پنه لوپه
اجازه بدين كه اول چند تا نكته رو بهتون بگم.
اول اينكه وقتي يه درخواستى ميزنيد، حالا هرچى كه هست، تا زماني كه پستتون هنوز مهلت ويرايش داره و از طرف ناظر پاسخي بهتون داده نشده، لازم به زدن پست تازه نيست. همون رو ويرايش كنيد و مطلب مورد نظرتون رو اضافه كنيد.
دومين نكته راجع به لينك كردنه. اگر رو همون شماره اي كه بالاى پستتونه بزنيد، لينك خود پست رو براتون مياره و ديگه لازم به گشتن واسه پيدا كردن پست نيست.
سومين و آخرين نكته در مورد درخواست نقده. لطفا
اين رو بخونيد. اين ها قوانين درخواست نقد تو اين انجمن هستن.
الان، يه صحبت كلي راجع به نكاتى كه تو هر سه تا پستتون به نظرم اومده، با هم ميكنيم. اما از دفعه بعد، لطفا فقط براى يك پست درخواست نقد بديد.
بررسى
پست شماره ٤٠٤ انجمن تفرقه،
پست شماره ١١٥ زمان برگردان مرگخواران و
پست شماره ١١٨ گلخانه تاريك، پنه لوپه كليرواتر
بياين اول يه نكته راجع به ادامه دادن سوژه بگم بهتون، بعد به چهارچوب كلى پستتون يه نگاه بندازيم و بعد برسيم سر وقت شخصيت پردازيتون.
ببينين، چيزي كه در مورد ادامه دادن يه سوژه معمولى لازم داريم، اينه كه ببينيم چقدر ميشه اين سوژه رو كش داد. در واقع چجورى ميشه كه پست نفر قبل رو ادامه بديم، بدون اينكه سوژه به جلو حركت كنه. حالا منظورم از سوژه معمولي چيه... منظورم سوژه اييه كه روونه، گره نخورده و مشكل حادى نداره. در اين حالت، ما قصدمون كش دادن سوژه است.
وقتى يه سوژه جديد داده ميشه، به سادگى ميشه تو سه يا چهار پست تمومش كرد. ولي اين كار چه فايده اى داره؟ هيچى... پس جلو بردن و تموم كردن سوژه به درد ما نميخوره. من خودم تا جايي كه ناظر نباشم، سعي ميكنم كه اصلا داستان رو جلو نبرم... وقتي ميشه تو همون صحنه اى كه پتانسيلش رو داره در جا زد و از شخصيت ها استفاده كرد...چه كاريه خب؟!
خب... حالا بريم سراغ پست انجمن تفرقه تون.
تو اين پست، اولين چيزى كه به نظر من اومد، يه پست نا منظم، پر از ديالوگ و شكلك بود.
يه پست نامنظم، خوندنش سخته و تو نگاه اول خواننده رو ميترسونه.
نقل قول:
-ساکت باش هکتور.
مرگخواران و محفلی ها از یکدیگر جدا شدند اب دهانشان را مزه مزه کردند و از نگاه به لرد که کارد می زدی خونش در نمی امد پرهیز کردند.
- اهم ... ارباب .
-ساکت باش هکتور.
مرگخواران و محفلی ها از یکدیگر جدا شدند. آب دهانشان را مزه مزه و از نگاه به لرد که کارد می زدی خونش در نمی آمد، پرهیز کردند.
- اهم... ارباب.براى منظم كردنش، اين كار هارو كردم:
اول اومدم بين ديالوگ و توصيف، دو تا اينتر زدم. وقتي ديالوگ رو مينويسيم، حتما اول دو تا اينتر ميزنيم و بعد توصيفاتمون رو مينويسيم. ولى وقتى ميخوايم بعد توصيفاتمون ديالوگ بنويسيم، اول بايد ببينيم آيا توضيحاتمون راجع به شخصي بوده كه قراره ديالوگ رو بگه يا نه. مثلا:
لرد، چشم غره اى به هكتور رفت.
-هكتور! بيا جلو.
لرد، چشم غره اى به هكتور رفت.
-ارباب...ميشه من نيام؟!تو مورد اول، توضيحاتم راجع به لرد بود و ديالوگ هم، ديالوگ لرد بود. پس فقط يه فاصله كافيه.
اما تو مورد دوم، توضيحات راجع به لرد بود، ولي ديالوگ مال شخص ديگه اي بود. اينجا براي اينكه خواننده متوجه بشه كه ديالوگ مال لرد نيست، دو تا اينتر ميزنيم تا يه فاصله بيوفته.
اين مورد تو دو تا پست ديگه هم ديده ميشد. پس براي پست بعدي، حواستون بهش باشه.
دومين كارى كه براى منظم كردن يه پست ميشه انجام داد، استفاده از علائم نگارشيه. موقع نوشتن، هرجا وقفه اى وجود داشت، از ويرگول استفاده ميكنيم. هر جا جمله تموم شد از نقطه. و اگر جمله تموم شد، اما قصد داشتيم باز ادامه اش بديم، نقطه ويرگول ميزنيم.
راستى... سركش "آ" رو فراموش نكنيد.
حالا الان يه نگاه به پست گلخانه تاريكتون بندازيد.
اگه توجه كنيد، نكاتي كه بالا گفتم توش ديده ميشه، به علاوه يه نكته ديگه... ديالوگ هاتون به يه شكل نوشته نشدن. اين باز باعث بي نظمي تو پست ميشه.
نقل قول:
ارسینوس در حالی که کراوتش را صاف می کرد ،گفت :اره.
نقل قول:
-خب تقصیر خودش بود نباید از دیالوگ من استفاده می کرد.
ارسینوس درحالی که هنوز تو شوک حرکت ناگهانی لیسا بود،گفت:
حالا چی کار کنیم ؟
نقل قول:
ارسینوس در حالی که کراوتش را صاف می کرد ،گفت :اره.
آرسینوس در حالی که کراوتش را صاف می کرد، گفت:
-آره.اينجا اجازه بديد كه يه نكته ديگه هم بگم.
بين كلمه و علامت نگارشيمون، فاصله نميزنيم. بعدش ميزنيم. الان به ايني كه من نوشتم نگاه كنيد. بين "مى كرد" و ويرگول فاصله نيست. بعدش، بين ويرگول و"گفت" فاصله است. باز بين گفت و ويرگولمون فاصله اى نيست.
اينم باز به نظم ظاهري پست كمك ميكنه.
اين نكته، تو پست زمان برگردان هم به چشم ميخوره.
حالا بريم سراغ شكلك ها.
هر سه پست شما، نه تنها از شكلك غني هستن، بلكه زياد هم دارن.
لازم نيست تو هر ديالوگ شكلك بزنيم. فقط كافيه ديالوگ رو بخونيم و ببينيم شكلكى هست كه به درك لحن ديالوگ كمك كنه، و يا باعث خنده دار شدنش بشه يا نه.
مثلا تو همين پست زمان برگردانتون، هفتا ديالوگ از لرده كه شش تاش يه شكلك و يكيش يه شكلك ديگه داره.
نقل قول:
- در جواب به سوالت بايد بگم ، ما لردي هستيم كه به افرادمون اجازه ي حرف زدن مي دهيم، اره ديگر ، ما لرد با انصافي هستيم
اون شكلك متفاوتي كه تو اين ديالوگ زدين، مفيد و خوب بود و به ديالوگ و شخصيت لرد هم ميومد.
اون شش تاى ديگه هم بد نبودن، اما تكراري بودنشون، حوصله سر بر ميشه. میشد کلا یا استفاده نکرد، یا یه چیز دیگه استفاده کرد.
نقل قول:
-نقشه ی قتل خودت رومی کشی هکتور؟عقلت کجا رفته
و همينطور شكلكي كه انتهاي اين ديالوگ، تو پست گلخانه تاريكه هم خوب و به جاس.
باز هم هست. حالا اينارو فقط به عنوان مثال آوردم.
و دو تا نكته ديگه، اول اينكه شكلك، اصلا جاي علائم نگارشي رو نميگيره. حتما انتهاي جملتون از علائم نگارشي استفاده كنيد.
و دوم اينكه شكلك، جاش آخر ديالوگه. آخر ديالوگ، نه وسطش و نه تو توصیفات. مگر در مواقع خاص!
در مورد شخصيت پردازي، بايد بگم كه شخصيت پردازي، يكي از مهمترين بخش هاى يه رول محسوب ميشه. در مورد شكلك ها، بايد توجه كنيد كه اصلا اين شكلك به اين شخصيت ميخوره؟ مثلا شكلكي كه يه كم بالا تر مثال زدم، به جا بود.
در مورد ديالوگ ها و لحنشون هم مراقب باشيد. اين، با يه كم خوندن پست هاي بقيه دستتون مياد كه هر شخص، چه سوژه و شخصيتي داره. كه البته شخصيت پردازي هاتون بد نبود. اما خيلي جاي بهتر شدن داره.
مهم ترين دليلي كه بايد شخصيت ها رو بشناسيم، استفاده ازشون تو نوشتمونه.
يادتونه بالاتر گفتم داستان رو كش بديم و از سوژه شخصيت ها استفاده كنيم؟
وقتي شخصيت هارو بشناسيم، ميتونيم بفهميم الان، اينجا، بهترين گزينه كيه. به گل و گياه احتياج داريم؟... خب از رز و گلدونش استفاده ميكنيم. حشره ميخوايم؟... از ليني و ريتا استفاده ميكنيم. و الى آخر!
براي حرف آخر هم، ميخوام ازتون بپرسم كه پنه لوپه كيه؟ چه سوژه اى داره؟ چه اخلاقي داره؟
من نميدونم! چرا... چون شما بايد اين شخصيت رو به سايت معرفي كنيد. بايد جا بندازينش.
بيايد كم كم راجع بهش بنويسيد. كجا؟... بجز سوژه هايي كه راجع به دو جبهه نوشته ميشه، هر جاي ديگه اي ميشه پنه لوپه رو وارد كرد. اما نه يهويي!
مثلا بهترين جا تو هاگوارتزه. پنه لوپه قطعا يه زمانى دانش آموز بوده ديگه. پس تو هاگوارتز ميشه پيداش كرد. شده در حد يه برخورد... يه ديالوگ... براي شروع همينم خوبه. مثلا گيبن داره تو قلعه راه ميره، به يه دانش آموز برخورد ميكنه. خب چه إشكالي داره كه اين دانش آموز، پنه لوپه باشه؟!
اينجوري كم كم بقيه آشنا ميشن باهاش و تو پست هاشون ازش استفاده ميكنن.
به جز این، سايت پر از تاپيك هاي تك پستيه. اين تاپيك ها هم بهترين گزينه واسه نوشتن راجع به خودتونن. مثلا تاپيك خاطرات هاگوارتز.
حالا من هاگوارتز رو مثال ميزنم، چون قبلا ناظرش بودم و به نسبت بيشتر با تاپيك هاش آشنام. اما تو بقيه انجمن ها هم ميتونين سوژه ها و تاپيك هاي خوبي پيدا كنيد.
پس اگه بخوايم يه جمع بندي كلي كنيم، اينجوري ميشه:
١.سوژه ها رو تا جاي ممكن جلو نبريد. حداقل تا زماني كه يه كم بيشتر تجربه پيدا كنيد.
٢.به ظاهر پستتون بيشتر دقت كنيد. و علائم نگارشي هم فراموش نشن.
٣.استفاده از ديالوگ و شكلك رو كمتر كنيد و بيشتر به توضيحات بپردازين.
٤.مراقب شخصيت ها باشيد و هر جا سوژه پتانسيلش رو داشت، از پنه لوپه استفاده كنيد.
موفق باشيد.
ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۸ ۲۲:۴۹:۲۷