را خواهیم داشت که ما را در رسیدن به خواسته هایمان یاری میکنند،((نکریو))ها.تو می توانی آنها را ببینی... می توانی...
سر جانتون به شدت به لرزش افتاد،ذهنش کم کم تهی میشد و افکاری جدید به ذهنش می آمدند.اتاقی سرد را میدید که که با یک مشعل کوچک روشن شده بود،در گوشه ای از اتاق موجود بدون مو و خاکستری رنگی را می دید که در گوشه ای چمباته زده،موجود چهارپا داشت.اما تکان نمی خورد ، صورتش معلوم نبود.اما ناگهان با تکانی شدید به لرزه افتاد و سر بزرگش را به سوی جانتون آورد.
جانتون برای اولین بار با موجودی با چهره ی یک ماهی و چشمانی درشت و سرخ رنگ مواجه شد.موجود دهان پر از دندانش را گشود و نعره ای ترسناک کشید...
جانتون دوباره خود را در اتاق رئیس نکروپولیس یافت،از خاطره ی نکریو هنوز هم بدنش می لرزید.
- تو وظیفه ی تبدیل سرباز ها رو به عهده داری، به سربازها وعده ی قدرت و احترام چندین برابر رو بده،مامور برگزیده.اونها در دنیای بالا آزاد خواهند شد.

یک هفته بعد دفتر نابودی موجودات جادویی خطرناک

بلیز زابینی در اتاق پر از قاب نقاشی های متحرک روی صندلی چوبی بزرگ در حال نوشتن مطلبی بود.چهره اش آرام به نظر می رسید و دستش به آرامی قلم را روی کاغذ حرکت میداد.ردای آبی رنگی پوشیده بود و انگار توجهی به اطراف نداشت.
ناگهان در اتاق بی هیچ هشداری باز شد و مردی سفید پوش با چهره ای موذی و چشمانی خاکستری رنگ وارد شد از ظاهرش معلوم بود که مدت ها دویده چرا که صورتش سرخ شده بود و نفس نفس میزد.
- سلام زابینی، یه پیغام برات دارم.
بلیز که جا خورده بود دست از نوشتن برداشت و گفت:پیغامت رو بگو سینیا.
مرد سفید پوش کاغذی را از جیبش در آورد و به بلیز داد،بلیز نوشته رو به سرعت خواند وگفت:باید به بقیه اطلاع بدم .
- در ضمن اون گفت که اون موجودات ،وحشی تر از اونی هستن که انتظارش رو دارین، گروه باید دوباره عازم بشه.
________________________________________________________________--
آشنایی:
نکروپولیس افسانه ایست از مردم ایتالیا ،که در آن دریچه ای وجود داره که از طریق اون میشه به نواحی پایین زمین رفت و به دنیای مردگان و جانورانی عجیب قدم گذاشت،داستان جدید این تاپیک از این افسانه ی قدیمی تا حدودی الهام گرفته شده اما بیشتر آن نوآوری است.
نکروپولیسی ها اندکی جادو دارند اما بیشتر از سلاح های جادویی استفاده می کنند،اونها آداب و رسومی عجیب دارند .
در مورد خط آخر رول هم باید بگم که لطفا اونهایی که وقعا می خوان فعالیت کنن و توانایی پست های خوب رو دارند ،خودشون رو وارد داستان کنند و وخواهشا خیلی ارزشی اش کنید و توش مطالب طنز استفاده کنید اما به اندازه ی قابل قبول.
و داستان برای اونایی که حال خوندن ندارند(پیشنهاد میکنم بخونین چون خیلی مطالب سرنخ وار درش وجود داره):ارتش نکروپولیس سالها در زیر زمین به حیات ادامه داده ولی حالا به کمک هم پیمانشون که یک جادوگره و مطمئنم همگی حدس میزنید کیه،تونستن موجوداتی که در رول توصیف شده اند رو از طریق تبدیل نکروپولیسی ها، بسازند و اونها رو در دنیای بالا آزاد کنند تا به مقصودشون برسن.

درضمن ببخشید که یه کم زیاد شدبا اجازه ی ناظر ارجمند


تصویر کوچک شده


Re: انجمن نابودی موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۲۲:۳۴ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
#32

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۸ دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۰۷ شنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۷
از تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 165
آفلاین
خب پرسی جان شما تایید شدید و بزودی مقداری سوال هم می گذارم.


ویرایش شده توسط زاخاریاس اسمیت در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۸ ۲۲:۳۶:۵۷

[i]


Re: انجمن نابودی موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۱۷:۵۵ یکشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۵
#31

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام

درخواست عضویت در انجمن نابودی موجودات خطرناک :

نام : پرسی ویزلی
سن : 25
جنسیت : مذکر
گروه گریفندور



با تشکر


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۱۷ ۱۷:۵۷:۵۷

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: انجمن نابودی موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۲۱:۰۸ شنبه ۶ آبان ۱۳۸۵
#30

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۸ دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۰۷ شنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۷
از تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 165
آفلاین
امتیازات:
زاخاریاس اسمیت : 5
آرتور ویزلی : 3
الستور مودی : 2
پرفسور اسپروات: 0


[i]


Re: انجمن نابودی موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۲۱:۰۳ شنبه ۶ آبان ۱۳۸۵
#29

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۸ دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۰۷ شنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۷
از تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 165
آفلاین
اینم جواب کامل سوالات :

1 : شما در یک جنگل با یه گله سانتور مواجه شدید اولین اقدامی که می کنید چیست ؟
از آن جایی که سانتور ها از انسان ها متنفر هستند دو راه داریم :
1: جنگیدن با آن ها (از آنجایی که یک گاه اند زیاد عاقلانه نیست)
2:فرار با جسم یابی یا هر چیز دیگر

2: روش مقابله با یک هیپو گرف وحشی چیست؟
دادن مقداری موش کور به آن و بعد تعظیم کردن به حیوان و در صورتی که حیوان نیز تعظیم کرد می توانید آرام از آن دور شده یا برای نوازش کردن آن نزدیک شوید.

3: آیا نسل مانتیگور منقرض شده یا نه؟
این حیوان کمیاب است ولی هنوز منقرض نشده قابل یافت در جنگل های بریتانیا و جنگل ممنوع.


4: برقک چیست؟
حیوانی کوچک و پشمالو که به چیز های براق بسیار علاقه دارد و به جمع آوری آن می پردازد.

5: آیا حیونی با وفا تر از هیپو گریف وجود دارد؟ اگر دارد نام حیوان را بنویسید.
خیر هیچ حیوانی با وفاتر از یک هیپوگریف رام شده نیست.


[i]


Re: انجمن نابودی موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۲۲:۵۱ پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۸۵
#28

الستور مودیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۴ یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۵
از یک جای دور ولی نزدیک به شما
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 192
آفلاین
1 : شما در یک جنگل با یه گله سانتور مواجه شدید اولین اقدامی که می کنید چیست ؟

تنها کاری که می کنم میرم جلو و می گم :برادران ما با گفتگوی تمدن ها می تونیم با هم دیگر کنار بیایم اگر جواب نداد می گم : میتونیم خشکه حساب کنیم ، اگر جواب نداد فورا در خواست نیروی کمکی میکنم و طبق قانون که هیچ حیوان جادویی حق حمله به آدم ها رو نداره همشون رو می کشم .
2: روش مقابله با یک هیپو گرف وحشی چیست؟
اصولی ترین کار عقب رفتن و فرار کردنه ولی یک کار دیگر هم میشه کرد ، چوب دستی رو در بیاریم و آوداکداورا بارونش کنیم .
3: آیا نسل مانتیگور منقرض شده یا نه؟

نه هنوز ، این موجودات در جنگل ها هاگوارتز زندگی می کنند و در کل در جنگل های اطراف لندن می شود آنها رو پیدا کرد .
4: برقک چیست؟
همونطور که از اسمش پیداست موجودی است که نسبت به اشیاء درخشنده حساس است و در کل این اشیاء رو میدزده .

5: آیا حیونی با وفا تر از هیپو گریف وجود دارد؟ اگر دارد نام حیوان را بنویسید.

بله سگ و اسب تک شاخ و ققنوس اگر سانتورها رو هم حیوان بدونیم موجوداتی با وفا هستند البته تو دوستی .


تصویر کوچک شده










[b][size=med


Re: انجمن نابودی موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۲۲:۰۷ پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۸۵
#27

آرتور ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۳ پنجشنبه ۵ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۵:۲۳ جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 390
آفلاین
: شما در یک جنگل با یه گله سانتور مواجه شدید اولین اقدامی که می کنید چیست ؟
ج: دعوت به آرامش و دادن اطمينان از اينكه به آنها صدمه نمي زنيم

2: روش مقابله با یک هیپو گرف وحشی چیست؟
ج: دادن تعدادي موش كور به آنها

3: آیا نسل مانتیگور منقرض شده یا نه؟
خير در جنگل ممنوع(واقع در هاگوارتز) موججودند

4: برقک چیست؟
ج: جانوري كوچك كه عاشق جمع آوري اشياع براق است.

5: آیا حیونی با وفا تر از هیپو گریف وجود دارد؟ اگر دارد نام حیوان را بنویسید. بله ، ققنوس


عاقلان دانند...


Re: انجمن نابودی موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۲۱:۲۹ پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۸۵
#26

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۸ دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۰۷ شنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۷
از تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 165
آفلاین
به نام دوست:

اینم سوالاتی که قولشو داده بودم:

1 : شما در یک جنگل با یه گله سانتور مواجه شدید اولین اقدامی که می کنید چیست ؟


2: روش مقابله با یک هیپو گرف وحشی چیست؟


3: آیا نسل مانتیگور منقرض شده یا نه؟


4: برقک چیست؟


5: آیا حیونی با وفا تر از هیپو گریف وجود دارد؟ اگر دارد نام حیوان را بنویسید.




با احترام


ویرایش شده توسط زاخاریاس اسمیت در تاریخ ۱۳۸۵/۸/۴ ۲۱:۳۶:۳۸
ویرایش شده توسط زاخاریاس اسمیت در تاریخ ۱۳۸۵/۸/۴ ۲۱:۳۸:۱۹

[i]







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.