هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۶:۱۰ شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۸

هوکیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۶ سه شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۴۴ چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۹
از جزاير بالاك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 173
آفلاین
دی ری دی دی .. دی ریم .. دی را را را ... دی ری دی دی .. دی ریم .. دی را را راااااااا

دوربین کوافلی را در فضا به نمایش در میاره که به شدت داره دور خودش میچرخه و به جلو پیش میره ، در همین زمان عنوان کوئیدیچیست ها روی صفحه نقش میبنده.

دی ری دی دی .. دی ریم .. دی را را را ... دی ری دی دی .. دی ریم .. دی را را راااااا

کوییرل توپ کوئیدیچ رو در دست گرفته و به سرعت پیش میره .
در ذهن کوییرل:من خیلی زحمت کشیدم تا به اینجا رسیدم .. نباید این فرصت رو از دست بدم باید حتما توی این بازی یه گل بزنم... آآآآآآآآآآآآآآآ (افکت جو گیری)

از اون طرف ارشام توی دروازه وایساده و جلوی سه تا حلقه ویراژ میده ..
در ذهن آرشام : کوییرل ، امکان نداره بذارم بهم گل بزنی ... من این توپو میگیرم ... شترق (افکت ترکوندن لنگ در فضا)

کوییرل:آآآآآآآ ... آنتونیون حالا وقتشه ... آآآآآآآ
در همین زمان آنتونیون با سرعتی باور نکردنی از پشت سر وارد صحنه میشه ... دوربین روی چهره گرخیده تماشاگرا و آرشام زوم میکنه که با چشم های گشاد شده دارن صحنه رو نگاه میکنند.

آرشام: یعنی میخوان چی کار کنن؟!
انتویون به سرعت باد یه دستمال از توی جیبش در میاره و چهار دفعه محکم در فضا تکون میده ، انرژِی ای از دستمال ساطع میشه و به آرشام برخورد میکنه ، آرشام در یه جاهاییش یه احساساتی بهش دست میده و در جای خودش خشکش میزنه.

در همین هنگام کوییرل شوووت میکنه و .............

دی ری دی دی .. دی ریم .. دی را را را ... دی ری دی دی .. دی ریم .. دی را را راااااا

پرسی ویزلی در حالی که صورتش به شدت زخمی و خونی ایه ، کوافل رو در دست گرفته و به سمت جلو پیش میره ، بارون و مونالیزا هم چماق به دست جلوی دروازه خودشون منتظر استقبال ازش هستن و استرجسم درون چهار چوب داره یه قل دو قل بازی میکنه.

در ذهن پرسی:گراوپ و ایگور خیلی زحمت کشیدن تا این توپ به دست من رسید ... نباید بچه های تیمو نا امید کنم .. هر طور شده باید این توپو گل کنم ... اگه میتونین این توپو بگیریــــــــــــــــــــــــــن !!! آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ

گزارشگر:پرسی ویزلی شوت میکنه ، عجب شوت محکمی ... اما نه ... بارون و مونالیزا جلوی توپو میگرن و با چماقاشون همزمان به کوافل ضربه میزنن ... هعی .. اونجا رو نگاه کنید .. چی دارم میبینم ؟!! پرسی ویزلی با کله به طرف کوافل هجوم برده !!!!!!!!!

پرسی شش تا چرخ در هوا میزنه و بعد با سر محکم به کوافل ضربه میزنه ، دوربین کوافل رو نشون میده که در فضای موجود بین کله پرسی و چماقای مونالیزا و بارون داره به شدت میچرخه .

بارون و مونالیزا در حالی که شدیدا خوف کردند : چه اتفاقی داره می افته ؟!

چماق های مونالیزا و بارون از جا کنده میشه و توپ با سرعت سر سام اوری از بین اونها عبور کرده و به طرف دروازه حرکت میکنه .. استرجس یه قل دو قل را کنار میذاره و شدیدا میگرخه ...

دی ری دی دی .. دی ریم .. دی را را را ... دی ری دی دی .. دی ریم .. دی را را راااااا

کوافل در هوا داره میچرخه .... عمه مارج و گراوپ همزمان از جاروهاشون کنده میشن و بعد از شش دور چرخ زدن در هوا هم زمان از دو سوی مخالف به کوافل ضربه میزنن.

گراوپ و عمه مارج : آآآآآآآآآآآآآآآآآآ

دی ری دی دی .. دی ریم .. دی را را را ... دی ری دی دی .. دی ریم .. دی را را راااااا

کوئیدیچیست ها به زودی در هالی ویزارد

کارگردان : هوکی


آیینه خود بین
-------------------------------------
[url=http://www.jadoogaran.org/edituser.php]انجام اصلا�


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۵:۱۶ شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۸

روفوس اسکریم جیور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۶ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸
از دواج يك امرحسنه است !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 689
آفلاین
سلام به همه ي شما بينندگان برنامه ي دانستني هاي جادوگري از

شبكه ي جادوگر تي وي ( Wizard TV ) . امروز هم مهمون خونه هاي

شما هستيم با يه عالمه دانستني!!!

آيا ميدانستيد كه : فرد و جورج برادر هستن ؟

آيا ميدانستيد كه : اسم پدر هري جيمز بود ؟

آيا ميدانستيد كه : هرميون مشنگ زاده بود ؟

آيا ميدانستيد كه : اسم واقعي لردولدمورت ، تام ريدل بود ؟

آيا ميدانستيد كه : پس از مرگ اسكريم جيور ، كينگزلي شكلبوت وزير شد؟

آيا ميدانستيد كه : دامبلدور داراي يك برادر هست كه اسمش آبرفورت هست ؟

آيا ميدانستيد كه : لوپين يك گرگينه است ؟

آيا ميدانستيد كه : ...

باشه ، باشه ديگه ، چرا توي گوشي فحش ميدي ؟ چرا ميگي خزعبلات ؟

:proctor:

خوب بينندگان عزيز من از شما خداحافظي ميكنم ، در ضمن حلالم كنيد .


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۳:۲۹ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۸۸

مورگانا لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از یه دنیای دیگه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 516 | خلاصه ها: 1
آفلاین
- هی یو... بزن کنار بینیم!

مجری قبلی با ضربۀ محکمی که از ملکۀ خشن دریافت می کنه، پرت میشه اونور استودیو. مورگانا دامنشو که دیگه خیلی زیادی بلنده و چین واچین داره و توی دست پاش میاد جمع می کنه و سعی می کنه وقار ملکه گونۀ خودشو جمع و جور کنه:
- بینندگان عزیز. با سلام و درود به پیشگاه مرلین کبیر و سالازار عزیز، اخبار امشب رو به سمع و نظر شما می رسونم.

مطابق خبری که به دست ما رسیده، دست های پشت پرده با هم یک دست شدن و به طور کاملا عادلانه ای وزارت رو به دوشیزه مارجوری دورسلی و اسکار هالی ویزارد رو به آقا/خانم پرسی ویزلی تقدیم کردن و در این رابطه جدیدترین مدیر ایفای نقش، جدیدترین اطلاعات رو، رو می کنه.

دوربین کمی عقب تر میره و مردی رو با شنل سیاه و نقاب بتمن نشون میده که به حالت به دوربین زل زده. مورگانا لبخندی می زنه و همزمان سعی می کنه دو تا دندون مشکوک به نیشش رو مخفی کنه ولی موفق نمیشه:
- همنوع گرامی، میشه لطفا بفرمایین که چرا اسکار بهترین فیلم رو به آقا/خانم پرسی ویزلی دادین؟

- چون ارباب گفتن.

- اوه بله. قانع کننده ترین دلیل. و البته میشه بگین به خاطر کدوم یک، از هزاران فیلم ایشون بوده؟

- اون فیلمی که ارباب گفتن.

- هممم... دقیقا! بسیار زیبا بود. و میشه لطف کنین و بگین که چرا وزارت رو بدون رای گیری به دوشیزه مارجوری دورسلی تقدیم کردین؟

- چون ارباب می خوان برن خواستگاری ایشون.

- بله، بله، درک می کنم. و البته یه ماگل شایستۀ ارباب نیستن مگر اینکه مقام مهمی توی دنیای جادویی داشته باشن.

- نه! چون ایشون اربابو یاد مرحوم مروپ گانت میندازن.

مورگانا کاملا توجیه میشه:
- خوب بهتره بحث رو به سمت و سوی دیگه ای ببریم. اینطور به ما گزارش شده که مرگخوارا دارن یکی یکی به اوباش هاگزمید می پیوندن. به عنوان معاون لرد سیاه، چه نظری در این مورد دارین؟

- نظر بی نظر.

- یعنی نظری ندارین؟ آیا این یه ماموریت از طرف لرد سیاه نیست؟

- فضولی موقوف.

- بله. البته. بینندگان عزیز مصاحبۀ ما در اینجا به پایان می رسه و توجهتون رو به یه میان پرده جلب می کنم.

دوربین از روی صورت خندون مورگانا دور میشه و درعوض صداهایی به گوش می رسه.

- حالا به من میگی فضولی موقوف؟ خونتو می کشم بیرون. می ریزم تو شیشه و روی کتری بخارپز می کنم.گوشتتو به سیخ می کشم و میدم به تدی جونم. کروشیوی دوبل برات اختراع می کنم. صبر کن ببینم. کجا در میری؟

- به من چـــــــــــــــــــــه! ارباب گفت روتو کم کنم.

دووووووفش... (صدای پرتاب صندلی) .......... پوووووووخش.... (صدای دریافت ضربه.) گروووووووووومپ...... (صدای برخورد یه جسد به زمین!)



ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۸ ۲۳:۳۶:۴۷
ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۸ ۲۳:۴۴:۰۲
ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۹ ۱:۵۶:۳۶


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۱:۳۰ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۸۸

روفوس اسکریم جیور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۶ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸
از دواج يك امرحسنه است !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 689
آفلاین
بسم رب المرلين ، امروز ما از طريق شبكه ي جادوگر تي وي

(Wizard TV) در برنامه ي تصوير جادوگري در خدمت شما هستيم .

ما امروز هم سعي داريم در طي اين چند ساعتي كه مهمون خونه

هاي شما هستيم ، دقايق خوبي رو براي شما رقم بزنيم . چند

لحظه به اتاق فرمان ميريم و دوباره پيش شما برميگرديم .

........................................................................

خوب امروز ما برنامه هاي جديد و زيبايي براي شما در نظر گرفتيم

كه بدين صورت هستند :

بخش اول : سرنوشت جادوگران معاصر

بخش دوم : دانستني ها ي جادوگري

بخش سوم : كوئيديچ برتر

بخش آخر : آشپزي

لطفا چند پيام بازرگاني ببينيد ، دوباره پيش شما برميگرديم .

.........................................................................
پس از لحظاتي :

خوب ، امروز هم مثل روزهاي قبل ميخوايم گفتگوهي با كارشناس

برنامه داشته باشيم . كارشناس برنامه ي امروز جناب آقاي دكتر

ولدمورت . دكتر لطفا يك سلام عليكي با بيننده ها داشته باشيد تا

بعد بريم سراغ بحث اصلي مون .

ولدمورت : سلام عرض ميكنم خدمت شما كه الآن پاي گيرنده ها

تون نشستيد و داريد برنامه ي امروز رو مشاهده ميكنيد.

اسكيتر : جناب دكتر ، تعداد زيادي از جادوگرها به ما sms زدند و

سوال اونها اين بوده كه : چرا چهره ي حضرتعالي اين طوريه ؟

ولدمورت : خوب ، موضوع جالبي رو بيان كرديد . در جواني من داراي

چهره اي بسيار زيبا بودم . ملاحظه بفرماييد . امَا مشكل من اين

بود كه بسيار خام و يه خرده زود باور بودم . ميخواستم قيافه ام مثل

كيانو ريوز بشه ، براي همين رفتم پيش دكتر جراح پلاستيك .
خلاصه بهش تمام نيازم رو گفتم ، اون هم قبول كرد كه من رو

عمل كنه . بعد از عمل متوجه شدم كه عمل ناموفق بوده ( خدا

نصيب هيچ كس نكنه) . خوب هر كس كه چنين اتفاقي براش بيفته

روحيه اش بسيار آسيب ميبينه . واقعا محفلي ميخوان از نقطه

ضعف من استفاده كنند . همش ميگن روح من ناقصه ، روح من

آسيب ديده است . باشه به درك ولي اونها كه نميدونن چه بلايي

سر من اومده . خلاصه من يه آشنايي داشتم توي وزارت خونه .

اسمش اسكريمجيور بود . بهش زنگ زدم و تمام ماجرا رو براش

تعريف كردم . بعد از اون پرسيدم : روفوس جون ، دستم به ردات

(مترادف دستم به دامنت) حالا من چه كار كنم ؟ گفت : گل بگير به

سرت ، من چه ميدونم .

من هم بهش گفتم : يعني هيچ راهي نيست؟

اون هم يه دفعه داد زد و گفت : فهميدم ، مگر اينكه يه كاري كنيم .

من يه آشنا دارم توي وزارت بهداشت و درمان

اسمش كينگزليه ؛ آدم خوبيه ، برو پيشش بهش بگو منو روفوس

فرستاده .

وقتي رفتي اونجا بهش ميگي من ميخوام از طريق شماره ي نظام

پزشكي رد اون دكتر نامرد رو گير بيارم . خلاصه رفتم اونجا ، دو سه

ماه علاف ماجرا بودم ، نتيجه اي هم نگرفتم .

من هم در عنفوان جواني ضربه ي مهلكي خورده بودم و عقده

هاي بسياري در من جمع شده بود . همين عقده هاي جواني

باعث شد كه من يه كم خشن و ترسناك بشم . ديگه نا اميد

شدم . تصميم گرفتم دنيا رو بگردم . رفتيم اينور و اونور . يه

جادوهايي كردم كه حتي همين دامبلدور هم كه ادعا ميكنه قدرتش

از من بيشتره ، توي كفش موند . (كفش منظورم نيست ، كف )

يه گروه درست كرديم و دم و دستكي راه انداختيم . خلاصه الان

اينم كه هستم . (ولدمورت گريه ميكنه) من واقعا كاري با كسي

نداشتم .اون ها منو اذيت ميكردن .من ديگه حرفي براي زدن ندارم .
اسكيتر: بله ، واقعا داستان غم انگيزي بود .


خب بخش سرنوشت جادوگران هم تمام شد . ميريم اتاق فرمان دوباره برميگرديم.

..................................................................
ولدي جون ،

گريه نكن كه اشكات براي من يه درده

تحمل غم تو منو ديوونه كرده

هيچكي مثه من ولدي رو دوست نداره اينو از رو چشام ميتوني

بخوني ...


بعد از پايان شعر در زير صفحه چند اسم درج شد :
خواننده : لوسيوس مالفوي
آهنگساز : آنتونين دالاهوف
تنظيم : بلتريكس لسترنج
......................................................................


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۷:۴۱ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۸

رابستن لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۳۶ جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۱۱ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 179
آفلاین
- با عرض سلام خدمت همگی ببیندگان جیگر . به دلیل پخش بازی کنفدراسیونها الان به خدمت رسیدیم . همون طور که آگاه هستید مهمان داریم سوژه دامبی جون و لرد جیگر . با ما با برنامه ی سیاسی ِ جادوگران همراه باشید الان هم برید و پیام ببینید :
.
.
.
.

نقاشی سنا ! برای تمامی ماگل های ابلهی که نمی تونن نقاشی بکشن .

.
.
.

پودر ماشین لباسشویی برای افرادی نمی توانند با استفاده از جادو لباس هایشان را بشورند . :no:

خب آقایان دامبی و لرد حاضر هستن .

جناب لرد چون خوشگل ترن اول شروع می کنن .

- سلام به همه ی افراد جیگر شکنجه گر و آدم کش !! آی هیت یو سو ماچ ! مرسی که ریختید تو خیابون و با کراواتاتون ملتو خفه کردین ! م اگه رئیس جمهور جادوگران شم یک برنامه های جیگری واستون دارم که تا عمر دارید فراموش نکنید ! برنامه هاشم نمی گم چون مایلم سورپرایز شید ! از همین جا می گم آی لاو یو آنیتا !

- خب مرسی از جناب لرد بابت این همه جیگر بازی . بوس س س ! چون آقای لرد همه ی مسائل رو عرض کردن و کلی ما رو مشعوف کردند دیگه آقای دامبی وقتی ندارن و می تونن حدود 3 مین نطق بفرمایند .

- سلام به همه ی کسانی که دیشب توی سفید کننده خوابیدند ! بوس س س برای همشون به ریش مرلین سوگند که می خوام دنیا نباشه من همه جا را از صلح و آرامش پر می کنم . دیبگه برنامه ندارم .

لرد : همین ؟

ملت حاضر در پشت صحنه : :proctor:

ملت اسلی : مال لرد ! یوهو ! آی لاو یو مای لرد !

ملت گریف : دامبی جون فدات لاو یو وری ماچ.

مجری : از مهمانان عزیز خواهش می کنم سکوت رو رعایت کنن و اعلام می کنم که شما یک ووله که توسط خبرنگار ما تهیه شده رو ببینید :

- با عرض سلام . بوس س س امشب براتون ووله و گزارش دارم جیگر .

اول یک خبر در همین حین بدم که افراد مدافع لردی جون از کنکور معافن و می تونن هر رشته ای که مایلن تو ویزارد یونیورسیتی بزنن ! به افتخار لرد همگی لاو ..بوس س س

- خفه شو !

- ایش ! ملت دامبی همشون بی ادبن ...

دامبی و لرد در هنگام خروج از استودیو :

لرد :

دامبی :

مجری : بوس س س مسواک بزنین . ادامه ی برنامه بعد از این جنگولک بازیای کنفدراسیونها تا اون موقع همتون رو به خدای یکتا می سپارم


ویرایش شده توسط رابستن لسترنج در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۷ ۱۷:۴۳:۴۹

گیلبرتو تصویری عالی از رفتار ما می دهد . به گفته ی او ، آدم ها مثل هندی ها بر روی زمین راه می روند . با یک سبد در جلو ، و یک سبد در پشت . در Ø


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱:۵۹ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۸

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
بوق .....

آنچه گذشت :
تق ... در با شدت باز شد...
مردي جوان ، بيست و چند ساله ، خوشرو ، خوش لباس اما سياه پوش وارد مغازه شد . يك عصاي زينتي با دسته اي شبيه سر مار را در دست داشت كه خاطره ها را به نوزده سال قبل و ماجراي لرد سياه سوق مي داد .

خاطره ها همينطور در ذهن هري مرور مي شد . باسيلسك از پشت سر او مي آمد . ماه كامل بود . هري بسمت ديوانه سازها خيز برداشت . ماه مستقيما نور خود را به يك قبر منعكس مي كرد . هري فرياد زد اكسپكتو پاترونوم . سنگ قبر منفجر شد . مردي سياه پوش به قبر نزديك شد و از داخل قبر چيزي برداشت . چيزي شبيه يك عصا ، يك عصاي مار نشان . مادرش در آينه براي او دست تكان مي داد . مرد سياه پوش پوزخند شريرانه ي خود را متوجه هري كرد . هري از خواب پريد...

چشمانش را بست و مغزش را از تمامي افكار خالي كرد ، تمايل عجيبي به آن مرد پيدا كرده بود .
لبخند مرد سياهپوش به خنده هاي شيطاني تبديل شد . قاه قاه مي خنديد و با عصا به تكه ي شكسته ي سنگ قبر افتاده روي زمين اشاره مي كرد .
هري جلو رفت و در كنار سنگ نشست ؛ با دقت به اسم حك شده روي تكه سنگ نگاه كرد .
روي آن نوشته شده بود: لرد ولدمورت . مرد سياه پوش با صداي بلند فرياد زد : شيطان بازمي گردد .
و هري دستش را از صداي مرد و فريادهاي بلند جيني كه او را صدا ميزد به درون گوشش فرو كرد .

و حالا ادامه ي داستان

جيني : هري ... هري ... چت شده ... هري ...
هري بدون هيچ حرفي ايستاد ، عينكش را برداشت و به سرعت از اتاق خارج شد . جيني به دنبال او دوان دوان .

-هري داري كجا ميري ؟
-دارم ميرم پشت بام يكي از اون جغداي فسقلي رو بيارم .
-هري چي شده /
-هيچي . فقط مي خوام يه نامه بفرستم .
هري به ياد آورد كه هنوز نامه را ننوشته است . اما انگار چيزي در جيبش سنگيني مي كرد . دست در جيبش فرو برد و پاكت را آرام بيرون آورد . نمي دانست آن نامه چه بود . نمي دانست محتوي چه بود . يكي از جغذها را از سر گرفت و نامه را به پايش بست و در حاليكه جغد ، مظلومانه به او نگاه مي كرد او را به آسمان پرتاب كرد .
يعني آن نامه چه بود ؟ چه كسي آن را در جيب او قرار داده بود . آيا هري كاري را كه انجام داده بود را فراموش كرده بود ؟

اينها سوالاتي است كه در قسمت پاسخ داده مي شوند ...
- آهاي راوي بوقي ... چقدر حرف ميزني فيلم تموم شد .
- خب بينندگان عزيز دارن دوربينو خاموش مي كنن يا بهتره بگم پرده ها رو جمع مي كنن ما ديگه بايد...

... كروشيو ...

برنامه بعدي : حمله ولدمورت براي پس گرفتن كلاه گيسش از محفليون .


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۱:۴۸ شنبه ۶ تیر ۱۳۸۸

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
مدیر جدیدِ ایفای نقش !

روی صفحه ی جادوگر تی وی این نام با رنگ بنفش شکل میگیره و موارد و سوالاتی در زیرش درج میشه !

دقایقی پیش مری فریز باود یکی از نامزدهای انتخابات وزارت سحر و جادو ، حقایقی را در ستادِ شخصی خود اعلام کرد ! بر آن شدیم تا مستندی در این زمینه داشته باشیم !

مستندی که بیانگر واقعیاتی در مورد کاندیدای دیگر ، ایگور کارکاروف خواهد بود ! مستندی که چهره ی ایوان روزیه را از پشتِ پرده بیرون خواهد کشاند ! مستندی که هیجان ترین مستند قرن است


آیا فکر میکنید این مستند امشب ساخته نمیشود ؟! اشتباه میکنید !
آیا فکر میکنید با خواندنِ این مستند بیش از پیش نمیخندید ؟ اشتباه میکنید !
آیا فکر میکنید این مستند بهترین مستند قرن نیست ؟! اشتباه میکنید !!


امشب را دیرتر از همیشه بخوابید تا مستند مدیر جدید ایفای نقش را ببینید


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۲:۴۴ شنبه ۶ تیر ۱۳۸۸

روفوس اسکریم جیور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۶ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸
از دواج يك امرحسنه است !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 689
آفلاین
ديريديرينگگگگگگ
سلام بچه ها من دو باره اومدم پيش شما.

من با برنامه ي جديدم كه مرگ خوار 4ever اسمشه اومدم.



مدتي بود كه من نبودم و به جاي من خاله بلا(همون خاله شادونه)

اومده بود.خوب بچه ها چه خبر ؟ من دوباره اومدم با كلي برنامه ي

شاد . ما هرروز ازشبكه ي جادوگر تي وي (Wizard TV) مهمون

خونه هاي شما هستيم .الان مالفوي جون (اميرمحمد)هم مياد .

تا با هم يه برنامه ي شاد و زيبا اجرا كنيم .ميدونم كه پدر مادرهاي

مرگ خوار شما كنارتون نشستن و دارن برنامه رو نگاه ميكنن ، اگر

چه اونا نوكر هاي من هستن ، ببخشيد تهيه كننده داره بد نيگا

ميكنه!!! نه اينكه فكر كنين ازش ميترسم ها... :no: :no:

خلاصه بچه ها بعد از مدت ها عمو ولدي دوباره اومد پيشتون

با يه عالمه برنامه ي خوب .

بچه ها من تصميم گرفتم موضوع اولين برنامه ي ما مبارزه با

محفلي ها باشه!!!!!! بچه ها من از شما خواهش ميكنم پيش بچه

هايي كه پدر و مادرشون محفلي اند ،نرين ها !!! اگر هم داخل

مدرسه كسي ازيتتون كرد ، فوري به بابا يا مامان تون بگيد تا اون

علامت خوشگله هست كه روي دستشونه اونو لمس كنن ، ديگه

شما نگران نباشين . من خودم با يه طلسم كروشيو يا يه دونه

آوداكداورا حساب اون محفليه رو ميرسم . خوب ، حالا دوستان

عزيزم به من ميگن كه بايد برنامه ي ولدمورت ذبل رو براتون پخش

كنيم ، ببينيد و لذت ببريد.

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خوب بچه ها من دوباره اومدم . يكي از مرده خوار هاي گرامي گفته

بود كه اگه ميشه من يه دونه شعر بخونم ؛ پس به افتخار مرگ

خوارها برو كه رفتيم:

تك تك اردك ^^^^^^^^ اردك تك تك
هري دلقك

تك تك اردك ^^^^^^^^ اردك تك تك
هري دلقك




بله اين كاست رو جديد دادم بيرون .اسمش (هري دلقك)

هست .خوب بچه ها به من اشاره ميكنن كه ديگه وقت تمومه .

ميخوام چند تا دعا كنم شما هم بگيد آمين ، باشه؟

همه ي محفلي به دست اينجانب پوستشون كنده شه

نجيني همشون رو نيش بزنه

اون محفلي هاي [...] ‍به [...] تبديل بشوند.

خوب من ديگه حرفي ندارم . تهيه كننده هم ميگه ديگه تمومش

كنيد .باشه تا برنامه ي بعد خداحافظ


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱:۲۳ شنبه ۶ تیر ۱۳۸۸

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
.....::::: 90::::......

اسكيتر پور : خب ، بسم المرلين . سلام به همه ي هموطناي جادوگر . با يكي ديگه از سري برنامه هاي .....::::: 90 :::::..... در خدمت شما هستيم .

-امشب دو مهمان گرامي داريم . جناب آقاي لرد ولدمورت كبير به درخواست خودشون و جناب روفوس اسكريم جوئر .
- صحبت امشب ما پيرامون بازي كوئيديچ هفته گذشته بين تيم هاي محفلروزي و استقخوار ، جام كلاه گيس ولدمورت ، كه در اون هر دو تيم به قهرماني رسيدند .

- خب صحبتي داشته باشيم با لرد سياه درباره حاشيه هاي بازي هفته گذشته .

ولدمورت : بله . خب منم جواب سلام همه دوستانو ميدم .
اسكيتر پور : جناب لرد سياه به عنوان اولين سوال مي خواستم بپرسم چرا تيم شما در اول بازي اينقدر بد بازي كردند .

- اههم ... اوه بله . مطلبي كه من در جواب شما مي خوام بگم اينه كه ببينيد ، بچه هاي ما خوب بازي كردن دسشون درد نكنه ، بچه هاي اونا هم خوب بازي كردن دسشون درد نكنه ، چمن ورزشگاه ليز بود دسشون درد نكنه ولي به هر حال ببينيد دامبلدور سي هزار گاليون خرج ميكنه ، كاركاروف سيصد گاليون خرج ميكنه ولي من به جون بچه نداشتم سي گاليون و نيم خرج كردم . به هر حال ايجوريه ، بزاعت ما كمه ، ولي ديدن تو زمين بازي بچه ها محفليا رو شخم مي زدند . البته ناگفته نماند كه ايه محفليا هم بچه هاي مارو جر دادن .

-ولي مو ميگم خيلي از ايه محفليا بدم ميا ، ما هميشه پيروز بوديمو هسيم . ولي مو اَ همي جا بهشون اخطار ميدم كه مطمئن باشن او لنگه كلاه گيسو رو ازشو پس ميگيرم .

- هوي روفوس تو چرا با اينا همدسي كردي ؟ مو ميدونم از دامبلدور گاليون گرفتي . بوگو ... بوگو چرا ... دهن واكو ...

- كروشيو ................


نو سيگنال ...

- چي شد ؟
-فكر كنم آنتن شكست .


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۰:۵۹ شنبه ۶ تیر ۱۳۸۸

رابستن لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۳۶ جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۱۱ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 179
آفلاین
تیک تیک تاک و توک و اینا (این چند مین قبل از شروع اخباره )

- لرد سیاه می گوید ما تنها برای تاریکی زندگی می کنیم . برای نجات از نور اطرافتان کافی است لامپ را خاموش کنید !!! (این اون پیامه هستش که میدن و اینا قبل از اخبار )

- با عرض سلام خدمت تمامی ببندگان عزیز و شنودگان جیگری که چون دارن ظرف می شورن ، نمی تونن تصویر بنده رو داشته باشن . شب همگی سرشار از هرچی که مایلید . اخبار امشب رو با مهم ترین خبر امشب پی میگیریم . از اون جایی که امشب آخرین شب تبلیغات ریاست جمهوری بوده طرفداران هر 2 کاندید به خیابون ها ریخته و دارن حال می کنن .

ما امشب توی گفتگوی ویژه ی خبری آقای لرد ولدمورت و آقای دامبلدور که کاندیدای این دوره هستن رو دعوت کردیم بعدا می پردازیم .

هم اکنون خبرنگار ما در حال مصاحبه با طرفداران محفل و مرگخوار هستن می تونید ببینید ...

خبرنگار : امم . سلام ... ببخشید خانوم هرماینی گرنجر این شال صورتی چیه که روی دوش انداختید ؟

- با عرض سلام و بوس س س و لاو خدمت تمامی ببیندگان و شما و دامبلی جیگر . راستش هدف اعلام موضع بودش که حتما متوجه شدید صورتی رنگ دامبیه و من صورتی انداختم دوشم . شما طرفدار کی هستید ؟

- من بی طرفم عزیزم . قصد دارم به آقای فیلچ رای بدم . میگن مهرانتخابات به درد بخوره متشکرم خانوم گرنجر .

نور ... صدا ... دوربین ... حرکت .

- امم . جناب آقای رابستن لسترنج مایلم بدونم کراوات مشکیتون برای چیه ؟

- سلام عزیز دلم . امم . من همیشه کراوات گلبه ای مایل به یاسی با راه راه های قرمز می پوشیدم اما با بستن این کراوات می خواستم اعلام کنم که ... ملت بگین دیگه

- وولی جون ووولی جون حمایتت می کنیم .

- من یه چیزی بگم بگم ؟

- صدای شما در حال پخشه .. بگو بگو ...

- گزارش تموم شد .

خب به مشروح اخبار می پردازیم . طی نظر سنجی های معتبر انجام شده در برابر هر 100 تا رای وولی جون یکی دامبی میاره .. البته باید منتظر حضور ملت جادوگر پای صندوق های رای باشیم .

به ادامه می پردا...ز...ی...

- شما غلط می کنید ...

- بچه ها بیاین تو امشب شبه مناظره بین وولی و دامبیه ... اه این مجریه رو پرتش کن بیرون . ملت تخمه بیارین خوش می گذره .

وولی و دامبی برای مناظره وارد میشن ...

ملت : ایول ایول .. جیگر وولی / جیگر دامبی ...

- بنده با شما .... امم.. خدا.. حا.. فظی کرده .. و فردا شب .. حال این توده ... رو .......... میگیریم.... مناظره ...

- خفه شو ... چه مجری ابلهی هستش ها !


ویرایش شده توسط رابستن لسترنج در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۶ ۱:۰۲:۰۵

گیلبرتو تصویری عالی از رفتار ما می دهد . به گفته ی او ، آدم ها مثل هندی ها بر روی زمین راه می روند . با یک سبد در جلو ، و یک سبد در پشت . در Ø







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.