هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

نوزدهمین دوره انتخابات وزارت سحر و جادو

فعالیت ستادهای انتخاباتی و تبلیغاتی کاندیداهای نوزدهمین دوره انتخابات وزارت سحر و جادو از 30 اردیبهشت آغار شده و تا پایان روز 3 خرداد ادامه می‌یابد.

قوانین تبلیغات تابلوی اعلانات


ستادهای انتخاباتی


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۵ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۵

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۵ سه شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۴۷ جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰
از ته چاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 730
آفلاین
**جناب پروفسور هنگامي كه من داشتم تكليف را جواب ميدادم، درس جديد هنوز تدريس نشده بود، لطفآ بپذيريد.

-------------------------------------

1- نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید ( 10 نمره)

به محض دستور پروفسور براي گروه بندي، همه ريختن سر هم، ولي پس از يكه برسي مختصر همگي متوجه شدن كه تعداد دخترهاي كلاس بيشتر از پسراس، پس از اون لحظه به بعد عطش مبارزه (به خصوص ميان پسرها) كمي فروكش كرد...! در همين حين بود كه بعضي ها كه از قبل رو هم نظر داشتن با هم هم گروه شدن و بقيه هم يه جورايي با هم كنار اومدن البته به بعضي ها هم دو يا سه يا بيشتر () رسيد.
در همين حين ها ما هم كيس مورد نظر را يافتيم و ايشان را سر پاتيل آورديم، و براي هر چه بيشتر زبانه كشيدن شعله هاي عشقمان در وجود طرف تمام موهاي خود را در پاتيل تراشيديم، بچه هاي ديگر هم مشغول تهيه معجون بودند كه بعضي ها هم اين وسط بي ناموس بازي در مياوردن و موهاي هم گروهي ديگران را نيز ميدزديدند و داخل معجون خود ميريختند تا آنها را نيز اثر خود كنند!! البته حواس ما كه جمع بود و مراقب طرفمان بوديم.
در حالي كه بچه ها معجون درست ميكردند پروفسور هم كه يه دستمال بسته بود دور سرش، شروع به حركت در كلاس كرد و به معجون هاي بچه ها سر ميزد، البته پروفسور دليل بستن دستمال رو تجربه ي تلخ يكي از كلاس هاي چند سال پيشش ذكر كرد كه نميخواد خدايي نكرده مويي از او داخل معجون ها ريخته بشه .
بعد از اتمام تهيه ي معجون از داخل معجون قلب هاي سرخ رنگي همراه با جرقه هاي بسيار كوچك به بيرون ريخته ميشد. حالا وقت ميل كردن معجون ها توسط طرف مقابل شد ... معجون ما به دليل وجود موي بسيار در آن، طرف مقابل را بسيار اذيت كرد ولي بعد از تآثير معجون در وي اين ناراحتي فراموش شد و هرگز از اين عمل خود پشيمان نشدم ............ بعد از ميل كردن معجون ها نيز وضع فجيعي در كلاس بوجود آمد كه بدليل اين كه ما دستمان بند بود، نديديم كه چه اتفاقاتي در حال وقوع ميباشد!!


2- تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید . ( 10 نمره)

ابداع اين معجون به حدود 5000 سال پيش برميگردد (در حدود دوران دوم اوليه ي جادوي كهن)، اين امر معيد آن است كه نياز به اين معجون از همان زمان هاي كهن جادويي احساس شده. به دليل قدمت بيش از اندازه اين معجون اطلاعات بسيار دقيقي در دست نمي باشد، اطلاعات ما در اين حد ميباشد كه اين معجون در حوالي همين انگليس كنوني در منطقه اي جنگلي با نام "هيپوزارد وود" كه قبيله جادويي اوليه ي "هيپوز" در آن ميزيستن، اين قبيله نسبتآ پر جمعيت جادويي نزديك به 80 تا 90 نفر جمعيت داشت. در اين قبيله ساحره ي جواني كه نام وي در دست نيست، و چهره ي نا زيبايي داشت ميزيسته، اين ساحره در سنين همسر گزيني، خواستگار يا خواستاري نداشت... اين در حالي بود كه وي اثير كمند عشق جادوگري جوان و زيبارو كه نام وي نيز مشخص نيست شده بود. (حالا بيا و درستش كن! )
ساحره در غم فراق يار در حال سوختن بود و خبر داشت كه پسر نيز عاشق دختر ديگري ست (كه البته آن دختر از عشق پسر نسبت به وي بي خبر است) و به همين دليل اين فكر به ذهن وي رسيد كه تا دير نشده و آن دختر از عشق اين پسر خبردار نشده بايد چاره اي انديشيد. پس بعد از فعاليت ها و تلاش هاي طاقت فرسا توانست از گياهان جنگلي كه امروزه بسيار كم ياب هستند اين معجون را ابداع كرد.
«اين بود يكي از دستاوردهاي عشق در علم جادوگري»


3- اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟ ( 5 نمره)

هر جسم خارجي، غير مواد تشكيل دهنده معجون، كه در معجون وجود داشته باشه باعث ميشه كه فرد عاشق آن چيز يا كسي كه جزئي از آن داخل معجون وجود دارد ميشه. يعني اگر ما تكه اي چوب در معجون بياندازيم، مصرف كننده معجون عاشق درختي ميشود كه آن چوب از آن تهيه شده و يا اگر در پاتيل ما گرد و خاك وجود داشته باشد، فرد مورد نظر عاشق آن نوع خاك ميشود و يا هر چيز ديگري در مورد انسان ها و حيوانات هم به اين دليل مو بيان شده زيرا كه ساير اجزاي بدن انسان يا حيوان فاسد شدني است و اين بعد از مدتي كار در فرد عاشق شده ميدهد و عشقش فاسد ميشود..!!
**حال اگر هيچ جسم خارجي يا هيچ مويي داخل پاتيل ريخته نشود، فرد عاشق هيچ چيزي يا هيچ كسي نميشود....


4- دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید . بدون توضیح . ( 5 نمره)

فوايد: 1)ميتوني هر كس رو كه خواستي عاشق خودت كني. 2)ميتونيد براي افزايش اعتماد به نفس، خودتان را عاشق خودتان كنيد
مضرات: 1)هر كسي ممكنه شما رو عاشق خودش كنه. 2)استفاده بيش از حد براي افزايش اعتماد به نفس و علاقه به خود باعث جنون در فرد ميشه.


---------------------------------
**جناب پروفسور هنگامي كه من داشتم تكليف را جواب ميدادم، درس جديد هنوز تدريس نشده بود، لطفآ بپذيريد.


ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۵ ۱۷:۳۰:۲۳
ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۵ ۱۷:۳۵:۰۰

ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۶:۵۴:۳۰ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
[size=small]


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۷:۱۵ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
جلسه چهارم درس معجون سازی ( جبرانی )

همه بچه ها در کلاس جمع شده بودند تا ببینند که اینبار بلیز از کجا میپره بیرون . در طرفی دراکو و ایگور کنار هم نشسته و نمونه ای از دیالگوهای خاله بازی رو به نمایش گذاشته بودند :

دراکو : هییییی ایگی ! خوب حواستو جمع کن ! من در رو دارم تو هم پنجره رو !
ایگی : میخوای از نیروهای نوشابه ای هم کمک بگیریم ؟
دراکو : نه ! ما مورد حمایت وب مستر عظمیم ! من بهش گفتم بلیز همه رو غافل گیر میکنه .
ایگی : مواظب توی پاتیلتم باش !
دراکو :
و یکی میزنه پس کله ایگور .
دراکو: آخه بلیز توی پاتیل من چی کار میکنه ؟ماااااهاااا

در همون لحظه بلیز در حالی که سر و صورتش سیاه شده بود از توی پاتیل دراکو درومد .
ملت
دراکو : ای معاون بوووووق . تو مایه ننگ دوران وزارت من هستی ؟ این کارا چیه میکنی ؟
بلیز در حالی که داشت خاک خول ها رو از روی ردای جادوگریش پاک میکرد گفت :
- به ریش این مرلین قسم توی کلاس نشسته بودم یهو سوسک اومد گفت ته این پاتیله یه چیزیه خلاصه من نخواستم برم ولی این سوسک اغفالم کرد منم وسوسه شدم رفتم ببینم چیه که اینجوری شد !

چند لحظه بعد

جو کلاس به صورت کاملا آسلامی تغییر کرده بود و فضای روحانی در کلاس حاکم بود و دانش آموزان غیر ارزشی نیز منتظر بودند تا پروفسور زابینی ( منو میگه ) درس رو شروع کنه .
بلیز در حالی که با چوبدستی بر روی تخته ضربه میزد گفت :
- خوب بچه ها کی میدونه درس امروزمون چیه ؟
ملت : معجون سازی !
بلیز
بلیز ادامه داد :
- خوب درس امروز ما راجع به معجون آرام بخشه .
ملت : آوووووووووووووووووو
بلیز با خونسردی به پشت میزش رفت و نشست . و در حالی که عینکشو در میاورد ( تریپ معلمی ) به زمین چشم دوخت و با صدای یکنواختی شروع ب حرف زدن کرد :

- معجون آرام بخش یکی از معجون های تقریبا پرکاربرد و همچنین معروف دنیای جادوگری به حساب میاد . این معجون برای کسانی هست که اعصابی ناآرام دارند و معمولا کسانی هم از این معجون استفاده میکنند که واقعا به آن احتیاج داشه باشند زیرا مصرف زیاد از حد از این معجون خود عوارضی دارد که من در جلسه بعد از شما انتظار دارم آنها را برایم پیدا کنید .

به طور کلی معمولا تمام افراد از این معجون استفاده میکنند . چه دانش آموزان چه کارمندان وزارت و چه حتی کسانی که شغل های دیگر دارند .

کسی که از این معجون استفاده میکنه خیلی راحت با مشکلاتی که داره کنار میاد . البته نه اینکه مشکلاتشو فراموش کنه . نه ، ولی خیلی راحت میتونه به مشکلات یا غم و غصه هاش فکر کنه اما واکنش خاصی از خودش نشان نده انگار براش اهمیت نداره.

جالب است بدانید که خیلی از معجون ها مثل معجون هایی که ما دفعه پیش یادگرفتیم زمانی هستند . مثلا معجون قدرت رو در نظر بگیرید . اگر ما از این معجون زیاد استفاده کنیم و در یک نوبت مقدار زیادی از آن بنوشیم ممکنه حتی تا یک ماه هم قدرت داشته باشیم . ولی این معجون تاثیرش تنها تا حداکثر بیست و چهار ساعته با این تفاوت که هر چقدر ما بیشتر از آن بنوشیم تاثیرش هم بیشتر میشه . به همین دلیل هست که استفاده بیش از اندازه آن در یک نوبت باعث میشه که ما بیش از حد آروم بشیم و خوب......

به همین دلیل هست که این معجون معمولا با تجویز شفادهندگان داده میشه چون اگر کسی بخواد خودش این معجون رو درست کنه ممکنه در مقدار آن مرتکب اشتباه بشه و اونوقت .... البته استفاده از این معجون برای بچه های زیر ده سال ( قابل توجه کریچر ) و همچنین آدمای بالای دویست سال ( مثل آلبوس ) مضر است .

با توجه به تعریفات بالا میتونید اینجور نتیجه بگیرید که این معجون در حقیقت معجون سالمی نیست و استفاده مداوم از آن هم به هیچ وجه توصیه نمیشه ولی در پاره ای از موارد به هر حال به درد میخوره .

به طور کلی این آدمها از این معجون استفاده میکنند :
1- کسانی که به شدت عصبانی هستن
2- کسانی که از یه موضوع ناراحتن
3- کسانی که وقتی یاد یک موضوع می افتن اعصابشون به هم میریزه

در همین لحظه چشم بلیز به بچه ها افتاد . همه با دهن های باز دارن به بلیز نگاه میکنن !
بلیز : یعنی انقدر درسم جالبه ؟
یه دفعه چهره همه به این حالت تغییر میکنه .
هدویگ : کلتو بکش کنار داریم اون دوتا پشه که پشتتنو نگاه میکنیم !
بلیز با تعجب بر میگرده و به دو پشه بی ناموسی که در پشت سرش بودن نگاه میکنه .
پشه ها :bigkiss:
بلیز

در همون لحظه صدای کو کوییی ملت رو از جا میپرونه ! بلافاصله همه چشم از اون دو پشه مشکوک بر میدارن و به اطراف نگاه میکنن تا بلکه منبع صدا رو پیدا کنند .
بلیز در حالی که لبخندی بر لب داشت با افتخار به ساعت دیواریی نگاه میکنه که از درون آن یه جغد به بیرون میامد و این صدای ارزشی رو از خودش درمیاورد .
بلیز : این صدا نشون دهنده اینه که یک ساعت تا زنگ وقت داریم ( ورژن جدید )
ملت : آووووووو بابا خلاق
بلیز : و اما کاری که الان باید انجام بدید .
بلافاصله همه سرها رو به سمت بلیز چرخوندن .
بلیز : خوب برای ادامه کلاس شما همتون این معجون آرام بخش رو درست میکنید . بعد به گروه های دو نفره تقسیم میشید . یکیتون اون یکی رو تا حد مرگ عصبانی میکنه تا اینکه اون شخص بخواد آواداکدورایی رو نثارش کنه . اما یک لحظه قبل از شروع این طلسم مرگ بار شما باید معجون رو به اون شخص خوارنده و منتظر تاثیرات اون بشید . اگر کارتونو درست انجام دادید که دوباره یارتون به حالت اول بر میگرده . حالا هم بدوئید گروه های دو نفره شید . بزار ببینم کیا با هم بدن ! آها . کریچ و ققی توی یه گروه . کوییرل و سرژ و......
لونا حرف بلیز رو قطع کرد و نکته ای بس مهم رو به بلیز یاداوری کرد :
- پروفسور اگر به حالت اول برنگشت چی ؟ اونوقت ممکنه اتفاق بدی بیفته !
بلیز : خوب اینم هیجانه کلاسه دیگه !
ملت

----------------------------------------

1- ادامه نمایشنامه رو اونجور که دوست دارید بنویسید ( 10 نمره )

2- تاثیرات معجون آرام بخش رو در این دو حالت توضیح دهید ( هر کدوم 5 نمره ):
الف ) شخص هر روز از این معجون استفاده کند .
ب) فرد در یک نوبت مقدار زیادی از این معجون رو مصرف کند ( مثلا یک سطل )

3- تاریخچه ای از سرگذشت معجون آرام بخش بنویسید . ( 10 نمره )


امتیازات جلسه پیش رو در اولین فرصت میدم . اگر وقت نشد همون یکشنبه اعلام میکنم ولی وقت میشه
بخاطر روی گل هدویگ سعی میکنم این دفعه با خشانت کمتری تکالیف رو صحیح کنم .
جلسه بعدی یکشنبه . منتظر حضور پرشورتان هستم

پ ن : خز شد


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۵ ۱۷:۱۸:۴۷



Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۵:۵۴ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۵

هدویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از هر جا که کفتر میایَ!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 791
آفلاین
1-نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید ( 10 نمره )


از قدیم الایام گفتن سبک نویسنده قبلی رو ادامه بده!پس منم ارزشی می نویسم!
---------------------
کلاس به جنب و جوش افتاد!همه مواد رو خرکی قاطی می کردن تا سریعتر تیریپ لاو بزارن!

بلیز هم گوشه ای نشسته بود و داشت به این فکر می کرد که نیازی به نمره دادن نیست...چون با این وضع معجون ساختن همه صفر می شن!

اما بلیز از هدویگ خبر نداشت که گوشه ای نشسته بود و با دیدن لبخند بلیز فکری به ذهنش رسیده بود!

هدویگ:هی جسیکا اون روسریتو بده به من!
جسیکا روسریشو در آورد و به هدویگ داد!(مملکت آسلامیه!)

هدویگ با دقت معجونشو درست می کرد.موقعی که وقت انداختن تار مو شد ، پرشو به طرف سرش برد.

_آی مامان!درد داشت...وایییییی!

هدویگ تار موشو توی معجون انداخت ، مقداریشو روی شکلات مترو ای!(تیریپ مشنگی خفن!) در دست داشت ریخت و اونو برد برای بلیز.

هدویگ:بلیز بیا اینو بخور جون بگیر!گوشت شه به تنت!

بلیز:ای شیطون!می خاوی به من معجون بدی؟!

هدویگ:آخه کدوم پسری به یه پسر دیگه معجون عشق می ده؟ها؟!

بلیز:

بلیز شکلات رو می خوره...هدویگ ازش دور می شه و روسری جسیکا رو سرش می کنه و گوشه کلاس می شینه و به بلیز نگاه می کنه!

بلیز یه خنده احمقانه می کنه که باعث می شه حواس کل کلاس به اون جمع شه.بعد به طرف هدویگ می ره...تو چشماش موج می زنه!

هدویگ:

بلیز:

هدویگ:بهم 30 میدی؟!

بلیز:30 گفتنتو عشقه!
.........

=================

2- تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید . ( 10 نمره )

این معجون در قرن پنجم میلادی در روم اختراع شد.
در آن زمانها پدر سالاری(!) حکم می کرد که هر دختر و پسری که می خواهند ازدواج کنند ، باید به انتخاب پدر های یکدیگر با هم ازدواج کنند و نظر فرزندان نقشی در ازدواج ندارد!

در آن دوران ، یکی از معجون سازهای بزرگ به نام الکساندر رافیلس ، در دوران اوج خود بود.او روز به روز پیشرفت می کرد و معجون های مختلفی را اختراع می کرد و می ساخت.

در یکی از روزها این معجون ساز به همراه دخترش به بازار رفته بود تا مواد مورد نیازش را تهیه کند.

در همین گردش متوجه نگاه های غیرعادی دخترش به پسر ها شد و فهمید که وقت ازدواج او فرا رسیده است.

پست گشت و کسی را برای ازدواج پیدا کرد.اما مشکل این بود که پسر و دختر هیچ علاقه ای به هم نداشتند و گویا دشمن خونی یکدیگر بودند!

پس الکساندر دست به کار شد و معجون عشق را ساخت و توسط این معجون توانست آن دو را به هم علاقه مند کند و دخترش را به ملت غالب کند!


3- اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟ ( 5 نمره )

اضافه کردن تار مو به معجون ، باعث می شه که فردی که معجون رو می خوره عاشق صاحب تار مو بشه!

پس قاعدتا اگر تارمویی به معجون اضافه نشه ، معجون روی فرد اثر می کنه ، ولی به جای اینکه اونو عاشق فرد خاصی کنه ، اونو عاشق هر کسی می کنه!یعنی فرد هر کسی رو که می بینه می پره بقلش و تنفس مصنوعی می ده بهش!


4- دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید . بدون توضیح . ( 5 نمره )

فواید:
1- به وسیله معجون عشق می توان بیوه ای را گرفت و ثروتش را بالا کشید!
2- کسانی که قدرت عشیقی کمی دارند و عاشق کسی نمی شوند ، با مصرف این معجون برای مدتی کوتاه به صورت مداوم ، قدرت عشقی و عاطفی خود را تقویت می کنند.

ضررها:
1- اگر این معجون به مقدار زیاد مصرف شود ، ممکن است باعث این شود که شما به جای عاشق شدن ، از فرد مورد نظر متنفر شوید!
2- اگر داخل معجون شما ، تار مویی انداخته نشود ، باعث ضایع شدن شدید شما می شود!




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۲:۱۲ دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵

دنیسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۴۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
از هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 809
آفلاین
با سلام
*************************
- نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید ( 10 نمره )

بچه ها با وسواس خاصي كار رو شروع مي كنن و در حين كار با رقيباشون دعوا هم مي كنن:ببين اين مال منه.برو پيداكن
بچه ها كم كم كارشون رو تموم كردند و با كتك كاري يارشونو پيدا كردند.اما چون دخترا راضي نمي شن كه موشون كنده بشه ناچار پسرا به صورتي آستاكباري موهاي دخترا رو مي كنن.
دخترا:
زابيني:خب شروع مي كنيم:grin:
بچه ها معجونا رو مي خورن::pint:
اول:
دوم:
دخترا:
اول:
دوم:
زابيني:
كم كم بچه ها گرم مي شن و::banana::bigkiss::fan:
زابيني:حالشو ببريد.
در همين حين پروفسور بينز از ديوار ميادتو:مي بخشيد گچ دار....
زابيني:گچ مي خواي چيكار؟با چوبدستي رو تخته مي نويسن.
بينز:تازه نويسندگيم خوب شده.
زابيني:
بينز:مي بخشيد...
زابيني:كم كن زحمتو بكن.
بينز:آقا ديگه
زابيني:OK
بينز:

*****************************************
2- تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید . ( 10 نمره )

بچه بودم يك شب پدر بزرگم برام يك داستان تعريف كرد: روزي روزگاري در يك سرزمين دور دو قبيله با هم سر جنگ ديرينه اي كشت و كشتار مي كردند.در اين بين دختري با هوش و ذكاوت كه از اين جنگ و نزاع خسته شده بود تصميم گرفت چيزي بسازد كه دو قبيله با هم خوب باشن و با صلح و صفا زندگي كنند.اين دختر با مشقت فراوان توانست معجوني اختراع كند اما او تار مويي در آن نريخت و به طوري آستاكباري به خورد قبيله خود و قبيله مقابل داد كه اين كار خود بسي دشوار بود. اما اصر كرد و همشون از حالت آستاكباري در اومدن .

************************************************
+اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟ ( 5 نمره )

فرد با همه خوب مي شه و اخلاق توپي پيدا مي كنه و زندگي زيباست اي زيبا پسند ميشه.

******************************************************
+دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید. بدون توضیح . ( 5 نمره )

فوايد:
1:به هر كي بخواهي مي رسي حتي اگه اون تو رو نخواد.
2:بسياري از خودكشي هاي جامعه كم مي شه.
ضرر:
1:عشق حقيقي نيست و مجازي است.
2:اگه بخواي نگهش داري بايد كلي مواد استفاده كني و معجون درست كني و در آخر يارو كچل مي شه.
****************************************************************
با تشكر از درس خيلي خوبتون!
*دنيس*


قدرت رولو ببين توي سبك من، تعظيم كرد توي دست من
پس تو هم بيا رول بزن با سبكم، ميخوام شاخ جوجه رولرا رو بشكنم




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۱:۰۹ دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵

اوتو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۰ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۲ شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶
از اون بالا جغد میایَ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 286
آفلاین
نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید



همه به گروهای دونفره تقسیم شدن هر پسری با یه دختر می افتاد،بعضی ها جو گیر شده بودند و هی میخندیدند ما بعضی ها اخم کرده بودند و به طرف مقابلشان نگاه میکردند...
انواع و اقسام بو در کلاس منتشر شده بود جاتون خالی از بهترین بوها گرفته تا بدترین بو در کلاس بود...
هافلپافی ها که از کمبود دختر رنج میبردند دست به سینه نشسته بودند اما در طرف دیگه که روانکلاوی ها از کمبود پسر رنج میبردند سریع به طرف هافلپافی ها رفتند (البته با خواهش بلیز) و هر کدوم یکی رو انتخاب میکردندانگارکه پسرها میوه شده بودند و دخترهای داشتند اونا رو می خریدند...
بعد از نیم ساعت معجونها اماده شدن و توسط دخترها به خورد پسرها داده شد(خدا رحم کنه)
چند نفر به جای عاشق شدن داشتند به انواع قیافه بدل میشدند انگار که معجونی که خورده بودند اصلا معجون عشق نبود.
در اون طرف استر بلند میشه میره جسی رو میگیره و ...
در طرف دیگه دراکو انیتا رو میگیره و ...
اوه اوه آقا قضیه خیلی خیلی بی ناموسی شد من دیگه ادامه نمیدم

**سانسور شد اونم به شدت**



تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید .



خب نمیشه تاریخجه این معجون رو مشخص کرد اما طبق شایعات در این مورد اولین معجونهای عشق توسط سالازار اسلیترین و گودریک گریفندور ساخته شد،می گویند این دو قصد داشتند دل راونا راونکلاو و هلگا هافلپاف رو به دست بیاوردند که در این میان معجون گریفندور کار میبکنه و هافلپاف عاشقش میشه و بعد از اون با هم زندگی میکنند (عجب عاشق و معشوقی)اما در طرف دیگه اسلیترین در کارش شکست میخورد و نمیتواند دل راونکلاو رو به دست بیاره و به همین خاطر از پیش اونا میره اما بعد از رفتنش تازه معجونش عمل میکنه و راونکلاو عاشق میشه اما دیگه فایده ای نداشت چون سالازار رفته بود.

اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟



خوب این عکس کار رو انجام میده یعنی طرف از دستمون عصبانی و متنفر میشه



دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید . بدون توضیح



خوب فایده اش اینکه که میتونیم هر دختری که خواستیم عاشق خودمون کنیم حالا چه اون بخواد یا نخواد.
اگه این کار توسط یه دختر بر روی ما انجام بگیره خوب یعنی ضرر دیگه عمرت مفتی از دست میره


ویرایش شده توسط اوتو بگمن در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۲ ۲۳:۴۲:۲۶

فعلا با این حال میکنیم...


شخصیت جدید


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۸:۰۸ دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
- نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید ( 10 نمره )

همه ي بچه ها مشغول به كار ميشن...هيچ كس حرفي نميزنه ... زابيني هم تك تك به بالاي سر بچه ها ميرفت و معجون آنها رو چك ميكرد...

يكي داد ميزنه:
پروفسور من معجونمو تموم كردم شما مياين برام بريزين توي دهنم!!!

زابيني هم ميگه:
با كمال ميل!!! ولي من عادت دارم چشمامو ميبندما!!!

اون شخص:باشه اشكالي نداره....
شخص قاشوقو ميده دست بليز بليز هم چشماشو ميبنده و قاشق رو ميبره طرف دهن يارو....

آخ.....

بليز چشماشو باز نميكنه و ميگه:
چيزي شده؟

شخص:نه شما ادامه بديد!!!

بليز قاشق رو ميزاره توي دهن شخص بعد چشماشو باز ميكنه....

_

شخص:برادر حميد هستم عاشق شما

بليز ميخواد در بره....ولي نميتونه چون برادر حميد جلوشو ميگيره و ميگه بيا كارت دارم ميخوام ببوسمت....

بليز ميبينه راه چاره اي نداره ميگه:
هر كس اينو بزنتش 100 امتياز به گروهش ميدم....ملت ميريزن سر برادر حميد....
در آحر برادر حميد:
ملت:

بليز:به هيچ كس امتياز نميدم چون خودم زدمش
ملت: برادر حميد كيلو چنده خودمون الان بهت نشون ميدم
همه يك قاشق معجون عشق رفتن بالا....
بليز:

2- تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید . ( 10 نمره )

اين معجون به وسيله ي يكي از ساحره هاي زمان قديم اختراع شده اين ساحره يكي از برجسته ترين معجون سازهاي آن زمان بود...به هر صورت اون عاشق يكي از جادوگران آن زمان ميشه ... ولي متاسفانه يا از نظر ساحره ها و دختران اين زمان آن جادوگر اصلا از ساحره خوشش نميومده...اون با استفاده علم معجون سازي خودش و تركيب كردن مواد متفاوت معجوني رو درست كه بعدها به معجون عاشقي معروف شد....اون با خوروندن آن معجون باعث شد...كه آن جادوگر عاشق او شود ... و با همديگر ازدواج كنن....

+اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟ ( 5 نمره )

بايد بگم كه اگر اين يك مورد را فراموش كنيم بيچاره ميشويم چون شخص مصرف كننده عاشق ملت ميشود .... عاشق هر كس از كنارش رد شود ميشود...به همين دليل در علم معجون سازي به اين نكته خيلي تاكيد شده است!!!

+دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید. بدون توضیح . ( 5 نمره )

فوايد:
1.ميتوانيد به آرزوهاي خود برسيد و به كسي كه دوستش داريد...
2.به راحتي زندگي كنيد....هر روز يك يك شكلات عاشقي به همسرتان بدهيد و با خيال راحت به زندگي خود ادامه دهيد!!!

ضررها:
1.ميتونه باعث جدايي بشه اگر اشتباه آن را درست كنيم
2.معجون به طور كل مصرف خيلي زيادش باعث ديوانگي ميشه....


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۸:۰۴ دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵

آناکین  استبنز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۵ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۱:۲۳ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵
از زیر سایه ی ارباب لرد ولدومرت کبیر
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 329
آفلاین
در این لحظه یارزشی همهی ملت به گروه های دونفره تقصیم میشن
علیجناب آناکین کبیر هم یه همگروهی توپ پیدا میکنه به نام....

آناکینو خانوم .... سر یه پاتیل وامیسن و مشغول تیهه معجون ارزشی استاد ارزشی میشن
در همین حال استاد در حال قدم زدن تو کلاسه
وقتی از بقل آناکین رد میشه آناکین در یه لحظه یمناسب که خانوم ... سرش به معجون گرمه و بقیه هم دارن رومخ همگروهی های محترم کار میکنن موفق میشه استاد رو خفت کنه
آناکین دم گوش استاد: استاد جون این خانوم .... رو خوب نیگا کن اول تا بگم چیکارت دارم

بلیز فورا اطاعت میکنه(چه استادخوفی)
آناکین: بهت اخطار میکنم اگه یه بار دیگه به بچه های هافل کم نمرده بدی معجون عشقی رو که این خانوم... درست کرده میریزم تو حلقت تا آدم بشی ( امتیاز کم نکنی ها)
بعد بلیز بدون اینکه حرفی بزنه به راهشادامه میده

آناکین رو به ... : شما خوبی عزیزم؟(دو نقطه دی)

...: اره گلم(همر)

آناکین: الهی (قلب)

ملت همه در حال اوق زدن بودن در این لحظه (اخی)

________________________________________

+تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید. ( 10 نمره

این معجون حدود 1200 سال پیش توسط پدر بزرگ سالاز اسلی کبیر برای اولین بار ساخته شد
در اون لحظه ارزشی بابا بزرگه قصد داشت طی یه حرکت ارزشی زندگی مشترکی را شروع کنه ولی چون هیچ آدم عاقل و نا عاقلی حاظر نبود همچین حماقتی رو انجام بده در نتیجه بابا بزگه دست به تحقیقات گسترده ای زد و توانست بعد از حدود 2 ماه تحقیق و تفحص به روش ساخت معجون عقش دست پیدا کنه
بعد از آن این معجون را درست گردانید و آن را به خورد ساحره ای بد بخت داد که شد مامان بزرگ سالی جون

البته در ابتدا این معجون اشکالاتی داشت که باعث شد بعد از چند سال همسر پدر بزرگ سالاز کبیر تبدیل به شتر مرغ گردد

__________________________________

+اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟ ( 5 نمره (

احتمالا مصرف کننده بدبخت به جای ما عاشق پاتیلی میشود که معجون درون آن ساخته شده است ( اگر پاتیل کثیف باشد)

در غیر این صورت احتمالا این مصرف کننده عاشق خود عشق شده و اشعاری ارزشی در وصف عشق از او در وشود

_____________________________

+دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید. بدون توضیح . ( 5 نمره (

فواید

باعث پایین آمدن سن ازدواج میشود

باعث کم تر خرج شدن پول در عروسی ها میشود

باعث زیادتر شدن محبت بین مردم میشود

از فساد کم میکند

ضرر ها

باعث رشد زیاد جمعیت میشود

باعث زیاد شدن هزینه های تحصیل و تربیت فرزندان میشود

باعث بدبخت شدن صاحبان دفاتر طلاق میشود




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۴:۱۵ دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵

آرامیس بارادا old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ پنجشنبه ۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۲۶ یکشنبه ۸ دی ۱۳۸۷
از مخوفستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 137
آفلاین
+نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید. (10 نمره)

کلاس برای تشکیل گروه های دو نفره به جنب و جوش افتاد. چون تعداد دختر ها به طور قابل ملاحظه ای کمتر از پسر ها بود، میان پسر ها برای انتخاب هم گروهی دعوایی در گرفته بود و جو کلاس متشنج شده بود.
بالاخره یکی از پسر ها پرسید- پروفسور، پسرا بیش تر از دختران، چی کار کنیم؟
پروفسور سرش را از روی موبایلش بلند کرد و با تعجب به بچه های کلاس نگاه کرد- چی؟ خب... آهان! هر دختر با دو تا پسر هم گروهی بشه. نشد با سه تا. آخر سر هم معجون عشق هر دو تا رو بخوره. عیب نداره که آدم عاشق چند نفر باشه!
ملت-
پروفسور-
بعد از زد و خورد های دیگری برای تشکیل گروه، بالاخره اوضاع آرام گرفت و بچه ها شروع به درست کردن معجون کردند. آخر ساعت پروفسور زابینی دست ها را به هم زد و گفت- وقتتون تموم شده. حالا یه تار موتونو به معجون اضافه کنین و بدین به هم گروهیتون، ببخشید، هم گروهیاتون، بخورن.
همه بلافاصله این کار را کردند. بعد از خوردن معجون:
ملت-
پسر ها به طرف دختر ها رفتند. دختر ها گیج شده بودند و نمی دانستند به کدام طرف بروند.
دختر ها-
پسر ها-
جو ابتدا متشنج و بعد کاملا بی ناموسی شد. پروفسور گیج شده بود و نمی دانست باید چه کار کند. در همین حین، پروفسور کوییرل وارد شد (خروس بی محل). او با دیدن جو کلاس به رنگ کبود تغییر رنگ داد و فریاد زد- این چه وضعیه پروفسور زابینی؟
پروفسور زابینی-
پروفسور کوییرل- باید راجع به نگه داشتن تو استاد ارزشی و بی ناموس فکر کنم!
پروفسور زابینی-

+تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید. ( 10 نمره (

در قرن نوزده، اوایل رشد علم معجون سازی، معجون ساز خبره ای زندگی می کرد که نامش هانس اسلاگهورن بود. او پایه گذار معجون سازی در خاندان اسلاگهورن بود.
هانس معجون های زیادی می ساخت. بسیاری از آن ها هم بسیار مفید و پر طرفدار بودند. او فرد خردمندی بود و کتاب های زیادی هم نوشته بود. اما با این وجود اصلا به عظمت نیروی عشق ایمان نداشت و با بسیاری سر مخالفت گذاشته بود.
او برای اثبات این که عشق هم مانند همه احساسات دیگر است و به راحتی می توان آن را شبیه سازی کرد، شروع به ساختن معجون عشق کرد. او روز ها و هفته ها کار کرد و پس از چندین سال توانست جنجالی ترین معجون خود را بسازد.
پس از آن عده زیادی از آن معجون استفاده کردند. آن هایی که به نیروی عشق بی اعتقاد بودند، معجون عشق را معجون خیلی مفیدی خواندند، اما دیگران آن عشق را عشقی مصنوعی نامیدندکه نه نیرویی داشت و نه ارزشی.
یک بار هانس خود گرفتار عشق شد. برای این که فرد مقابل هم به او عشق بورزد، به او معجون عشق خوراند. او مدتی خوش بود تا این متوجه شد اصلا نمی تواند آن عشق دروغین را تحمل کند. بدین سان هانس هم پی به نیروی عشق برد و به جمع معتقدانش پیوست. او دیگر تا آخر عمرش هرگز از معجون عشق استفاده نکرد و به همه هم توصیه را کرد.
امروزه قدرت عشق واقعی اثبات شده است و کمتر کسی از معجون عشق استفاده می کند.

+اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟ ( 5 نمره (

تار مویی که به معجون اضافه می شود، مشخص کننده فردی است که باید به او عشق ورزید. در صورت این که تار مو به معجون اضافه نشود، فرد مصرف کننده عاشق هر کس و نا کسی می شود. این اتفاق موجب مشکلات و بی ناموسی های فراوان می شود.

+دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید. بدون توضیح . ( 5 نمره (

فواید: با استفاده از آن می توان عشقی فنا ناپذیر ایجاد کرد و فرد مصرف کننده بسیار خوش حال، سر زنده و امید وار می شود که می تواند مفید باشد. چون امروزه افراد کمتر به این حالت ها دچار می شوند.
ضررها: فرد مصرف کننده دچار نوعی رخوت، سستی و رنگ پریدگی می شود و به خاطر اشتیاق زیادش حاضر است دست به هر کاری بزند که افراد سود جو می توانند از آن به نفع خود استفاده کنند.


تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۰:۳۴ دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید)

اندکی بعد
آی آی .... وای ...مامان آخ( صدای برو بچ)
بلیز: چه خبرتونه مگه شما عقل ندارید اون موهای صاب مرده رو با قیچیی چیزی بکنید چرا با دست میکنید
همه:

یک ساعت بعد

همه ی بچه ها به این صورت :
بلیز:
مثل اینکه همه کارتون رو درست انجام دادین
همه: اره بابا این یکی از تفریحاتمونه , بیکار میشیم این معجوون رو درست میکنیم
یکی از بچه ها : استاد میشه من امشب با شما کلاس خصوصی داشته باشم ؟ شما خیلی عالی درس میدین
بلیز:
بچهه می یاد جلو و دست بلیز رو میگیره: خواهش میکنم
بلیز با تریپ معذب: این همگروهیه کیه؟
آوریل: من
بلیز: تو موی کی رو انداختی تو این این چرا عاشق من شده
آوریل: یک مو از رو لباس آنیتا برداشتم انگار موی شما بوده
بلیز که حالا اون بچه هه چسبیده بهش : امکان نداره موی من رو لباس آنیتا چی کار میکرده
آنیتا: استاد شاید اون رو که تو پله ها افتادین روم بهم جسبیده
بلیز: کافیه دیگه ادامه ندین
و بلافاصله خم میشه رو زمین و دستش رو میماله به باقیمونده ی نوشداروش و دستش رو تا آرنج میکنه تو حلق اون بچهه
و بعد برمیکرده رو به کلاس: کلاس تعطیله همگی بیرون


اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟

شخص عاشق هر کسی که ببینه میشه در واقع اون مو باعث میشه عشق رو اختصاصی کنیم معجون بدون مو= عاشق همه شدن البته بعضی مواقع باعث میشه فرد عاشق اولین کسی که دید بشه

دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید . بدون توضیح

فواید: میتونیم هر کی رو خواستیم به دست بیاریم هر چند برای مدت کوتاهی
ساحره های خوشگل رو تور کنی

ضرر:
یک ساحره ی زشت همین بلا رو سر خودت می یاره


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۹:۳۵ دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵

لونا لاوگودold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۶:۲۵ پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۷
از اون ورا چه خبر؟!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 339
آفلاین
1- نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید ( 10 نمره )

با تموم شدن حرف های بلیز بچه شروع کردن به معجون ساختن و البته خیلی انگیزه ی بالایی هم داشتن واسه ی همین هیشکی حرف نمی زد و توی کلاس سکوت محض بود ... پ. زابینی هی راه می رفت و تز می داد ...
پ. زابینی : بچه ها موی طرف رو نمی خواد بریزین توی معجونتون چون در اون صورت خیلی معجونتون قوی تر می شه ...
بچه ها :
و دوباره همه مشغول معجون هاشون شدن ... رنگ صورتی ملایمی از همه ی معجون ها بلند می شد که نشون می داد همه درست همه ی کار ها رو انجام دادن ...
پ. زابینی بالای سر دانش آموزا حرکت می کرد و روی معجوناشون خم می شد تا ببینه چی از آب در اومدن ... و هی ارد و دستور می داد ...

-------------------- نیم ساعت بعد! -----------------------

هدویگ : پروفسور مال من تموم شد ... حالا به کی بدم بخورتش؟!
پروفسور : به هیشکی خودتون باید معجونای خودتون رو بخورین!
بچه ها : ولی پروفسور ما اون وقت عاشق خودمون می شیم!!
پروفسور : چند بار بگم باید تار موی یکی توش باشه تا عاشق کسی بشین وگرنه اگه تار مویی توش نباشه همین جوری رو هوا عاشق در و دیوار می شین!
بچه ها : نـــــــــــــــــــــــه
پروفسور : همین که گفتم! ( جذبه! )
بچه ها :
و همه با بی میلی معجون هاشون رو خوردن ...
همه :
پ. زابینی :
همه :
پ. زابینی :
همه :
پ. زابینی :
همه :
پ. زابینی :
همه :
پ. زابینی :
همه :
پ. زابینی :
همه :
پ. زابینی : بســـــــــــــــــــــــــــــــــــه!!!
هدویگ : قربون اون صدات برم پروفسور!
پ. زابینی : ... وااااااااااای نــــــــــــــــه من ریزش مو داشتم! ...
مورگان : بیا پیش خودم ... خودم اسموتت می کنم!
لونا : پروفسور من خیلی خیلی خیلی شما رو دوست دارم!
بقیه : ما هم همینطور!
پ. زابینی : خب دیگه بچه ها من باید برم بعدا می بینمتون ...
همه : نــــــــــــــــه کجا؟! ... بودین پروفسور!
هدویگ با سرعت شاهین پرواز می کنه و می ره جلوی در وای می ایسته و می گه : جان خودم اگه بزارم برین! ... بی تو هرگز با تو عمری ...اگه بخوای بری با نوک می رم توی شیکم خودم!!
پ. زابینی : هر بـــــــــــوقی می خوای بکنی بکن من رفتم ...
دراکو : کجا داداش ... بودی حالا ... خیلی می خوامت ... از آنیت بیشتر
پ. زابینی :
و بچه ها لحظه به لحظه به پ. زابینی نزدیک و نزدیک تر می شدن ...
زابینی :
و بغد ناگهان فکر بکری به سرش می زنه ...
راوی : و این گونه شد که بلیز گیلدی وار از سوراخ آبکش کف کلاس رد شد و فرار کرد و سوسک وار از چاه فاضلاب عبور کرد و هدویگ وار به رنگ سیاه فاضلابی در آمد!
پ. زابینی : باب چی می گی تو؟! ... هدویگ که سیفیده!
راوی : و این است از توانایی های نویسنده ...


2- تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید . ( 10 نمره )

سال ها پیش زمانی که حتی دامبلدور هم پا به جهان نگذاشته بود فردی بود روونا نام ریونکلاو فامیل که میان او و گودریک نام گریفیندور فامیل عشقی بی پایان و سرشار حاکم بود ... روونا نام دوستی ارزشی داشت هلگا نام هافلپاف فامیل که این دوست فردی بود بس چشم و هم چشم باز! و او که به عشق میان روونا نام و گودریک نام حسودی می کرد به فکر چاره ای برای مانع شدن از ضایگی خودش فرو رفت ... و بعد چاره ای در مغز او جرقه زد ... او شبانه رفت و یک پر از کاهوهای سالاد ( موهای سالازار نام اسلیترین فامیل ) را بر کند و با خود به خانه برد و بعد به این فکر افتاد که چگونه می تواند از این پر کاهو ( موی سالازار نام ) استفاده بنمایدو بعد با خود اندیشید می تواند موادی را که برای غذاهای معمولش استفاده می نماید در هم مخلوط بنماید و بعد موی سالاد را هم اضافه بنماید و او تمام این کار ها را نمود و با کمال تعجب بنگریست که چگونه رنگ این معجون عجیب صورتی کم رنگ و لطیفی است با خوشحالی حاصل از موفقیتش در آخرین مرحله موی سالازار نام ( یا همان کاهوی سالاد ) را به درون معجون بیفکند و بعد آن را به هم زد و بعد دوباره تار مویی از گیسوان طلایی اش کند و به درون معجون بیفکند و آن را برای بار دوم به هم زد و بعد متوجه شد که از معجون بویی خوشایند بر می خیزد بنابراین جامی را بر داشته به درون معجون فرو ببرد و بنوشید و سپس به این حالت زیبا در آمد : و بر عشق او نسبت به سالاد ( سالازار نام اسلیترین فامیل ) افزوده شد و آن را صد چندان نمود ... سپس هلگا نام این معجون را به درون سالادی بریخت که اغذیه ی مورد علاقه ی سالازار نام ( سالاد ) ببود و آن را به عنوان هدیه ای خدمت سالازار نام تقدیم نمود و سالازار نام اغذیه ی مورد علاقه ی خود سالاد را نوش جان نمود و بعد او نیز به این حالت ارزش وار در آمد : و به چشمان عسل وار هلگا نام نگریست و بعد .... نگاشتن ادامه ی داستان مقدور نمی باشد! ...
و این گونه شد که هلگا نام احساس کرد دیگر چیزی از روونا نام کم ندارد با این حال او همیشه حسرت هوش سرشار روونا نام را می خورد ... تا این که معجون هوش را نیز اختراع نمود ...

3- اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟ ( 5 نمره )

مصرف کننده ی معجون به جای این که عاشق فرد مورد نظر بشه عاشق موجودی بی جان می شه در واقع عاشق اولین موجود بی جانی می شه که به چشمش بیاد حتی اگه اون موجود یک سوسک باشه!!!

4- دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید . بدون توضیح . ( 5 نمره )

فواید :

1. رسیدن به کام دل
2. افزودن احساسات فرد مصرف کننده

ضررها :

1. استفاده ی بیش از اندازه ی این معجون موجب مختل شدن عقل می شه!
2. استفاده ی روزانه ی این معجون حافظه رو از بین می بره!









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.