خانه شماره 11+1 گریمولد!
تمام اهالی خانه هنوز خواب بودند. فقط جیمز روی مبلی نشسته بود و یویو صورتی اش را در دست گرفته بودو با آن بازی میکرد که ناگهان دامبلدور درست جلوی او ظاهر شد و یویو درست به دماغ او برخورد کرد.دامبلدور بدون توجه به یویویی که توی صورتش خورده بود با سرعتی سرسام آور چوبدستی را کشید و بلند گفت:
اکسیو گالیونز ... اکسیو ناتز ... اکسیو سیکلز! تمام سکه های اهالی خانه از جیبشان درآمد و یکراست به طرف دامبلدور رفت. دامبلدور کیسه بزرگی را بالا آورد و باز نگه داشت تا همه سکه ها داخل آن بروند.
دامبلدور کیسه را که به شدت سنگین شده بود با یک حرکت چوبدستی تا حد پر سبک کرد و سپس در دست گرفت و به سمت کوچه دیاگون آپارات کرد.
خانه ریدل!
لرد وسط هال خانه خالی ریدل ظاهر شد. هیچ کس در خانه نبود بنابراین همه افراد را احضار کرد.
مرگخوار ها یکی یکی دور لرد ظاهر شدند و با تعجب به او نگاه کردند. چه چیز باعث شده بود وسط ماموریت همه را احضار کند؟
لرد سبزی های داخل سبد را با طلسمی به آشپزخانه فرستاد و گفت: همه تمام سکه هاتونو بریزید این تو! لازمشون دارم!
مرگخوارها با تعجب یکدیگر را نگاه کردند و جیب هایشان را خالی کردند.
- نمام سکه هاتونو ریختید؟
ملت مرگخوار همه جواب دادند: بله ارباب!
به لرد ولدمورت دروغ نگید! همشو بریزید!
تمام مرگخوار ها بدون استثناء دوباره از جیب هایشان پول درآوردند و در سبد ریختند.
- پرسی
پرسی بار دیگر مقداری پول در سبد ریخت و سپس لرد بدون گفتن کلمه ای به سمت کوچه دیاگون آپارات کرد.
کوچه دیاگون!
تق تق لرد و دامبل در یک زمان کنار همدیگر ظاهر شدند و به داخل مغازه هجوم بردند!
- من چوبدستی قدرتمند رو میخوام!
- من میخوام چوبدستی قدرتمند رو بخرم!
-بله؟
- گفتم من چوبدستی قدرتمند رو میخوام!
- عرض کردم بنده چوبدستی قدرتمند رو میخرم!!
- میشه تک تک صحبت کنید؟!
- بله! من چوبدستی رو میخوام!
- بعله! من خریدار چوبدستی قدرتمن هستم!
مغازه دار که از با هم صحبت کردن لرد و دامبلدور عاصی شده بود رو به ولدمورت گفت: شما بگید.
ولدمورت پوزخندی به دامبلدور زد و رو به مغازه دار گفت: من چوبدستی قدرتمند رو میخوام!
- و امر شما چیه؟
- بنده هم خریدار چوبدستی قدرتمند هستم!
- قیمت چوبدستی 50 گالیونه! کی میخره؟
- من 52 گالیون میدم!
- من 55 گالیون میدم!
- من 63 گالیون میدم
- من 70 گالیون میدم!
مغازه دار که دید نانش در روغن است بدون هیچ حرفی عقب ایستاد تا لرد و دامبلدور خودشان قیمت را به 300 گالیون برسانند!
.
.
.