جلسه ی آخر تاریخ جادوگری!بیل با تیپ همیشگی خودش وارد کلاس میشه و دانش آموزان که به روشن فکری او عادت داشتند، هیچ کدام از جای خود بلند نشدند و با لبخندی وی را تا صندلی خود بدرقه کردند!
- بیایین این میز رو بیارین اینور تر، رو به روی تخته سیاه.
جیمز و جیمز ( پاتر و موریارتی!
) ندای بیل رو لبیک گفتند و به سرعت میز رو به جایی که بیل اشاره کرده بود، بردند. بیل صندلی خودش رو به کنار میز برد و بعد از کیف دستی خودش یه
دستگاه بیرون میاره و میذاره روی میز و بعد از یکمی ور رفتن باهاش، تدریسش رو شروع میکنه:
- امروز میخواییم در مورد سالازار اسلیترین صحبت کنیم؛ یکی از چهار بنیان گذار هاگوارتز که شاید یکی از پر حرف و حدیث ترین بنیان گذار آن نیز باشد، از ماجراهایی که در ابتدای تاسیس هاگوارتز پیش آمد و نحوه ی اداره ی تالار اسلیترین و سر انجام جدایی وی از بقیه ی بنیان گذاران آگاه هستید، ولی من میخوام ماجراهای بعد از جدایی سالازار سالیتیرین بزرگ رو براتون شرح بدم! امروز حقایقی از زندگی آن شیر بیشه ی تعمیل ( عملی شدن و عملی کردن!) را با هم خواهیم داشت!
سالازار وقتی که هاگوارتز رو ترک کرد، برای خودش یلی بود از انگلستان، تصویری از سالازار در اون موقع رو میتونید توی تخته سیاه ببینید!
تصویر روی تخته سیاه!پروفسور اسلیتیرین در آن هنگام در مسابقات زیادی شرکت میکرد و با توجه به هیکل ورزشی خود در تمام مسابقات برنده میشد و اسم رسمی به هم زده بود؛ اما امان رقابت ناجوانمردانه! سالازار اسلیترین کبیر بعد از قهرمانی های زیادی که در مسابقات مختلف کسب کرد، مورد رشک یکی از رقیبانش به نام
بابا اورتون قرار گرفت. این رقیب نا رفیق سالازار کبیر، وی را به می و معشوق و لهو و لعب کشاند و در انتهای آن فصل چیزی جز
این از آن شیر دلیر میدان نبرد باقی نماند، ولی سالازار کبیر خستگی نا پذیر بود!
وی بعد از هیکل جدیدی که پیدا کرد، باز دوباره به آن نارفیق اعتماد کرد و به سمت بازیگر شدن پیش رفت و در این زمینه عکس های بسیاری از وی موجود میباشد که اکثرا سلف شات میباشند، ولی در این بین عکس هایی مانند حضور وی در سریال مشنگی
مختار نامه ویا حضور در فیلم
پدرخوانده از جمله کار های او می باشد، وی حتی در این زمینه از ایفای نقش ساحره نیز غافل نشد و در اقدامی که تعجب همگان را بر انگیخت، در نقش
یک بانوی زحمت کشی روستایی ایفای نقش کرد و بابت این هنرمندی ها بالاخره موفق به دریافت
جوایز متعددی شد!
موفقیت وی در نقش هایش به گونه ای بود که حتی جملاتش در فیلم ها وارد
زندگی روزمره ی مردم شد و با آنها انس گرفت!
اما سالازار کبیر پیر شده بود؛ پیر و خود پسند! او دیگر به آرامی واکنش نشان میداد، به سختی فکر میکرد، حتی در روایات معاصر آمده وی برای فرار از این کندی عمل به موسس دولت آزادی و پرواز روی آورد و یکی از مشتریان دائمی و کله گنده ی چیز شد! خود سالازار در مورد این اتفاق اینگونه میگوید:
- حس آزادی ای که استفاده از چیز های نوه م بهم دست میداد رو با هیچی عوض نمی کنم! همین چیز ها باعث میشد که من بتونم بیشتر بیام
محل اجتماع جامعه ی جادوگری!
سالازار کبیر بعد از مدت ها به هاگوارتز بازگشت، بعد از اختلافات گذشته، هنوز دلش از هاگوارتز نشینان خون بود، ولی به
درخواست سران جامعه ی جادوگری، باز به این منصب برگشت، با تمام نفرتی که از هاگوارتز نشینان داشت، و با تمام اندوخته های تاریخی چند صد سال عمری که داشت!
در ابتدا سالازار کبیر با تمام قدرت شروع کرد به دوباره ساختن هاگوارتز، اما هنوز یادش نرفته بود اتفاقات گذشته را! اتفاقات تلخ گذشته را!
پس خواست ارزش خود را نشان دهند، قدرت وحودش را! ثابت کند وجودش لازم است! اما هنوز نتوانسته بود خود پسندی خودش را فراموش کند، برای همین هاگوارتز رو به افول گذاشت! با تمام قدرت و ابهتی که سالازار اسلیترین داشت، کینه های قدیمی و خصومت های شخصی اش را دخالت داد! اشتباهی که مدت ها پیش هم انجام داده بود.
سالازار کبیر بعد از مدت ها دوباره به اوج قدرت رسیده بود، به اوج قدرتی که میخواست باشد، به همان مقامی که هزار سال پیش به خاطر آن هاگوارتز را ترک گفته بود، رسیده بود! ولی باز همان خود پسندی و غرور و تکبر باعث سقوطش شد! نامه های اعتراض از هر سو به وی رسید ولی هنوز روی غرور و تکبر و خصومت های شخصی خود ثابت مانده بود و تغییری نکرده بود!
به امید مرلین که اوضاع بهبود یابد!
تکالیف:
1 - سالازار اسلیترین چرا این همه عمر دارد؟ ( 5 امتیاز)
2 - سالازار اسلیترین چرا به بازیگری روی آورد؟ ( 10 امتیاز)
3 - به نظر شما رقیب نا رفیق وی از چه کسی دستور میگرفته؟ هدف وی از این کار ها چه بوده است؟ ( 8 امتیاز)
4 - آیا امیدی به بهبودی سالازار کبیر می باشد؟ ( 7 امتیاز) ( با توضیحات کامل!)