گروه 4 محفل
سرگروه : جسیکا پاتر(به دلیل نبودنش خودم مسئولیتشو به عهده گرفتم)
اعضای گروه :
فایرنز
دارن الیور فلامل
مریدانوس
هدویگ
پست اولپست آخرنام ماموریت : تعطیلات !(فکر کنم)
----
خلاصه ماموریت :
دامبل و دوستان به آبادان رفته بودن برای خوش گذرونی ... دامبل آفتاب می گرفت و بقیه مشغول آب بازی بودن به غیر از فایرنز که رفته بود گشت بزنه ... فایرنز تشنش شد ولی نتونست اونو برطرف کنه و تصمیم گرفت بره حموم عمومی .
فایرنز توی حموم ولدی رو دید و سریع آپارات کرد پیش دامبل اینا و اونا رو برد اونجا .. ولی جا تر بود و بچه نبود !
اونجا ملت محفلی یه جن آبادانی رو دیدن که بالطبع به دلیل آبادانی بودن خالی بند هم بود !
جن شروع کرد برای اونا خالی بستن و در میون حرفاش شباهت های اون با گیلدی هر چه بیشتر آشکار می شدن !
جن همینطور مشغول خالی بندی بود که کورن اسمیت با یه گله عرب ریختن اونجا ... کورن دنبال گیلدی می گشت و هی سراغ گیلدی رو از جن می گرفت ... جن عصبانی شد و مشتی به کورن زد و در نتیجه بین عربها و جن دعوا شد و محفلی ها هم به کمک جن رفتن .
در اون سوی آبادان کنار پالایشگاهی ولدی و افرادش اتراق کرده بودن ... ولدی که بعد از دیدن فایرنز فکرش خیلی مشغول شده بود تصمیم گرفت به حموم عمومی برگرده و دنبال فایرنز بگرده تا اونو بکشه ... پس به همراه مرگخواراش به سمت حموم عمومی به راه افتادن .
وقتی که محفلی ها توی حموم دور هم نشسته بودن ، مرگخوارا ظاهر شدن ... محفلی ها فرار کردن و تامبالی هم توی حموم عمومی جا موند ... در نتیجه ولدی تصمیم گرفت اونو گروگان بگیره تا از این طریق محفلی ها رو تسلیم کنه ... محفلی ها ریختن توی حموم و جنگی در گرفت ... دامبل ولدی رو از پشت خفت کرد ، ولدی هم ورونیکا رو گروگان گرفت تا بتونه فرار کنه .
ویل تامبالی پای ولدی رو گاز گرفت و در نتیجه ورونیکا آزاد شد ... همه ولدی رو که آبروش رفته اونجا رها کردن و رفتن پی کارشون .
بعد از یه ماه هم کارت پستالی از ورونیکا برای ولدی رسید که مضمونش این بود که ورونیکا و تامبالی با هم خوشبخت شدن و زندگی خوبی دارن !!!
این بود انشاء ما !
----
پستهای مرلین ، فلور دلاکور ، کورن اسمیت و دنیس رو نادیده بگیرید و بهشون امتیاز ندید ... اینا به صورت آزاد پست زدن .
همین !