سلام پروفسور
خب ام.. خب
[color=CCFF00]1. یادگرفتیم ارواح نفرینی ویژگی ها و اشکال گوناگونی دارن. ویژگی های ظاهری و قابلیت های روح نفرینی که گیرتون اومده رو با توجه به انرژی منفی تون شرح بدین. سه نمره[/color]
خب...
روح نفرینی من خیلی بانمک بود
لپ هاش گلگون بود
شایدم چون تو آفتاب بودم اینطور شده بود
خب شکل زرد کم رنگ بود
و خواستم قلقلکش بدم خندید اما چه خنده ای
تو دهنش چهارتا دندان خراب داشت که حال آدم را بد میکرد
خب تاالان که شکل امواج منفی دور اطرافم نشده بود
شایدم من چون به فکر امواج منفی نیافتادم این اتفاق نیافتاده
آره فکر کنم چون الان داره تبدیل میشه
پناه بر مرلین
چرا اینطور شد.
اووو داره چاق میشه اووو داره باد میکنه و مثل بادکنک میره هوا
و جیغ های بنفش میکشید
2. واسه مقابله با روح نفرینی از چه وسیله ای استفاده می کنین ؟ مراحل انتقال انرژی منفی به شی رو به صورت کامل توضیح بدین. دو نمرهخب اولش چون در بهت فرو رفته بودم منم همراه روح جیغ زدم که یادم اومد اینجا هاگوارتزه و اگه ی بار دیگه جیغ بزنم ابروم میره
پس دست در جیب های خود فرو بردیم که چوب دستی را دربیاوریم
که یادم اومد جیبم سوراخ شده و چوب دستی در کلاس جا مونده
در جیبم فقط پونز و دستمال کاغذی بود پس همونا رو در دفاعم در آوردم
3. گزارش کوتاهی از نبردتون با روح نفرینی تون شرح بدین. (غیر رول) پنج نمرهخب سعی کردم با پونز بهش نزدیک شوم تا سعی کنم بترکونمش
دفعه اول نزدیکش شدم جیغ بنفش زد که من مجبورر شدم چشم هایم را ببندم و او با دستش مرا به سمت راست هل داد
و من تعادل را از دست دادم و افتادم روی زمین
ایستادم و دوباره رفتم سمتش که دوباره جیغ زد
برای اینکه دوباره اتفاق بعدی رقم نخوره بدوو دویدم سمت مقابل
حالا من بدو اون هم چرخ میزد و جیغ
حالا فکر کنید بقیه چه فکری میکردند
بگذریم
تا اینکه من تعادل ام را از دست دادم و خوردم زمین
از شانس خوبم اون مرا ندید و باز چرخید
ومن هم فرصت را غنیمت شمردم تا پشتش به من شد
پونز را درکف پایش قرار دادم و اوو ترکید
و باقی مانده جسد ان مرحوم را در دستمال کاغذی گذاشتم
سوال اختیاری: استاد راکارو مشکل تمرکز داره و برای انتقال انرژی منفی باید، به چیزی که خیلی دوستش داره فکر کنه! اون چیز چیه؟ ( این سوال اختیاریه و فقط یه جواب داره، در صورت اینکه درست جواب داده بشه یک امتیاز اضافه بهتون تعلق داده میشه.)استاد اخه این سواله؟ ماکه در ذهن شما نیستیم
خب فکر کنم به غذای مورد علافتون یعنی به ماکارونی فکر میکنید
ویرایش شده توسط آگاتا تراسینگتون در تاریخ ۱۴۰۰/۶/۹ ۱۳:۰۸:۱۵