هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: امتحان مراقبت از موجودات جادویی
پیام زده شده در: ۱۷:۳۹ یکشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۷

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۰:۴۲ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
1. چگونه جنسیت حیوان مشخص میشود؟ 3 امتیاز
به وسیله ی یک ورد!

2. چرا لونا دود میشه میره هوا؟ 3 امتیاز
چون لونا سر کلاس حقیقت رو گفت و چون که دنیس داشت آبروش میرفت با یه ورد میخواست به مرغ تبدیلش کنه که وردش اشتباهی در اومد و باعث شد تا لونا به دود تبدیل بشه و بره هوا!

3. آیا فنگ حرف میزند یا بازیگر فنگ حرف میزند؟ چرا قبل از آن حرف نمیزد؟ 3 امتیاز
خود فنگ حرف میزنه ، به این دلیل که قبل از آن کس دیگه ای بهش توجه نداشته.

4. اگر اصول نگهداری از حیوان را رعایت نکنیم چه میشود؟ 3 امتیاز
این یه نوع جرم محسوب میشه به همین خاطر از سوی وزارت خانه کسی رو برای دستگیری میفرستند.

5. دو حیوان نام ببرید که نمیشود آن ها را از مکان زندگیشان خارج کرد؟ 3 امتیاز
سانتورها=به این دلیل که سانتورها با انسان ها دشمنند.
غول ها=به این دلیل که برای غول ها نمیشود خانه ای به غیر از محل زندگیشون براشون درست کرد.

6. داشتن پشتیبان برای هر حیوان در وازت خانه به چه دردی میخورد؟ 3 امتیاز
اگر کسی از آن استفاده ی نادرستی بکند ، او را دستگیر بکنند.

7. چرا دنیس کود حیوانی تولید میکرد؟ 3 امتیاز
چون از چند نظر بهتر از کود های شیمیایی و حیوانی است.

8. آیا استفاده از حیوانات برای معجون ها بداشتی میباشد؟ 3 امتیاز
بله، بسیار بهداشتی است.

9. برای چی کدوی حیاط پشتی اینقدر بزرگ شد؟ 3 امتیاز
برای این که این کدو هر چند وقت یک بار خودش اینجوری میشه و بیشترش به علت جوگیر شدن و خودشیرینی هست ، در ضمن قصد خراب کردن خانه ی دنیس رو هم داشت!

10. سه کارایی حیوان در زندگی ما رو نام ببرید؟ 3 امتیاز
1- تولید کود برای گیاهان.
2- تولید غذا.
3- استفاده از پوست و مو ...


Only Raven !


تصویر کوچک شده


Re: امتحان مراقبت از موجودات جادویی
پیام زده شده در: ۱۳:۳۹ یکشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۷

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
1. چگونه جنسیت حیوان مشخص میشود؟

با استفاده از یک ورد !

( میتونید تهش رو هم نگاه کنید! )

2. چرا لونا دود میشه میره هوا؟

چون لونا باید دود شه بره هوا !(!) چون لونا سر کلاس چیزی میگه که حرفش کاملا درست هست و چون دنیس داشت ضایع میشد میخواد به مرغ تبدیلش کنه که متاسفانه وردش نمی گیره و لونا دود میشه میره هوا !

3. آیا فنگ حرف میزند یا بازیگر فنگ حرف میزند؟ چرا قبل از آن حرف نمیزد؟

فنگ حرف میزند! چون قبل از آن کسی بهش توجه نمیکرد که حرف بزند.

4. اگر اصول نگهداری از حیوان را رعایت نکنیم چه میشود؟

از طرف وزارت خانه برای دستگیری شما می آیند و این یک جرم محسوب میشود!

5. دو حیوان نام ببرید که نمیشود آن ها را از مکان زندگیشان خارج کرد؟

سانتور ها >> به علت اینکه یک اجتماع مخالف انسان هستند.
غول ها >> چون حیواناتی هستند که نمیشه براشون محلی به جز محل زندگی اشون برای زندگی درست کرد!

6. داشتن پشتیبان برای هر حیوان در وازت خانه به چه دردی میخورد؟

که اگر شخصی از آنها استفاده ی نادرست (!) کرد، او را دستگیر کنند.

7. چرا دنیس کود حیوانی تولید میکرد؟

چون از چندین نظر بهتر از کود های شیمیایی و حیوانی است!

8. آیا استفاده از حیوانات برای معجون ها بداشتی میباشد؟

بله، بسیار بهداشتی است.

9. برای چی کدوی حیاط پشتی اینقدر بزرگ شد؟

از خودش بپرسید! فکر میکنم این کدو به خاطر اینکه هر چند وقت یک بار این طوری میشه و همه اش هم به علت جو گیری و جلب توجه هست! تازه خونه ی دنیس رو هم میخواست خراب کنه!


10. سه کارایی حیوان در زندگی ما رو نام ببرید؟

1) تولید غذا !
2) تولید کود برای گیاهان !
3) استفاده از پوست و مو..


[b]دیگه ب


امتحان مراقبت از موجودات جادویی
پیام زده شده در: ۱۰:۲۶ جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۸۷

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
1. چگونه جنسیت حیوان مشخص میشود؟ 3 امتیاز

2. چرا لونا دود میشه میره هوا؟ 3 امتیاز

3. آیا فنگ حرف میزند یا بازیگر فنگ حرف میزند؟ چرا قبل از آن حرف نمیزد؟ 3 امتیاز

4. اگر اصول نگهداری از حیوان را رعایت نکنیم چه میشود؟ 3 امتیاز

5. دو حیوان نام ببرید که نمیشود آن ها را از مکان زندگیشان خارج کرد؟ 3 امتیاز

6. داشتن پشتیبان برای هر حیوان در وازت خانه به چه دردی میخورد؟ 3 امتیاز

7. چرا دنیس کود حیوانی تولید میکرد؟ 3 امتیاز

8. آیا استفاده از حیوانات برای معجون ها بداشتی میباشد؟ 3 امتیاز

9. برای چی کدوی حیاط پشتی اینقدر بزرگ شد؟ 3 امتیاز

10. سه کارایی حیوان در زندگی ما رو نام ببرید؟ 3 امتیاز


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۶:۲۱ شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۷

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
استاد به علت مشکلات ِ آی کیو و بیماری ِ آلزایمر !! یادم نبود تکلیف دوم داریم ! اینم دومی اش :

2.

فنگ بلند میشه..
فنگ در حال بلند شدنه..
بلند شد..
تق!..
پاش ها(!) رو باز کرد ..
جمع..
باز..
جمع..
باز..

حالا همه!

جمع..
باز..

پومپ!

ضربه ای بس ناجوانمردانه به پس کله ی پرسی زد!


[b]دیگه ب


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۲:۲۱ جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۸۷

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
- آدرس خونه ی ولدی رو بده من! خودم میرم دهنشو می..صافم!
- صبر کن آن شه ازش آدرس میگیرم!
- اههه! تا اون آن شه که پونصد و نود و پنج سال و دوروز و سه ساعت و بیست دقیقه و چهار ثانیه میگذره!

پونصد و نود و پنج سال و دوروز و سه ساعت و بیست دقیقه و چهار ثانیه بعد! ( )

نقل قول:
Voldy_balla2000: خر خودتی! آدرس بدم که چی بشه؟ مامانم نمیذاره غریبه ها بیان خونمون! تصویر کوچک شده
yenafar: اههه! ازش خواهش کن. بگووو این دوستام خیلی خوبن! تازه من یه سگ هم دارم به نام : پپسی! اونم میارم که با نجینی ات دوست شه.
Voldy_balla2000: نجینی با کسی دوست نمیشه! ببینم سگت دختره یا پسر؟
yenafar: نمیدونم. صبر کن ببینم! معلوم نیست چیه! از روش آلبوس که نمیشه فهمید.. باید تهشو نگاه کنی( کپی رایت بای آلبوس ! ) اینم مثینکه تهش بستس! صبر کن از یه ورد استفاده کنم! یه مین ..



یک نفر، که همان گابریل هست! ( خب انتظار داری کی باشه؟ ) به سوی پپسی رفت و سگ بیچاره را از گردن آویزان کرد. متاسفانه به نتیجه ای نرسید و سگ را رها کرد و سپس ، چوبدستی اش را به سوی او گرفت:

- جنآشکیوس!
سگ شروع به نفس نفس زدن کرد و روی زمین ولو شد.. داشت خفه میشد!
- جنمخکیوس!
سگ آرام گرفت.

گابر: بوقی تو این همه مدت پسر بودی من باهات میخوابیدم؟ خب یه اهنی.. اوهونی..! تصویر کوچک شده
پپسی: !
گابر: تصویر کوچک شده

نقل قول:
BUZZ!!!
Voldy_balla2000: هستی؟
yenafar: هاااا! آره بگو. چیز، پسره! نجینی چی؟
Voldy_balla2000: اون که دخیه! خب بیارش.. به هرحال این ماره ما هم دل داره و دوست داره مادر شه! تصویر کوچک شده
yenafar: ایول! اومدم. بای!


و با خوشحالی آدرس را روی کاغذ نوشت و سپس، به سوی کمد لباس هایش رفت.

چند مدت بعد- خونه ی ولدی- جردن ِ هاگزمید!

-اینجا خونه ی جدید منه! اون خانه ی ریدل ها خیلی خز شده. دافام پریدن!
-ایول، اممم..میگم میشه این نجینی اتو ببری یه ور دیگه!
-نه نمیشه! اههههه! ببین چه بیناموسیه این یارو. ببینم گابر، تو واسه چی محفلی شدی بوقی؟

گابر:
لرد: تصویر کوچک شده

سپس دنیس از غیب ظاهر شد و گفت:

من یه چیزی بگم؟ از مو، پوست و سایر چیزای جونورها برای تهیه ی معجون استفاده میشه! بعضي از حيوون ها رو ميتونيد خريداري كنيد ولي از مكان زندگيشون كه از طرف وزارت حفاظت ميشه نميتونيد بيرون بياريدشون. مثل رنگينك ها و مك بون ها! بعد از اون ميريم سراغ تغذيه جونور، هر جونوري غذاي مخصوص داره و بايد بدونيد كه در وزارت هر جونوري پشتيبان داره و اگر باهاش زيادي بد رفتاري بشه ميان به سراغتون و جريمه ميگيرن و در مواردي هم حيوون رو ازتون ميگيرن.

(با یه تیر صد تا نشون زدم! )

گابریل و لرد به یکدیگر نگاه میکنند و سپس هردو طلسمی به سوی دنیس میفرستند. دنیس جاخالی میده و طلسم مرگبار ولدمورت به نجینی میخوره و طلسم کروشیوی گابر به دنیس!

یعنی نجینی نیز توسط خود ولدی ، کشته شد!

سپس از مرگ نجات یافت و بلند شد. گابریل با عصبانیت خودش را روی زمین سینه خیز به سوی نجینی کشید. پپسی را به کناری شوت کرد، سپس شمشیری از غیب ظاهر کرد . دستش را بلند کرد . ولدمورت به سوی او پرید ، صدای ِ " تاپ تاپ " قلب زمینه شد! سپس گابریل شمشیر را در حلق ِ نجینی فرو برد . ولدمورت لحظه ای بعد با فریادی روی گابریل پرید.

و سپس، گابریل غیب شد.

تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۱۵ ۱۲:۳۰:۰۷

[b]دیگه ب


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۱:۰۵ جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۸۷

دنیسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۴۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
از هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 809
آفلاین
راون:

گابریل دلاکور: 30
لونا لاوگود: 25
مری باود: 30
آریانا دامبلدور: هیچ استفاده مفیدی از جونور نشد!!=18
آلفرد بلک: بهترین جواب تکلیف دوم واسه تو بود=30

گیریف:
باب آگدن: 29
پیتر پتی گرو: جیرجیرک نیس که جیر جیر کنه=30
تد لوپین: پاچه خوار بوقی= 30

گیریف: 17.8 رند شده به 18
راون: 26.6 رند شده به 27


قدرت رولو ببين توي سبك من، تعظيم كرد توي دست من
پس تو هم بيا رول بزن با سبكم، ميخوام شاخ جوجه رولرا رو بشكنم




Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۱:۰۷ پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۷

دنیسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۴۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
از هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 809
آفلاین
"كلاس مراقبت از موجودات جادويي"

جلسه ششم ========» جنسيت موجودات

دوربین به ارومی از پنجره وارد کلبه هاگرید میشه. دنیس بازیگر فنگ که یک سگ غول آسا میباشه رو در اغوش گرفته و سخت گریه میکنه:
- مـ...من با تو انس گرفتم. چطور میتونم ترکت کنم؟ مـ... من این خونه رو دوست دارم!
از سگ جدا میشه و چرخی دور خودش میزنه:
- نیگام کن... من شبیه آدمیزادم الان؟ نه! من با شخصیت هاگرید انس گرفتم...
- خب برو شخصیتت رو عوض کنو هاگریدو بردار!
- آخه... اممم! کی بود صحبت کرد؟
- من بودم!
-! تو مگه حرفم میزنی؟
- خب تو تا حالا باهام صحبت نکرده بودی وگرنه من حرف میزنم!
دنیس آغوشش رو باز میکنه تا بار دیگه فنگ رو در آغوش بگیره که با ضرب یک لگد در کلبه خورد میشه. پرسی شیرجه میزنه تو و خودشو میندازه در آغوش باز دنیس!
- اهه اهه... اهه اهه!
- چرا سرفه میکنی بوقی؟
- پرسی گریه میکنه! (با ریتم قل مراد بخون!)
دنیس که تحمل لوس بازی های این موجود رو نداره, یه سوت میزنه و فنگ از پشت سر جفت پا میره تو دهن پرسی!
- آفرین پسر... خوب یاد گرفتی!
دنیس از کلبه میاد بیرون و رو به سیل جمعیت میگه:
- بچه ها من خیلی ناراحتم که این جلسه آخرمونه و استر منو از هاگ پرت میکنه بیرون!
لونا: هنوز امتحانمون که مونده! دیوونه...
دنیس چتر صورتی رنگشو میگیره سمت لونا و لونا دود میشه میره هوا!
- اِ... میخواستم تبدیلش کنم به یه مرغ پخته!! خب بگذریم... امروز میخوایم در مورد جنسیت حیوون ها صحبت کنیم و اینکه چطور میشه تشخیص داد که نره یا ماده!
در این هنگام آلبوس با زبانی دو متری از گوشه ای میپره بیرون!
- خجالت بکش! سن و سالی ازت گذشته... بیشتر حیوون های جادویی نر و مادشون تفاوت ظاهری با هم ندارن! حیوون ها رو از دو نوع میشه تشخیص داد جنسیتشونو! اول اینکه از روی صداش متوجه میشیم که صدای ماده ها کلفت تره!
آریانا: صدای نر کلفت تره نه ماده! خل...
"چــِــق!" (افکت فرو رفتن در زمین!)
- خب میگفتم... یکی از روی صدا که البت باس صدای هر دو جفت رو مورد سنجش قرار داد و با هم مقایسه کرد. نکته بعد هم یه ورده که باید اجرا کنید رو جونور! "جنآشکیوس" وقتی وردو به کار می برید جونور اگه نر باشه به فخ فخ کردن و خفه شدن میفته ولی اگه ماده باشه هیچ واکنشی نشون نمیده. اگه نر بود باس فوری ورد رو با "جنمخکیوس" خنثی کنید که جونور تلف نشه! تمام...
آلبوس که زبونش داشت کم کم کوتاه میشد نالید:
- یه روش دیگه هم هست... من بلدم, من بلدم!
- شما بیا برو تو فنگ کارت داره! بچه ها خوب درس بخوندی و امتحانتونو خوب بدید و موفق باشید و بدرود!

تکلیف شماره یک:
در این تکلیف یک سوژه توسط من داده میشه که شما باید چهار نکته از هر آنچه در این شش جلسه یاد گرفتید رو مابین این سوژه پیاده کنید!! حداقل به چهار نکته آموزشی باید اشاره کنید. یکی از این چهار نکته باید مربوط به تدریس این جلسه باشه!
سوژه: لرد ولدمورت مار خودشو مخفی کرده و شما قصد دارید این مار رو بکشید! (28 امتیاز!)


تکلیف شماره دو:
فنگ چطور از پشت سر جفت پا زد تو دهن پرسی؟؟! (2امتیاز!)


قدرت رولو ببين توي سبك من، تعظيم كرد توي دست من
پس تو هم بيا رول بزن با سبكم، ميخوام شاخ جوجه رولرا رو بشكنم




Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۱۵ پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۷

گراوپold3


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۳ شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۵:۳۲ یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۷
از لای ریشای هاگرید!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 156
آفلاین
توي خونتون يه جغد نامرئي پيدا ميشه و شما از اون يه استفاده مفيد ميكنيد! (25 امتياز)

تنها منبع نور اتاق زیر شیروانی هری پاتر در خانه شماره 4 پریوت درایو ، نور چوب دوستی اش بود که بر روی میز قرار داشت.
هری چشمانش را مالید و شروع به نوشتن نامه ای کرد که قصد داشت آن را همان شب توسط جغدی نامرئی که به عنوان جفت هدویگ ، خریده بود بفرستد.

هری قلم پرش را برداشت و شروع به نوشتن کرد!
جینی عزیز! امیدوارم که ...

_ جــــــــــــــــــــیغ!واااای!
صدای کلفت عموم ورنون شنیده شد که :
_ یکم آروم تر پتونیا الان دادلی و اون پسره از خواب پا میشن آبرو ریزی میشه !

هری سرش رو به چپ و راست تکون میده و دوباره مشغول نوشتن نامه میشه

امیدوارم که حالا که دارم برات نامه مینویسم ، خودتو اینجا برسونی! پتونیا تازگیا خیلی بد خلق شده باید تو رو ببینم و اگر نه از دست میرم!

دوست دار تو
هری!


هری نامه رو تا میکنه و به پای هدویگ میبنده و درست در موقعی که هدویگ هو هو کنان در دوردست ناپدید میشه ...

هری : اه؟ این تویی هرمیون؟

هرمیون :

هری: هرمیون! تو چجوری اینجا ظاهر شدی! تو که هنوز به سن قانونی نرسیدی که جادو کنی!

هرمیون : آخه وزیر با من یک شب کلاس خصوصی گذاشت این جایزش بود !

هری آهی میکشه و در همین موقع طی یک حرکت با ظرافت نامه رو تا شده میزاره تو جیبش بدون اینکه هرمیون متوجه بشه.
_ حالا واسه چی اومدی اینجا هرمیون؟

_ همینجوری گفتم از تنهایی در بیایی!

هری : رون میدونه؟
هرمیون با لحن عاقل اندر سفیه : خب تو که منو میشناسی! سرشو با پرسی گرم کردم!

هری یک سرفه میکنه و دستش رو میکنه توی قفس هدویگ ، درست جایی که جفت مورد نظر هدویگ ، جغد نامرئی ایستاده .
_ هری تو داری چی کار میکنی؟

_ هیچی میخوام ته قفس هدویگ رو تمیز کنم! من برم دستشویی الان بر میگردم!

و همراه با جغد نامرئی به طرف دست شویی حرکت میکنه.

داخل دست شویی
هری یک کاغذ دیگه در میاره و با بد خطی و سرعت شروع به نوشتن میکنه :

جینی عزیز دوباره سلام! از اینکه دوباره نامه مینویسم معذرت میخوام ولی میخواستم بگم که اگر ممکنه امشب نیا و پس فردا صبح وقتی که سرم خلوته بیا! آخه چند تایی از مقاله های اسنیپ مونده که باید تمومش کنم!
عاشقت!
هری!


سریع نامه رو به پای جغد نامرئی میبنده و پروازش میده.

داخل اتاق هری!
هری در اتاقش رو باز میکنه و میبنه که درست جایی که هرمیون نشسته فقط لباساش مونده و وقتی دور و برش رو نگاه میکنه میبنه که هرمیون روی تخت نشسته!
هری : :

سپس در رو با صدای آرومی میبنده و چند دقیقه بعد جیغ جیغ هرمیون هم با جیغ جیغ های پتونیا دورسلی آمیخته میشه!


دقيقا چه بلايي سر پرسي اومد؟ (5 امتياز)
_ تالاپ!
دنیس: حقته بوقی کثیف! بی ادب! بی جنس! بی ناموس!
پرسی در حالیکه کود انسانی تمامی منافذ روی صورتش رو پر کرده ( گوش دماغ و... ) دچار تنگی نفس میشه و میخواد نفس بکشه که چون کود دماغش رو پر کرده ، برای نفس کشیدن مجبور میشه تمامی کود ها رو با دماغش بفرسته تو!

پرسی:
دنیس :

در همین موقع دنیس میره بالای کله پرسی و پاشو میزاره رو کلش و با تمام قدرتش کله پرسی بیچاره رو توی کود ها فشار میده...
قصه ما به سر رسید ، دنیس به سر کلاسش رسید


ویرایش شده توسط گراوپ در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۱۴ ۱۷:۱۸:۱۴

[img align=right]http://signatures.mylivesignature.com/54486/280/4940527B779F95


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۵:۳۶ پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۷

آلفرد بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۷ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۴۰ جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۱
از دیروز تا حالا چشم روی هم نذاشتم ... نمی ذارم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
1.

جیک جیک

آشپزخانه ی سلطنتی به شدت در سکوت فرو رفته بود ، هر یک از بانو ها در پی یافتن راهی برای طبخ غذای مناسب برای پیشکار چین بودند که به مریضی سختی دچار شده بود . یانگوم در حالی که زانوهایش را بغل کرده بود ، کتابی را می خواند .

- یانگوم ، همه ی بانو های اول قصر های مختلف نتونستن راهی پیدا کنن ! اون وقت من و تو می خواهیم راهی پیدا کنیم ؟

یانگوم نگاهی پر محبت به یونسنگ انداخت و گفت :
- یونسنگ ، توانایی های هر ادم با دیگران متفاوت و امکانش هست که ما راهی پیدا کنیم ؛ همونطور که پاچیو که دستیار آشپزخونه ای بود در زمان عالی جناب یونسان تونست بیماری ایشون رو درمان کنه ، فقط با هوش و ذکاوتش ...

یانگوم چند صفحه جلو تر رفت و اندکی در فکر فرو رفت .

- پیداش کردم ! فهمیــــــــــــدم !

یونسنگ که از یانگوم خوشحال تر شد بود گفت :

- خب ، بگو ؟ چی کار باید بکنیم ؟
- ببین ، اینجا نوشته که بیماری انتهای روده با خوراک جغد درمان می شه ! طبق محاسبات من بیماری پیشکار هم باید با خوراک جغد نامرئیی که بهش سس سویایی که زیر گرما بوده ، اضافه شده خوبه بشه .
- خوبه ! سس سویا رو که داریم اما جغد نامرئی از کجا بیاریم ؟
یانگوم لبخندی زد و گفت : « اون با من... »

کتابخانه ی سلطنتی

- افسر مین ! یه زحمتی داشتم ... من فهمیدم که چطور بیماری پیشکار رو درمان کنم ولی نیاز به جغد نامرئی دارم ! شما می تونین برای من این رو تهیه کنین ؟
افسر مین لیخند که تا گوش هایش می رسید زد و گفت :
- یانگوم ، من می دونستم تو از همه باهوش تری ! من به تو ایمان دارم .
- خب که چی؟! پر نشو ! می تونی تهیه کنی یا نه ؟
مین جانگهو که هنوز لبخندی احمقانه بر لب داشت به یاد جغد نامرئی که در قفس داشت افتاد و گفت :
- آهان ، آره ! یه جغد نارئی چند وقت پیش وارد خونم شده بود ، منم گرفتمش و گذاشتمش توی قفس . براتون می فرستمش .
یانگوم خوشحال صورتش را به افسر مین نزدیک کرد ، مین جانگهو هم متقابلا همین کار را کرد اما با صدای دختری که گیوم یونگ نام داشت متوقف شدند ...( )

آشپزخانه ی دربار

هــــه یـــــــــــــا هــــــــــو داراهه هــــــــــی یــــا هــــا هـــــ.... ( یانگوم در حال آشپزی )

یانگوم غذایی نامرئی که فقط قسمت هایی که سس روی آن بود دیده می شد را در ظرفی گذاشت و آن را در کنار مخلفات فراوان قرار داد . دوان دوان به همراه غذا به طرف اتاق پیشکار راه افتاد بدون اینکه بداند روز بعد همه از کسی صحبت می کنند که پیشکار را معالجه کرد ...

2 .
هومم؟ اتفاق های متعدد ممکن است برای پرسی افتاده باشد که چند مورد اونا رو در زیر می گم :

1. مجبور به خوردن همه ی کود ها می شه که این کار سال ها طول می کشه(؟) .
2. مجبور می شه که خودش هم کود تولید کنه که البته این کار هم ساعت ها طول می کشه (؟)
3. پس از تجزیه در عدم وجود اکسیژن خود پرسی هم به کود تبدیل می شود .
4. هیج کدام !


ویرایش شده توسط آلفرد بلک در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۱۴ ۱۵:۵۸:۱۱


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۴:۵۵ پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۷

محفل ققنوس

تد ریموس لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۰ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۵ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶
از دور شبیه مهتابی‌ام.
گروه:
محفل ققنوس
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1495
آفلاین
توي خونتون يه جغد نامرئي پيدا ميشه و شما از اون يه استفاده مفيد ميكنيد! (25 امتياز)

- جـــــــــــــــــیـــــــــــــــــــــــــغ!

تدی که مشغول شستن رخت چرکا توی حمام بود، با شنیدن صدای جیغ ویکتوریا، همینطوری همه چی رو توی تشت ول کرد و در راه رسیدن به محل صدای جیغ، اعمال زیر را به ترتیب انجام داد: دستکش هاش رو کند ( چون پوستش حساسه)، پیش بندش رو باز کرد ( پوشیده بود تا وایتکس روی لباسش نریزه)، ریخت و قیافه اش رو یک لحظه توی آینه چک کرد و دستی به موهاش کشید و با سرعت! خودش رو به ویکی رسوند!
ویکتوریا با حالتی خشمناک، انگشتش رو به سمت نقطه ای روی میز نهارخوری گرفته بود و چشم غره می رفت.

- این چیه تدی؟

تدی نگاه به روی میز کرد و یک دفعه با دیدن فضولات! یک پرنده، رنگ از صورتش پرید:

- باور کن نیم ساعت پیش که گرد گیری می کردم، همچین چیزی نبود!

- فقط این نیست، یکی روی شومینه بود، یکی دیگه هم روی میز آشپزخونه! چند دفعه گفتم اون جغد خرفتو توی خونه ول نکن؟

- اما عزیزم، اونو دیروز فرستادیم فرانسه! به این سرعت بر نمیگر...

تدی حرفش رو ناتمام گذاشت چون احساس کرد چیزی شبیه پرنده روی سرش نشسته... با احتیاط دو دستش رو باز کرد و اون موجود رو گرفت و از روی سرش پایین آورد، اما توی دستش هیچ چیزی دیده نمیشد!

- هووو هووو هووو...

تدی و ویکی:

یک ساعت بعد

- پسر خوب... میری توی دفتر آسپ! قشنگ تا شب اونجا می میمونی، باید معلوم بشه کی میره، کی میاد، مکالمه ها هم ضبط بشه؛ حالا برو، پرواز کن!

- تدی... اینجوری تابلو نشه. دوربین رو یه وقت در حال پرواز نبینه!

- نه عزیزم، یه تیکه از شنل نامرئی پاترها رو قبلا" به عنوان یادگاری کنده بودم، بستمش دور دوربینه! مو لای درزش نمیره!

-

شب هنگام:

تد و ویکتوریا در حال تماشای فیلم دفتر آسپ:

(به علت زیر 18 سال بودن پروفسور دنیس، از ارائه ی جزئیات فیلم معذوریم! )


دقیقا" چه بلایی سر پرسی اومد؟ (5 امتیاز)


این که چه بلایی سر پرسی اومد، اصولا" به هیچ کس ربط نداره! اینکه پروفسور دنیس چرا این سوال رو از ما پرسیده هم به کسی ربط نداره! اینکه چرا پرسی هر وقت خواسته جفت پا توی دهن کسی بره، بوق شده هم باز به کسی ربط نداره! علتش هر چی که هست و نیست تنها به یک نفر ارتباط داره و اونم کسی نیست جز استاد مسلم مراقبت از موجودات( اعم از انسان، شبه انسان و غیر انسان )، دارای رنک تنها کسی که قادر به جفت پا زدن صحیح می باشد، شخص شخیص خفن و گولاخ ِ دنیس!


ویرایش شده توسط تد ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۱۴ ۱۴:۵۸:۳۰

تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.