هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۲۳:۰۹ دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۷

اسلیترین، مرگخواران

ایوان روزیه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۱ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۰۹:۳۸ پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳
از سر قبرم
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
اسلیترین
ناظر انجمن
گردانندگان سایت
پیام: 1506
آفلاین
خششششش خوششششش خیشششششش(کلاً رادیوی وزارت رو عمرا بتونین بدون خش خش تصور کنین!)

گوینده:خب دوستان و شنوندگان عزیز رادیو وزارت.امشب با یکی دیگه از برنامه ها گفتگوی ویژه خبری در خدمت شما هستیم.با یک مهمان خیلی خیلی ویژه.این شما و این هم پرسی ویزلی!
پرسی:اهم اهم،من هم از طرف خودم خدمت تمام جامعه جادوگری مخصوصاً جمعیت پسران سیفید و دامبلدور پسند سلام مخصوص عرض میکنم!
صدای قژ قژ صندلی به گوش میرسه و گوینده بعد از عقب کشیدن صندلیش و هرچه دورتر شدن از پرسی میگه:خب پرسی ویزلی عزیز.شما که در زمان وزارت آلبوس سوروس در وزارتخانه فعالیت داشتید لطفاً برای ما کمی از وزارت و پشت پرده های اون صحبت کنید.

پرسی:خب راستش وزارت پشت پرده زیاد داشت.در واقع وزیر نصف ساعت کاریش رو در پشت پرده اتاقش صرف میکرد!کار به جایی رسید که ما برای دک کردنش مجبور شدیم از چشم های مدار بسته جادویی استفاده کنیم!
گوینده:یعنی شما میگید آلبوس سوروس برای رسیدگی به کارهای وزارت فرصت نمیذاشت؟
پرسی:بذارین من ساعات کاری آلبوس سوروس رو براتون تشریح کنم.ایشون تا ساعت یازده که در منزل خواب تشریف داشتن!بعد از خوردن صبحانه مفصل همراه با شیر موز و کوکا گلاسه با جاروی اسپرت آخرین مدلشون به همراه گلگومات روانه دفتر کارشون میشدن.وقتی به دفتر میرسیدن ساعت یک بود.و چون همه میدونن که ساعت یک وقت ناهار وزارتخونه است ایشون به همراه گلگومات ناهار مخصوص رو در دفتر صرف میکردن.و البته بعد از ناهار هم یک مقدار چرت میزدن که خستگی از تنشون در بره.حدود ساعت پنج ایشون برای کار آماده میشدن.ولی در همین موقع ها دامبلدور سر میرسید و به آلبوس سوروس تذکر میکرد که وقت کلاس خصوصیه!بعدش هم تا ساعت نه کلاس خصوصی طول میکشید و وزیر خسته از یک روز کاری فشرده به خونه برمیگشت!!

گزارشگر با چشم هایی گشاد شده که حتی از توی بلنگوی رایدو هم معلوم میشد پرسید:یعنی وزیر هیچ کاری برای رسیدگی به امور نمیکرد؟
پرسی مقداری عینکش رو جا به جا کرد و بعد گفت:چرا.مثلاً به جلسه های داخلی سازمان میرفت یا برای سرکشی به قسمت های محروم لندن هر هفته با گلگومات بیرون میرفت.البته در تمامی جلسات خواب تشریف داشتن و در دیدار از محله های محروم هم فقط توی ماشین مخصوص حمل و نقل مینشستن و با گلگومات کارت بازی انفجاری میکردن!البته یه طرحی هم برای سرکشی به استان های مختلف کشور داشتن که خوشبختانه بخاطر نامناسب بودن سرویس سونا و جکوزی و استخر استان ها این طرح کنسل شد!

گزارشگر که از آن همه ریا خونش به جوش آمده بود با عصبانیت پرسید:پس اون لقب وزیر مردمی از کجا اومده؟
پرسی:خب راستش در این باره دوتا موضوع گزارش شده.یکی اینکه این لقب رو گلگومات به طرز ماهرانه بین توده های مردم جا انداخته تا باعث محبوبیت آلبوس سوروس بشه.در گزارش دوم اینطور ذکر شده که یک بار آلبوس سوروس در باشگاه بولینگ جادویی وزارت و رفقا با وزیر سحر و جادوی چاد روبرو میشه.وزیر سحر و جادوی چاد هم که زیاد به زبان انگلیسی وارد نبوده میگه:پس شما وزیر مردمی!
که منظور ایشون این جمله بوده:پس شما وزیر {این} مردمی!
که گویا آلبوس سوروس از لقب وزیر مردمی خوشش میاد و اون رو میذاره روی خودش.

گزارشگر:خب شنوندگان عزیز.به پایان این قسمت از گفتگوی ویژه خبری امشب رسیدیم.در آخر از جناب پرسی ویزلی خواهش میکنم اگر حرفی باقی مونده بیان کنن.
پرسی:نه منم صحبت خاصی ندارم.فقط از شما و همکارهای سیفیدتون تشکر میکنم که این فرصت رو در اختیار من قرار دادین تا در یک اتاق در بسته در میان شما باشم!!شنوندگان عزیز فعلاً خدانگهدار!

صدای جنب و جوش و کمی داد و فریاد از محل استدیوی وزارت به گوش میرسه و بعد:خشششششش خوششششش خیششششششش!


ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۱۷ ۲۳:۱۷:۲۷

ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۲۲:۳۵ دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۷

نیکلاس   فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۰۴ شنبه ۲۲ دی ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۸:۳۸ جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 174
آفلاین
دنگ دینگ دونگ …ددردار... دردددادید… دیدیددودوددید

و اینک نظر شما شنوندگان عزیز را به میزگرد سیاسی اجتماعی فرهنگی امروز جلب میکنم.

امروز در خدمت میهمانان عزیزی هستیم که قبول زحمت فرموده و دعوت ما رو قبول کردند تا موضوع داغ روز رو یعنی جدال بین بلیز زابینی وزیر جدید و آلبوس سوروس وزیر گمشده‌ی سابق رو بررسی کنیم.
از مهمانان عزیز میخوام که خودشون رو معرفی کنند بفرمایید.

- به نام خدا هستم … خوشحال هستم … پرسی ویزلی در خدمت شما.
- منم جا داره که مثل پرسی این واقعه رو نهی کنم! و انزجار خودم رو از این قضیه نشون بدم! آلبوس دامبلدور هستم.

خب من بدون پرده! میرم سراغ میهمانان و ازشون اولین سوال خودم رو میکنم ، می‌بخشید نظر شمادر مورد کودتا در نوع خودش چیه؟

دامبل: خوب من با اجازه‌ی پرسی عززززززززیزم. اول بگم که کود اگر تا نشده باشه خیلی خیلی بهتره ، چون اگه تا بشه دیگه نمیشه چیزی لاش گذاشت ،من اشاره میکنم به همین کودتای اخیر. ببینید مرگخوارا و طرفداراشون حمله کردند ولی آسپ بینهایت در مقابل آنها قرار گرفت ، حتی اگر توجه کرده باشید از داخل سوراخ به آن کوچولویی رد شدن فقط در خانواده‌ی ما باب بود که دیدیم پاتر ها هم چنین قدرتی رو دارن من بهش افتخار میکنم.

پرسی:آلبوس جان فکر میکنم من رو یادت رفت ، اگه یادت باشه من همین آخرین جلسه خصوصی از بیستا سوراخ رد شدم. در ضمن نظر من اینه که کو دتا؟ کجاست این "دتا"؟ این بلیز بنده خدا رفت وزارت دتا رو پیدا کنه هر چی گشت پیدا نکرد ، بعد خسته شده بود نشست روی آن صندلی بعد فهمید آن صندلیه وزارت بوده … چیه هی تهمت میزنین؟

بله … بله نظر میهمانان عزیز رو در مورد کلمه کودتا شنیدیم ، حالا من قضیه رو بیشتر بسط میدم به وزارت ، شما فکر میکنید وزیر مردمی میتونه به جایگاه خودش برگرده؟ الان کجاس میتونه باشه؟

پرسی: خب من این قضیه رو باید اول با یک شرط شروع کنم ، اینطور که من شنیدم آلبوس سوروس هنوز توی لوله سوم فاضلاب در میان لجنزار گیر کرده ولی اگر از این قضیه سفیتی لازم رو بدر ببره میتونه بازم برای وزارت تلاش کنه. به نظر من الان میتونه توی لوله چهارم باشه.

دامبل: از نظر من آلبوس تمامی لوله ها رو رد کرده ، چون آن سوراخه از همه مهمتر بود، ولی خوب من فکر میکنم آنچنان توی لجنزار آخر کار گیر کرده باشه که نتونه از جاش بلند شده. من خودم یه بار سه تا ماهی توی چیزم گیر کرده بود ولی خب ما تونستیم درش بیاریم امیدوارم اونم بتونه در بیاره.

من خوشحالم از اینکه دوستان نظرای متفاوت و جالبی دارن من میرم سراغ سومین سوالم ، نظر دو کارشناس عزیزمون در مورد برنامه‌های جدید بلیز چیه؟ آیا فکر میکنن در نبود آلبوس سوروس میتونه اوضاع رو به نفع خودش تغییر بده یا خیر.

دامبل: من فکر میکنم بلیز این قابلیت رو داره، میتونه هر طرحی رو تاجایی که میخواد ادامه بده، در اولین حرکتش هم گفته که دوست داره کلیه کچلهای جادوگران رو مودار کنه ، این اقدام باعث میشه که طرفدارای زیادی رو دور خودش جمع کنه، یکی از علل جمع شدن مرگخوارا دور آن همینه …

پرسی: نه دیگه آلبوس جان داری کم لطفی میکنی ، با با قیافه لرد همین طوری عجین شدیم ، باکلش بازی میکنیم ، زندگی میکنیم ، بیناموسی میکنیم . حالا تو فکر میکنی ما برای این دور بلیز جمع شدیم؟ من همین جا پشت همین تریبون اعلام میکنم ما به خاطر توانایی های بلیز اینجا جمع شدیم ، بلیز قول داده جارو به دست بگیره و یه من خاک روی وزارت رو پاک کنه.

اینم از طرحهای وزیر جدید و چگونگی عقیده طرفداران و مخالفان ، من میدونم که دو کارشناس عزیز ما خیلی کار دارن ، برای همین من وقتشون رو نمیگیرم و برای آخرین سوال میخوام که هر دو از وضعیت گروههای موافق و مخالف وزیر سابق و جدید بگن.

دامبل:جا داره که من از محفلیای بیکار تشکر کنم که هر جایی قضیه‌ای رخ میده خودشون رو قاطی میکنن ، چون اینجا در عین بیکاری واقعاً به آنها احتیاج داشتیم. حالا تک تک از وضعیت چند تن از عاملین اصلی میگم .

گلگومات، که داره برای محفل جونش رو میده ، در عین اینکه عشق زیادی توش اثر کرده بود برگشت به وطن خودش و فکر کنم از دیروز این سومین بچه‌اش باشه.
سارا اوانز، قول داد که هر گونه ژانگولری رو ترویج بده و حتی بدون هیچ وسیله‌ای از وزارت دفاع کنه ، فقط کافیه بزنه زیرش …
جیمز سیریش ، برادر کو ندارد نشان از خواهر ، تو لوله دنبال داداششه.
راونا ریونکلا، قرار شده اخبار دست اول از جبهه حریف بیاره، ولی آن یوزر قبلیه الان کار نمیکنه. دنبال یوزر جدیده.

پرسی: آلبوس عزیز از احوالات گروهش گفت من با اینکه نباید یه سری مسائل رو روکنم ولی اینجا همون سری مسائل رو از زیر تو میکنم .

لرد، گفته که تا ،آخرین موش از بلیز حمایت میکنه …
پیتر، زبونش رو که از دست داد ولی گفته برای باز کردن درها رو به وزارت جدید حاضره چیزش … جونش رو هم بده.
بارتی و گابری دراکولا، میخوان با هم ازدواج کنن.
بقیه مرگخوارا به دنبال وزیر هستند که آن رو پیدا کنند ، تا جایی که من اطلاع دارم رد وزیر رو توی یکی از تاپیکا وزارت گیر آوردن و به آنجا میرن.
پرسی، منم قول دادم در راستای بیناموسی عمل کنم واین جنبه وزارت رو گسترش بدم تا وزیر جدید ما را مورد عنایت قرار بدن ، دامبل دیگه تکراری شده.

بحث جالبی بود ، واقعاً از حضور دوستان در این جمع استفاده کامل رو بردیم ، من فقط این نکته رو متذکر بشم که طبق آخرین اخبار رسیده آسپ با لباسی مبدل به وزارت برگشته است و دیگر نکته اینکه مردم از تغییر وزیر استقبال شورانگیزی رو داشتند چون وزیر قبلی زیادی سفیت بود.
از توجهتون متشکر تا برنامه بعد خدانگهدار.

درددردررد…دییدورنگ بدیت... بادات دورنتف


شناسه ، شناسه ، شناسه.

هنگامی که به دنبال من آمدی تا تو را برای خودم انتخاب کنم ، حس خوبی نداشتم ، اما به خاطر خودت ، انتخابت


Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۹:۲۷ دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۷

جینی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۴ پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۳:۱۴ پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 40
آفلاین
-خش خش خش خخخششش....با شما هستیم با مصاحبه ی زنده با بلیز زابینی... در حالی که فقط دو ثانیه اهم دو دقیقه نه بیست دقیقه ای از فتح وزرات توسط ایشون و یاراشون می گذره... آقای زابینی واسمون حرف بزنید...واسه ی همه ی کسایی که عاشقانه شما رو دوس دارن و منتظر بودن شما به وزرات برسید...


-ایول... سلام عرض میکنم به مامانم اینا و هفت شوهراش...به خاله ام ،به خاله ی مادربزگم..به دخترعموها پسرعموها.. به دکه ی روزنامه فروشی محلمون... و اهالی کوچه ی صفا و خانواده ی آقای رجبی همسایه ی بغلیمون و مهسا خانوم دختر خیلی خیلی خوبشون.

امم باید بگم که خواست مرلین بوده که ما اینجا باشیم و خوب همون طور که می دونید این کودتا...اممم کودتا که می دونید چیه؟ اصطلاح کودتا (coup d'état) از زبان فرانسه گرفته شده و به معنی ضربه (ناگهانی) به دولت است. این عبارت در زبان‌های دیگر نیز به‌کار می‌ره . واژه «پوچ (Putsch) از زبان آلمانی نیز همین معنی را داره و گاه به‌کار رفته ( کپی رایت بای بلیز با کمی تلخیص) و کلاً الان خیلی کف کردین که من چقدر سطح اطلاعاتیم بالائه... من همینجوری که می بینید زیر دستای خودمو تحت تاثیر قرار میدم...من خیلی قابلیت های دیگه هم دارم که بعداً شما رو با اون آشنا میکنم.

البته من یه سری برنامه ی خیلی خیلی توپ و خفن دیگه هم دارم. مثل پرش با نیزه از روی پستهای ژانگولری... ارتفاع این پستها همون طور که میدونید گاهی به چند پا می رسه اما زیر دستای من بدن خیلی ورزیده ای دارن و ما به راحتی از روی این پستها پرش میکنیم و کلاً همه ی برنامه ی من روی پرش خلاصه می شه... پرش با نیزه، پرش از پشت،پرش از جلو ، پرش زیر یه خم ، پرش دوبارو جم.. البته همه ی برنامه ی های من فوق سرین و هر چی که من به زیر دستام میگم بین خودشون می مونه و هیچ وقت هیچ جاییی درز نمیکنه چون ما خیلی با هم متحدیم و عمراً شما یه کلمه از حرفهایی که من به زیر دستام میگم از دهن یه محفلی بشنوین. خشخششش خخخخش خخخشش ...


-مرسی آقای زابینی از این فرصتی که در اختیار ما گذاشتید. اگه در پایان حرفی صحبتی دارید می شنویم.

-حرفی ندارم جز اینکه مهسا پای من وایسا. من وزیر شدم. میام میگیرمت یه کم دیگه به من فرصت بده...

زاب، زاب... زاب، زاب.... ( صدای جمعیت)

خششش خخششش


ویرایش شده توسط جینی ويزلي در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۱۷ ۱۹:۳۱:۱۸


Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۸:۳۶ دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۷

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
- شنیدی چی شده؟ میگن فیلم جدید اومده تو بازار میفروشن ! مال وزیره ! یعنی جدی ِ یا توطئه اس ؟

- مال وزیر ؟ مال آلبوس سوروس پاتر ؟ عمرا ! من میگم توطئه اس !

- همممم .. آخه خیلی شبیه خودش بوده !

- فکر نمیکنم بوقی .. شایعه اس اینا همه !

دم پارک هاگزمید

- بدو بدو سی دی فیلم از وزیر !

ملت : تصویر کوچک شده

- بدو بدو ! سه تا هزار !

ملت : تصویر کوچک شده

- آقا بیا فیلمش همچین خیلی باحاله !

ملت : تصویر کوچک شده

- سه تا هزار ! آتیش زدم به مالم ! فیلم وزیر از جلسات خصوصی دامبلدور ! بیا که دارن میبرن مثه چی !

ملت : ( با شنیدن نام دامبلدور )
- ..
( سی دی فروش زیر دست و پای مردم )


---- وزارت سحر و جادو ----
دفتر وزیر

بومب!

مشت محکم آلبوس سوروس روی میز خورد و تمام ورق ها و نقشه ها و عکس های آلبوس دامبلدور به زمین ریخت . آل در حالی که از پشت میز بلند میشد فریاد زد :

- من چی بگم به این مخالفان ؟ باو هر کاری میکنید با آبروی آدم بازی نکنید دیه ! تصویر کوچک شده

گلگومات که دستش یا آرنج در دماغش بود برای دلداری وزیر دستش را از دماغش بیرون آورد و همان دست را بر شانه ی آل کوبید :

- ناراحت نبود وزیر . وزیر مردمی بود ! وزیر آبرو نرفت . وزیر رو همه دوست داشت ! تصویر کوچک شده
- دیگه دوستم ندارن ! زنگ بزن بگو یه مصاحبه برام بذارن !
- گلگو هر چی وزیر گفت کرد !

- خوبه .. من اگه تو رو نداشتم .. الان لباس قشنگ وزارتم هم آب دماغی نبود !

و با عصبانیت لباسش را از تن در آورد.


رادیو وزارت

زارت !

- با سلام به شنوندگان همیشگی رادیو وزارت !

بوش بیم بوم گومپ دیش دیم ( آهنگ شروعی ! )

- در خدمت شما هستیم با وزیر مردمی روز جناب آقای آلبوس سوروس پاتر ..

کف .. سووت .. گوجه فرنگی .. لگد .. مشت ..

- ابراز احساسات بسته. خب ، بریم به سراغ جناب وزیر ! وزیر جون !، حالا که اینقدر مردمی هستی راستش رو بگو کلک! نظرت در مورد این موضوع ِ فیلم از جلسات خصوصی ات با دامبل چیه ؟

- من تکذیب میکنم . اول سلام میکنم ، بعد تکذیب میکنم . آقا من شرکت نمیکنم . من دامبلدور می.. چیز، من دامبلدور نمی شناسم! تصویر کوچک شده

- جناب وزیر ، کسی که توی فیلم بوی خیلی شبیه شما بود ! میگن که دامبلدور از پدرتون استفاده کرده به جای شما ، درسته ؟

- بازم تکذیب ! آقا یعنی چی ؟ استفاده کار خوبی نیست ! خجالت داره ! ما از دامبلدور توقع نداریم ! ما تکذیب میکنیم . تصویر کوچک شده

- وزیر جون ، یه مقداری که دقت میکنم میبینم که راست میگی ! تو به اون سفیدی ها هم نیستی .. اونی که تو فیلم بود خیلی سفید بود . پس وزیر خر !( نشون دهنده ی باور مجری به سفید نبودن ! ) شما میشه توضیحی در مورد وزارت بدی ؟

ملتی که از هر سوی جهان به این مصاحبه ی نفس گیر و حساس و دقیقه ی نود که به پنالتی کشیده بود ! گوش می کردند با تکان دادن سر به سوی یکدیگر حمایت خود را از وزیر اعلام کردند !

- امم .. نگاه کنید . وزارت که نمیتونه راه بیفته بین ملت بهشون بگه ما این نقشه رو داریم ، میتونه ؟

مجری : بله ! تصویر کوچک شده
- نه نمیتونه ! سه نکن دیه! نمیتونه . پس ما هم کارهامونو نگه میداریم و به جای شعار ، عمل میکنیم .

- خیلی ممنونم جناب وزیر ، از اینکه برنامه ی امشب رو با حضور خودتون داغ کردید.. جدا خیلی گرم شده، علتشم معلوم نیست.. نمیدونم !
آل : تصویر کوچک شده

- خیلی ممنون از جواب های نصفه و نیمه و طفره رفتن هاتون و همین طور ، تکذیب های دروغی شما !
-خوایش میشه. به هر حال من وزیر مردمی و گولاخی ام ! تصویر کوچک شده

-قربون شما.
- ببخشید میشه دست بدید؟

و مجری با آل دست میده! و ملت رادیو ها رو خاموش میکنند و میرن می خوابند.

شب ، خواب آلبوس سوروس پاتر

وجدان آلبوس سوروس به حالت هاله ای از مه در بالای سرش ایستاده .

- بوقی تو جلسه خصوصی نرفته بودی ؟ همین پریروز ؟
آل : نه ! من نرفته بودم ! تصویر کوچک شده

- رفته بودی ! خودم یادمه که دامبل هم کلی بهت شیرینی داد !
آل : نه ! من راستش رو به مردم گفتم ، من نرفتم !

- خب اونو ول کن ! تو نمیتونی نقشه ها تو به مردم بگی ؟ تو اصلا نقشه داری ؟
آل : اره دارم .. یعنی دارم نقشه دار میشم ! تصویر کوچک شده

- اِ ؟ نچ راه نداره آل ! بوق به تو ! تو وزیری ؟ تو چی چی میگی اونجا شعار نمیدی عمل میکنی ؟ تصویر کوچک شده


آل : راست گفتم دیه ! من نه شعار میدم ..
و آب دهنش رو قورت میده و ادامه :
- نه عمل میکنم ! تصویر کوچک شده

اتاق وزیر
چشمان آلبوس سوروس باز میشه و به سقف با حالت خیره و وحشت زده ای خیره میشه. عرق روی صورتش بالشتش را نیز خیس کرده .

----
یه خورده طولانی شد! تصویر کوچک شده


[b]دیگه ب


Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۷:۴۰ دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۷

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
امروز دامبلدور در حالی که قصد ورود به وزارت خونه رو داشت،با تجمع میلیونی چندین جادوگر روبه رو شد.اول که صف ابتدایی تجمع رو دید که همشون هم پسر بودن،فکر کرد به خاطر زحماتش وزیر برای هدیه چندین پسر جور کرده ولی بعد که دید شعار های بی ناموسی و سیاسی مطرحه فهمید ماجرا چیه!

ما در مورد اتفاقات دیروز،حمله ابتدایی به وزارت خونه و پیروزی تقریبی مرگخواران توضیح دادیم،نظر وی رو خواستیم.

-خب آقا دامبلدور،نظرتون در مورد این اتفاقات چیه؟
-هوووم..به نظر من همیشه شورش بر علیه تمام وزیران بوده و وزیر باید جنبه بیشتری داشته باشه.این جنگ هاست که به رول روح تازه میده و فعالش میکنه و اجازه میده حتی برای چند لحظه دور از اتفاقات دیگه به فعالیت بپردازیم!حالا اگر وزیر قدرت داشته باشه و بمونه که خب به نفع خودشه،اگرم قدرتشو نداشته باشه همون بهتر که نمونه!

-نظرتون در مورد طرفداران آلبوس سوروس چیه؟
-این همون مساله ایه که برای منم جای سواله..طرفدارانی که به ایشون رای دادن حالا کجان؟چرا فقط عده کمیشون اومدن..یعنی اونا هم ناراضی هستن؟این واقعا جای فکر داره و امیدوارم وزیر به طور کامل بهش فکر کنه که چرا همه طرفداراش نیومدن طرفش..شاید این به خاطر عوض شدن اخلاقش و برخورد بدش با ملت بوده!به هر حال جای فکر و بحث زیادی داره و الان وقتش نیست توضیح بدم.

-فتوا و آسلام در این مورد چه دستوری میده؟
-والا آسلام که در این موارد هیچی نمیگه..مگه کشکه که سر هر مساله ای یه توضیح داشته باشه؟ولی همیشه بیان شده که کودتا خوب است..کودتا کنید تا رستگار شوید و البته به خود وزیر و طرفداراش هم گفته،دفاع کنید اگر کلاه بوقی وزارتو دوست دارید.

-در جواب دوستانی که سوال جالبی پرسیدن،چه جوابی دارین خودتون؟
-دامبلدور قبلا سعی کرد وزیر بشه ولی با نامردی و تقلبی که صورت گرفت وزیر نشد.دیگه دوست نداره کاری بکنه و یه جورایی وزارتو تحریم کرده..حتی معاون هم حاضر نیستم بشم دیگه..یه بار حقمو خوردن بستمه!
با این حال بازم میگم که وزارت انگیزه و برنامه زیادی میخواد که من در حال حاضر هیچ کدوم رو ندارم!یه فردی که فعالیت خوب و کامل داشته باشه مناسب تره!به نظر من بلیز مناسب ترین وزیر میتونه باشه الان و واقعا هم بعد قبلا حقش بوده که دیر اقدام کرده!منظورم خیلی قبلتره البته!

-شایع شده بود قصد همکاری با مرگخواران رو دارین؟
-نه ..دامبلدور هیچوقت طرف مرگخواران نمیره..من گروه جدیدی تشکیل دارم میدم که بی طرفن و فقط به صورت نرمال و بدون جبهه گیری تو رول ها شرکت میکنیم.




Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۶:۳۵ دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۷

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
یک دو سه،آزمایش میشه....فوت...فوووووووت...

اینجا لندن است صدای وزارت.در این لحظه میخواهیم اطلاعیه صادر شده توسط نایب بر حق لرد،وزیر جدید را خدمتتان قرائت کنیم:

"مفتخرم که باطلاعتان برسانم لحظه موعود فرا رسید و جامعه اصیل جادوگری مجددا قدرت را در دست گرفتند.همه بدانید که ما در ابتدا خواستار این کودتا نبودیم ولی با مشاهده وضع اسفناک جامعه،گرانی،تورم،ترجیح دادن رابطه بر ضابطه،رانت خواری،پول زور گیری،تقلب در انتخابات و البته جوگیزری مفرط باین نتیجه رسیدیم که راهی جز سرنگون کردن وزیر مخلوع نمانده است.

ما برای ساماندهی و فعال کردن مجدد رول بپا خاستیم و تا تثبیت وضع جدید کارمان را ادامه میدهیم.

همانطور که خودتان مستحضرید وزارت قبلی سرنگون شده است اما عده ای از سرکردگان قبلی آنها متواری شده اند که ما در پی آنها هستیم.

طبق آخرین اخبار واصله به من سه تن از آنها یعنی آلبوس سوروس،تد ریموس و سارا اوانز در حال اتل متل توتوله بازی در کافه مادام رزمرتا دیده شده اند.ما برای مرده یا زنده یا اطلاعات در مورد محل اقامت آنها پاداش 10000 گالیونی در نظر گرفته ایم.پس با لو دادن آنها هم به اصلاحات جامعه جادوگری کمک کنید هم پولو بگیریو و حالشو ببرید.

در آخر لازم بذکر است وزارتخانه در حال ساماندهی است و بزودی شاهد شکوفائی مجدد آن خواهید بود.

بوق.تمام



Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۶:۰۵ دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۷

محفل ققنوس

جیمز سیریوس پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۵۰ جمعه ۱۳ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۳۷ یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید.
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
محفل ققنوس
پیام: 1531
آفلاین
سلام ! جیمز سیریوس هستم ! از وقفه ی ایجاد شده بین برنامه عذر خواهی می کنم .
مسئله ی ساده ای بود .. یه وزغ افتاده بود رو خط که بچه ها برداشتنش .... مهم نیس ! به خبر جدیدی که هم اکنون به دستمون رسید توجه کنید !


بلیز زابینی دار فانی را وداع گفت !

بلیز بیلیوس زابینی ، نیمه شب دیشب ، با وضعی ناخوش احوال ، بر روی یکی از تخت های سنت مانگو ، در حالیکه مرگخواران دورش را گرفته بودند ، در گذشت .
تحمل این فاجعه برای مرگخواران بسی مشکل بود ، چرا که در همان زمان لرد ولدمورت نیز دست راستش را از دست داده و دیگر قادر به انجام هیچ کاری نبود !

شفاگران سنت مانگو که شاهدان عینی ماجرا بودند اظهار داشتند که پس از مرگ زابینی ، دست لرد ناگهان ناپدید شد !
و وی ، عصبانی از حادثه ی رخ داده ، همه ی بیماران را به رگبار کروشیو بست .
با این حال ، مراسم تدفین و خداحافظی با این مرحوم ، ساعت 20:30 امشب ، ( یعنی درست زمان پخش برنامه ی ما ! از جلوی گیرنده هاتون تکون نخورینا ! )

در بهشت مرلین انجام خواهد شد.

در ضمن جدیدترین گزارش ها حاکی از آن است که لردولدمورت یک دست ، دست آهنی خفنی را که روزی به پیتر پتی گرو بخشیده بود ، با خشانت و در حالیکه فریاد می زد : مال خودمه ! خودم ساختمش ! .... پس گرفته است .

ما نیز برای بازماندگان این مرحوم ؛ از مرلین طلب صبر می کنیم .
همچنین ، به دستور وزیر سحر و جادو ، آلبوس سورس پاتر ! از شما شنوندگان گرامی ، در سراسر کشور؛ تقاضا می کنیم به یاد این جوان پرپر شده یک دقیقه سکوت اختیار کنید !
.
.
.
- بله ، ممنونم ! فقط قبل از خداحافظی لازم می بینم نکته ای رو یادآوری کنم ، آلبوس سورس پاتر ، وزیری لایق برجامعه ی جادوگری است ! چرا که حتی احترام به حریف را پس از مرگ نیز از یاد نمی برد !


با تشکر – جیمز سیریوس پاتر – خبرنگار رسمی وزارت _ قطب جنوب !



Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۶:۰۴ دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۷

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
خشششش...خششش)(راديو وزارت هميشه اشكال داره)

(صداي وزير غير مردمي در حاليكه ناشيانه تغيير داده شده)

شوندگان عزيز توجه شما رو به اخبار ساعت بيست و چهل و شش دقيقه جلب ميكنم.
وزارت امن و امانه.در بيست و چهار ساعت گذشته هيچ اتفاق قابل توجهي رخ نداد.بنا به گزارشات رسيده مردم از وزير و فعاليتش رضايت كامل دارن و هيچكس به هيچ عنوان مخالف وزير نيست.همه سرها زير برف لطفا.

پيامهاي بازرگاني
(صداي وزير غير مردمي در حاليكه بطرز عجيبي نازك شده)
محفلي هاي عزيز بشتابيد.وزارت سحر و جادو پذيراي شما جادوگران و ساحره هاي شجاع و بي باك است.به سه مراجعه كننده اول به عنوان جايزه سه پست مهم داده خواهد شد.

(صداي وزير غير مردمي كه بطرز عجيبي كلفت شده)
مرگخواران توبه كنيد.به راه راست برگرديد.شما بخشيده خواهيد شد.هم اكنون منشي خصوصي وزير به ما اعلام كرد كه از آنجايي كه وزير ما بشدت مردمي است در صدد اعلام عفو عمومي براي مرگخواران توبه ايست.از كچل جدا شويد.به ريش بپيونديد.ريش وزير مقتدر سحر و جادو

اخبار ساعت بيست و چهل و نه دقيقه:
(همچنان صداي وزير غير مردمي)
شنوندگان عزيز طبق خبر مهمي كه هم اكنون به دستم رسيد ارتش مقتدر وزارت سحر و جادو جمعيت ناچيز و كوچك كودتايي ها را اعضاي خفنش بشدت سركوب كرده.خبرهاي رسيده حاكي از اين است كه بليز زابيني در حال حاضر به آلبوس دامبلدور پناهنده شده و در حال گذراندن شش جلسه كلاس خصوصي با شخص مذكور است.تام ريدل ملقب به اسمشو نبر اعلام كرده تا آخرين نفس از وزير مقتدر سحروجادو حمايت خواهد كرد و به هيچكس اجازه نخواهد داد كوچكترين آسيبي به وزير دموكراتيك بزند.وزير اعلام كرد براي همه جادوگران بيكار پستهاي مناسبي در وزارتخانه در نظر گرفته شده.همچنين وزير مردمي از انتصاب مشتركانه آلبوس دامبلدور و پرسي ويزلي به عنوان وزراي ناموس خبر داد.نواميس خود را با آرامش و اطمينان كامل به اين دو جادوگر بسپاريد.


دهكده هاگزميد كافه معجون اسرار آميز:

دينگ..بمب...جيلينگ...

هشتمين راديو توسط جادوگراني كه در كافه جمع شده اند به ديوار كوبيده شده و نابود ميشود.

-اين چي داره ميگه؟همه جا امن و امانه؟ديشب سه تا از همكاراي من توسط ديمنتورها كشته شدن.وزارت رو هيچي كنترل نداره.

صاحب رستوران سيني چاي را با لبخندي تمسخر آميز روي ميز گذاشت.

-واقعا فكر كرد صداشو نشناختيم؟ميگن كسي تو وزارتخونه نمونده.وزير داره وانمود ميكنه همه چيز رو به راهه.براي همين همه برنامه هاي راديو رو خودش اجرا ميكنه.

-هيسسس..ساكت باشين.قصه شب شروع شد.

(صداي بچه گانه وزير غير مردمي)

. يكي بود يكي نبود...شهر در امن و امان بود




Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۵:۵۸ دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۷

ادی ماکایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
از كوچه پشتي عمه مارج اينا !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 536
آفلاین
خيششش خيششش ... شنوندگان عزيز توجه فرماييد ... توجه فرماييد ... شهر خون، لندن، آزاد شد ....

پخش موسيقي: دن درن دن دن ... دن درن دن دن دن درن دن ... دارام درن دارم ديرام دام دارام دام!

گوينده خبر راديو با لحن حماسي:
ديروز ... جامعه جادوگري ... از شر وزير خائن ... رها شد ...

در ادامه گوينده خبر راديو با لحن معمولي:
در آن بحبوحه‌ي انتخابات، كه وزير با گرفتن شيرموز، و وعده هاي دروغين خود پيرامون صادرات بچه از قزوين به سراسر دنياي جادوگري، راي جمع كرد و به تخت وزارت نشست!
اما اينبار او با شيرموز كه هيچ، حتي با آب‌طالبي نيز نتوانست خود را از سقوط نجات دهد، و مردم آزادي طلب با ليوان ليوان، پارچ پارچ و بشكه بشكه (مخصوص برادران بادي بيلدينگ!) شيرموزهايشان را بر سر وزير ريختند ...
بار ديگر به جامعه جادوگري تبريك ميگوييم!


جي.كي رولينگ نقاش مصري قرن پنجم هجريه


Re: رادیو وزارت!
پیام زده شده در: ۱۵:۳۶ دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۷

آلبوس سوروس پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۵۸ پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۳:۰۰ دوشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۰
از کنار داوش
گروه:
کاربران عضو
پیام: 683
آفلاین
سقوط بلیز زابینی از پشت بام وزارت!

خبر فوری!

عصر دیروز، بلیز زابینی که بر اساس توهمات ذهنی مبتلا به بیماری خود وزیر بینی شده است از پشت بام وزارت سقوط کرد! مرگخوارانی که در آن حادثه حضور داشتند مدعی شدند که دلیل سقوط بلیز فریادهای متمادی او برای تعریف از پشت بام وزارت، رفت و آمد ساحره های جوان و دید خوبی که او نسبت به آنها دارد می باشد. تنها شاهد نزدیک به صحنه ممد بوده است که چندی قبل از آن بر اثر طلسم مرگبار (قاتل: نامعلوم) کشته شده است!

پس از این حادثه بلیز زابینی به بیمارستان سوانح و حوادث جادویی سنت مانگو منتقل شد و در بخش آسیب های جادویی بستری شد!

مصاحبه ای رو با شفاگر مخصوص اون انجام دادیم که می تونید بشنوید!

-وضعیت وزیر رو چطور می بینید؟
-بیچاره جوون خوبی بود. همیشه و همه جا ذکر خودش و پدرش بود. اون برای وزارت زحمت زیادی کشید!

-هووم...ببخشید منظورتون کیه؟
-وزیر سحر و جادو دیگه، آلبوس سوروس پاتر!

-مثل اینکه شما از حوادث خارج از اینجا خبر ندارید. وزارت خونه سقوط کرد و بلیز زابینی وزیر سحر و جادو شده!
-نه بابا اعهه اعهه اعهه....جوون مزخرفی بود. هیچ کس مثل اون به جامعه جادوگری خیانت نکرد!

-الان منظورتون کیه؟
-وزیر سحر و جادوی سابق، آلبوس سوروس پاتر! (نماد انسان دو رو )

گزارشگر جوان در حالی که بسیار تلاش می کرد کنترل خود را حفظ کند با خونسردی ادامه داد: این چیزا مهم نیست! ما به اینجا اومدیم تا با شما مصاحبه ای انجام بدیم و از وضعیت بلیز زابینی آگاه بشیم! مثل اینکه ضربه سنگینی به سرش خورده و به کل متلاشی شده!
-کی؟

-بلیز زابینی!
-مگه اینجاست؟

گزارشگر تشکر کوتاهی کرد و از شفاگر دور شد!


ویرایش شده توسط آلبوس سوروس پاتر در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۱۷ ۱۶:۰۹:۱۴








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.