سوژه جدید:-خانمها, آقایان, خوش آمدید.مدیریت شهربازی لحظاتی خوش و پر هیجان رابرای شما آرزو میکند.
آلبوس دامبلدور یاران سفید درخشانش را به محوطه داخلی شهربازی هدایت کرد.ویزلی ها که تا ان لحظه هیچ شهربازی و پارکی ندیده بودند بلافاصله شروع به داد و فریاد و آویزان شدن از میله های شهربازی کردند که با اخطار نه چندان دوستانه مسئول اجساد شهربازی, سرجایشان برگشتند.دامبلدور که جو را برای یک سخنرانی بی معنی مناسب دیده بود شروع به صحبت کرد.
-یاران وفادار آلبوس دامبلدور!ای فرزندان روشنایی, ای شوالیه های سپید, ای جنگاوران پاکی, ای مبارزان راه محفل, ای سرداران سپاه نیکی, ای...
صدای خمیازه های پی در پی آلبوس را به خود آورد.
-آهان...خلاصه ای شماها.به دنبال موفقیت چشمگیری که در ماموریت آخرتون بدست آوردین و موفق شدین با دو سوم تلفات از دست تام و دار و دستش فرار کنین به عنوان جایزه شما رو آوردم اینجا.برین خوش بگذرونین.

درست در همین لحظه جادوگری سیاهپوش به جمع محفلی ها نزدیک شد.ملت محفلی با دیدن جادوگر اخمهایشان را در هم کشیدند.
-ایششش!این که سیاهپوشه.

-ریختشو!فکر کرده اینجوری خفن به نظر میرسه.
-اینا همش تهاجم ریدلیه.فردا میره کچل میکنه.پس فردا دماغشو میکنه.

جادوگر سیاهپوش بدون توجه به ابراز علاقه محفلی ها شروع به صحبت کرد.
-ضمن عرض سلام , بنده موظف هستم از طرف مدیریت جدید جناب مورت د والد ورود شما رو خوش آمد بگم و قوانین اینجا رو یادآوری کنم.شما با امضای قرار دادی که بهتون دادیم متعهد شدین که در مدتی که اینجا هستین بشدت خوش بگذرونین.امیدوارم هیچ اثری از نارضایتی در چهره هیچکدومتون نبینم.وگرنه با جرائم سنگین نقدی مواجه خواهید شد.
آرتور ویزلی درحالیکه سعی میکرد آخرین فرزندش را(که نامش را هم فراموش کرده بود)از میله چرخ و فلک جدا کند پرسید:این چی میگه آلبوس؟چه قراردادی؟
آلبوس دامبلدور نگاهی به تکه کاغذی که در دست داشت انداخت.
-اینا گفتن اگه قرار داد ببندیم بهمون تخفیف میدن.محفلم که بودجه نداره.من ذوق کردم و فوری قرارداد رو امضا کردم.

جادوگر سیاهپوش با "اهم اهم" کوتاهی توجه دامبلدور را به خودش جلب کرد.
-داشتم میگفتم.شما موظفید حداقل از پنج وسیله تفریحی اینجا استفاده کنید.البته باید بهتون یادآوری کنم که با ورود مدیریت جدید شکل و شمایل و کاربرد وسایل کمی عوض شده.بهتره کاملا مراقب باشین و خودتون آماده هر نوع سورپرایزی کنید!ضمنا شما باید شام رو در همین محل صرف کرده و بعد از اعلام کتبی و قلبی رضایت کاملتون, از اینجا خارج بشین.روشن بود؟

.