هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۳:۰۲ چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۰

رومیلدا وین old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۵ دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۲۱:۱۰ جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۳
از بیکران دور در روزگار نور در شهر بی عبور زیر درخت مهر
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
1.
بجز مو و شاخ تک شاخ و با توجه به مطالب گفته شده، چه مواد دیگری نیز در
این معجون استفاده می شود؟( 5 مورد نام ببرید.)( 5 امتیاز)

1-چرک خیار غده دار 12 گرم
2-زگیل شاخک دار 3 عدد
3- پودر اسیاب شده دندان اژدهای ولزی 30 گرم
4-اب دهن سگ سه سر نصف لیوان
5-موی سگ آبی 6 تار مو

2. چرا جادوگران و ساحره ها علیرغم ایجاد و شکوفایی استعداد، بندرت از این
معجون استفاده می کنند؟( 5 امتیاز)

درمورد کسانی که از این معجون استفاده نمی کنند میتوان گفت که احتمالا وجدانشان اجازه ی این کار را نمیدهد و تمایل دارند موفقیت هاشان حاصل فعالیت خودشان باشد و نه دیگران....و یا این که احتمالا از سطح بالایی از هوش و استعداد بهره مندند و طبعا نیازی به استفاده از این معجون ندارند.


3. رولی بنویسید که در آن این معجون را یا امتحان کرده اید و یا به کسی
داده اید و ...(20 امتیاز)
در سال 1687 در همسایگیه دابی ماگلی به نام اسحاق نیوتن زندگی میکرد دابی و
او رابطه نزدیکی باهم داشتند و بیشتر وقتها با هم بیرون میرفتند و نیوتن
بیشتر در مورد جاذبه و این جور چیزها با دابی بحث میکردنند روزی دابی بعد
از یک بحث طولانی در مورد قوانین و سیارات که با نیوتن انجام داده بود به
خانه برگشت و بر روی تخت دراز کشید و به خواب عمیقی فرو رفت ....

شـــــــــــپـــــــــــــــرق...
-چی بود...این صدا از کجا بود ...
دابی با صدای بلندی از خواب پرید و به اطراف نگاه کرد و متوجه توپ کوچکی شد
که از بیرون به داخل پرتاب شده بود و باعث شکستن شیشه اتاق شد
-پس صدا از اینجا بود وای دوباره یه شیشه دیگه رو شکوندن
دابی با عجله به طرف پنچره شکسته رفت تا ببینه این دفعه کی شیشه رو
شکونده..؟نگاهی به بیرون انداخت و پسر بچه کوچکی بیرون روبه روی پنجره
ایستاده و با چشمانی پر از اشک به او نگاه میکند
-نترس کوچولو دعوات نمیکنم بیا اینم توپت ولی دیگه این کارو نکنی ها....!!
پسر بچه بعد از این که توپ رو پس گرفت به سرعت از انجا رفت
-حالا با یه ورد درست حسابی پنچره رو درست میکنم..... رپارو... شیشه
ها به پروازدر امدنند و دوباره مثله روز اول سر جاشون در قاب پنجره قرار
گرفتند
-خوب شد بهتره لباسامو بپوشم و برم یه گشتی بزنم
دابی لباسهایش را با سرعتی فراتر از حد انتظار بر تن کرد و به سمت پاتیل درزدار به راه افتاد؛ بعد از ظهر زیبایی بود و انوار طلایی خورشید همچون میله های گذاخته ی بلند از پشت ابر ها دیده می شدند. به محض باز شدن درگاه ورودی دیاگون صدای نخراشیده ی یک مرد با سر و وضع گداوار در گوش دابی پیچید.
-بیاین اینجا معجون دارم معجون های درجه یک دست ساز بهترین معجون سازان قرن
بدو بدو حراجش کردم .....

دابی به طرف دست فروش رفت ...و گفت: چیا داری بده ببینم به دردم میخورن یا
نه؟
دست فروش نگاهی به اجناس انداخت و یک بطری سبز رنگ به دابی داد دابی با
قیافه متعجبی پرسید؟
-این چه معجونیه؟ کاربردش چیه؟
مرد گفت:
-این بهترین معجونی است که دارم این معجون رو به هرکی بدی اون طرف اعتماد
خیلی زیادی به تو پیدا میکنه ....
-اهان که اینطور باشه همین رو میخوام قیمتش چنده؟
-10 گالیون و 9 سی کل 5 نات
دابی با تعجب گفت:
چـــــــــــی؟

-یه ذره تخفیف بده بابا تا مشتریت شیم
تخفیف نداره اقا قیمتش مقتوع است اگه نمیخوای معجون رو پس بده
-باشه بابا بیا اینم پولت
دابی بعد از حساب کردن پول معجون به خانه برگشت وقتی از پنجره بیرون را
نگاه میکرد نیوتن را دید که برایش دست تکان میداد و از او خواست که بیرون
بروند و کمی بحث و اختلات کنند
دابی دعوتش را پذیرفت و راه افتادنند در میانه راه نیوتن خسته میشود و هردو زیر درختی مینشینند
نیوتن گفت :
- دابی جان من کمی استراحت میکنم تا سرحال بیایم اشکالی ندارد ؟
-نه نه به هیچ وجه بفرمایید ...
همین که نیوتن میخواست بخوابد از بالای درخت سیبی به سر نیوتن برخورد کرد
-اخــــــــخ
وقتی نیوتن سیب را دید ان را برداشت و به فکر فرو رفت و یکدفعه گفت :
- کشف کردم کشف کردم بله درست است این جاذبه است که باعث افتادن سیب شده است من بزرگترین کاشف هستم اره منم نیوتن بزرگ .....
درون افکار دابی ....
-بهتره معجونو بهش بدم بخوره تا مجبور بشه این کشف رو به اسم من ثبت کنه اره اره درسته اهای دوست عزیز ...
-بله بله دابی بگو !
-بیا اینو بخور این یه معجون تسکین درد است ضربه شدیدی به سرت خورده بیا بیا اینو بخور...
-وای تو چه دوست خوبی هستی بده تا بخورم ممنونم دوست خوبم...
نیوتن یک سره همه بطری رو سر کشید بعد از چند لحظه رو به دابی کرد و دابی گفت:
-دوسته عزیزم میشه این کشف بزرگ رو به اسم من ثبت کنی؟
نیوتن یک دفعه گفت:
-البته دوسته من تو بهترین دوستمی این کمترین کاری است که میتونم در حقت انجام بدم ...
-همین الان میرم و این کشف رو به نام تو میزنم خداحافظ من رفتم
-به امید دیدار نیوتن جان به سلامت برگرد
هــــــــــورا الان من کاشف قانون جاذبه هستم ایـــــــــــول


ویرایش شده توسط دابی در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۲۹ ۲۳:۱۵:۱۹
ویرایش شده توسط دابی در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۳۰ ۱۴:۲۲:۳۵

چشمانت را

به مناظره دعوت می کنم


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۳:۰۵ دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۰

تری  بوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۵ یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۴:۲۲ چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 474
آفلاین
1.

1-ناخن هیپو گریف (3 عدد)
2-سه قطره آب دماغ همان هیپوگریف هایی که از ناخن هایشان استفاده شده
3-یک تکه از شٌش یک حیوان ابلق(نوع حیوان مهم نیست،مهم ابلق بودن آن است!!)
4-یک حلقه ی موی اژدهای دو سر کلمبیایی مو دار!!
5-انگشت کوچیک یک جغد

2.

اصولاً کسایی از این معجون استفاده می کنن نیاز شدیدی به خودنمایی دارن در نتیجه توی اتاق هرکدومشون حداقل یک آینه وجود دارد و در آخر بنابراین نمیتونن از این معجون استفاده کنن و هوشمند بشن!

3.
لینی:چیکار کنم تری؟؟این یه مشکل بزرگه...

تری:نمیدونم به خدا!

-وای تری یکم فکر کنم ناسلامتی تو دوستمی

-فعلا نمیتونیم درست فکر کنیم هردومون خوابمون میاد.من فکرامو میکنم نتیجه رو بهت میگم.امیدوارم مشکلت هرچه زودتر خوب بشه.فعلا شب بخیر

-مرسی از کمکت!

تری در حالی که فکرش به مشکل لینی مشغول بود به خوابگاه رفت.

دنبال لباس خوابش می گشت که چشمش به یه جعبه ی چوبی افتاد.

-یعنی این تو چی میتونه باشه؟مال کیه؟

جعبه رو برداشت و بازش کرد.

چشمش به یک شیشه ی عجیب و غریب افتاد که روش نوشته بود:خوردنی

نگاهی به اطراف انداخت و شیشه رو سر کشید...

دقایقی بعد:

-اوه خدای من!دارم یه جوری میشم

خواست بخوابه که یه دفعه:

-چرا زودتر به ذهنم نرسیده بود؟؟؟؟آره...آره خودشه...فهمیدم!لــــــــــــیــــــــــــــنــــــی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


Only Raven!


تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۷:۳۸ یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۰

پرسیوال دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۲۱ چهارشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۹:۵۱ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از این همه ریش خسته شدم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 317
آفلاین
پاسخ سؤال اول:

1-شیره ی شاخ ایرامپنت – سه گرم و بیست و هفت میلی گرم.

2-پودر ناخن اژدهای شکم پولادی اوکراینی-دوازده گرم تمام و به صورت کاملا آسیاب شده و نرم.

3-سه نیمه از سه تخم سه داکسی-باید دقت داشت که دقیقا نصف شده باشد.

4-صفرای خیس خورده ی آرمادیلو- نباید از 127گرم بیشتر شود.

5-عصاره ی دانه ی میوه ی کاج-هشتاد و سه گرم.

7-خربق سفید تازه چیده شده-سی و دو عدد و باید توجه داشت که به هیچ عنوان ذره ای از ساقه اش درون معجون نیفتد.فقط گل مورد نیاز است.

8-انجدان رومی-سی و سه گرم از عصاره مخلوط با شکر قهوه ای.
(جناب پروفسور پای ،پوزش می طلبم از زیاد شدن مواد لازم چرا که همانگونه که خود بهتر میدانید این معجون متشکل از 152نوع ماده ی متفاوت است و البته من غرضی از این کار نداشتم).
[size=medium]پاسخ سؤال دوم:
[/size]همانگونه که در جلسه ی تدریس ذکر شد ،تک شاخ ها به دلیل دربرداشتن جادویی باستانی، در صورت هرگونه سوء استفاده فرد خاطی را به یک زندگی بدبختانه و یکنواخت مبتلا میکنند. لذا در این باب عرض می شود که استفاده از اعضای بدن تک شاخ هم به نحوی اندک تر می توانند باعث بدبختی فرد شوند اما جلوگیری از این اتفاق در معجون هایی که ویژگی های اعجاب انگیز به خورنده می بخشند،چاره دارد و آن هم اندازه گیری دقیق مواد متشکله ،زمان سنجی بی نقص در پخت و عمل آوری معجون بدون اختلاف حتی یک میلیونیوم ثانیه و استفاده از پاتیلی با جنس طلای خالص است ...و طبیعی است که با این دلایل کمتر کسی حتی به فکر ساختن این معجون باشد چه برسد به خوردن و انتفاع از این معجون.از جهتی دیگر میتوان ابراز داشت این معجون در افرادی که اندکی احساس علاقه به قدرت و شهرت دارند نوعی بی پروایی شدید ایجاد می کند که باعث از بین رفتن موقتی قوه ی خجالت و شرمساری میگردد و رفتاری که فرد خورنده ی معجون که حائز شرایط ذکر شده است از خود بروز می دهد در بعضی اوقات آنچنان فجیع و شنیع بوده که محاکم قضایی را به تصویب قانونی برای تعیین زمان و مکان و شرایط خاص برای خوردن این معجون مجبور کرده است.
پاسخ سؤال سوم:
دو مرد با قدی بلند و بلند تر در نیمه شبی روشن از نور ماه و در خیابانی معطر از بوی گل های بهاری به سمت محلی پیش می رفتند به نام انجمن معجون سازان استثنایی.
مرد بلند قد درحال صحبت بود:
- بله پرسیوال...دقیقا دستورالعملت منطبق با تمام قانون های باستانی و نوین معجون سازی بود اما تنها اشکالی که داشت رو برطرف کردم چون عوارضی مثل پیچش بینی و سرگیجه ی میگرنی ایجاد می کرد.

مرد بلند قد تر دستی به ریش های بلند و سپیدش کشید و این گونه پاسخ داد:
- هکتور تو مطمئنی با عوض کردن اون یک چیز خاص ،ترکیب گلپلتی معجون رو به هم نزدی؟بهم بگو ببینم با تحقیقات من جور در میاد یا نه!

مرد بلند قد که هکتور خطاب شده بود با سرفه ی کوتاهی صدایش را صاف کرد و گفت:
- پرسیوال اون ماده ی خاص شیره ی شاخ ایرامپنت بود.شیره ی شاخ ایرامپنت همون طور که میدونی ترکیبش بسیار اسیدیه و وقتی با پودر شاخ تک شاخ ترکیب بشه تقریبا یک مخدر درست میکنه که در معجون روغنی بدلیل اینکه مقدار پودر تک شاخ زیاد تره قدرتش بی اندازه بیشتر هم میشه و ممکنه عوارض سنگینتری مثل آلزایمر دائمی هم بوجود بیاره.

مرد بلند قد تر یا همان پرسیوال به ناگاه ایستاد...با نگاهی سرشار از شگفتی و تعجب و صدایی لرزان گفت:
- هکتور....نگو که این کار رو کردی؟مگه موادی که نوشتم رو دقیق نخوندی؟ ندیدی که من ماده ی خنثی کننده ی اثر اسیدی شیره ی شاخ ایرامپنت رو هم آوردم؟

هکتور داگورث گرنجر با لحنی آرام پاسخ داد:
- آروم باش پیرمرد....من ده بار موادتو چک کردم ولی همچین چیزی ندیدم!

پرسیوال دامبلدور با خشمی آشکار و با طنین قدرتمند صدایش اینگونه بیان کرد:
- نیش شاه کبری و روغن زیتون سیاه....هکتور با حذف شیره هه به معجون خاصیت تصاعد گاز دادی و گازی هم که از اون متصاعد میشه گاز تابونه! کجا بار گذاشتی معجونو؟

هکتور گرنجر با وحشتی بی مقدار فریاد زد:
- پرسیوال....پسرم...خونه....خواب...!

و در آن هنگام آن دو مرد به جای رفتن به دفتر انجمن به سمت خانه ی گرنجر آپارات کردند.

روزها از آن اتفاق گذشت و خوشبختانه آن دو مرد بهنگام رسیدند و جان آن پسر نجات یافت و گریگوری هریسون (از اعضای انجمن معجون سازان استثنایی)اندک اصلاحاتی بر روی معجون روغنی پرسیوال دامبلدور انجام داد و نوبت به آزمایشش رسید.

دگر بار آن مرد بلند قد و آن بلند قد تر ،این بار در محوطه ی هاگوارتز در حال قدم زدن بودند.

پرسیوال با خوش رویی گفت:
- خب خب خب....دوست قدیمی....پارسال دوست و امسال آشنا!...هکتور جان چه خبر از معجون؟

مرد بلند قد یا همان هکتور گرنجر با خنده گفت:
- پیرمرد تو هنوز از مسخره بازیات دست بر نداشتی؟معجون ....باید بهت بگم ه معجونت بعد از اصلاحات گری الان آماده ی آزمایشه! و من به عنوان رییس انجمن ازت میخوام که موش آزمایشگاهیتو خودت انتخاب کنی!تمام هماهنگی ها هم انجام شده و تو هیچ محدودیتی نداری.

پرسیوال با صدای آرامی گفت:
- اگر اینطوریه من حق انتخابم رو به تو واگذار میکنم .

هکتور با صدایی لرزان از فرط شادی گفت:
- ممنون دوست قدیمی...من میدونستم یک همچین کاری میکنی....راستش من یه دشمنی دارم تو آزکابان چون انداختمش زندان به خونم تشنه س....من میخوام که روی اون امتحان کنم.

پرسیوال گفت:
- من چون هیچ اختیاری ندارم باهات مخالفت نمیکنم اما....

- اما و اگر نیار دیگه داداش....فقط کافیه با دیوانه ساز ها صحبت کنی!

و هردو به سمت آزکابان آپارات کردند....مذاکرات صورت گرفت و دیوانه سازها قبول کردند تا مجرم را در اختیار آنان قرار دهند.

هکتور در مقابل ریچارد(دوست قدیمی و دشمن کنونی زندانی اش) در حیاط آزکابان

- ریچارد جان من خیلی دلم گرفته بود...یاد دوران قدیم کردم و فکر کردم و دیدم که باید هرطور شده بهترین دوستم روکه تو باشی از زندان در بیارم...حالا این لیوان رو بخور....شربت تقویت اعصابه!

ریچارد تحت تأثیر طلسم فرمان گفت:
- حالا اول شربتو بده بخوریم تا بعدا برای اون قضیه فکر کنیم.
و لیوان را از دست گرنجر گرفت و لاجرعه سر کشید.
به یکباره چهره اش سرخ شد-سفید شد-کبود شد-سبز شد و سپس به حال اول باز گشت.

گرنجر طلسم فرمان را باطل کرد و پرسید:
-رفیق عزیزم....حالت چطوره؟

ریچارد با صدایی آرام جواب داد:
-هکتور...رفیق خوبم....حالت چطوره؟

گرنجر با خوشحالی گفت:
- ممنونم عزیزم....یه کاری بهت بگم انجام میدی؟

ریچارد با علاقه جواب داد:
- شما جون بخواه من تقدیم میکنم!

هکتور گفت:
-تو تو آزکابان یک بیماری پوستی گرفتی که خیلی مسریه و تنها درمانش اینه که تو از بالاترین طبقه ی آزکابان تو دریا شیرجه بزنی.

ریچارد مانند گوسفندی مطیع گفت:
-تو فقط دنبالم بیا و بهم شیرجه زدنو یاد بده...

ریچارد در دریا غرق شد و معجون روغنی مشترکا با نام پرسیوال و گریگوری به ثبت رسید و بعد ها با اضافه کردن موادی مثل پودر پنجه ی اژدها و خون هیپوگریف و تغییر در برنامه ی پخت و روش استعمال،به عنوان معجون تقویت حافظه هم مورد استفاده قرار گرفت.

پ.ن:جناب پروفسور پای پوزش می طلبم از اطناب سخن اما چاره ای جز این نبود و داستان من گنگ می گشت.باز هم شرمساریم را اعلان میدارم.


ویرایش شده توسط پرسیوال دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۹ ۱۷:۴۰:۲۶

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند....
تو روح هرکی بد برداشت کنه









دامبلدور
یک دامبلدور
یک دامبلدور دیگر
من یک دامبلدور دیگر هستم
پیر آزرده دلی در انتظار بوسه ای از اعماق ته قلب


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۱:۵۰ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
1.

1- مغز جغد!
2- پنج پر هیپوگریف!
3- مقدار کمی مواد چسبیده به سم سانتورها!
4- چشم وزغ!
5- محلول خارج شده از له کردن تعداد زیادی پشه!

2.

باید به این نکته دقت کرد که اینجا دنیای جادوگران و ساحرگان هست و ممکنه در جایی که این معجون رو میخورن، با وجود اطمینان از اینکه کسی اون اطراف نیس، ولی فردی نامرئی اونجاها باشه.

مهم تر از اون ممکنه اشیای دیگه ای درون اتاق باشن که همانند آینه درخشان باشن و بتونن چیزارو درون خودشون نشون بدن. مثل یک فلز براق، لپ تاپی که روش درخشانه و از این جور وسائل که مثل آینه میتونیم خودمون رو درونش ببینیم.

3.

لینی با عصبانیت پایش را محکم به زمین کوباند و گفت: لونا خواهش میکنم به من اعتماد کن! نتیجه میده!

لونا با لجبازی تمام پاسخ داد: نخیرم، تو دروغ میگی. تو واسه من نقشه کشیدی! اگه کار بی خطری بود، خودت میکردی!

لینی آهی کشید و گفت: من فقط میخوام چهارتا سوال بدزدی. کار سختیه؟

لونا دست به سینه ایستاد و گفت: چهار تا سوال یا کل سوالا امتحان؟ مث اینکه حالیت نیس، باید دزدکی برم و کش برم. اگه کسی منو ببینه چی؟

لونا با باز شدن دهان لینی بلافاصله اضافه کرد: میدونم نقشه داری اما اگه نقشه ت اشتباه از آب در اومد یا خراب شد چی؟ من میدونم یه جای کار میلنگه که خودت نمیکنی!

لینی دست هایش را به سرش کشید و به مغزش فشار آورد تا باز هم به راضی کردن لونا بپردازد. دوباره با آرامش گفت: لونا نقشه ی من کوچک ترین اشتباهی نداره. خودت بگو ایرادش چیه؟ کجاش ممکنه گندکاری شه؟

لونا چشمانش را تیز کرد و گفت: پس چرا خودت نمیکنی؟

لینی آب دهانش را قورت داد و درون چشمان لونا زل زد. او هیچی از این درس نمیدانست و فردا امتحان داشت و هیچی نخوانده بود و میدانست نمیتواند بخواند بنابراین به سوالات نیاز داشت. با ناراحتی دستش را درون جیبش کرد و شیشه ی معجون را لمس کرد.

لونا نفس راحتی کشید و گفت: حالا خوب شد دختر! من این کارو نمیکنم.

لینی معجون را بیرون آورد، قیافه ی متعجبی به خود گرفت و گفت: اون چیه به دندونت چسبیده؟ ای باز کن ببینمش.

لونا دهانش را باز کرد و لحظه ای بعد لینی بعد از اطمینان از نبودن کسی درون اتاق، محتوای معجون را درون دهان او خالی کرد.

دقایقی بعد:

لونا لبخندی زد و گفت: باشه پس همین امروز عصر این کارو برات میکنم. مطمئنم که نتیجه میده! من بهت اعتماد دارم.

درون آغوش باز لینی فرو رفت و برای آماده کردن خودش جهت اجرای نقشه از او دور شد.

لینی با افسوس گفت: معجون به اون مهمی رو به خورد توی بوقی دادم.

دست هایش را درون جیبش کرد و با ناامیدی از سمت دیگری به راه افتاد. لااقل میدانست که امتحان فردا را با موفقیت میگذراند.

4.

1- هنگام تهیه ی پودر شاخ تک شاخ، اطمینان داشته باشیم که در مکانی پاک و به دور از گرد و غبار این کار را انجام میدهیم تا مبادا موادی اضافی قاطی پودر ما شود.
2- زمانی که موی تک شاخ را تهیه میکنیم، مطمئن باشیم که موی دیگری به بدن اسب نچسبیده باشد تا همراه با موی تک شاخ شود.
3- اگر این مواد هنگام غروب، دقیقا زمانی که روشنایی میخواهد تبدیل به تاریکی شود تهیه شود، اثر معجون افزایش پیدا میکند.
4- وقتی که این مواد را از تک شاخ میگیریم، تک شاخ کاملا رام شده باشد و وقتی که اسب را به زور نگه داشته ایم و به اجبار و بدون رضایت او این کار را انجام میدهیم، از اثر معجون کم میشود.
5- هنگام تهیه ی این مواد، موجب ناخشنودی تک شاخ نشویم. یعنی باعث ایجاد درد و یا ناراحتی در اسب نشویم.




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۱:۱۳ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۰:۴۲ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
1. بجز مو و شاخ تک شاخ و با توجه به مطالب گفته شده، چه مواد دیگری نیز در این معجون استفاده می شود؟( 5 مورد نام ببرید.)( 5 امتیاز)

1- پوست مار شاخدار به اندازه ی بند انگشت کوچک.

2- ناخن کاملا ریز شده ی پای گورکن خردسال.

3- چشم راست یک جغد سفید.

4- جلبک آسیاب شده پنج گرم.

5- یه لیوان آب کدوحلوایی.

2. چرا جادوگران و ساحره ها علیرغم ایجاد و شکوفایی استعداد، بندرت از این معجون استفاده می کنند؟( 5 امتیاز)

بعضی ها اعتقاد دارن که میخوان این استعداد های اونا کم کم و طی ِ روند عادی شکوفا بشه و خوردن این معجون رو یک نوع تقلب محسوب میکنند.


3. رولی بنویسید که در آن این معجون را یا امتحان کرده اید و یا به کسی داده اید و ...(20 امتیاز)

لونا در کتابخانه به شدت مشغول درس خواندن بود و تا کمر درون کتاب پیشگویی فرو رفته بود که همان موقع رز رشته ی افکار او را پاره کرد.

- لونا،خسته نشدی؟ واست یه معجون تقویت کننده ی اعصاب آوردم!

لونا که به شدت از این رفتار رز جا خورده بود لیوان را گرفت.

- اوه! رز، چرا زحمت کشیدی؟

رز نیشخندی زد و گفت: بخور لونا، دیدم خیلی خسته ای گفتم یه کاری کرده باشم.

بعد از خوردن معجون توسط لونا رز پرسید: نظر در مورد من چیه لونا؟

لونا به رز خیره شد و گفت: تو یکی از بهترین دوستای من هستی رز!

رز که فهمید معجون اثر کرده بلافاصله گفت: چه نقشه ای واسه مسابقه ی کوییدیچتون با هافلپاف دارین؟

لونا لحظه ای فکر کرد و گفت: راستش ما میخوایم تقلب کنیم، قراره مری اول بازی خودشو به مصدومیت بزنه و بعد شنل نامرئی بپوشه و روی دسته جاروی جستجو گر بشینه و اینجوری شانس گرفتن گوی ذرین زیاد تر هم میشه!!

رز لبخندی شیطنت آمیز زد و از کتابخانه بیرون رفت.

هفته ی بعد ستون اول روزنامه ی پیام امروز: در بازی کوییدیچ ریونکلا و هافلپاف، هافلپافی ها بدون بازی کردن، به دلیل تقلب ریونکلایی ها برنده ی بازی شناخته شدند و ریونکلا به مدت یکسال از بازی با هر تیمی محروم است.


Only Raven !


تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۰:۰۶ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین
با سلام

1. بجز مو و شاخ تک شاخ و با توجه به مطالب گفته شده، چه مواد دیگری نیز در این معجون استفاده می شود؟( 5 مورد نام ببرید.)( 5 امتیاز)


1- زهرمهره برای خنثی کردن سم های موجود در شخ تک شاخ
2- مردمک ققنوس ()
3- آب سیب
4- روغن مخصوص معجون سازی
5- یک قطره خون ()


2. چرا جادوگران و ساحره ها علیرغم ایجاد و شکوفایی استعداد، بندرت از این معجون استفاده می کنند؟( 5 امتیاز)


چون این معجون دو اثر دارد که یکی از آنها ایجاد و شوکوفایی استعداد هست که در وضعیت خاصی پیش می آید.
وضعیت خاص باید طوری باشد که خورنده ی معجون چیزی نبیند حتی اشیا چون ممکن است اثر اول این معجون را نسبت به آن اشیا حس بکند. حتی در بعضی مواقع خورنده ی معجون اثر اول معجون را نسبت به شیشه ی معجون حس می کنند. برای همین از این معجون برای این منظور به ندرت استفاده می شود.


3. رولی بنویسید که در آن این معجون را یا امتحان کرده اید و یا به کسی داده اید و ...(20 امتیاز)


« ده ... یازده ... دوازده »

گودریک موی دم تک شاخ را داخل پاتیل انداخت. همینکه مو با سطح معجون برخورد کرد ، انفجار کوچکی به وجود آمد.

گودریک: « درست شد »

گودریک خیلی زود پاتیل را در ظرف کوچکی ریخت و در آن را بست و بی درنگ شروع به دویدن کرد. از پله ها پایین رفت و آخر سر در زیر زمین ، دم در کلاس معجون سازی ایستاد. خیلی مودبانه با دستش بر در کلاس ضربه زد ... صدایی نیامد. گودریک اینبار در را محکم کوبید.

در اتاق نزدیک به کلاس معجون سازی که به گفته ی دانش آموزان خانه ی پرفسور پای بود ، باز شد و پرفسور پای با صورتی بهم ریخته و در حالی که فقط یک زیر شلواری تنش بود ، دم در ظهر شد: « چی میگی مرتیکه این وقت شب »

گودریک: « پرفسور من معجون رو دست کردم ... اومدم تحویل بدم »

پرفسور پای بسیار عصبانی شد و قدمی جلو آمد تا گودریک را کتک کاری کند اما قبل از اینکه قدمی دیگر جلو بیاید ، صدای زنش آمد که در حال صدا کردن او بود.

پرفسور پای: « مرتیکه ... باید معجونتون رو جلسه ی بعد تحویل بدین نه الان ... حالا برو گم شو! »

پرفسور پای به داخل خانه حرکت کرد و در را محکم بست. گودریک از اینکه پرفسور را ناراضی کرده بود ، ناراحت شد و در فکر نمره ای بود که توسط این کارش تحت تاثیر قرار می گرفت!

شروع به راه رفتن کرد تا به تالار خصوصی گریفندور برسد اما در راه با عمه مارچ برخورد کرد که با عجله به سمت زیر زمین می رفت.

گودریک: « کجا می ری عمه؟ »

عمه مارچ در حالی که به سرعت از پله ها پایین می رفت ، گفت: « دارم می رم معجونمو به پرفسور نشون بدم »

گودریک بی درنگ به طرف عمه مارچ رفت و او را گرفت و گفت: « عمه مارچ نرو ... قراره معجون رو جلسه ی بعد تحویل بدیم نه الان! »

عمه در حالی سعی می کرد از دست گودریک نجات پیدا کند ، گفت: « ولم کن ... من می خوام معجون رو نشون پرفسور بدم »

عمه مارچ بالاخره از دست گودریک نجات پیدا کرد و در کلاس را زد. بار دیگر در خانه ی پرفسور بازد شد و پرفسور پای اینبار بدون زیر شلواری ظاهر شد. ()

اما قبل از اینکه حرفی بزند ، گودریک در معجون خودش را باز کرد و به زور وارد حلق پرفسور کرد و شد آنچه نباید می شد.



- چه نکاتی را باید در هنگام تهیه اجزای تک شاخ در نظر گرفت تا بهترین اثر بخشی را به معجونمان بدهد؟(5 مورد)(5 امتیاز)


1- باید هنگام جدا کردن اجزا ، تک شاخ خواب باشد.
2- مو های دم تک شاخ را نباید کشید ، بلکه باید از طریق ورد و جادو آنها را جدا کرد.
3- نباید در اجزای جدا کرده از تک شاخ ، حتی یک قطره خون وجود داشته باشد.
4- شاخ باید از تک شاخی گرفته شود که بالغ شده باشد.
5- ترجیها اجزا را در شب از تک ساخ جدا شود.


تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۴:۲۱ جمعه ۱۷ تیر ۱۳۹۰

رز ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۴ پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۱:۱۰:۱۱ پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1473
آفلاین
تکلیف:

1. بجز مو و شاخ تک شاخ و با توجه به مطالب گفته شده، چه مواد دیگری نیز در این معجون استفاده می شود؟( 5 مورد نام ببرید.)( 5 امتیاز)


1. خریق سفید ( چی هست اصن؟)
2. ریشه ی آفتاب گردان
3. پودر آسیاب شده ی ناخن پای غول غارنشین
4. تفاله ی بدون آب پرتقال خونی.
5. لایه های نازک پاپیروس

همچین خلاقیت زدم که عرق از سر و روم سرازیره!


2. چرا جادوگران و ساحره ها علیرغم ایجاد و شکوفایی استعداد، بندرت از این معجون استفاده می کنند؟( 5 امتیاز)
احتمالا استفاده ی زیاد از این معجون عوارضی دارد .
همین طور این احتمال که در تاریکی محض و به دور از هیچ آینه ای نوشیده نشود هم وجود دارد.

3. رولی بنویسید که در آن این معجون را یا امتحان کرده اید و یا به کسی داده اید و ...(20 امتیاز)

رز سوت زنان در تاریکی نیمه شب از کلاس معجون سازی بیرون آمد. کلاس تازه تمام شده بود و تمام بچه ها با سر و وضع خواب آلود و در حالی که پشت سر هم به پرفسور پای که مزاحم خوابشان شده بود لعنت می فرستادند ، از کلاس بیرون می آمدند. رز سرحال ترین دانش آموز به نظر می آمد. کنار لینی ایستاد. لینی خمیازه ای بسی بسیار بزرگ کشید.

- باور کن تا ته معده تو دیدم لینی!

- آه رز... آه رز.... کاش الان یه فنجون قهوه اینجا بود.

در همین لحظه کینگزلی در حالی که چوب کبریت هایی زیر پلکش می گذاشت از کنار آن دو رد شد. رز تکان مختصری به چوبدستی اش داد و لیوان کریستال پر نقش و نگاری پر از قهوه ظاهر کرد. و برای هیچ کس هم سوال پیش نیامد که غذا جز یکی از 5 استثنای تغییر شکل گمپ است!

- وای رز مرسی!

- خواهش میکنم! فقط صبر کن من یه کم آب روش بریزم. یه کم داغه!

رز معجون روغنی گریگوری را روی قهوه ریخت و شروع به هم زدنش کرد.

- وای رز چطوری من باید این محبت تو رو جبران کنم؟

لینی پس از گفتن این حرف لبخندی زد و لیوان را یک نفس سر کشید. رز قیافه ای معصومانه به خود گرفت.

- میگم حالا که قهوه خوردی احتمالا خوابت نمیاد. میخوای بریم دور دریاچه قدم بزنیم؟

- بریم!

کنار دریاچه


رز سنگی را به سمت آب پرت کرد.

- لینی؟

- بله؟

- میگم تو منو دوست خودت میدونی؟

- البته رز!

رز لحظه ای فکر کرد و بعد ادامه داد :

- میشه اون منو خوشگله رو بدی مال من باشه؟ به بلوز مشکی و بنفشم خیلی میاد!

- آره بیا رز! بیا! مال تو!

رز نیشخندی زد و تصمیم گرفت هر شب از این معجون به خورد لینی بدهد!


تکلیف ویژه دانش آموزان قانونی:
- چه نکاتی را باید در هنگام تهیه اجزای تک شاخ در نظر گرفت تا
بهترین اثر بخشی را به معجونمان بدهد؟(5 مورد)(5 امتیاز)


1. پودر شاخ تک شاخ درست در نیمه شب اضافه شود.
2.هنگام افزودن پودر شاخ محلول خریق سفید در حال جوش باشد.
3.مو های دم درست در زمانی اضافه بشه که دوازدهمین ضربه ی نیمه شب نواخته می شود.
4. هنگام تهیه ی شاخ و مو ی یال و دم تک شاخ ، به تک شاخ آسیبی نزنیم.
5. میزان پودر شاخ و مو ها به اندازه ی کافی باشد.


ویرایش شده توسط رز ویزلی در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۷ ۱۴:۳۷:۲۳


ارباب جان، جان جانان اند اصلا!






Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۲:۱۰ جمعه ۱۷ تیر ۱۳۹۰

آگوستوس پایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۱ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۰۴ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 375
آفلاین
جلسه دوم

- بسیارخوب،حالا که نمرات تکالیف درس پیش خودتونو دیدید و از تشویق و تنببیهاتون هم آگاه شدید، ازتون می خوام که... چیه آقای بلک؟
- پروفسور چرا به من نمره D دادید! من که تمام تکالیفم رو درست انجام داده بودم؟!
- ساکت! اونیکه تعیین میکنه که چه کسی تکالبیفشو درست انجام داده منم آقای بلک نه شما!

پروفسور پای با گفتن این جمله نیم نگاهی به سمت گروه اسلیترین انداخت و ادامه داد:
- و با وجود اینکه من قدغن کرده بودم کسی از این معجون روی هم دیگر کلاسی هاش امتحان نکنه، شما آقای سیریوس بلک... بله شما! با وقاحت هر چه تمام اونو روی هم کلاسیتون آقای اسنیپ امتحان کردید... بنابراین من 20 امتیاز از گروه گریفندور کسر می کنم.
- ولی بقیه هم اینکارو کردن!
- و 30 امتیاز دیگه هم کم میشه برای اینکه دیگران رو هم متهم به این اقدام کردی!
-
-

پروفسور پای برای لحظاتی به سیروس نگاه کرد تا مطمئن شود که دیگر قصد اعتراض ندارد. آنگاه به سمت کلاس چرخید و گفت:
-بسیار خوب حالا که کس دیگه ای اعتراضی نداره، لطفا قلم پرهاتونو در بیارید و مطالب درس جدید رو یادداشت کنید:

درس جدید

- همانطور که شاید خیلی از شماها بدونید، یکی از عناصر ارزشمندی که ما در تهیه بسیاری از معجون های پر اثر از آن استفاده می کنیم، موی دم، یال و شاخ تک شاخ هاست. اونچه که این عناصر رو ارزشمند کرده قدرت فوق العاده جادویی است که در تک شاخ ها وجود داره. البته این رو فراموش نکنید که نحوه بدست اوردن این اجزا و استفاده اون در زمان خاص بسیار مهمه!
در طول اعصار گذشته بسیاری از معجون سازان سعی داشتند از بخش دیگری از تک شاخ ها مثل خون، استخوان و یا گوشت این حیوان استفاده کنند. اما این سه مورد تنها با کشتن یک تک شاخ امکان پذیره و چون تک شاخ ها دارای قدرت نفرین کننده هستند، استفاده از این موارد ( گوشت، خون و استخوان) مرگ و بدبختی را پدیدار می کنه. برای اطلاعات بیشتر می تونید کتاب سرگذشت های شوم، بخش آلفیوس کبیر را مطالعه کنید.
بسیار خوب... با این پیش آگهی که بهتون دادم امروز قصد دارم به شما طرز تهیه معجون روغنی گریگوری رو اموزش بدم که اساس این معجون در استفاده کردن صحیح از مو و پودر شاخ تک شاخ است.

معجون روغنی گریگوری؛ Unctuous Unction Gregory’s

این معجون بی رنگ و بو که به فرم روغنی مورد مصرف قرار می گیرد قادر است دو کار کاملا متفاوت را انجام دهد.
1. اگر کس دیگری غیر از خود خورنده معجون این معجون را به وی بدهد و او در حضور دهنده این معجون، انرا بخورد، نسبت به فرد دهنده نوعی اطمینان غیر قابل توضیح پبدا می کند به گونه ای که فرد مورد نظر را از هر لحاظ دوست و یار خود تلقی می کرده و حاظر است هر کاری که برای رفاه دوست فرضیش لازم است انجام دهد!
2. اگر فردی شخصا این معجون را در تاریکی و به دور از هرگونه آینه ای بخورد، بطرز باور نکردنی تا زمانی که اثر معجون پایدار است از قدرت ذهن فوق العاده ای بهره مند می شود و به همین دلیل معجون سازان نام دیگری تحت عنوان معجون هوشیاری را به آن نسبت داده اند. در این حالت فرد می تواند از استعداد های نهفته اش استفاده کرده و شاهکار هایی از خود بر جای گذارد!!!

تهیه این معجون بسیار پیچیده است و به دقت زیادی نیاز دارد. همونطور که در مقدمه گفتم بایستی از پودر شاخ تک شاخ و موی دم و یال اون استفاده کرد. پودر شاخ بایستی درست در نیمه شب درون پاتیل جوشان حاوی خریق سفید ریخته و موهای دم در زمانی اضافه شود که دوازدهمین ضربه در نیمه شب نواخته شود. معجونی که در این حالت تهیه شود قویترین معجون خواهد بود.

خب... با این مطالبی که گفته شد و این مواد اولیه ای که بر روی تابلو می بینید امشب راس ساعت 11 زنگ دوم کلاستون رو شروع می کنم. بنابراین ساعت بعد کلاس ندارید. در ضمن یادتون نره که راهنمای کامل ساخت این معجون در کتابتون هست. پس اونو تا قبل از نیمه شب مرور کنید.

تکلیف:

1. بجز مو و شاخ تک شاخ و با توجه به مطالب گفته شده، چه مواد دیگری نیز در این معجون استفاده می شود؟( 5 مورد نام ببرید.)( 5 امتیاز)

2. چرا جادوگران و ساحره ها علیرغم ایجاد و شکوفایی استعداد، بندرت از این معجون استفاده می کنند؟( 5 امتیاز)

3. رولی بنویسید که در آن این معجون را یا امتحان کرده اید و یا به کسی داده اید و ...(20 امتیاز)


تکلیف ویژه دانش آموزان قانونی:
- چه نکاتی را باید در هنگام تهیه اجزای تک شاخ در نظر گرفت تا بهترین اثر بخشی را به معجونمان بدهد؟(5 مورد)(5 امتیاز)


When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۱:۵۲ جمعه ۱۷ تیر ۱۳۹۰

آگوستوس پایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۱ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۰۴ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 375
آفلاین
امتیازات جلسه اول درس معجون سازی:

گریفیندور: 29 امتیاز
1. گودریک گریفندور: 28+5( با توجه به شناخت حدودی که در مورد سطح رول زنیتون دارم نمی دونم چرا حس کردم این رول معجون سازی یک جورایی تکلیف انجام دادن سرسری بود!)
2. دابی:30 ( دابی ای جن خونگی، اسم شما تنها در لیست دانش آموزای قانونی درس دفاع در برابر جادوی سیاه ثبت شده، بنابراین به پاسخ سوال ویژه ای که جواب دادید نمره ای تعلق نمی گیره. برای اطلاع بیشتر می تونی با استرجس پادمور صحبت کنی)
3. جرج ویزلی:24( احتمالا وزن هم در ساخت این معجون کشک بود! راستی گمون نمی کنی نحوه ساختی هم خواسته شده بود؟! در ضمن نمره سوال دانش آموزان قانونی به همون دلیلی که به دابی گفتن به شما هم تعلق نمی گیره!)
4.سیریوس بلک:30

هافلپاف:30امتیاز
1. رز ویزلی:30+5
2.سدریک دیگوری:30+5
3.هوگو ویزلی: 25
4.کینگزلی شکلبولت: 30 ( زهی خیال باطل!... ما این معجون رو خوردیم و شما وارد خانه ریدل شدید! )
5. لی لی لونا پاتر:26 ( هدف اصلی از کلاس های هاگوارتز، ارتقاء سطح رول زنی برای ورود به ایفای نقشه، سوژه شما عالی بود اما از لحاظ نوشتاری و دستوری هنوز جای کار داشت. امیدوارم جلسه بعد نمره کامل بیاری)

راونکلاو:31 امتیاز
1. لینی وارنر:30+5
2. لونا لاوگود: 30
3. زنوفیلیوس لاوگود:30 ( مغز تک شاخ هرگز در معجون سازی استفاده نمی شود.برای اطلاعات بیشتر می تونی به درس جلسه دوم مراجعه کنی)
4. اندرومیدا بلک:30

اسلیترین:
بدون شرح!!!


When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۳:۲۸ شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۰

لیلی پاتر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۴:۰۳ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۴:۴۶ پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۵
از هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 111
آفلاین
1:مواد اولیه بکار رفته دراین معجون چیست؟نحو درست کردن این معجون رابطور مختصر بنویسید.
مواد لازم:2عدد چشم اژدها.
مقداری گیاه وحشی
5 لیوان خون افعی ابی و2قطره خون باسیلیسک
یک قطره اشک ققنوس
2عدد بال پری
مقداری چربی حیوانی
ومقداری شکلات ذوب شده برای طعم بهتر ومقداری شیر
وسایل لازم:یک پاتیل مسی
دوتا میلیه ی فلزی برای هم زدن
یک هاون سنگی
دوتا چاقوی تیز دسته بلند

طرز تهیه:
ابتدا به وسیله ی چوبدستی اتش درست کرده سپس پاتیل رارو ان قرار میدهیم .درون پاتیل مقداری چربی با شکلات میریزیم ومقداری شیر به ان اضافه می کنیم شعله رو به وسیله ی چوبدستی کم می کنیموم ومی ذاریم خوب محلول توش جابیفته.سپس چشم ها رو خوب ریز می کنیم ومیگذاریم یک گوشه تا دماش با دمای اتاق یکسان بشه در همین حین میریم سراغ گیاهان وحشی وبال های پری وانهارو توی هاون میریزیم وخوب می کوبیم تا تبدیل به خمیر بشه سپس خمیر رو چوب بلند کرده ودرون کاسه چشم ها میریزیم سپس خون باسیلیسک واشک ققنوس رو میریزیم (دقت کنید هنگام ریختن خون باسیلیسک واشک ققنوس از کاسه دور بشید چون این دو باهم واکنش می دهند وممکن است به صورت شما بخورد وپوست شما رو خراب کنه گاهی هم منجرب به سرطان پوستی می شود)سپس خون افعی رو اضافه می کنیم وسپس همه رو درون پاتیل میریزیم وقتی رنگ معجون به سبز ونقره ای در اومد معجون پرحرفی شما امادست2:مقداری از این معجونبطور تصادفی به شما رسیده وبه شما این امکان را میدهد که فرد یا تعدادی را با این معجون مسموم کنید .رولی کوتاه در این مورد بنویسید؟
لی لی در افکارش غرق شده بود داشت با خودش فکر می کرد چطور می تونم امروز ابروی وزیر رو ببرم اخ که چقدر دلم می خواد کاری کنم که ابروش بره صبر کن اگه از این معجونه که درست کردم بهش بدم اون وقته که کنترل فکش رو از دست میده وابروش میره
درهمین حین رز صدا زد لی لی کجایی
لی لی سریع افکارش رو کنار زد ورفت پیش رز
لی لی :سلام رز کارم داشتی؟
رز: اره خواستم بگم بیا بریم وزارت خونه با وزیر کار داشتم
لی لی : رزی این عالیه بیا برییک ربع بعد دردفتر وزیر
در همین حیتن که وزیر و رز سرگرم بودن لی لی سرگرم ریختن معجون تو لیوان وزیر بود بعد از اینکه کارش تموم شد
لی لی : جناب وزیر بفرمایید نوشیدنیتون
وزیر :بچه پاتر تو این نوشیدنی ها رو ریختی
لی لی:نه ابدارچی اورد دم در منم ازش گرفتم
وزیر : اهان خوبه
لی لی به رز تعارف کرد
رز: ممنون لی لی
لی لی در افکارش
لی لی: اره وزیز بخورش تا اخرین قطرش رو بخور
نیم ساعت بعد از صحبت رز با وزیر ....وزیر در سخن رانی
من فکر می کنم این دنیا بدرد نمی خوره جادوگرا باید از بین برن.......
مردم همه از این حرف های وزیر ناراحت شدن ووزیر اخراج شد ولی لی انتقامش رو گرفت وزیرهم یاد گرفت هیچ وقت به یک پاتر بی احترامی نکنه


دانش بهترین هدیه است وشجاعت بهتر







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.