هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۲۲:۰۵ شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین
1. درون پاتیلی که دم باریک ولدکچه رو میندازه توش، قبل از اینکه گوشت و پوست و خون و استخون ملتو بریزه توش، یه مایع هست که دم باریک میره کنارش و یه کارایی انجام میده که مایع سرخ میشه و جوش میاره! چه کارایی!؟ کامل توضیح بدین! (10 امتیاز)

خوب، دم باریک چی داره؟ دَم باریک جادویی... (البته این که دٌمِ باریک رو هم نداره؛ تکذیب می کنم...)دم باریک جادویی، دَم باریکی ـه که ته دم آن، یک روغن جادویی مالیده شده که باعث می شه پوست های ما صاف و نرم بشه؛ چون دارای ترشحاتی که همه کاره و جادویی می باشد و هر کاری که دم باریک جان بگوید را انجام می دهد.


خب، جناب دم باریک، به دم باریک، گفت که برو و این مایع رو جوش بیار.حالا این دَم باریک چی کار می کنه؟

به طرز جادویی ـیی به هوا بلند می شه و می ره چوبدستی دٌم باریک رو از تو جیب ـش در می آره. بعد اون رو می گیره و می گه:" گرم بشویس و سرخ بشویس و جلز و لزیوس بدیوس!".

با این ورد، مایع سرخ می شه و جلز و ولز می کنه تا ولدچه محترم ـی که قراره داخل اون انداخته بشه؛ حس کمبود نکنه که چرا کسایی مثل شصخ شصخی دافنه جکوزی جادویی دارن و اون نداره.

خب، حالا چرا دَم باریک گفت گرم شو؟ چون این معجون دارای مقداری آب بود و برای همین باید به جوش می اومد.


2. نمی خواین از دل ِ جیمز دربیارین یه جوری شورش و بی ادبی امروزتون رو؟ هر جوری! یه چیزی بگین! یه چیزی بگیرین! یه چیزی بکشین! (5 امتیاز)

شما از وزیر گانت اگه اشتباه نکنم بدتون می اومد. پس حقشه که یه پس گردنی بخوره! شپلق

شما آقای بلوپ رو دوست دارین؛ می دونم. بهترین روز آقای بلوپ هم شما رو خوشحال می کنه. مشاهده می کنینی که اوشون هم رفت خونه بخت... (زیر چتر، شوما وایستادین. اون سفیدا حباب ـن و ماهی هم وجود داره. داخل دریایین!)

3. ولدکچه پوستش قرمز تیره بوده وقتی میره تو پاتیل، چرا وقتی میاد بیرون رنگش پریده؟ (5 امتیاز)


قرمز تیره یا نارنجی؟ یا شوما کوررنگی دارین، یا ما کوررنگی داریم.

منبع تحقیقی سری من، ارباب، همین الان به من اطلاع دادن که قبلا ها که تو جنگل ها می رفتن تو بدن حیوون های جادویی، سبز شده بودن! بگذریم...

ارباب اون موقع ها نارنجی یا به قول شوما قرمز تیره مایل به زرشکی جادویی بودن.

خب، خون می دونین چی ـه دیگه، نه؟ این خون باعث میشه که هر رنگی، قرمز بشه.( مثل عمل جادویی در ماشین لباس شویی که هر لباس سفید جادویی ای رو صورتی می کنه (اوستاد، خودتون رو نیگه دارین... به موقع ـش برای تولدتون یه ماشین جدویی لباس شویی جادویی می دیم!)) اما خب، خون پدر شوما، یه جورایی اسیدی بودن... اسید ماگلی چیزی ـه که هر چیزی رو سفید می کنه و خب، خون پدر شوما از بس با اون ویزلی های خائن به خون و پدر و مادر و خانواده کشتن؛ اسیدی شده... بعضی از محققان ما هم اعلام داشت که ممکنه اسید های توی کلاس خانه شویی جادویی به داخل مغزشون نفوذ کرده باشه و خونشون رو اسیدی کرده باشه.

خب، طبیعی ـه که هرکی بپره داخل استخر خون هری پاتر کله زخمی، همین جوری می شه و رنگ جذاب ـش به سفید تغییر شکل می ده یا به قول شوما، می پره!

4. ولدکچه درون پاتیله، شما پای پاتیل وایسادین و میخواین یه ولدک بپزین. غیر از گوشت و پوست و خون و اینا، مجازین چیزای دیگه ای هم بریزین توش. چی میریزین؟ ولدک خروجی تون رو توصیف کنین! (10 امتیاز)

پودر جادویی مدادرنگی! پودر جادویی مداد رنگی، می تونه ارباب بی دماغ بی روح ما رو به این نمونه کاملا رنگی تبدیل کنه.

بینی ارباب رو می بینین؟ خب، این دماغ به ضرب و زور از یه نفر گرفته شده. کاملا هم خصوصی ـه. با چسب جادویی دوقلو هم وصل ـش کردیم!

اربابی که بیرون می آد؛ کاملا رنگی و خوش حال است. بینی زیبایی دارد و همین طور ه طرز عجیبی موهای فرفری سیاه. قد بلند است و روی لباس آبی مات ـش، پاپیون صورتی و زیبایی دارد.در زیر گردن ـش، دستمال گردنی قرمز براق ـی که به طرز قشنگی بسته شده؛ دارد...

حتی دست هاشون هم رو لاک زدن و خندیدن.



تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۸:۳۱ جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۹۲

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
1. درون پاتیلی که دم باریک ولدکچه رو میندازه توش، قبل از اینکه گوشت و پوست و خون و استخون ملتو بریزه توش، یه مایع هست که دم باریک میره کنارش و یه کارایی انجام میده که مایع سرخ میشه و جوش میاره! چه کارایی!؟ کامل توضیح بدین! (10 امتیاز)

دم باریک در حال ساخت معجونی بود که بتونه درک کنه(!) چطور میتونه با گوشت و پوست و خون و استخون بدن آدمو بسازه. توی این معجون موادی مثل 1) زبان و گوش گنجشک 2) آب 3) یک تیکه از پوست دور انداخته شده ی باسیلیسک 4) مقادیری ورد و طلسم

1) برای این زبان گنجشک رو ریخت که قدرت تکلم در لرد بوجود بیاد و گوش رو هم برای این ریخت که معجون اون درک اولیه ای براتون گفتم رو بدست بیاره. اینکه درک کنه الان دقیقا معجون هدفش چیه و چطوری باید یه بدن بسازه. البته قبل از انداختن گوش گنجشک یه تعدادی طلسم روش اجرا شده بود که در مورد احیای بدن بود. در حقیقت با این کار معجون شنوا شد!

2) آب مایه ی حیات هر موجود زنده ایه و سازنده ی معجون هم این موردو فراموش نکرد و ازش به مقدار 50 سی سی استفاده کرده.

3) اینم برای اینه که یه وقت مبادا لرد قدرت تکلمش به زبان مارهارو از دست بده. افزدون این پوست فقط و فقط برای اطمینان بود و بود و نبودش هیچ فرقی برا یه آدم عادیه دیگه نداره.

4) اون مقادیری طلسم و ورد قبلا روی گوش گنجشک انجام شده بود و البته آخر سرم با یه تعدادی طلسم دیگه به کار آماده کردن اون معجون پایان داد.

2. نمی خواین از دل ِ جیمز دربیارین یه جوری شورش و بی ادبی امروزتون رو؟ هر جوری! یه چیزی بگین! یه چیزی بگیرین! یه چیزی بکشین! (5 امتیاز)

یه چیزی بکشیم؟ منکه میدونم منظورتون نقاشی بود.

تقدیم به شما! اینم آقای بلوپ در حالیکه آزاد و رها واسه خودش تو اقیانوس میچرخه.

تصویر کوچک شده









3. ولدکچه پوستش قرمز تیره بوده وقتی میره تو پاتیل، چرا وقتی میاد بیرون رنگش پریده؟ (5 امتیاز)

چون میپزه و کامل پخته میشه! همونطور که گوشت مرغ قبل از پخت دم به سرخی میزنه (حالا ما میگیم صورتی!) و وقتی پخته میشه رنگش روشن میشه و تازه قابل تحمل میشه.

لرد هم قبل از پخت بلا نسبت مثل مرغ نپخته بودن و وقتی پخته شدن مثل مرغ تغییر رنگ میدن و به کرمی(!) تغییر رنگ میدن.

4. ولدکچه درون پاتیله، شما پای پاتیل وایسادین و میخواین یه ولدک بپزین. غیر از گوشت و پوست و خون و اینا، مجازین چیزای دیگه ای هم بریزین توش. چی میریزین؟ ولدک خروجی تون رو توصیف کنین! (10 امتیاز)

تعدادی تار موی سر + مقداری محتویات داخل بینی

با اضافه کردن تار موی سر، لرد خروجی ما علاوه بر داشتن هیکلی شبیه انسان، مو روی سرش در میاره و دیگه کچل باقی نمیمونه و در عوض موهایی پرپشت، بدون ریزش مو، بدون شوره و پوسته و امثالهم در میاره.

اون محتویات داخل بینی در صورتیه که نتونستیم از یک کلینیک بینی عمل کن، تکه ای از بینی جدا شده ی یک مشنگ رو گیر بیاریم. حالا با اضافه کردن تکه ای بینی یک مشنگ یا افزودن محتویات بینی، لرد خروجی ما چیز دیگه ای با عنوان بینی هم به اجزای صورتش اضافه میشه و دیگه هیچی از نظر یک انسان کامل بودن کم نداره!


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۲۵ ۱۸:۳۶:۲۷
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۲۵ ۱۸:۴۶:۰۱



پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۲:۰۷ جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۹۲

ریگولس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۵ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۲۵ پنجشنبه ۴ مهر ۱۳۹۲
از ما که گذشت، فقط درگذشتمان مانده!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 414
آفلاین
1. درون پاتیلی که دم باریک ولدکچه رو میندازه توش، قبل از اینکه گوشت و پوست و خون و استخون ملتو بریزه توش، یه مایع هست که دم باریک میره کنارش و یه کارایی انجام میده که مایع سرخ میشه و جوش میاره! چه کارایی!؟ کامل توضیح بدین! (10 امتیاز)

آها ! سوال خوبی بود! ببینید بین علما اختلاف هست اما خب بعدا یه بار ولدی اومد زیر و بم کار رو برای من تعریف کرد اینطوریه:

بیشترش ادرار ابولهول مصری بوده. یه کاسه زهر نجینی رو شب 14 هر ماه، به مدت سه ماه میریزیش توش بهم میزنی. یکم هم گلاب دو آتیشه و آویشن ریختن توش که بوی بد معجون رو بگیره!

بعدا این دمباریکه میره کنارش و توش خون اژدها میریزه.(البته قرار بوده که بریزه ولی چون خون اژدها گرون بوده و اینا آه در بساط نداشتن، رب گوجه ی چین چین میریزه تو پاتیل!) و میگه اجی مجی جیگری شی! اینطوری اون مایع قول قول میکنه و سرخ میشه!

2. نمی خواین از دل ِ جیمز دربیارین یه جوری شورش و بی ادبی امروزتون رو؟ هر جوری! یه چیزی بگین! یه چیزی بگیرین! یه چیزی بکشین! (5 امتیاز)

از اونجایی که خونواده ی پاتر همیشه خیلی بدبخته و کلا همش یتیم و اینا میشن، تصمیم گرفتم یه عکس از خونواده ی استاد رو بکشم و تحویل بدم. این عکس لحظه ای رو نشون میده که هری و جینی متوجه میشن شما چقد شبیه جیمز پاتر (بابا بزرگتون) هستید.

تصویر کوچک شده


مشاهده میکنید که چقد هیجان زده و سورپرایز شدن ننه باباتون... هری هم شاخ در آورده ا این همه شباهت .. که استعداد ذاتی اش در تغییر شکل به بزکوهی رو به خوبی نشون میده.


3. ولدکچه پوستش قرمز تیره بوده وقتی میره تو پاتیل، چرا وقتی میاد بیرون رنگش پریده؟ (5 امتیاز)

آها! ببین اون موقع ولدکچه پوستش شفاف بوده و خون بدنش بود که باعث میشد قرمز به نظر بیاد ... البته خونش کم بود ولی خلاصه بعدا که ولدک میشه پوستش کامل میشه . اون خون اژدهاهه بود که معجون پاتیل رو قرمز کرده بود؟! خب اون قرار بود با خون هری مخلوط بشه بره تو رگهای ولدی دیگه. علت رنگ پریدگی ولدک هم این بود که به دمباریک میگه مقداری گچ بریزه تو پاتیل که پوست و استخونش یکم همچین قوام بیاد!

4. ولدکچه درون پاتیله، شما پای پاتیل وایسادین و میخواین یه ولدک بپزین. غیر از گوشت و پوست و خون و اینا، مجازین چیزای دیگه ای هم بریزین توش. چی میریزین؟ ولدک خروجی تون رو توصیف کنین! (10 امتیاز)

خب قاعدتا یه مقدار سیانور میریختم تا همونجا تو پاتیل جان به جان آفرین صد آفرین شه. اما خب حالا که اصرار میکنی ولدک خروجی داشته باشیم... هم.... آها ! چندتار مو از موهای لوسیوس مالفوی میریختم که بنده خدا ولدک، از کچلی در آد! قد یه گالیون پوست جینی ویزلی میریختم که یکم پوستش nice شه!

آخر سر این شکلی بشه فک کنم::pretty:


تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط ریگولس بلک در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۲۵ ۱۲:۱۷:۰۵
ویرایش شده توسط ریگولس بلک در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۲۵ ۱۲:۲۲:۰۶
ویرایش شده توسط ریگولس بلک در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۲۵ ۱۴:۴۰:۰۷

اینم طاخچه ی افتخارات... ریا نشه البته!
تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۵:۵۸ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۲

اسلیترین، مرگخواران

مورفین گانت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۷ شنبه ۶ بهمن ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۰:۰۲:۳۳ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲
از ت متنفرم غریبه نزدیک!
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
مرگخوار
اسلیترین
پیام: 812
آفلاین
1. درون پاتيلي که دم باريک ولدکچه رو ميندازه توش، قبل از اينکه گوشت و پوست و خون و استخون ملتو بريزه توش، يه مايع هست که دم باريک ميره کنارش و يه کارايي انجام ميده که مايع سرخ ميشه و جوش مياره! چه کارايي!؟ کامل توضيح بدين! (10 امتياز)

جيغول اجازه! اين بچه هاي ديگه خيلي بي ادبن، جيغول! نيگا چي نوشتن! همش حرفاي بدبد! چ... چرا... چرا مي زني خو؟ تقلب چي؟ کشک چي؟ تقلب نکردم من که! خب چشمم افتاد به برگه اش، ديدم ديگه! اگه ميخواي يکي رو بزني اول اون مودي رو بزن! نيگا! با چشم باباقوريش داره کتاب تغييرشکلش که تو کيفشه رو مي خونه!
آقا! اصن من تو کلاس بي ادبا نمي شينم. ولم کن... نوموخوام... اربابمون گفته با محفلياي بدِ بي ادب تو يک ميز نشين! اصن فردا اربابمو ميارم جامو عوض کنه. من ميرم کلاس پروفسور مک گونگال! هم با ادبن، هم امنيت جاني دارم. حداقل اگه بخواد تبديل بشه، گربه ميشه. اما تو چي؟ بچه ها زنگ تفريح مي گفتن که نبايد گول قد نيم وجبيتو بخوريم چون انيماگوست واله!
حتي شايعاتي هست که ميگن جلسه ي اول تشکيل شده بوده و استادش هم تو بودي و وسط تدريست يهو تبديل شدي که کل کلاس تخريب شده و بچه ها زير آوار موندن و له شدن و مديريت به خاطر اينکه رسوايي به بار نياد، به دروغ گفته که استاد قبلي جلسه ي اولو تدريس نکرده و تو از جلسه ي دوم تدريس گرفتي!
دم باريک هم يه معجون خيلي تميز و خوب و با ادب ريخت تو مايع و بعد دور پاتيل رقص سرخپوستي کرد و دلقک بازي درآورد و فوش داد که در نهايت مايع سرخ شد و جوش آورد.

2. نمي خواين از دل ِ جيمز دربيارين يه جوري شورش و بي ادبي امروزتون رو؟ هر جوري! يه چيزي بگين! يه چيزي بگيرين! يه چيزي بکشين! (5 امتياز)

آره... خلاصه که داشتم مي گفتم؛ کلاست خيلي بي ادب و بي تربيته و بچه هاي مردم ميان اينجا که با ادب و با نزاکت بشن و زندگي سالم ياد بگيرن و تغذيه ي سالم داشته باشن و ورزش کنن، نه اينکه حرفاي بي ادبي و کاراي زشت و زندگي ناسالم ياد... چي؟ آزاديم که چيز بکشيم؟! استاااااااااااد! استاااااااااااااد! شما خيلي خوب و بزرگوار و روشن فکريد! درود! درود بر تو اي آزادانديش! اي آزادي طلب! اي پروازگر! تو الگوي همه ي اساتيد هاگوارتزی! همه بايد اشاعه ي آزادي و پرواز رو از تو ياد بگيرن. کلاست که تموم شد بيا آخر پست با هم چيز بکشيم!

3. ولدکچه پوستش قرمز تيره بوده وقتي ميره تو پاتيل، چرا وقتي مياد بيرون رنگش پريده؟ (5 امتياز)

خب بالاخره ارباب قدرقدرت قبل رفتن توي پاتيل ناراحت بودن ديگه! خودتو بذار جاي ارباب. ناراحتي نداره؟! عظيم ترين جادوگر قرني! همه انقد ازت مي ترسن که جرات ندارن اسمتو ببرن. بعد ميري يدونه از همين خانواده هاي بي تربيت محفلي رو ادب کني؛ بابا آوادا، ننه آوادا، بچه فسقلي دماغو با اون کله ي رفلکسش آوادا رو برمي گردونه به خودت!!!
سالازارو شکر که ارباب 7 تا جون داشت اون موقع وگرنه زبونم لال، اگه خاک بر سر مي شديم، اين همه مرگخوار بايد مي رفتن زير سايه ي کي؟ ها؟!

حالا اون هيچي! جهنم! ارفاق! بعدش چي که ارباب با هزارتا ترفند زوپسي ميره پس کله ي کوييرل که با سنگ جادو خودشو ترميم کنه، عدل همون لحظه ي آخر دوباره همين باباي کله زخميت مياد با دست خالي! دقت کن! با دست خالي! کوييرلو ذوب مي کنه، يه جون ديگه از ارباب کم ميشه! جل الخالق! آخه به کي بگي؟!

بازم دم ارباب گرم! با هزار زور و زحمت از برزخ يه پاترونوس فرستاد براي لوسيوس که مرتيکه لوس! پاشو برو از تو صندوق ننه جون مروپ دفترچه خاطرات منو وردار ببر بده به پخمه ترين بچه اي که مي شناسي. اونم برد دادش به ننه ي تو!
ارباب اونقدر زرزراي ننه ي تو رو که کشته مرده ي بابات شده بود رو تحمل کرد تا تونست يه جوني به هورکراکسش بده و از تو دفترچه دربياد. بيچاره ارباب تا خواست از تو تالار اسرار خارج بشه و به زندگي سلامي دوباره بکنه، باباي گور به گوريت عين بگم چي، تلپی افتاد پايين از لوله فاضلاب و بدون کوچکترين اطلاعي از فنون شمشيربازي يا خواص جادويي نيش باسيليسک و کلاه گروهبندي زرتي شمشیرو کشید بیرون و نيشو درآورد از بازوش کوبيد تو دفترچه و يه جون ديگه ي ارباب به همين سادگي رفت!
تازه سم تو بدنش رفته بود، داشت مي مرد يهو کفتر دامبل معلوم نشد از کدوم گوري اومد و جفت چشمای باسیلیسک به اون گرونی رو کور کرد و اشک شفابخش ريخت رو زخمش، بابات کلا خوب شد!!! والا آمیتا باچان هم اینقد هندی نیست!

طفلي ارباب دو سال بدبختي کشيد تا تونست یه بدن نوزادی موقت برای خودش درست کنه و خب لحظاتی قبل از رفتن داخل پاتیل، باباتو می بینه و داغ دلش تازه میشه و عصبانی میشه و به رنگ قرمز تیره درمیاد ولی وقتی بدنش رو پس می گیره و چندتا کروشیو به بابات میزنه، دلش خنک میشه و دوباره رنگ پریدگی جذاب و منحصر به فردش برمی گرده.
هرچند که در ادامه دوباره قرمز میشه... اي تف به ذات رولينگ!

4. ولدکچه درون پاتيله، شما پاي پاتيل وايسادين و ميخواين يه ولدک بپزين. غير از گوشت و پوست و خون و اينا، مجازين چيزاي ديگه اي هم بريزين توش. چي ميريزين؟ ولدک خروجي تون رو توصيف کنين! (10 امتياز)

بـــــــــــــــــــــــــــاشه!

اول یک نهنگ را به روش موبی دیکی و با نیزه های تیز و خشن سوراخ سوراخ کرده و شکار می کنیم.
سپس دماغ و موهای نهنگ را با خشن ترین شیوه ها جدا کرده و داخل معجون می ریزیم. بعد با اره برقی نهنگ را بریده و خوب که خون هایش پاشید و تخلیه شد، چربی هایش را با سطل بیرون کشیده و داخل معجون می ریزیم. بعد دل و روده ی نهنگ را بیرون کشیده و چشم هایش را با چوبدستی سوراخ می کنیم ولی هیچکدام را داخل معجون نمی ریزیم. همه اش را می ریزیم زیر پاتیل که آتش خوب گر بگیرد و معجون به غل غل بیفتد. باقیمانده ی لاشه ی نهنگ را نیز به اتاق تسترال ها می فرستیم که اسراف نشود.
ارباب خروجی از پاتیل بسیار قدرقدرت بوده و به اندازه ی یک نهنگ قدرت و عظمت و ابهت خواهد داشت و پکیج کامل سر و صورت شامل دماغ و دهن و چشم و ابرو و... را دارا خواهد بود + یک آبشش اشانتیون!

حالا با توجه به آزادی و پرواز حاصل از سوال 2 بنده با کله میرم تو چیز:

پیوست:



jpg  morf montana.jpg (90.93 KB)
27009_520cc68253e32.jpg 250X375 px



هورکراکس را به خاطر بسپار؛ ولدمورت مردنیست!


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۲۲:۵۳ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲

محفل ققنوس

جیمز سیریوس پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۵۰ جمعه ۱۳ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۳۷ یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید.
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
محفل ققنوس
پیام: 1531
آفلاین
امتیازات جلسه ی دوم کلاس تغییرشکل:


گریفندور:
چارلی ویزلی : 2+1+1+10=14
رون ویزلی: 9+5+5+10=29
تدی لوپین{مردک ارزشی!}: 2+4+1+10=18
فایرنز {اهم! پادما پاتیل..اهم..رماتیسم..اهم..زنگ انشا!..دفتر گردالی!..نامرد! یادم انداختی که اخیرا زرشکارو میدی به تدی به من از اون آفرین های روم به دیوار میدی! منم عمرا بهت سی بدم! تدی هم شاگرد توئه دیگه سانتور !}: 10+4+5+10=29
گیلدروی لاکهارت: 9+3+5+ 0 {متاسفانه من ایمیلی از شما دریافت نکردم گیلدوری} = 17
الستور مودی: 10+5+5+10=30
دابی جن آزاد : 10+5+3+10=30

جمع خالص: 167

راونکلاو:
پادما پاتیل : 1+1+1+0 = 3
داف: 10+5+5+10=30
الادورا: 10+5+5+10=30
لینی: 8+5+5+10=28
آماندا: 10+5+5+10=30
چو چنگ: 8+4+5+10 = 27
تریسی دیویس: 10+3+3+10 = 26

جمع خالص: 174

هافلپاف:
رز ویزلی : 8+5+5+10=28
هوگو ویزلی : 10+3+5+10=30

جمع خالص: 58

اسلیترین:
آدریان پیوسی: 10+5+5+10 = 30
پانسی {نقاشی شما به ما چسبید! حال میکنم 3 امتیاز اضافه کنم بهت!} : 10+3+4+10=27 + 3 امتیاز اضافه = 30
سورس اسنیپ: 10+5+5+10=30
مورف {بتن} : 10+5+5+10 = 30
اما دابز: 10+5+5+ 10 = 30

جمع خالص: 150


ویرایش شده توسط جیمز سیریوس پاتر در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۲۰ ۲۳:۰۲:۱۶


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۹:۳۲ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۲

محفل ققنوس

تد ریموس لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۰ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۵ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶
از دور شبیه مهتابی‌ام.
گروه:
محفل ققنوس
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1495
آفلاین
1. درون پاتیلی که دم باریک ولدکچه رو میندازه توش، قبل از اینکه گوشت و پوست و خون و استخون ملتو بریزه توش، یه مایع هست که دم باریک میره کنارش و یه کارایی انجام میده که مایع سرخ میشه و جوش میاره! چه کارایی!؟ کامل توضیح بدین! (10 امتیاز)
جیمزک بد! جیمزک بد!‌جیمزک بدِ بی ادبِ بی تربیتِ بی نزاکت! واقعا الان از من انتظار داری توضیح بدم اون مایع چی بود؟‌ خودت یه بار دیگه این جمله رو بخون :‌ "دم باریک میره کنارش و یه کارایی انجام میده ..."
متوجه شدی؟‌ نشدی؟ چقد خنگه ماشالا! خب روم به دیوار، گلاب به روت ... بهر حال همه موجودات احتیاج به قضای حاجت دارن، دم باریک هم اصلا استثنا نیست. به هیکل ریزه میزه‌ش هم نگاه نکن، سیستم گوارشش خوب کار میکنه!
حالا اینکه چرا این مایع باعث میشه اون مایع سرخ بشه و جوش بیاره، لازمه‌ش اینه که یه پیمونه آب روغن داغ بهش اضافه کنیم، باعث میشه حسابی جا بیفته.

بیشتر از این لطفا توضیح نخواه اول صبحی حالت تحول بهم دست میده!‌‌


2. نمی خواین از دل ِ جیمز دربیارین یه جوری شورش و بی ادبی امروزتون رو؟ هر جوری! یه چیزی بگین! یه چیزی بگیرین! یه چیزی بکشین! (5 امتیاز)
یه جایی بود قدیما ملتو "سین، جیم" میکردیم، تو هم تنت انگار میخاره پروفسور پاتر!‌ خجالت نمیکشی تو روز روشن، وسط مدرسه،‌ بچه‌ها رو تشویق به کشیدن چیز میکنی؟‌
جیمز؟ این بود آرمان‌های رانده‌شدگان؟‌ اون مورف بوقیِ بتن بتن ترو هم چیز خور کرد؟‌‌ هوومم... واستا بینم... هی وای! هی هوار! مچتو گرفتم مورفین بوقی، همه‌ی شواهد نشون میده که تو خودتو شکل جیمز درآوردی و اومدی سر کلاس... این توضیح میده چرا اصلا مورف رو تو کلاس ندیدیم... همه شکل آقای بلوپ بودن پس هر کسی میتونست روی نیمکت مورف نشسته باشه و برای همینم به شکل اصلیش برنگشت! Shame on you اصلا حالا که اینطور شد!

3. ولدکچه پوستش قرمز تیره بوده وقتی میره تو پاتیل، چرا وقتی میاد بیرون رنگش پریده؟ (5 امتیاز)
فکر نکن با ولدکچه ولدکچه گفتن و جیغ کشیدن من از حرفم کوتاه میام!‌
یک نکته‌ای که در مورد قضای حاجت دم باریک‌ها از لحاظ بیولوژیک ثابت شده و عمرا بتونی خلافشو ثابت کنه چون می‌دونی که من بیولوژیستم وجود ترکیبات وایتکس ماننده چون موش‌ها همه چی میخورن و اون تو تبدیل به یه چیزی تو مایه‌های وایتکس میشن. هر چیزی هم که بره تو وایتکس چی میشه؟‌ عاااا باریکلا، سفید میشه. ولدکچه هم در اثر تماس با قضای حاجت! دم باریک اینطوری شد وگرنه همون قرمز تیره می‌موند!

4. ولدکچه درون پاتیله، شما پای پاتیل وایسادین و میخواین یه ولدک بپزین. غیر از گوشت و پوست و خون و اینا، مجازین چیزای دیگه ای هم بریزین توش. چی میریزین؟ ولدک خروجی تون رو توصیف کنین! (10 امتیاز)

مواد لازم غیر از گوشت و پوست و خون و اینا!

عسل .............. ۱ قاشق غذا خوری
عطر مشهدی .... ۱ پیس!
نعناع خشک ..... ۲ قاشق چایخوری
نمک .............. به میزان لازم

اینا رو میریزم تو پاتیل و زیرشو زیاد می کنیم تا قل قل کنه، بعد میذاریم یک ساعت با شعله متوسط جا بیفته. در اینجا بسیار مهمه که در پاتیل رو ببندیم تا مواد حسابی به خورد هم برن. بعد از یک ساعت میز را با سلیقه بچینید و توی یک دیس بزرگ، ولدک را بکشید ( به کسر ب و ک! ). ولدک شما آماده است! این ولدک شیرین ( به خاطر عسل) با نمک ( به خاطر نمک)، و خوش عطر ( به خاطر عطر مشهدی البته) است که برای مزاج شما بسیار خاصیت دارد چون نعناع حسابی به خوردش رفته. نوش جان!




تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۸:۴۴ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۲

الستور مودی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۸ پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۳:۱۵ چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷
از دور مراقبتم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 337
آفلاین
1. درون پاتیلی که دم باریک ولدکچه رو میندازه توش، قبل از اینکه گوشت و پوست و خون و استخون ملتو بریزه توش، یه مایع هست که دم باریک میره کنارش و یه کارایی انجام میده که مایع سرخ میشه و جوش میاره! چه کارایی!؟ کامل توضیح بدین! (10 امتیاز)

اصولا سرخ شدن و جوش آوردن وقتی صورت میگیره که به آدم فوش بدن! وقتی به یه چیزی یا کسی فوش بدی یا بی احترامی بکنی طبیعتا سرخ میشه و جوش میاره!

نتیجه ی اخلاقی اینه که اون چه مایعی هستش که وقتی رو طرف بریزی بهش بی احترامی کردی؟!
متاسفانه بهم اخطار دادن که سایت فرهنگیه و نمیشه اسم اون مایعو برد! می خوای واست پیام شخصی کنم؟!

توضیح کاملتر: ابتدا پیتر به با یه شیشه ی خالی به مرلینگاه میره... با یه شیشه ی پر برمیگرده و رو میکنه به پاتیل و یه فوش آبدار میده! بعد محتویات شیشه رو خالی میکنه توش! همین!

2. نمی خواین از دل ِ جیمز دربیارین یه جوری شورش و بی ادبی امروزتون رو؟ هر جوری! یه چیزی بگین! یه چیزی بگیرین! یه چیزی بکشین! (5 امتیاز)

من و بی ادبی به یه پروفسور؟! ولی تو کلاس نه تنها شورش نکردم بلکه به عنوان یه کاراگاه ضد شورش(!) داشتیم گازانبری(!) شورشیارو درو میکردیم! بلوپ جون شاهده اصن! ولی حالا اگه روم به دیوار شورشی هم میکردم بهترین راه این بود که با توجه به علایقت یه کادو بهت بدیم... اوممم... مثلا...

تو نهنگ دوس داری، یویو دوست داری، نقاشی کشیدن تو کامپیوترو دوس داری، از همه مهم تر صورتی (صورتی بود دیگه هان؟!) رو دوس داری!

پس بهت یا یه نهنگ صورتی، یه یویوئه صورتی، یه نرم افزار نقاشیه صورتی یا یه دابی(؟! ) هدیه میدادم!

3. ولدکچه پوستش قرمز تیره بوده وقتی میره تو پاتیل، چرا وقتی میاد بیرون رنگش پریده؟ (5 امتیاز)

والا به منم اگه میگفتن قراره بندازیمت تو یه پاتیل داغ و جوشان با چنان محتویاتی رنگم تا آخر عمر می پرید!
حالا اون استرسی که موقع پرتاب شدن و فرو رفتن تو پاتیل بهش وارد شده جای خود دارد!

4. ولدکچه درون پاتیله، شما پای پاتیل وایسادین و میخواین یه ولدک بپزین. غیر از گوشت و پوست و خون و اینا، مجازین چیزای دیگه ای هم بریزین توش. چی میریزین؟ ولدک خروجی تون رو توصیف کنین! (10 امتیاز)

خب چون نمیخوام ولدکم عین این ولدک حاضر بیریخت باشه چندتا اقدام اساسی میکنم!

1- ولدکچه ای که انتخاب میکنم دماغ و مو داشته باشه!(داریم عایا؟ )

2- کرم معجون عصاره ی حلزون تهییه می کنم!

3- یک عدد پریزاد، ترجیحا مرگخوار تهییه و بمدت بیست و دو دقیقه در آب 99 درجه در فشار 1atmمی پزیم، بعد از پخت مغز یکی از استخوان هاشو استخراج می کنیم. بعد به ولدکچه مون پیوند می زنیم!

4- پاتیلمونو قبل از پختن ولدکچه با مایع پاتیلشویی خلرنگ شستشو می دیم.

خب، کافیه، ولدکچه ی دماغدار پرموی استخوان پیوندیمون رو به همراه معجون حلزون و اون ماده هه که تو سوال یک گفتم، و البته بهمراه گوشت و خون و استخوون، میریزم تو معجون ولدک برگردونی که در پاتیل تمیز جا افتاده. ولدکمون حاضره!

ویژگی های ظاهری ولدک یوجود آمده: دارای دوپا، دو دست، یک دماغ، تعداد زیادی مو، دو چشم، گوش، یک بینی، یک مغز، یک معده و... است. درواقع وی دارای همه ی مشخصات یک انسان کامل و سالم است بجز رنگ سفید پوست که علت آن در سوال بالا گفته شد. :pretty:


چوبدستی لازم نیست..
به یک ضربه ی عصایم بند هستید!

تصویر کوچک شده

×××××

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۵:۱۳ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۲

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۹ جمعه ۱۶ دی ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۶:۲۸ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۶
از امدن و رفتن من سودی کو!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 674
آفلاین
1. درون پاتیلی که دم باریک ولدکچه رو میندازه توش، قبل از اینکه گوشت و پوست و خون و استخون ملتو بریزه توش، یه مایع هست که دم باریک میره کنارش و یه کارایی انجام میده که مایع سرخ میشه و جوش میاره! چه کارایی!؟ کامل توضیح بدین! (10 امتیاز)

مایع اولیه :

اب

سرکه

الکل

تا لرد ضد عفونی بشه

بعد پتی میره کنار پاتیل و:

یکم ادویه

جوش شیرین

مواد سبوس دار

به اب میزنه تا اب قرمز بشه و کف کنه:)

(منبع: کتاب علوم مشنگی!)

2. نمی خواین از دل ِ جیمز دربیارین یه جوری شورش و بی ادبی امروزتون رو؟ هر جوری! یه چیزی بگین! یه چیزی بگیرین! یه چیزی بکشین! (5 امتیاز)

ایا نمیخواهید نمره های ما را بدهید ایا؟ شما شورش میخواهید ایا؟ ما میخواهیم معذرت خواهی کنیم ولی شما نمیگذارید ایا؟

مگر ریون شورش کرد ایا؟

گروه لی باید معذرت خواهی کند ایا:)

چرا مشق را زیاد میکنید ایا؟

برای اینکه ناراحت نباشید ایا!:

تصویر کوچک شده


















ایا؟؟؟

3. ولدکچه پوستش قرمز تیره بوده وقتی میره تو پاتیل، چرا وقتی میاد بیرون رنگش پریده؟ (5 امتیاز)

همون طور که گفتم اول پوست نداشتن به خواطر همین یه جوری خون خونی! بودن و همچنین داروی روشن کننده ی پوست داخل پاتیل بود:)

4. ولدکچه درون پاتیله، شما پای پاتیل وایسادین و میخواین یه ولدک بپزین. غیر از گوشت و پوست و خون و اینا، مجازین چیزای دیگه ای هم بریزین توش. چی میریزین؟ ولدک خروجی تون رو توصیف کنین! (10 امتیاز)

اول پودر "با مرگخوار مهربان" " جادوگرچی" رو داخل پاتیل میریزیم

بعد یکم از بسته ریشه مو "سَمَن" دوست تو و من داخل پاتیل میریزیم و بعد سه دور با ملاقه ی تمام استیل! کدَساحره در جهت عقربه های ساعت هم میزنیم

در صورت تمایل یه دونه دماق تمام گوشت! که تهیه شده از گوشت جادوگر اصیل باشه! و از بهترین کیفیت یعنی مارک "اصیل باشید" تهیه و در پاتیل میندازیم

بعد یک شیشه هورمون "ساحر دختر کش" ( معدل نیم لیتر) داخل پاتیل میریزیم

چشم زیبا به رنگ دلخواه از همن مارک بالایی یک جفت حتما بریزید

ترجیحا یک رنگ مو از مارک "تانکس!" به رنگ دلخواه به داخل پاتیل بریزید

لباس شیک از مغازه "لباس فروشی جادوگر پیر" دیاگون هم فراموش نشه

نتیجه
تصویر کوچک شده






تصویر کوچک شده





تصویر کوچک شده












تصویر کوچک شده










تصویر کوچک شده





تصویر کوچک شده


































































































































در صورت خوب اشپزی کردن ممکن است این شکلی هم بشود:

تصویر کوچک شده























ولی اگر خوب کار نکنید 60% ممکن است به این شکل در بیاید:

تصویر کوچک شده



پوزش بابت نا مرتبی اخرش!


ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۱۹ ۱۵:۲۰:۰۰
ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۱۹ ۱۵:۲۲:۱۶

فراست بیش از هرچیزی، بزرگترین گنج انسان است که وقتی بر سر نهاده شود، هوش و خرد می آورد ...

Only Raven


هیچ چیز غیر ممکن نیست


جادوگران ، ریون ، ارباب=♥♥♥

تصویر کوچک شده



کلاس ولدک شناسی!
پیام زده شده در: ۱۱:۱۹ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۲

محفل ققنوس

جیمز سیریوس پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۵۰ جمعه ۱۳ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۳۷ یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید.
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
محفل ققنوس
پیام: 1531
آفلاین
جلسه ی سوم ِ تغییرشکل!:

- حالا بگین بلوپیوس!
- بلوپیوس!

درب ِ کلاس باز شد و جیمز در آستانه ی آن خشکش زد.
و با حالت به یک کلاس پر از آقای بلوپ چشم دوخت که دو نخطه دیانه نگاهش می کردن.
درست در لحظه ای که ِجیمز داشت تبدیل می شد به ، آقای بلوپی که جلوی کلاس ایستاده بود احساس خطر کرد و به دیگر نهنگ ها اشاره کرد که چوبدستیشان را به سمت خودشان بگیرند: خودیوس!

جیمز با دیدن کلاس همیشگی اش وا رفت. بعد لی جردن را دید که پاورچین پاورچین از جلوی کلاس به سمت نیمکتش می خزید.

- لی جردن!

لی صاف شد: بله پروفسور؟! :worry:

جیمز جیغ زد: تو باز داشتی با بغل دستیات حرف میزدی؟!
لی جیغ زد: خب تو به ما درس تغییرشکل نمیدی ما خودمون تمرین میکنیم!
- اولا تو نه و شما! دوما من صلاح میدونستم شما اولا ولدک شناسی پاس کنین! این جونور رب النوع ِ تغییرات ِ شکله!
- نخیر پروفسور شما بی سوادین ما به مدیر میگیم که شما رو نمی خوایم شورش! شورش!

جیمز تکانی به چوبدستی اش داد و لی و دافنه را که فریاد میزد "پروفسور چرا من!؟" رو به بیرون کلاس هل داد و در را بست.
- کس دیگه ای هست که بخواد شورش کنه!؟
یه عالمه دست رفت بالا.
- نامردا! خب بذارین این یکی رم تدریس کنم بعد اگه نخواستین دیگه بگین مدیر عوض کنه استادتونو خب؟
ملت: خب.

جیمز کنان رفت پای تخته و مشغول به نقاشی شد.
از مقابل تخته که کنار رفت، اَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَاَهــ ِ شاگردان ناراضی بلند شد.

تصویر کوچک شده


جیمز: خب چیه؟

چوچنگ بلند شد : پروفسور! بازم ولدمورت کشیدین که!
جیمز:

ملت:

جیمز صدایش را صاف کرد و درسش را آغاز کرد:

! بسیار خب! تصویری که سمت چپ می بینین ولدکچه هست در هری پاتر و جام آتش که قنداق شده و خیلی بدبخ به نظر میاد.
همونطور که همه ی شما میدونین، این ولدکچه رو میندازن تو یه پاتیل و ولدک سمت راست خروجی این پاتیل هست. تغییرشکل همونطوری که قبلا گفتم یه علم جامع هست. مادر علم هاست. درسته فرایندی که اینجا انجام شده به نظر معجون سازی میاد اما در واقع این معجون به هدف تغییرشکل ساخته شده! خب؟

ملت: خب بابا خب!

جیمز آهی کشید و مورفین را که از همان اول کلاس آقای بلوپ باقی مانده بود و خوابش برده بود و متوجه نشده بود که باید خودیوس کند زد زیر بغلش و در حالیکه از کلاس بیرون می رفت جیغ زد:

1. درون پاتیلی که دم باریک ولدکچه رو میندازه توش، قبل از اینکه گوشت و پوست و خون و استخون ملتو بریزه توش، یه مایع هست که دم باریک میره کنارش و یه کارایی انجام میده که مایع سرخ میشه و جوش میاره! چه کارایی!؟ کامل توضیح بدین! (10 امتیاز)

2. نمی خواین از دل ِ جیمز دربیارین یه جوری شورش و بی ادبی امروزتون رو؟ هر جوری! یه چیزی بگین! یه چیزی بگیرین! یه چیزی بکشین! (5 امتیاز)

3. ولدکچه پوستش قرمز تیره بوده وقتی میره تو پاتیل، چرا وقتی میاد بیرون رنگش پریده؟ (5 امتیاز)

4. ولدکچه درون پاتیله، شما پای پاتیل وایسادین و میخواین یه ولدک بپزین. غیر از گوشت و پوست و خون و اینا، مجازین چیزای دیگه ای هم بریزین توش. چی میریزین؟ ولدک خروجی تون رو توصیف کنین! (10 امتیاز)






ویرایش شده توسط جیمز سیریوس پاتر در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۱۹ ۱۱:۲۵:۲۲
ویرایش شده توسط جیمز سیریوس پاتر در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۱۹ ۱۳:۵۲:۱۳


پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۲۲:۱۴ دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۲

تریسی دیویس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۲ سه شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۴:۲۹ شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 17
آفلاین
1.به نظر شما چه بلاهایی طی سالهای دوران دانش آموزی تا ولدمورتی سر تام ریدل اومده که به این روز افتاده؟ کامل توضیح بدین! (10 امتیاز)

یه روز ولدمورت یه خونه پیدا می کنه که سه تا بزغاله توی اون زندگی می کردن. ولدمورت که خیال داشت اونا رو بخوره زنگ آیفون رو به صدا در آورد و گفت: درو باز کنین من مامانتونم!
بزغاله ها از آیفون ولدمورت رو دیدن، اونا گفتن: تو که سفید نیستی مثل مادر ما!! تو مادر ما نیستی! ما درو به روت وا نمی کنیم!
ولدمورت رفت با یه طلسم خودش رو کچل کرد تا رو سرش پشم بذاره. دماغش رو مثل بزا کرد و خودش رو مثل گچ سفید کرد بعد رفت سراغ آیفون خونه ی بزرغاله ها و گفت: حالا که می بینین من مادرتونم درو باز کنین. ولدمورت توی دلش خنده ی شیطانی کرد. بزغاله ها که گول ولدمورت رو خوردن درو باز کردن. ولدمورت یک دفعه توی خونه پرید و بزغاله ها رو خورد. بعد خودش رو توی آینه نگاه کرد و گفت: چقدر خوشگل شدم من! بهتره از این به بعد این قیافه رو داشته باشم!


2. جیمز چرا دیر رسید سر کلاسش؟ (5 امتیاز)


چون داشت سوالی طراحی می کرد که برای کلاس جالب تر باشه و حساب زمان از دستش در رفت و تو تخیلاتش غرق شد!


3. حضور آقای بلوپ در کلاس چه فایده ای داشت؟ (5 امتیاز)


اونا رو زیر نظر داشت که روی صندلی معلم پونز نذارن و پشت در واینستن جیمز رو پخ کنن.


4. یه نقاشی از مورفین گانت قبل از اعتیاد و بعد از اون برام بکشین. اگه دوس دارین می تونین چندتا تصویر بکشین و به مرور اعتیادشو نشون بدین تا لحظه ی تبدیل شدنش به یه کپه لباس! بدون استفاده از جادو {فتوشاپ!} با نرم افزار paint که رو سیستم همه تون هست! نقاشیتون هر چقد کثیف تر و شلخته تر امتیازتون بالاتر، هر چقد تمیزتر و سوسول تر و با استفاده از نقاله و گونیاتر (!) امتیازتون کمتر! (10 امتیاز)

نقاشی








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.