سوژه جدید:-مورفین، پس این چایی چی شد؟
-مورف؟یه نامه از محفل داری...از طرف جیمز سیریوس پاتر!طرف هر کی که هست یه اسم سه بخشی داره که تک تک بخشاش منحوسه!
-مورفین؟سریعتر کار کن.باید نجینی رو ماساژ بدی.
مورفین گانت نفس نفس زنان سرگرم اجرای خرده فرمایشات لرد و مرگخواران بود.هیکل خمیده و غر زدنهای زیر لبش شباهت عجیبی به کریچر داشت.
-مورفین اینو بیار، مورفین اونو ببر.دو ماهه لنگر انداختن اینجا.دشت به شیاه و شفید نمیژنن.جژالتم نمیکشن.ناشلامتی من دایی اربابم.لم دادن همشون.فردا عشر که رفقا بیان آبرو حیشیت نمیمونه برام.
در گوشه ای از خانه جمع کوچکی از مرگخواران روی زمین نشسته بودند.هوگو ویزلی روی میزی رفته بود و نامه جیمز را با صدای بلند میخواند.هر از چند گاهی وقفه ای برای خاموش شدن قهقهه های مرگخواران میداد.
-
ای برادر...ای تکیه گاه من!هر هر هر هر...تکیه گاهو باش.فوتش کنی میره هوا!
چشم من هنوز به راه توست.و امیدم به این که توانایی تشخیس نیکی را از بدی پیدا کنی..هر هر هر...بچه ها ببینین تشخیص رو چطوری نوشته این جوجه محفلی.
مورفین سینی چای را روی میز گذاشت و به جمع پیوست.
-هی هوگو...مگه تو آبدارشی نبودی؟بیا شایی دم کن.اون نامه رو بده به من.خشوشیه.روابط خانوادگیه.
هوگو از میزی به روی میز دیگر پرید و به خواندن ادامه داد.
-
در ادامه عکسی از عمه مگولی را ضمیمه نامه میکنم که شاید با دیدن چهره پیر و مهربانش چشم دلت بینا شود...بچه ها عمه شو...به جان شما اینم معتاده!هی مورف.اگه این برادرته و ارباب هم برادر زادته...یعنی...اربابم چیز میشه دیگه؟لرد ولدمورت پات...
مورفین بالاخره موفق شد چوب دستیش را بلند کند و نامه را از چنگ هوگو در آورد.
-نخیر...این حشاب کتابا اینژوری نیشت.تو خودتو خشته نکن.اگه ژرأت داری برو به خودش بگو.عکش عمم رو هم بده.بیا شایی دم کن.
هوگو شانه ای بالا انداخت و رو به لودو کرد.
-من آبدارچی کجا هستم؟
لودو:خانه ریدل!
هوگو:و اینجا خانه ریدله؟
لودو:انجمنش هست.تاپیکش نیست.منفی در مثبت میشه منفی.پس نیست!
مورفین بدون توجه به دو مرگخوار بطرف مبلی رفت...که پر بود...مبل دوم و سوم و چهارم هم همینطور.روی کاناپه 18 مرگخوار در سه ردیف روی هم نشسته بودند.مورفین بی خیال مبل و کاناپه و صندلی شد و روی زمین نشست.
-حالا شیکار کنم؟رفقا فردا عشری میان و این قوم مغول اینجا بیتوته کرده.اربابم که هشت.نمیتونم اعتراژکنم.کاش میتونستم کاری کنم که بژارن برن.