هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۲۹ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۶

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام
تکالیف رو سعی میکنم ساده نقد کنم و به موارد اصلی بپردازم


نقد تکالیف جلسه دوم و سوم


جلسه دوم

ایگور کارکاروف :
نقل قول:
باید بگم که مهم ترین اشکالی که تکلیفت داشت این بود که تو اون موجود رو معرفی نکرده بودی ؛ ببین من گفتم که از پست های قبلی تاپیک استفاده کنید ، در واقع باید شخصیتی مینوشتی ، مثل مهربان ، خوب ، بد یا هر چی ، و اون رو به موجود جادویی ای نسبت میدادی ! تو شخصیت رو نوشتی و خوب معرفی کردی ، ولی در آخر مشخص نکرد که دخترک چه موجود جادویی ای بود ، من فکر میکنم که موجود دریایی رو معرفی کردی ولی باید حتما این رو ذکر میکردی چون تو داری به یه موجود شخصیت میدی !

مورد بعد که اون هم مهم هست در نوشته اینه که تو موضوعت جدی بود و با سبک نوشتاری شروع کرده بودی ، ولی بعضی جاها دیده میشد که بصورت گفتاری یا عامیانه نوشتی ، در حالی که جزو موارد خاص که همون دیالوگ هستن نبود و این به نظرم ضربه بزرگ و مهمی به نوشته میزنه و اینکه میتونستی از کلمات خیلی بهتر استفاده کنی .


من بخشی از متنی رو که نوشتم رو دوباره بصورت نوشتاری و استفاده از کلمات بهتر مینویسم :
سالها پيش در روستائي زندگي ميكردم.ابتدا كه آنجا رفته بودم تا سه سال هيچ فردي حاضر به دوستي با من نشد.چون من بچه شهري بودم و خيلي از توانايي هايي كه بچه هاي توانمند روستا داشتند رو دارا نبودم.روزها تلاش ميكردم تا شايد مثل آنها شوم.ولي هيچوقت نتوانستم به خوبي آن بچه هاي پر نشاط شوم.از طرفي من از نظر درسي خيلي بالاتر از آنها بودم و اطلاعات عموميم باعث شده بود كه بسياري از سوالات تك معلم روستا رو جواب دهم.اگر نميدانستم با اين كار به آنها ضربه ميزنم.

بازنوشت من :
سالها پیش در روستایی زندگی میکردم . تا سال ها هیچ یک از ساکنان آنجا حاضر به دوستی با من نشدند ، چرا که از شهر آمده بودم و مسلما خیلی از توانایی های بچه های توان مند آنجا را دارا نبودم . روزها تلاش کردم تا شاید همانند بچه های پر نیرو و نشاط آنجا شوم ، افسوس که نشد .
البته من هم از نظر درسی و اطلاعات عمومی از آنها سر تر بودم ، بطوری که ممکن نبود اول از همه به سوالات تنها معلم روستا جواب ندهم ... افسوس ... افسوس که نمیدانستم با این کار رنجیده خاطر می شوند .

هووووم میبینم که بچه باهوشی هستی ، خوب از فرصت استفاده میکنی ، من میگم تو یه پست بزن به عنوان تکلیف تو پست میزنی ، بیناموس بازی و دوستی و اینا خالی میکنی توش دیگه

امتیاز : 27


جسیکا پاتر :
نقل قول:
همون اشکالی رو داشتی که ایگور داشت ، باید مینوشتی که مثلا دیوید یه موجود جادویی بود و اون خصوصیات رو برای یه موجود جادویی می نوشتی ! پست های پرفسور کوییرل رو بخون توی این تاپیک تا دقیق دستگیرت بشه

در مورد متنت هم باید بگم که طنز خوبی داشت و جالب ادامه داده بودی و لذت بردیم

مثلا اینجا که نوشتی :
دستمال سفيد رنگي رو از جيب كتش در آورد و به مادرش داد.

چون به صورت نوشتاری هست این بخش بهتر بود مینوشتی دستمال سفید رنگی را از جیب کتش در آورد و به مادرش داد .
همین یک کلمه نوشتن رو دوگانگی در متن به وجود میاره ، در کل اشکالی نمیتونم از نوشتت بگیرم

در آخر اینکه نوشته بودی : كمك به جنs مخالف گاهي خوشبختي مياره !! ميگي نه امتحان كن !!
از خوندن این بخش همی و بسی لذت بردیم ، حالا من بهت کمک میکنم و امتیاز اضافی میدم ببینم چی میشه

امتیاز : 27


کالین کریوی
نقل قول:
باید بگم که تا حدودی موجود جادویی رو رعایت کرده بودی ، بهتر بود در آخر مینوشتی که او کرم فلوبر و بخش تبدیلش به کرم فلوبر رو حذف میکردی ، چون اینجا داریم به موجودات شخصیت میدیم و تو خیلی خوب تونسته بودی که کرم فلوبر رو به پسری تنبل تشبیه کنی .

ته مایه طنز جالبی داشت ، همی لذت بردیم ! در کل ایرادی به نوشتت وارد نیست و بهترین بخش پستت تشبیه خوب کرم فلوبر بود

امتیاز : 27


آراگوگ
نقل قول:
تو به این صورت نوشتی که اول توضیحی در مورد اون موجود جادویی دادی و بعد در پایین تر به اون موجود جادویی شخصیت مرد وحشی ای رو دادی !!!
درسته ولی بهتر بود که بخش اول رو حذف میکردی و فقط بخش دوم می موند و در آخر مثلا مینوشتی : او عنکبوتی مهار نشدنی بنام آراگوگ بود
چند مورد غلط املایی هم داشتی .
در آخر اینکه بنظرم میتونستی جایگزین خیلی بهتری برای جملات و کلمات پیدا کنی ، مثلا این بخش رو نوشتی :
در دست مرد کیسه ای بزرگ پر از گالیون قرار داشت و پشت سرش جنازه های جن های نگهبان بانک گرینگوتز به وفو یافت میشد همچنین آدم های بی گناه دیگر.

بازنوشت من :
مرد کیسه ی نسبتا بزرگی را در دستش گرفته بود ؛ پشت سر او دریایی از جنازه جن های گرینگوتز و آدم های بی گناه دیگر رویت می شد .
در کل خوب نوشته بودی

امتیاز : 27

پیوز :
نقل قول:
تا حدودی تونسته بودی که سوژه اصلی رو پیاده کنی در متنت و به اون مرد شخصیت دیوانه ساز رو بدی ، ولی در آخر خط پستت خراب کردی ، میتونستی بنویسی که : آن دو لذت برد او دیوانه ساز بود

چون ما اینجا به موجودات شخصیت انسان میدیم ، نه اینکه اونها رو از انسان تبدیل به موجود کنیم

امتیاز : 27


ریتا اسکیتر
نقل قول:
نه ! اون چیزی که من میخواستم رو ننوشتی ، خیلی گنگ نوشته بودی ، میتونستی خیلی بهتر توضیح بدی که اون محقق ها روی پیرمرد چیکار میکردند و آینه برای چی بود و در کل پستت رو از این حالت گنگ بودن در میاوردی ، در ضمن باید اسم موجود جادویی مورد نظرت رو در آخر مینوشتی که خواننده متوجه بشه ، به چه موجودی شخصیت دادی !
یکی از اصلی ترین مشکلات نوشتت گنگ بودنش بود

امتیاز : 25


استن شانپایک
نقل قول:
به یه دختر شخصیت هیپوگریف رو داده بودی و از این لحاظ سوژه اصلی رو پیاده کرده بودی ، ولی نوشتت به هیچ وجه به رول شباهتی نداشت ! البته چون اولین رول هات بود زیاد بد نبود .

امتیاز : 23

* پست ها تقریبا در یک سطح بود ، اگر میخواستم 30 امتیاز کامل رو بدم باید به همه میدادم ! پست برتری نبود !



جلسه سوم

ایگور کارکاروف :
نقل قول:
خوب نوشته بودی ، هر دو موجود رو رام کردی و خیلی خوب موضوع رو پیش بردی و به آرم گروهت دست پیدا کردی .
دخترک رو خیلی خوب توصیف کرده بودی و مواردی رو گفته بودی که مد نظرم بودن و همینطور لذت ازمون تراوش کرد
در مورد موجود وحشی و رام شدن توسط دختر توسط ... آخه مرد حسابی من از این کارا نمیتونم بکنم اون موجود با اون دندوناش ...
بهتر بود که از طلسم و اینا استفاده میکردی ، ولی خوب ، خوب ساحره تونسته بود جذبشون کنه !

به نظرم بین پست ها بهترین بود و از اونجایی که بهترین پست باید امتیاز کامل رو بگیری امتیاز کامل رو بهت میدم

امتیاز : 30



آراگوگ :
نقل قول:
اول اینکه به هیچ وجه پستت ظاهر مناسبی نداشت ، بیشتر روی این مورد دقت کن !
مورد بعد اینکه غلط های زیادی داشتی مثل : شیردالی بزرگ بیهوش و رام شده بر روی چمن های خیس افتاده بودند. که باید مینوشته افتاده بود .
یا : وزن حجیم شیردال نتوانست کوچکترین وقفه ای در دویدن وی ایجاد کند. که باید مینوشتی وزن زیاد ! یا کلمه ی جایگزین زیاد و همینطور غلط ها دیگه .
مورد بعد اینکه خیلی راحت شیردال رو که یکی از قوی ترین موجودات جادویی هست بیهوش کردی !
مشکلی که داشتی این بود که شیردال رو بیهوش کردی و با مار سه سر هم تقریبا همین کار رو کردی ، باید اون ها رو رام کنی ، شیردال با بیهوش شدن رام نمیشه و مار تا زمانی آروم هست که دستت رو روی سر وسطش بزاری !
در کل بد نبود با ارفاق زیاد امتیاز میدم

امتیاز : 28



پیوز :
نقل قول:
خوب بود ، بهتر بود که بیشتر به مبارزه با اون موجود میپرداختی و هیجان انگیزتر رامش میکردی ، چون با یک موجود فقط جنگیدی ، میتونستی درون اتاقی که آرم گروه ها بود رو خیلی ساده تر بنویسی و وقت بیشتری روی مبارزه با موجود بزاری

امتیاز : 27



ریتا اسکیتر :
نقل قول:
نمیدونم چطور بنویسم ولی خوب اصلا جالب ننوشته بودی ، میتونستی خیلی بهتر گرافون و مبارزه با اون رو توضیح بدی و همینطور برقک رو مثلا ، سنجاق سینت رو به سمتش بندازی و بعد طلسم رو بفرستی سمتش و به کلی جالب تر !
مورد بعد اینکه وقتی به صورت نوشتاری مینویسی ، باید همه کلماتی که استفاده میکنی به صورت نوشتاری باشن مثلا :
هيجان وجودم رو گرفته بود جز در چوبي که روبه رويم بود هيچي نميديدم! به سمت در رفتم و زير لب زمزمه کردم: الاهومورا

بازنوشت من :
هیجان وجودم را احاطه کرده بود ، تنها چیزی که مقابلم قرار داشت ، دری چوبین بود ، به سوی در حرکت کردم و زیر لب زمزمه کردم : آلاهومورا

وجود رو و یا برخی از کلمات اضافی بود و رولت رو به حالت بچه گانه ! در آورده بود ؛ با ارفاق زیاد امتیاز میدم

امتیاز : 26



استن شانپایک
نقل قول:
خیلی کوتاه نوشته بودی ، دوست دختر و توهین و اینا زیادی بود توی نوشتت ، بهتر بود بجای فنگ و هدویگ از سگ و جغد استفاده کنی ؛ جالب نبود ولی خوب برای اولین رول ها بد نبود

امتیاز : 20


گریفیندور : 97

هافلپاف : 105
راونکلاو : 55
اسلیترین : 57


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۴ ۲۰:۴۹:۱۶

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۸:۲۰ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۶

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
به نام آنكه جادوگر را به وجود آورد تا ساحره به او خدمت كند!


پرسی ویزلی در حالیکه در پوست خودش یا پوست دیگران و کلا هیچ جا نمیگنجید وارد کلاس که این بار در فضای بسته قلعه برگزار می شد میشه و همانطور که لبخندی بصورت تک تک اعضای صورتش رو بر گرفته شروع به صحبت میکنه :

سلام به همگی ! ... خوب همونطور که میدونید امروز آخرین جلسه کلاس مراقبت از موجودات جادویی هست . الان دیگه همه شما باید موجودات جادویی و روش مقابله به اون ها رو شناخته باشید ، موضوع جدیدی هم برای تدریس وجود نداره .
در واقع در این ترم ، شما به دادگاه رفتید و حق موجودات جادویی رو گرفتید ، یا برای موجودات شخصیت انتخاب کردید یا اینکه باهاشون مبارزه کردید ، ولی خوب بعد از این همه مدت با هیچ کدومشون شوخی نکردید یا هیچ کدومشون رو اذیت نکردید و آزار ندادید !

در واقع میخوام الان چند تا وردی که بدرد شوخی یا اذیت و آزار موجودات میخوره معرفی کنم :

انگور جیو : افسونی هست که تورم ایجاد میکنه در بدن و باعث میشه فرد تپل به نظر برسه ( برای دانش آموزانی که آیکیوی بالا دارند )
ریکتو سمپرا : افسونی هست که فرد رو قلقلک میده
اسكر جیفای :اين ورد باعث مي شود از دهان شخص مقابل حباب هاي صابون خارج شود.
مافلياتو:اين ورد در اشخاصي كه در آن نزديكي هستند اثر مي كند و باعث مي شود آنها صداي وزوزي درون گوش خود احساس كنند.
سايلنشيو:افسون سكوت.
فورنوكولوس:افسوني كه باعث بزرگ شدن بيني فرد مي شود.
له وي كورپوس:وردي كه باعث مي شود شخص از مچ پا آويزان شود.
سرپنسورتيا:افسوني كه باعث به وجود آمدن يك مار مي شود.
ايوانسكو:براي ناپديد كردن اجسام و برگرداندن آن ها به جاي اصلي.
فلیپیندو : بی حرکت کردن موجودات برای لحظاتی .

این ورد ها هم روی انسان ها تاثیر دارند و هم روی موجودات جادویی !


تکلیف جالب آخرین جلسه !

شما میتونید تعدادی موجود ( یکی یا هر چند تا موجود ) جادویی رو انتخاب کنید و در هر جا که مایل بودید با اون - اون ها شوخی کنید و یا اون - اون ها رو آزار و اذیت کنید .
میتونید به صورت طنز بنویسید یا بصورت جدی ، میتونید در 10 خط بنویسید یا هر تعداد که مایل بودید .
برای انجام این تکلیف میتونید به هر انجمن و تاپیکی که مایل بودید ( انجمن ها و تاپیک های رول و غیر رول و همینطور انجمن های خصوصی ) برید و بعد از نوشتن تکلیف ، لینکش رو در اینجا قرار بدید .

همینطور شما میتونید هر چند بار که مایل بودید پست بزنید و لینک پست هاتون رو قرار بدید ، در صورتی که این کار رو انجام بدید ، تکلیفی که بهتر هست رو انتخاب میکنم و با توجه به تکلیف بهتر بهتون امتیاز میدم .

در کل اینکه کاملا دستتون برای انجام تکلیف باز هست و امتیاز های خوبی در انتظارتونه !

توجه : بزودی امتیازات تکالیف جلسه دوم و سوم زده میشه ، ولی شما تا هفته آینده فرصت دارید که تکالیف جلسه دوم ، سوم و چهارم رو ارائه بدید .


موفق باشید


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۱:۳۲ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۶

 استن شانپایکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۴ چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۸:۵۰ چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 440
آفلاین
خوب این اولین پست من تو رول پلینگ هستش
مشق شماره 2

مشق شماره 3

ممنون از پرسی که منو به اینجا معرفی کرد .


ٌٌدر حال پاشیدن بذر


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۱۲ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۶

ریتا اسکیتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۶ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۳۱ پنجشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۰
از تو اتاقم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 568
آفلاین
تکلیف اول
تکلیف دوم

با تشکر از تدریس که خیلی جذاب بود
راستی:تکلیف اول من در مورد باسیلیسک


ویرایش شده توسط ریتا اسکیتر در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۹ ۱۷:۳۹:۲۰
ویرایش شده توسط ریتا اسکیتر در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۹ ۱۷:۴۲:۲۷

... بگذرم گر از سر پیمان
میکشد این غم دگر بارم
می نشینم شاید او آید
عاقبت روزی به دیدارم...


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۶:۱۳ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۶

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
تکلیف اول : پست شماره 20

تکلیف دوم : پست شماره 49


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۴۵ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۶

آراگوکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۱۰ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۴۴ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷
از خوابگاه دختران بنا به دلایلی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 214
آفلاین
و این هم تکلیف جلسه سوم!
( راستی استاد ما تو این تکلیف به یک شیوه نوین پستیدیم باشد که نمره خوبی بدهید )


وقتی �


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۱۱ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۶

آراگوکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۱۰ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۴۴ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷
از خوابگاه دختران بنا به دلایلی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 214
آفلاین
استا این هم تکلیف جلسه دوم !

با احترام.


وقتی �


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۴:۰۴ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۶

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام

باید بگم که
اولا : اینکه نباید در پستی که میزنید اسمی از کلاس و تکلیف ببرید ، دوستانی که مهلت ویرایش دارن ، پستش در شخصیت گذاری روی موجودات رو ویرایش کنند ؛ ولی خوب اگر دسترسی ندارن مشکلی نیست ، از این به بعد دقت کنید .

دوما : بله تکلیف جلسه سوم سخت هست ، به شرطی که قصد داشته باشید کامل بنویسید ، یعنی اینکه بطور مثال : لازم نیست شرح دیدن و مبارزه با هر دو موجود جادویی رو بنویسید ، میتونید شرح مبارزه با یکی رو بنویسید و بعد هم بیارید که اون یکی موجود هم با ورد مورد نظر آرام شد !

موفق باشید


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱:۱۴ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۶

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
اين تکليف جلسه دوم من و لام به ذکر است که من در هفته اول مريض بودم و حضور نداشتم و گواهي دارم
اين شما و کرم فلوبر
پست شماره 18
در ضمن در راستاي خوردن پاچه:
استاد جان مرا تنها نگذار!


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۰:۴۵ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۶

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
تكليفت خيل سخت بود..منظورم جلسه سومش هست!خودمو كشتم تا با دو تا حيوون رام كنم.اگر ميخواستم روش ديگه اجرا كنم 40 خط كمتر نميتونستم بنويسم!دو تا سوژه طنز!

پست شماره 41!

پست من يك ويرايش شد و مقداري تكليف اصلاح شد تا بيشتر مورد توجه استاد عزيز باشد!ممنون و موفق باشيد!


ویرایش شده توسط [fa]ايگور کارکاروف[/fa][en]Igor[/en] در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۹ ۱۲:۱۵:۳۳

بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.