آرسینوسسیاه بودن نوشته یعنی شما از زاویه دید یه جادوگر سیاه داستان رو بنویسین. علایق و جبهه تون مشخص باشه.
پست ها گاهی درباره یک مفهوم خاص هستن. مثلا فداکاری-محبت-عشق!
اینا ویژگی هایی هستن که سیاها رو از سفیدا جدا می کنن. سیاها الزاما بد نیستن. خیلیا این اشتباه رو می کنن. فکر می کنن سیاه بودن یعنی پست و دروغگو و خبیث بودن. اینطور نیست. سیاها هم می تونن فداکاری کنن. ولی خیلی محدود تر. سیاها یه سری عقاید خاص داشتن. مثلا استفاده از جادوی سیاه و طلسم های ممنوعه. مبارزه با مشنگ ها...
روی این ویژگی ها باید تاکید کنین. مرگخوار ها عموما قدرت طلب هستن. به دلیل عشق و علاقه نیست که دور لرد جمع شدن. بهش احترام می ذارن. دلیل این احترام می تونه ترس باشه...می تونه شیفتگی غیر منطقی(مثل بلاتریکس) باشه و می تونه قدرت طلبی باشه.
طنز یک سیاه با طنز یک سفید فرق می کنه. در پست یک مرگخوار هم می شه درباره لرد طنز نوشت.ولی نوعش فرق می کنه. غیر مستقیمه...بصورت واضح حالت تمسخر آمیز نداره. یادتون باشه که مرگخوارها حتی تو ذهنشون هم لرد رو مسخره نمی کنن. مثلا:
لرد:رودولف! چوب دستیتو بده به من.
رودولف با خودش فکر کرد که :این ارباب کچل ما هم پول نداره چوب دستی بخره...هی چوب دستیای ما رو می گیره و منهدم میکنه.کاش محفلی بودم! حداقل اختیار چوب دستیمو داشتم.این شکل طنز از یه سیاه قابل قبول نیست. یا مثلا در پست شما لوسیوس بیاد جونشو فدای بارتی کراوچ کنه...اینم قابل قبول نیست.
در مورد سفید ها قضیه برعکسه. اینجا شما باید مستقیما روی نقاط ضعفشون تکیه و تاکید کنین. چه ظاهری و چه باطنی. چه چاق بودن مالی و چه دزد بودن ماندانگاس.
در پست های سیاه ها هم لرد اشتباه می کنه...حماقت می کنه...مرگخوارا هم همینطور. ولی بصورت نا محسوس و غیر مستقیم. مثلا لرد هرگز اشتباهشو قبول نمی کنه! مرگخوارا بعد از اینکه مرتکب اشتباهی شدن با پررویی سرشونو بالا می گیرن و به کارشون ادامه میدن. ولی سفیدا...احتمالا عذرخواهی می کنن و شرمنده می شن!
روی این صفت های سیاه و سفید تاکید کنین. وقتی وارد گروه بشین مطمئنا پست هاتون بیشتر از قبل به سمت سیاهی متمایل می شه. چون با بقیه مرگخوارا آشنا می شین. با جو گروه و روش طنز نویسی درباره اعضای این گروه و گروه مقابل آشنا می شین.
حالا من این موارد رو برای شما گفتم؟....خیر! برای کسایی گفتم که شاید بخونن و به دردشون بخوره. چون پست های شما به نظر من از نظر سیاه بودن ایرادی نداره.
بررسی پست شماره
521 خانه ریدل، آرسینوس جیگر:
بابت خلاصه ای که گذاشتین ازتون تشکر می کنم.
پستتون خیلی طولانیه. طول پست محدودیتی نداره. ولی پستی به این طول، عملا خواننده رو فراری می ده. و اینجا هدف ما جذب خواننده اس. تا جایی که مجبور نبودین یا دلیل خاصی نداشتین سعی کنین کوتاه تر بنویسین. لازم نیست حتما به نقطه خاصی از داستان برسین.
نقل قول:
لرد:
- باشه برو، ولی حواست باشه این ردا خوا.... ببخشید شلیطه خواری باعث نمیشه از مجازاتت کم بشه.
کمتر پیش میاد که لازم باشه شکلکی در اول یا وسط دیالوگ استفاده بشه. بی دلیل حواس خواننده رو پرت نکنین! "ببخشید" رو می شه حذف کرد. زیاد برای لرد مناسب نیست. ولی هر دو اصطلاح "رداخواری" و "شلیطه خواری" جالب بودن. شما ظاهرا استعداد خوبی در این مورد دارین. فقط لطفا بعد از درخواست نقد پستتونو ویرایش نکنین. من این پست رو دیشب نقد کرده بودم. امروز اتفاقی دیدم که عوض شده.
نقل قول:
لودو که بار اولش بود قبل از لرد وارد جایی میشد با هیجان شدیدی اول نگاهی به مرگخوارا که با حسادت به او نگاه میکردند کرد: و سپس با حالت به لرد نگاهی کرد و آب دهانش را به سختی قورت داد و وارد مغازه شد.
شکلک ها اصولا مال دیالوگ هستن...و معمولا برای آخر دیالوگ. ولی همیشه استثناهایی برای این اصول وجود داره.
اینجا اشکالی نداشت که دو شکلک هم در قسمت غیر دیالوگ و هم در وسط جمله استفاده شدن. چون باعث شدن منظورتونو به خوبی به خواننده برسونین.
این بار در پست شما خبری از عجله نیست. نمی خوایین هر چه سریع تر از مغازه خارج بشین و به سمت سوژه مهیج دیگه ای برین...برعکس! تمایل دارین از همه گوشه و کنار های این مغازه برای نوشتن استفاده کنین. این عالیه.
فوق العاده و غیر عادی به یک معنی هستن. ازشون پشت سر هم استفاده نکنین!
نقل قول:
این گل بر سر ها اول چهره ی مرلین رو پیش از چهره ی زیبای ما نشان میدهند،
این یه نکته طنزه که درباره لرد نوشته شده. یه حرکت و توجیه مضحک برای کاری که لرد انجام داده بود...ولی آیا این طنز پست شما رو سفید کرده؟...اصلا! چون لرد شما بطور واضح و مستقیم حالت احمقانه ای نداره!
نقل قول:
- ارباب همین الان یه آیه ای نازل شد مبنی بر اینکه من باید این کت و شلوار رو بپوشم.
- یعنی میگی آیه ای واسه ی لباس ما نازل نشده؟ آخر تو چجور هیپوگریف پیامبری هستی؟ بدیم ببرنت ور دست لودو؟
این قسمت جالب بود. دیالوگ مرلین خوب بود...ولی ور دست لودو؟...می شد از مرگخوار دیگه ای استفاده کرد. مثلا رودولف ایفای نقش، نقش دربان خانه ریدل رو ایفا می کنه. می تونستین بگین ور دست رودولف...یا هکتور و یا حتی مورگانا. به این معنی که دوباره آموزش پیامبری ببینه.
نقل قول:
چرا که تمام کت و شلوار ها و سایر لباس های مغازه در کیف ها و چمدان های مرگخواران جا خوش کرده بود.
اینجا مرگخواراتون یه جورایی خیانت کردن...ولی در ظاهر قضیه چیزی مشخص نیست. برای همینه که می تونیم بگیم کارتونو خوب انجام دادین.
سعی کنین از دو شکلک کنار هم استفاده نکنین. یکی رو انتخاب کنین. هم احساسات شخصیتتون واضح تر بشه و هم پست بی دلیل شلوغ نشه. مثلا برای دیالوگ لرد دو شکلک عصبانی کنار هم زدین. لزومی نداشت.
طنز پستتون ساده و جالب و دوست داشتنیه. همین باعث شده پست شما با وجود طولانی بودن، خسته کننده نباشه. قسمتی که لباس پوشیدن مرگخوارا رو توضیح دادین خیلی راحت می تونه خواننده رو بخندونه. بعضی نکته ها رو می شه به تازه واردا یاد داد...ولی بعضیا استعداد می خوان!طنز نویسی رو هم می شه یاد گرفت ولی کسایی که کمی ذوق و استعداد داشته باشن مطمئنا طنز نویس های موفق تر و برجسته تری می شن. طنز پست شما خوبه.
رفتن به اصفهان ایده جالبی بود. و جای خوشحالی داره که این بار فقط یک ایده در پست شما مطرح شده. اونم در آخر پست و به عهده نفر بعدی گذاشته شده. شما از سوژه مغازه بطور کامل استفاده کردین. این بار خواننده افسوس نمی خوره...لذت می بره!
خیلی بهتر از پست قبلیتون بود.
موفق باشید.
___________________________
آگوستوس1- لینک پست هاتون رو درست بدین.
2- پستی که با عجله و در مکان و شرایط نامناسبی زده شده باشه پست واقعی شما نیست. اشکالاتش هم ممکنه اشکالات واقعی شما نباشن.
3-تعداد شکلک ها مهم نیست. ممکنه پستی به ده تا شکلک احتیاج داشته باشه. درباره شکلک ها
اینجا بیشتر توضیح دادم.
بررسی پست شماره
519 خانه ریدل، آگوستوس راک وود:
نقل قول:
لودو مانند راهنمایی خبره در راهنمایی عده ای از پشت کوه های سر به فلک کشیده بریتانیا آمده ، دستش را جلو گرفته و پیشاپیش با سری از خضوع پایین جماعت مرگخوار را رهنمون می نمود .
فکر نمی کنم کسی با یک بار خوندن این جمله متوجه مفهوم دقیقش بشه! خواننده احاس می کنه یه جای کار ایراد داره و بر می گرده و جمله رو از اول می خونه...و در شروع پست این ریسک بزرگیه. پستتونو با همچین توضیح طولانی و غیر عادیی شروع نکنین.
نقل قول:
پیاده شد و چیزی مانند قیف معجون سازی هکتور را جلوی دهانش گرفت :
این قسمت خیلی خوب بود. تشبیه با مزه ای بود.
نقل قول:
- شما جماعت :pashmak:ِ ، ِ ، خوارِ ، ِ ، ِ ، زادهِ همون جایی که هستید وایستید !
این همه شکلک در این دیالوگ واقعا لازم نبود. با یکی دو کلمه می تونستین بهتر منظورتونو برسونین. اینجا خواننده باید به تک تک شکلک ها دقت کنه و مفهوم مورد نظر شما رو ازش در بیاره! خواننده موجود چندان با حوصله ای نیست. زیاد روش حساب نکنین.
نقل قول:
سپس نگاهی مرگخواری کردند که مانند آن جنگلی کارتون های کودکان مشنگ ، لباس پوشیده و سپس به ریش دراز و طویل مرلین که عده ای حور العین دربار مرلین ادامه آن را جمع کرده بودند .
جمله هاتونو اونقدر کش می دین که زیبایی شون از بین میره!
نقل قول:
اما لرد کسی نبود که به راحتی تسلیم عده ای مشـــــــــــــنگ ، آن هم مـــــشــــــنـــــــــگـــــــــــ بشود .
منظورتون از جمله واضحه. ولی معنی مشنگ دوم و منظورتون اصلا واضح نیست. بهتر بود از توصیف یا کلمه دیگه ای استفاده می کردین.
نقل قول:
پس چوبش را ز غلاف کشید و روی سقف یکی از آن ماشین چراغ گردان ها پرید :
لرد حتی در یک سوژه طنز هم چنین حرکتی انجام نمی ده. موقع طنز نوشتن دقت کنین که شخصیت ها رو از قالب اصلیشون خارج نکنین. لردتون بیشتر شبیه یه مرگخوار بی تجربه و هیجان زده اس!
نقل قول:
پلیس های فهیم که گویی این مرد را دیوانه ای بیش نمی پنداشتند ولی با این حال باید جوانب امنیت ملی را رعایت می کردند ، سلاح های خودکار خود را بسمت لرد گرفتند .
جمله هاتون به شکل آزار دهنده ای به هم وصل می شه.اگه از هم جداشون کنین هم خوندنشون راحت تر می شه و هم منظورتونو بهتر می رسونین. منظورم این نیست که همه جمله های طولانی رو ساده کنین. ولی جمله هایی مثل این اگه ساده بشن جذاب تر می شن:
پلیس های فهیم گویی این مرد را دیوانه ای بیش نمی پنداشتند! ولی با این حال باید جوانب امنیت ملی را رعایت می کردند. برای همین سلاح های خودکار خود را بسمت لرد گرفتند .یا
پلیس های فهیم که گویی این مرد را دیوانه ای بیش نمی پنداشتند سلاح های خودکار خود را بسمت لرد گرفتند . چرا که به هر حال باید جوانب امنیت ملی را رعایت می کردند.پستتون نسبت به پست های قبلی و سطح شما ضعیف تر بود. دلیلش هم همون چیزیه که در شروع نقد گفتم. خودتون هم اشاره کردین که وقت و تمرکز کافی برای نوشتن این پست نداشتین.
موفق باشید.