هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۲:۴۲ چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۲

رز ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۴ پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۱:۱۰:۱۱ پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1473
آفلاین
تاریخ جادوگری

1. یه سوال مربوط به درس تاریخ از خودتون بسازین و خودتونم بهش جواب بدین! (7 امتیاز)


مخترع چیپس سرکه نمکی چه کسی بود؟
چیپس سرکه نمکی، یکی از مهم ترین اختراعات بشر بعد از برق و آتش توسط جان پلات اختراع شد. جان پلات سه ماه و نیم، بر اثر یه زلزله توی یه زیر زمین پر از سیب زمینی و انگور گیر کرده بود. دو ماه اولو با خوردن سیب زمینی آب پز و سیب زمینی سرخ کرده ی معمولی سر کرد و بعدش تصمیم گرفت سیب زمینی ها رو نازک تر کنه. روزای آخر، وقتی سیب زمینی های آخرو می خواست سرخ کنه، یکی از خوشه انگورا به طور اتفاقی افتاد توی ماهیتابه. بعد از دوماه و تو اون شرایط این انگورا سرکه شده بود، این شد که چیپس سرکه نمکی اختراع گردید

2. از کدوم سوال یا مبحث درس کلاس تاریخ بیشتر خوشتون اومد؟ چرا؟ (3 امتیاز)



استاد من همه ی درسای شما رو دوس داشتم همه ی سوالا رو هم دوست داشتم، چون کلا از اینکه تعداد سوالا بیشتر باشه بیشتر خوشم میاد تا اینکه یه سوال سی نمره ای باشه مثلا
ولی مبحث مرلین و مبحث جن های خونگی، چیزای خلاقانه و جالبی بودن. دم شما هم گرم استاد

3. دوست دارین اگه قراره اسمتون تو تاریخ ثبت شه، با چه عنوانی ثبت بشه؟ (8 امتیاز)


استاد من دوست دارم اسمم به عنوان پرتحرک ترین گیاه ثبت بشه. همون طور که میدونین گیاها همیشه فقط میشینن یه گوشه و نگاه میکنن تا همین جوری فتوسنتز کنن. نهایت نهایت دیگه بیان و یه کم کش و قوس بیان خم شن به طرف یه جایی که نور بهتره، یا نهایتا کاری کنن که ریشه شون به سمتی رشد کنه که خاک بهتره!
استاد من میخوام اسمم به عنوان رز ویبره دار جیغ کش ثبت بشه
استاد من میخوام آیندگان تو کتاباشون راجع به گیاه منقرض شده ای بخونن که موهاش از انیشتین سیخ تر بود

4. پاسخ عددی بدین! (2 امتیاز)
الف: چند جلسه تو این کلاس شرکت کردین؟

3جلسه به گمونم

ب: امتیازتون به کلاس از 30 نمره چنده؟


29.5!

5. یه نقاشی از چهره یکی از آدمای ثبت شده تو تاریخ جادوگری بکشین! (3 امتیاز)



استاد ما جادوگرِ خفنِ ریاضی دانِ خدای هندسه رو کشیدیم!
این شما و این فیثاغورس!


6. آیا کار سایت جادوگران روزی به پایان میرسه و تبدیل به جسد میشه یا تا ابد (حتی با وجود فعالیت کم) پابرجا میمونه؟ چرا؟ (7 امتیاز)

نمیشه گفت تا ابد، اما میشه گفت این تموم شدن مال آینده ی نزدیک نیس. این سایت، مچ پای اعضاشو به محض اینکه توی ایفای نقش جا بیفتن با کش می بنده به یه میخی چیزی، هی میرن، وِینگ! برمیگردن.
هم زمان با رفت و برگشت اعضای قدیمی تر، به خاطر همین رفت و آمد ها سایت همیشه یه تعدادی عضو فعال داره و خب باعث میشه اعضای جدید هم اضافه بشن.
سایت جادوگران رو دست اعضاش می چرخه، تا وقتی که اعضا بمونن میمونه.
ولی اگه هم یه روزی بسته بشه دوستی های قشنگ اعضا باقی می مونه. بنابراین همین جورکی تو قلب ما میمونه



ارباب جان، جان جانان اند اصلا!






پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۱:۳۰ چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۲

مروپی گانت old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۱۶ شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۴:۳۴ جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴
از درس ِ علوم، جمله بگریزی؛ به!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 297
آفلاین
اولندش!

* مادر ارباب، که بود و چه کرد؟

مادر ارباب، فردی بودند بسیار پرمشغله و درگیر که شدت درگیری و این حرف‌ها، حتی نمی‌رسیدند یک عدد پُست در ایفای نقش بنوازند. حتی در این حد پر مشغله که وقتی برای این تعلقات دنیوی نظیر هاگوارتز و امثالهم نداشتند و از همین روی، مدتی کوتاه پس از فوت این شخصیت، دیگر نام و نشانی از او باقی نماند و جهان اصلاً هم به سوگش ننشست.

نتیجه‌ی اخلاقی»» در زندگانی به یک دردی بخورید!

دومندش!

ما کلاً بحث مرلین رو دنبال می‌کردیم و این اصلاً ارتباطی به تدریس شما ندارد بلکه ما دل در گروی این پیر ِراه ِ دین و ایمان بود...

به دلایل کاملاً شخصی به عبارتی...

مرلینم...

سومندش!

راستش رو بگیم؟ به کسی نمی‌گید؟ قول می‌دید بهمون نخندید؟ خب ما هم فانتزی‌های خودمون رو داریم خب...

مـــا... مـــا... مــــا دلمون می‌خواد مادر نمونه‌ی تاریخ باشیــــم...

چهارمندش!

الف: چند جلسه تو این کلاس شرکت کردین؟
دو جلسه استـــــــاد!

ب: امتیازتون به کلاس از 30 نمره چنده؟
هیوم! تدریس مناسب، تکالیف خوب... 25 فکر کنیم امتیاز مناسبی باشه!

پنجمندش!

بفرمایید.


جرئت دارید نمره‌ی کامل ندید.
اون سبزه هم نجینی نیست، شال‌گردنه دادیم قند عسلمون بپیچن دور گردنشون سرما نخورن یه وقت.

شیشمندش!

جادوگران چیز بیشتری از یه سایته و حتی اگه کلاً بساط دنیای مجازی هم برچیده شه، برای شخص ما اینجا دوستی‌های به وجود اومده که هرگز. هرگز. هرگز. از بین نخواهد رفت! :)

و ما فکر می‌کنیم این، به این معناست که جادوگران هرگز از بین نخواهد رفت و به قول کسی:

تا دنیا، دنیاست، جادوگران تو قلب همه‌ی ماست! :)




دوستش بدارید که آنچه می‌توانست، انجام داد تا دوستش بدارند...


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۵:۰۶ سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۲

آلبوس سوروس پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۱ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵
از همین پشت مشتا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 217
آفلاین
تاریخ جادوگری جلسه ی آخر :

1. یه سوال مربوط به درس تاریخ از خودتون بسازین و خودتونم بهش جواب بدین! (7 امتیاز)

چرا لرد ولدمورت با اینکه از هری خیلی قوی بود بازم گذاشت هری اونو بکشه؟!

به نظرم نظر لرد بزرگ این بوده که : بچه زدن نداره به بچه باید قاقالی لی بدی. و ارباب هم به عنوان قاقالی لی بهش یه ابر چوب دستی جایزه داد ( ابر چوب دستی فقط مال لرده ولا غیر ) که هری وقتی داشت با اون بازی میکرد زد شیکوندش.خاک بر سرش. و چون ارباب نتونست قاقالی لیی پیدا کنه که هری نتونه اونو خراب کنه جان به جان آفرین که خودش باشه تسلیم کرد .

2. از کدوم سوال یا مبحث درس کلاس تاریخ بیشتر خوشتون اومد؟ چرا؟ (3 امتیاز)


بحث مرلین جالب تر بود
چون به مرکز تفکر جادوگران یعنی مرلینگاه اشاره ی بسیاری داشت و نقش مرلینگاه رو در جامعه جادوگری به نمایش در آورده بود.

3. دوست دارین اگه قراره اسمتون تو تاریخ ثبت شه، با چه عنوانی ثبت بشه؟ (8 امتیاز)

دوست دارم اسمم با عناوینی مثل :
پاچه خوار ارباب سیاه ، آبگوشت نجینی ، گارسون نجینی ، وسیله ی حمل و نقل نجینی ، مترجم نجینی و از این قبیل القاب ثبت شود.

الف: چند جلسه تو این کلاس شرکت کردین؟
با این جلسه به علت کمبود وقت 2 تا .
ب: امتیازتون به کلاس از 30 نمره چنده؟
به نظرم نمره ی 28 مناسبه.

5. یه نقاشی از چهره یکی از آدمای ثبت شده تو تاریخ جادوگری بکشین! (3 امتیاز)

بفرمایید :
http://www.jadoogaran.org/uploads/avatars/cavt52c97e87387e8.jpg
باور کنید خودم کشیدم باور کنید!

6. آیا کار سایت جادوگران روزی به پایان میرسه و تبدیل به جسد میشه یا تا ابد (حتی با وجود فعالیت کم) پابرجا میمونه؟ چرا؟ (7 امتیاز)

به نظرم هر سایتی یا هر چیزی یه آخری داره. هر چیزی حتی خود دنیایی که توش هستیم هم بالاخره یه روزی بر فناست.
ولی این سایت سایت جادوگران هستش!سایتا مشنگا نیست که به همین سادگی از بین بره این سایت تا ابد جاودانه خواهد ماند. اگر کسی هم بخواد این سایتو بترکونه خود ارباب اونو میترکونه.


برای شرکت در بزگترین همایش جادوگران سال اینجا کلیک کنید .


زوپس! بلاک! زمستان! دیگر اثر ندارد!
حتی اگر شب و روز، بر ما برف ببارد!




تصویر کوچک شده


باشد که هیچ کس نباشد باشد که فقط که خودم باشم.

گروهک تروریستی الهافلیه ...


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۹:۰۱ پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۲

گيديون پريوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۳ پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۲:۵۳ چهارشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۹
از ش دور بمون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 533
آفلاین
. یه سوال مربوط به درس تاریخ از خودتون بسازین و خودتونم بهش جواب بدین! (7 امتیاز)
چرا جادوگران از چوبدستی استفاده میکنند؟
به نظر بنده تمام جادوگران می توانند بدون چوبدستی هم جادو کنند و این سوال به ذهنم رسید که چرا جادوگران از چوبدستی استفاده میکنند جواب من این است: به این دلیل که بتوانند درست و حسابی هدف گیری کنند در زمان های قدیم. در زمان هایی که نسل ما جادوگران تازه به وجود آمده بود کسانی که قدرت خود را شناخته بودند شروع به اجرای جادو کردند. بعد از مدتی پی بردند که طلسم هایشان به طور درست به محلی که میخواهند هدایت نمیشود به همین دلیل بعضی افراد شروع به ساختن چوبدستی و این مشکل را حل کردند.

2. از کدوم سوال یا مبحث درس کلاس تاریخ بیشتر خوشتون اومد؟ چرا؟ (3 امتیاز)
استاد من با اینکه در کلاس های قبلی شما شرکت نکردم اما مطالب کلاس شمارو دنبال میکنم . بر اساس مطالبی که گذاشتید من از مطلبی که درباره ی مرلین 4 موسس هاگوارتز بود خوشم اومد. به این دلیل که بالاخره مرلین جد جد جد ما جادوگران هستند و 4 موسس هاگوارتز هم 4 پدید آورنده یکی از بهترین مدارس جادوگری هستند.

3. دوست دارین اگه قراره اسمتون تو تاریخ ثبت شه، با چه عنوانی ثبت بشه؟ (8 امتیاز)
بنده به شخصه دوست داشتم به عنوان یک موسس مدرسه جادوگری و استاد آن مدرسه از من در تاریخ یاد شود.بالاخره آموزش دادن به جادوگران نوجوان و یافتن استعدادشان در شغل های مختلف بالاخره یکی از مهم ترین کار های موجود است. ممکنه بگید آرزو بر جوانان عیب نیست یا ما کلی مدرسه جادوگری در جهان داریم. اما مدرسه ما کلا با جادوی سیاه مخالف است و اینکه ما بر اساس زندگی مرلین بزرگ دانش آموزانمان را تربیت میکنیم که در آینده انسان های بزرگی بشوند.
4. پاسخ عددی بدین! (2 امتیاز)
الف: چند جلسه تو این کلاس شرکت کردین؟ استاد ما این تازه اولین جلسمونه اما ما مطالب کلاستان را دنبال میکنیم استاد.
ب: امتیازتون به کلاس از 30 نمره چنده؟ به نظر بنده 30.

5. یه نقاشی از چهره یکی از آدمای ثبت شده تو تاریخ جادوگری بکشین! (3 امتیاز)
بفرمایید. نقاشی پروفسور دامبلدور.
http://8pic.ir/images/24143763757023259122.png
6. آیا کار سایت جادوگران روزی به پایان میرسه و تبدیل به جسد میشه یا تا ابد (حتی با وجود فعالیت کم) پابرجا میمونه؟ چرا؟ (7 امتیاز)
نه.
حتی اگر سالی 1 پست هم زده بشه بالاخره در اون فعالیت میشه. این سایت برای نسل های بعدی باقی می مونه. و برای ما در اینده به صورت خاطرات خوش و زیبایی که در اینجا داشتیم.
این سایت همیشه در خاطرات ما زنده است.


ارزشی نیمه اصیل!


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۳:۳۴ پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۲

آليس لانگ باتم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۷ چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۹:۵۲ چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳
از پسش برمیام!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 266
آفلاین

1. یه سوال مربوط به درس تاریخ از خودتون بسازین و خودتونم بهش جواب بدین! (7 امتیاز)

جادوگرها از چه زمانی شروع به درست کردن مدرسه و آموزش گروهی به جادوگرها و ساحره های نوجوان کردند؟

قدیم مدیما که مدرسه ای نبود، پدر و مادرها تلاش می کردند تا تو خونه به بچه هاشون اصول جادوگری رو یاد بدهند و به خاطر این موضوع بود که بعضی از خانواده ها، طلسم های مخصوص خودشونو داشتند و یکی از دلایل کم بودن جادوگرهای خیلی ماهر همین بود. چون بالاخره مادره دیگه! میگه اول بزار بچم غذاشو بخوره، بازیشو بکنه و الی آخر. :mama:
کم کم گروه هایی دور هم جمع شدند و جاهایی به نام مجدو خونه ( بر وزن مکتب خونه ) رو درست کردند و این مجدو خونه ها یزرگ و بزرگنر شد، تا این که جاهایی مثل هاگوارتز شکل گرفت.

2. از کدوم سوال یا مبحث درس کلاس تاریخ بیشتر خوشتون اومد؟ چرا؟ (3 امتیاز)

مبحث جلسه قبل استاد!
چون جن های خونگی یه موضوعی بود که تاریخچشون هنوز کامل حداقل واسه من جا نیفتاده بود.
و هم چنین مبحث مرلین و چهارسازنده هاگوارتز نیز بسی جالب بود.

3. دوست دارین اگه قراره اسمتون تو تاریخ ثبت شه، با چه عنوانی ثبت بشه؟ (8 امتیاز)

جادوگر سفید و سفید که جای خود داره! و هرکسی دوست داره تو این جایگاه باشه.( البته مرگخوارا جدا)
اما من دوست دارم به عنوان اولین مایتابه جادویی ساز معرفی بشم!
حتما الان با خودتون میگین عجب دانش آموز خنگی! مایتابه که خیلی وقته ساخته. در واقع منظور من مایتابه ای همه کاره و هوشمنده. این مایتابه باید توانایی درک و هم چنین پنج حس درون و بیرون رو داشته باشه. توانایی هایی اعم از بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه. یاد گرفتن، صحبت کردن و....
و مهم تر از همش، همیشه نیمروی آماده داشته باشه!

الف: چند جلسه تو این کلاس شرکت کردین؟ با این جلسه، چهار جلسه.
ب: امتیازتون به کلاس از 30 نمره چنده؟ ما از اوناش نیستیم نمره کم بدیم. هیچ دلیلیم واسه نمره کم کردن ندارم. 30

5. یه نقاشی از چهره یکی از آدمای ثبت شده تو تاریخ جادوگری بکشین! (3 امتیاز)

بفرمایید!
من میخواستم روونا ریونکلاو رو بکشم. فک کنم بچگیش دراومد.

6. آیا کار سایت جادوگران روزی به پایان میرسه و تبدیل به جسد میشه یا تا ابد (حتی با وجود فعالیت کم) پابرجا میمونه؟ چرا؟ (7 امتیاز)

عمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا!
حتی اگه ماهی یه بارم پست زده نشه، حتی اگه هیچکس توش آن نشه، حتی اگه همه یادشون بره که یه روزی یه جایی فعالیت میکردن، این جا یکی از خونه های ماست.
خونه ای که شاید با نگاه کردن به هرکدوم از پستایی که زدیم یاد یکی از روزای زندگیمون و تلخیا و شیرینیاش میوفتیم.
چون سایتیه که با عشق و علاقه زیربناش زده شده و ادامه بنا با عشق ساخته شده و عشق هیچوقت از بین نمیره.



تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۳:۳۰ جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
( اگه حوصله ندارین کل متنو بخونین، میتونین فقط کج شده هارو بخونین! برا انجام تکالیف همونا کافین. )

تدریس جلسه آخر

دیگر اثری از باد و باران و برف نبود، اما همچنان هوا سرد و سوزناک بود و دانش آموزان و اساتید و کارکنان و جن های خونگی هاگوارتزو وادار به پوشیدن لباسای کلفت و گرم میکرد!

کلاس تاریخ برخلاف جلسه قبل، به موقع آغاز میشه و بلافاصله بعد از ورود لینی همه سرجاهاشون میشینن و بی صبرانه منتظر اتمام کلاسا میمونن! خوشا به سعادتشون ترم یونی ـه ما که تازه اولشه! :|

- این جلسه قصد ندارم چیز جدیدی درس بدم! حالا شاید تا آخر رول کلاس نظرم بشه، اما فعلا میخوام مروری به گذشته داشته باشیم.

با تکون چوبدستی لینی برگه هایی در سایز بزرگ وسط کلاس معلق میشن که هرکدوم خلاصه ی درس هریک از جلسات قبلو تو خودش گنجونده.

- جلسه اول به ماجرای کودتای دنیای خودمون پرداختیم! اینکه طرفدار کدوم جبهه هستین و در نهایت کی پیروز میشه و خانواده ی غلام به چه گروهی پیوستن. جواب درست هم رانده شدگان بود!

با تکون دیگه ای برگه عوض میشه و جاشو به برگه ی پشتی میده.

- جلسه ی دوم کمی از مرلین حرف زدیم و 4موسس هاگوارتزو با نظر شخصی خودمون مزدوج کردیم و در نهایت چهره ای از مرلین رسم کردیم ... کی میدونه جلسه سوم چی کار کردیم؟

آلیس دستشو بالا میبره اما منتظر اجازه نمیمونه و سریع میگه: یکم دیگه از مرلین و جادو کردنش با چوبدستی یا دست حرف زدیم، در نهایت تاریخچه ی چوبدستیارو بررسی کردیم.

- حیف! کاش یه ریونی جواب میداد! 20 امتیاز برا گریف! حقیقت اینه که چوبدستیای اولیه ی ما بسیار سخت و بزرگ و از جنسای نه چندان مرغوبی بودن اما بعدها و به مرور زمان تحقیقات زیادی روشون انجام شد و بهترین نمونه ی چوبدستی که الان همه مون دستمونه و در سایز کوچیک تر و باریک تر و با سرعت انتقال قدرت ِ جادوی بیشتریه رسیدیم. در آینده شاید اصلا نیازی به چوبدستی هم نباشه!!


لینی آخرین برگه رو هم به نمایش در میاره و توضیح میده: در نهایتم کارای گروه ت.ه.و.ع هرمیون گرنجرو بررسی کردیم و درباره علت جدایی دنیای جادوگرا و ساحره ها از دنیای مشنگا صحبت کردیم.

لینی ناگهان یاد امتحان میفته و به این فک میکنه که تا حالا هیچ چیز خاصی تو تدریساش نگفته که حالا بخواد سوالی بده که ملت تو امتحان جواب قطعی براش داشته باشن و همه ش همه چیو گفته خودتون برین پیدا کنین. بنابراین میگه:

- جوابای منتخب جلسه پیشو میگم تا حداقل از تو اینا بشه سوال طرح کرد. سوال 1: هرمیون! سوال2: لودو! سوال 3: هلگا و رز و دافنه! سوال 4: آلیس و لودو. همینارو بخونین قول میدم امتحانتون خوف شه!

نگاه لینی ناخودآگاه رو ساعت میفته و متوجه ثانیه های پایانی کلاس میشه بنابراین سریع اضافه میکنه: همین دیگه، بای تا ... هیچی دیگه بای کلا.

تکالیف

1. یه سوال مربوط به درس تاریخ از خودتون بسازین و خودتونم بهش جواب بدین! (7 امتیاز)

2. از کدوم سوال یا مبحث درس کلاس تاریخ بیشتر خوشتون اومد؟ چرا؟ (3 امتیاز)

3. دوست دارین اگه قراره اسمتون تو تاریخ ثبت شه، با چه عنوانی ثبت بشه؟ (8 امتیاز)


یعنی توضیح بدین که میخواین بعنوان مخترع ِ فلان چیز شناخته بشین یا یکی از بزرگ ترین جادوگرای سفید و سفید تاریخ بشین یا ...

4. پاسخ عددی بدین! (2 امتیاز)
الف: چند جلسه تو این کلاس شرکت کردین؟
ب: امتیازتون به کلاس از 30 نمره چنده؟

5. یه نقاشی از چهره یکی از آدمای ثبت شده تو تاریخ جادوگری بکشین! (3 امتیاز)


هرکسی میتونه باشه! انیشتین، گالیور، مرلین، لرد، دامبلدور یا ... اشتباه نکنین اینا همه جادوگر یا ساحره هستن و نه مشنگ.

6. آیا کار سایت جادوگران روزی به پایان میرسه و تبدیل به جسد میشه یا تا ابد (حتی با وجود فعالیت کم) پابرجا میمونه؟ چرا؟ (7 امتیاز)




پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۳:۳۰ جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
امتیازات جلسه چهارم


گریفیندور: 20


آلیس لانگ باتم: 5+10+10+5= 30
همینطوری خیلی خوشمان آمد! :)

هرماینی گرنجر:
واو! پسندیدیم! :)


اسلیترین:

( No One )



هافلپاف: 20


رز ویزلی: 5+10+10+5= 30
تو سوال 2 اشاره ی مستقیم به وضعیت جنای خونگی در زمان حال نکردی. اما چون خیلی خوب نوشته بودی نمره کم ننمودیم! ;)

هلگا هافلپاف: 5+10+10+5=30
چی بگم؟ خب مث همیشه خوب بود دیگه! :((



راونکلاو: 20


دافنه گرینگراس: 5+10+1++5= 30
میخواستم به خاطر کوتاهی سوال 2 و 3 نمره کم کنم اما این خلاقیت تو استفاده از گوسپند حقیقتا مانع شد! ;))

لودو بگمن: 5+10+10+5= 30
خیلی خوش حال میشدم اگه میتونستم نمره ای بالاتر از 30 بت بدم. عااالی!




پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۳:۴۷ پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۲

هرماینی گرنجر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۱ جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۲:۵۶ پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴
از دره ی گودریک
گروه:
کاربران عضو
پیام: 96
آفلاین
بسم الرب الوالدین الهری الباتر


1. به نظرتون هرمیون کارای گروه ت.ه.و.ع رو به چه شکل ادامه داد؟ (5 امتیاز)

از همین تریبون اعلام می کنم همه ی این حرفا شایعه و فتوشاپه . بعد از پایان جنگ با این مردک سیاه ... چی بهش میگن...؟آها یادم اومد «والدرمورت» به یاد و خاطره ی دابی کتابی رو نوشتم به نام «جامعه ی جادوگری سیاه ، شایعه یا واقعیت» و این کتاب حاوی مطالب حمایتی از جنیان بود و همسر محترمم «رونالد بیلیوس ویزیلی» (خداییش هری رو بیشتر دوست دارم ولی فوقع ما وقع) با تقبل هزینه ی چاپ این کتاب رو پرداخت کرد. از اونجایی که بنده در این کتاب مستنداتی رو ارائه کردم که آغا جن های خانگی هم دل دارن باید زندگی مستقلی داشته باشن و... . این کتاب که دل جامعه ی جادوگری رو از نژاد پرستی پاک کرده بود به وسیله ی آقای هری پاتر مدیر محترم مدرسه ی هاگوارتز وارد مدرسه شد و هر دانش آموز نسخه ای رایگان از این کتاب رو دریافت کرد فلذا کم کم همه ی خانواده ها جز خانواده های سیاه حقوق جنیان رو قبول کردند و الان هم قصد دارم این حقوق رو در قالب لایحه ای به وزارتخونه تقدیم کنم...


2. تاریخچه ی زندگی جن های خونگی از گذشته تا به الان رو شرح بدین!(10 امتیاز)

اوایل این موجودات به خوبی و خوشی کنار جادوگران زندگی می کردند ولی بیشتر نقش کارگر داشتند بعدا ها پس از مرگ مرلین بعضی ها به اسم وزارتخونه اومدن و این موجودات رو اسیر کردند گفتند شما همه زحمتکشان این جامعه هستین و برای تقدیر باید با ما بیاین زیر زمین وزارتخونه. بعد از این که این جنیان ساده لوح رو به زیر زمین وزارتخونه انتقال دادند و از طرفی هم می دونستند اینها خیلی جادوگرای قوی هستند از ابزار جنگ نرم استفاده کردند ، اونها رو شست و شوی مغزی دادند و روز ها و شبها به اون ها فیلم هایی رو نشون میدادن که شما برده هستین شما باید برای ما کار کنین و ... . در آخر بعد از یک ماه تمام اونهارو آزاد کردند و همه ی جن ها به صورت هیپنوتیز شده ای به جامعه برگشتند و تا سال های گذشته فلاکت می کشیدند ولی ناگه ستاره ای پر امید به نام هرماینی جین گرنجر در آسمان درخشید . تمام.

3. از چه زمانی دنیای جادوگری و ساحرگی، از دنیای مشنگ ها جدا شد؟ دلیل این جدایی چی بود؟ (10 امتیاز

اصیل زاده هااااا اصیل زاده ها عامل بودند... روزگارانی قانون فرقی بین انسان و جادوگر قائل نمی شد تا این که آقا زادگان اصیل زاده که خانواده های تاریک بودند شروع کردند به فسق و فجور و کلا دنیا رو با استفاده از جادوی خودشون قبضه کردند . نیاکان خانواده های سفید تنها راه حل جلوگیری از رانت خواری و مشکلاتی که قدرت جادو باعث شده بود رو جدایی دنیا ها دیدند ولی این آقازاده ها که کلشون بوی قرمه سبزی می داد قبول نکردند در نتیجه وزارت ساواج اون زمان همشون رو پخ پخ کرد و وزارت جادوگری حکم استقلال از انسان ها رو صادر کرده و دنیا ها جدا شدند.

4. وزارت سحر و جادو در مقابل چه چیزهایی باید از دنیای جادوگری و ساحرگی حفاظت کنه؟ 2 تا مثال بزنین! (5 امتیاز)

از تداخل بین ابعاد ، بعضی جادوگر ها در تاریخ بودند که از قدرت جادوشون در راه خر کردن بنی بشر استفاده کردند ولی اگر وزارتخونه نبود حالا وضع ما خراب بود برای مثال:
1. سال اول حمله ی آمریکا به افغانستان بود و این مورفین مفت خور خودش رو گروه ضد آمریکایی معرفی کرد و اسم گروه رو گذاشت «الحشیشیون» و به اسم مبارزه تمام دشت های جنوب کشور رو تبدیل کرد به مزرعه *** و همشو خودش دود می کرد و قاطی می کرد و به تمام پایگاه های آمریکا اسپیوفای نازل می کرد واگر برادران اطلاعات نبودند و اون رو کت بسته به جامعه ی جادوگری بر نمیگردوندن حالا باید تو دارپا واسشون چوب دستی می ساختیم.
2.بعد از مرگ ولدرمورت مرگخوار ها از هم پاشیدند ولی بعضی ها سعی کردند که از اول بسازنش که ...


پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۲:۰۵ پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۲

هلگا هافلپاف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۳ جمعه ۱۹ مهر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱:۱۴ جمعه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
از اون بالا اکبر می آید!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 211
آفلاین
1. به نظرتون هرمیون کارای گروه ت.ه.و.ع رو به چه شکل ادامه داد؟ (5 امتیاز)

والا این بچه اول شروع کرد به گیر دادن به ملت. هر تسترالی رو که توی هاگوارتز میدید هی آویزونش می شد و قسم و آیه و التماس که جون عمه کوچیکه ی مادرت بیا عضو این تشکل ما بشو.
بعد که دید فایده نداره همایش هایی رو برگزار کرد، کاملاً به صورت رایگان و به صندلی های محترم توضیحاتی رو ارائه داد.

حتی خود جن های خونگی هم نیومدن عضو این انجمنش بشن و خودش تک و تهنا هویجوری به کار خودش ادامه داد تا وقتی که شوهر کرد و شوهرش گفت فک نکن اینجا خونه آقاته که بخوای پولایی که من جون می کنم در میارم رو بکنی توی حلق این جن های خونگی. و از اونجا بود که این انجمن ملغی شد.

2. تاریخچه ی زندگی جن های خونگی از گذشته تا به الان رو شرح بدین!(10 امتیاز)

آخ جون دوباره باید داستان بگم.

بشینید عزیزانم... لینی بشین! بچه حرف نزن. اوی مگه با تو نیستم چشم سفید؟

خب بچه ها، داستان ما از اونجایی شروع میشه که یه بابایی به نام «ادوارد خونگی» که از جادوگران معروف اون زمان بود رفته بود توی کوه و کتل و هی داشت برای خودش اکتشافات ارزشمند و اینا می کرد.
بـــــــعد، یهو رسید به یه مجموعه غار هایی که یه سری جن هویجوری هی داشتن در و دیوار رو می سابیدن و غذا درست می کردند و مثل اسب جون می کندن.

این یه فکری به سرش زد و اینا رو برداشت و آورد شهر خودشون و به اسم جن های ادوارد خونگی شروع به فروختن اونا کرد. که بعد ها به مرور زمان این اسم از جن های ادوارد خونگی به جن خونگی تغییر یافت.

این بدبختا داشتن برای خودشون حال می کردن و بذت می بردن و مثل بچه ی آدم کار می کردن که یهو این دختره خل شد و یه تلاش هایی کرد ولی به هیچ نتیجه ای نرسید.
اینگونه بود که کل الیوم تلاش هاش به درد لای جرز دیفال هم نخورد.

3. از چه زمانی دنیای جادوگری و ساحرگی، از دنیای مشنگ ها جدا شد؟ دلیل این جدایی چی بود؟ (10 امتیاز)

والا این مشنگ ها آدم های بیخودی هستن کلاً. بندگان خدا این جادوگر ها رو گیر می کشیدن و هی ازشون می خواستن براشون جادو جمبل کنن.
حالا اصلاً به شعورشون نمی رسید بابا جان، مثلاً فلانی تغییر شکلش خوبه، نمی تونه برای تو پیشگویی کنه، یا فلانی دوئلش خوبه ولی عرضه ستاره شناسی که نداره.

دیگه کار به جایی کشیده بود که اینا رو اصن گروگان می گرفتن می گفتن یا کاریو که میگیم می کنی یا دهنتو سرویس می کنیم.
برای همین مشکلات دیگه گفتیم آقا ول کنین ما رو جون عمه کوچیکه ی آقاتون.

4. وزارت سحر و جادو در مقابل چه چیزهایی باید از دنیای جادوگری و ساحرگی حفاظت کنه؟ 2 تا مثال بزنین! (5 امتیاز)

اولیش که همین بود که گفتم دیگه. هی اذیت و آزار می دادن جادوگرا و ساحره ها رو.

دومیش هم این بود که بعضی از مشنگ ها کلاً از قدرت جادوگران می ترسیدن و به همین دلیل یه سری حرفا در آوردن براشون و پشت سرشون زدن که مثلاً جادوگر ها فلانن و اینا.
برای همین بعضی از مشنگ ها اصلاً به خون جادوگران تشنه شدند و می خواستن بکشننشون.



پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۵:۲۸ چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۲

رز ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۴ پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۱:۱۰:۱۱ پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1473
آفلاین
1. به نظرتون هرمیون کارای گروه ت.ه.و.ع رو به چه شکل ادامه داد؟ (5 امتیاز)

هرمیون بعد از اینکه دید تو کل هاگوارتز نهایت تلاششو کرد و تنها نتیجه ای که گرفته بدبین شدن همه نسبت به دابی بوده، تصمیم گرفت کاری کنه که بچه ها از وقتی خیلی کوچیکن با جنای خونگی آشنا بشن و خلاصه از همون طفولیت شستشو مغزی شون بده!
هرمیون دابی رو برد به یه یتیم خونه که کلی بچه ی زیر شیش سال توش بود و طی چهار سال بهشون آموزش داد که جن خونگی باید آزاد باشه!
این نسل رفتن هاگوارتز. تا رسیدن اونجا، تحت تاثیر محیط قرار گرفتن و همه چی یادشون رفت و باز همون شد که بود.
هرمیون بعد از این حرکت نا موفق،مدتی دابی رو میذاش رو شونه هاش و تو خیابون چرخ میزد و اعلامیه میداد دست مردم. ولی یه روز یه مرد مسنی گرفتش و بعد از یه قصه ی طولانی، دابی رو هم خر کرد حتی!
دابی هم با چشمای مملو از اشک گفت " هر کسی را بهر کاری ساختند" و رفت.
هرمیون هم این اتفاق توی روحیه ش اثر منفی گذاشت و از اون لحظه بیخیال شد و فعالیتاشو زیرزمینی ادامه داد با گروهش که متشکل از خودش و عله بود... بله بله. رون نبود. همون طور که تو کتاب دوم نوشته شده، ویزلیا دوس داشتن یه جن خونگی داشته باشن. در نتیجه رون طرفدارشون نبود.
هنوزم سخنان پراکنده ای در مورد فعالیتاشون شنیده میشه... ولی دیگه اونقدرا خبری ازشون نیست. میدونی، هرمیونم دیگه از این وضع خسته س! می فهمی؟!

2. تاریخچه ی زندگی جن های خونگی از گذشته تا به الان رو شرح بدین!(10 امتیاز)

گذشته های خیلی دور، جایی در اعماق یه جنگل تاریک، سرزمینی بود که سرزمین جنون نام داشت. هر کسی این اسمو یه جور می خوند. بعضی ها می خوندن سرزمین جُنون. چون هر کس می رفت اونجا وقتی بر می گشت راجع به جن حرف میزد و می گفتن دیوونه شد. بعضی ها هم عقلشون می رسید و می خوندن سرزمین "جِنون" و میدونستن که اون "ون" نشانه ی جمعه!بله.
حالا به هر حال. جن های مختلفی از جمله جن های خونگی، جن های معمولی و جن های خاکی اونجا زندگی می کردن واسه خودشون.
جن های خونگی وظیفه ی تمیز کردن شهر رو بر عهده داشتن. جن های معمولی مقام های اداری رو داشتن و جن ها خاکی هم باغبون و نقاش و اینا بودن! جن های عالی رتبه هم که خب رهبر کل جن ها بودن.
یه روز یکی که حرف های ملت که در مورد زندگی اجنه توی اون سرزمین بودو شنید. رفت اونجا. از دروازه رفت تو. بعد که حقیقتو دید و اومد بیرون، یادش رفت دروازه رو درست ببنده!
تا قبل از این اتفاق کسی از وجود جن خبر نداشت.
این شد که چن تا جنا اومدن بیرون. جن ها خاکی و جن ها معمولی دویدن سر خیابون و دربست گرفتن و این شد که خوش و خرم بین مردم زندگی کردن. اما جن های خونگی جغرافیاشون ضعیف بود و تو جنگل گم شدن.
درست در مرز مردن از گشنگی بودن که یه جادوگر پیداشون کرد. اونا هم که با محبت. احساساتی. آخی
خودشونو مدیون دیدن و تصمیم گرفتن به طرف خدمت کنن. ولی خب کاری جز تمیز کاری بلد نبودن. پس تمیز کار شدن. بعد نسل های بعدیشون دیگه از اون یه خونه اومدن بیرون و همه جا پخش شدن و هنوز هم روی عادت اجدادشون تمیز کاری میکنن
چه با محبت
اهم... وظیفه شونه! ببخشید، یه ثانیه رگ مادریم زد بالا!


3. از چه زمانی دنیای جادوگری و ساحرگی، از دنیای مشنگ ها جدا شد؟ دلیل این جدایی چی بود؟ (10 امتیاز)

حقیقتا زمان قدرت گرفتن مغول ها بود. اون زمان مغول ها به همه ی کشور ها حمله می کردن. اوج ترس و وحشت و اینا بود.
جادوگرا به طور غریزی و به شیوه ی خودشون و با جادو از خودشونن دفاع می کردن. ولی مشنگا خیلی راحت شپلخ می شدن.
اون تعداد کمی از مشنگا که جادو کردن جادوگرا رو میدیدن شروع میکردن به پخش کردن این حرف که اونا غیر طبیعی و خطرناکن.
و در نتیجه جادوگرا خیلی مورد آزار و اذیت قرار می گرفتن.
پس تصمیم گرفتن یه مقر برای خودشون درست کنن و با جادو ازش محافظت کنن.
و از اون موقع دیگه جادوگرا و مشنگا دور از هم زندگی میکنن.

4. وزارت سحر و جادو در مقابل چه چیزهایی باید از دنیای جادوگری و ساحرگی حفاظت کنه؟ 2 تا مثال بزنین! (5 امتیاز)

اولین چیز مشنگ ها هستن!
اصن آقا سوالی که من دارم اینه که چرا ما باید جامعه مونو از مشنگا قایم کنیم؟ چرا اونا نباید اونقدر از ما بترسن که جامعه شونو از ما مخفی کنن؟ یه مسئول بیاد و پاسخگو باشه
مشنگ ها نباید باعث بشن آزادی جادوگرا گرفته بشه! چه وضعشه!
و دومین چیز مربوط به جامعه ی خودمونه... اژدها ها!
آقا اژدهاها خیلی خطرناکن!
من اصلا دلیل وجودشونو درک نمیکنم هلگایی

__________________

خسته نباشید اســــــتاد!



ارباب جان، جان جانان اند اصلا!











شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.