نقل قول:
خجالت میکشم ارباب صداتون کنم.
منم اوایل خجالت میکشیدم ارباب صدام کنن!
دسترسیتونو هنوز ندادن ظاهرا.به زودی میدن.
بررسی پست شماره
130 آموزشگاه مرگخواری، دافنه گرینگراس:
پستهای شما یه حالت استاندارد داره.نه خیلی کوتاهه و نه خیلی بلند.سعی کنین همین حالت رو حفظ کنین و تا وقتی که واقعا لازم نیست طولانی تر ننویسین.
نقل قول:
لودو بگمن با حالت گیج و منگی گفت:هی کچل بیریخت!بیا اینجا؟
وقتی پست قبلی با دیالوگ تموم میشه اصولا بهتره پست بعدی با جواب اون دیالوگ یا ادامه همون بحث شروع بشه یا توضیحی درباره حالت یا احساسات گوینده آخرین دیالوگ داده بشه.یعنی ارتباطتون با پست قبلی قطع نشه.شما هم همین کارو انجام دادین.ضمن اینکه برای این ادامه دادن، جالبترین شخصیت این سوژه یعنی لودو بگمن رو انتخاب کردین.همین میتونه خواننده رو دنبال خودش بکشونه.ولی پستی که قبل از پست شما زده شده یه نکته ای داره...در پایان این پست یک ایده داده شده...یه نقشه!(طلسم فرمان).شما نباید بیخیال اون نقشه بشین.حتما باید در اون مورد توضیح میدادین.حتی اگه به نظرتون جالب نبود میتونستین در چند خط و با توضیح ردش کنین(که البته ترجیح میدیم تا جایی که ممکنه رد نکنین).این یه جور احترام گذاشتن به نفر قبلیه.
نقل قول:
لرد ولدمورت با حالت ترسناکی نگاه کرد و چشم های قرمزش رو تا حد وحشتناکی باز کرد و با صدای زیری گفت:تو چی گفتیـــ؟
لرد ولدمورت با صدای زنونه ای ادامه داد:هوی!آودا کدا ورا
حالت ترسناک لرد و دیالوگش قابل قبول بود...ولی من متوجه اون "صدای زیر" و صدای زنونه نشدم!چرا باید صدای لرد همچین حالتی پیدا کنه؟اگه توضیح خاصی داشت بهتر بود موضوع رو بیشتر برای خواننده روشن میکردین.شاید منظورتون لحن تهدید آمیز لرد بوده.ولی در اون حالت هم صدا زیر یا زنونه نمیشه.
نقل قول:
تری بوت گوش لودو رو کشید و اون رو به کناری انداخت و داد کشید:تو حقـــــ نداری با اون این کار رو....
عکس العمل تری در مقابل آواداکداورای لرد خوب بود.هم توجیه منطقی داشت و هم با سوژه های سایت همخوانی پیدا میکرد.اگه لحنشو بعدا اصلاح نمیکردین یه اشکال محسوب میشد.ولی خوشبختانه در جمله بعدی تری لحن اصلاح شده.اینکه بیشتر مرگخوارا لرد رو از ته دل دوست ندارن یه حقیقت غیر قابل انکاره.
نقل قول:
لرد ولدمورت که از خشم سرخ شده بود گفت:
سعی کنین ویژگیهای اساسی شخصیتها رو حفظ کنین.مثلا درمورد بلاتریکس خوب نوشتین ولی لرد اصولا شخصیت خیلی خونسردی داره.تا این حد عصبانی شدنش کمی غیر قابل باوره.مخصوصا وقتی دلیل خیلی مهمی وجود نداشته باشه.
نقل قول:
در آنطرف شکنجه گاه لودو گوششو میمالید و به اون زن عینکی فوش میداد.
لحنتون گاهی بیش از حد گفتاری میشه.نوشتن با لحن گفتاری اشکالی نداره.خیلی از نویسنده های سایت با همین لحن مینویسین.ولی اونم باید کنترل کنین.حد و مرزی وجود داره.مثلا اینکه "فحش" رو بصورت "فوش" بنویسین زیاد جالب نیست.البته در دیالوگها آزادین.مثلا:
لودو گفت:حالا چرا فوش میدی؟
این اشکالی نداره.میشه نتیجه گرفت لودو با لحن کوچه بازاری حرف میزنه.ولی در توصیفها و توضیحات دیگه کمی لحن رو کنترل کنین.
پیدا شدن چوب دستی توسط لودو و اینکه طلسم کروشیو رو روی همه امتحان میکرد واقعا جالب بود.یه ایده جدید و خنده دار!فقط یه اشکالی داشت.طلسم کروشیو وقتی اجرا میشه که فرد طلسم کننده از ته دل بخواد که طرف مقابل کروشیو بشه.همونطور که در کتاب دیدیم هری پاتر با وجود نفرت عمیقش از بلاتریکس نتونست این طلسم رو روی بلاتریکس اجرا کنه.اجرای این طلسم به این سادگیها نیست.اگه ورد دیگه ای رو جایگزین کروشیو میکردین این نقص کوچیک هم برطرف میشد.مثلا طلسمی که میسوزونه...یا میرقصونه...
بیشتر طلسمهای مورد نیاز شما در انجمن مرگخواران موجوده.وقتی دسترسیتونو دادن میتونین ازشون در پستهاتون استفاده کنین.
حالت گیج و منگ لودو با مزه بود.توضیحاتتن درباره حالت و رفتار شخصیتها هم به اندازه کافی و خوب بود.ظاهر پستتون در حد قابل قبولی مرتب بود.ولی مهمترین نکته ای که در در پستهای شما دیدم پیش نبردن ماجراست.این مثبت ترین و مفیدترین نکته نوشته های شماست.شما داستان رو پیش نبردین.فقط درباره فراموشی لودو و کارای مسخره ای که انجام میده و عصبانیت لرد نوشتین.در واقع دست به سوژه اصلی نزدین...ضمن اینکه نه منحرفش کردین، نه تغییرش دادین و نه ازش خارج شدین.این کارتون عالی بود.به این شکلی که شما نوشتین حتی نفر بعدی میتونه اون ایده طلسم فرمان نفر قبلی رو هم اجرا کنه.خیلی خوب بود.
همونطور که میبینین اشکالات نوشته شما جزئی و قابل رفع هستن.مطمئنم خیلی زود همین اشکالات جزئی هم از بین میرن.
موفق باشید.