هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   4 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۴۲ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳

آملیا سوزان بونزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۶ چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲:۴۹ جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸
از زیر گنبد رنگی عه آسمون!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 151
آفلاین
اطلاعات کلی:
نام: آمليا سوزان
نام خانوادگی: بونز
سن: 23
خون: اصیل زاده
گروه: گریفندور
موجود دست آموز:
1-سگی بزرگ و اصیل اینگلیسی به اسم گولدِن
2- گربه ای سفید با چشمانی سیاه به اسم لوییس
3- جغدی طلایی رنگ به اسم دراگون
4-خرگوشی سفید با گوشهایی سیاه به اسم نینا
(عشق حیوونه!)

چوب جادوی فعلی:
جنس چوب:از درخت مجنون
مغز: پر ققنوس
طول چوب: 13.33 اینچ
انعطاف پذیری: زیاد
مناسب برای: برای انواع طلسم های حفاظتی
شغل:کار در دیوان عالی جادوگری و هر از چندی معجون سازی

من آملیام.آملیا سوزان بونز!البته خودم با اسم سوزان بونز راحت ترم.آملیا یه نوع زور از طرف پدرم بود.خیلی به اصالت اهمیت میده.میگه برای یه دختر از خاندان بونز توهینه که فقط اسمش سوزان خالی باشه!مسخره است!اصالت خیلی مهمه ولی ن برای چیزی مثل اسم آدم!
باشه حالا بگذریم.وقتی بچه بودم استعداد جادوگریم به خوبی خودشو نشون داد.با سقوطم از طبقه ی سوم خانمون توی شمال لندن!وقتی که تونستم خودمو با پرواز برسونم به ساعت بیگ بنگ باید میبودید و میدید چه اوضاعی شده بود!البته خوب اینکه ادم باباش رئیس هماهنگی جادویی باشه این خوبیم داره که بهش کاری ندارن!
از همون بچگیم علاقه ی شدیدم برای دوست شدن با بقیه فوران کرد ولی امر و نهی های پدرم باعث شده بود که نتونم اون طور که باید توی اجتماع جادوگری ظاهر بشم.همون موضوع باعث شد که بیخیال دوستی با بقیه بشم و بشینم تو خونه یا با حیوونهای جادویم بازی کنم یا کتاب بخوانم.وقتی احساس غرور منو گرفت و فکر کردم که از بقیه سرترم کافی بود که پدرم برای رفتن من به اسلیترین امیدوارم تر بشه!
ولی خوب این طور نشد و من تا حدودی ناراضی هم نبودم.این که کلاه گروهبندی سر انتخاب گروهم 3 دقیقه وقت گذاشت باعث افتخارمه.همون طور که گفتم ناراحتم نشدم که به اسلیترین نرفتم چون به نظرم استعداد از بقیه چیزها مهم تره.
من در مدرسه با اون همه غروری که داشتم جنگیدم و به ادم اجتماعی تری تبدیل شدم.البته اون غرور اولیه باعث این ترس بود که بقیه منو قبول ندارن ولی با ثابت کردن خودم در درس و کوییندیچ به عنوان مهاجم سعی میکردم از این موضوع بکاهم.
وقتی مدرسه بودم به شدت به معجون سازی علاقه پیدا کردم و حتی میخواستم که بعد از پروفسور اسلاگهورن استاد این درس بشم ولی پدرم که احساس میکردم زندگی تک فرزندش داره زیاد از دستش خارج میشه نگذاشت این اتفاق بیوفته و منو به زور وارد وزارتخونه کرد.
با وجود استعداد ذاتی و هوشم و البته وجود پدرم در وزارتخونه به سرعت پیشرفت کردم و در یه لحظه فهمیدم که به عنوان جوان ترین عضو دیوان عالی جادوگری منصوب شدم.
با اینکه آرزوهای گذشتمو برباد رفته میدیدم ولی نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم که از وضعیت فعلی راضی نباشم.بالاخره فقط 20 سال داشتم ولی در همچون مقامی به میبردم.همین باعث شد که اون دوست قدیمی غرور دوباره به سراغم بیاد.
منی که هر روز از روز پیش موفقتر و مغرورتر میشدم هیچ متوجه تنهاییم نبودم.همیشه اینکه چیزی کم دارم آزارم میداد ولی چی؟خدا میدونه.
بالاخره پس از به قدرت رسیدن لرد این سوال که چی آزارم میده جواب داده شده.من تنها بودم و کسی رو در حد خودم دور و برم نمیدیدم همین باعث شد که ....
+پوووووف دستم شکست!



تایید شد!

به ایفای نقش خوش اومدی.


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۰ ۲۰:۵۶:۵۷


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲:۱۷ چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۳

گلرت پرودفوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۳ یکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱
از قلعه ی نورمنگارد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 512
آفلاین
اطلاعات اولیه:

نام: گلرت
نام خانوادگی: پرودفوت
سن: 20 سال
خون: اصیل زاده
گروه: ریونکلاو
موجود دست آموز: هیپوگریف (پنجه ی توفان)

چوب جادوی فعلی:

جنس چوب: چوب درخت شاه بلوط
مغزی: ریسه ی قلب اژدها
طول چوب: 12.5 اینچ
انعطاف پذیری: سخت
مناسب برای: طلسم های آتشین و جادوی سیاه
شغل: آرور

بیشتر:

گلرت پرودفوت از پدر، به خانواده ی اصیل زاده ی پردفوت منصوب بوده و از مادر، به خانواده ی اصیل زاده ی گریندل والد. گلرت پردفوت پس از مرگ مادرش، نوه ی پسریِ گلرت گریندل والد بزرگ به دست کسانی که از خاندانش نفرت داشتند، تنها بازمانده ی تبار آن جادوگر بزرگ است.

گلرت در حال حاظر وارث قلعه ی نورمنگارد و کتابخانه ی مخفی جد بزرگ خود، گریندل والد کبیر است. او عاشق مطالعه ی طلسم های گوناگون دفاعی و هجومی بوده و از خواندن داستان ها و حکایات قدیمی لذت می برد.

گلرت در جادوی سیاه مهارت بسیاری به دست آورده و این مهارت ها در کنار عکس العمل های سریع او و توانایی انجام طلسم های بی کلام، او را به دوئلیست قدرتمندی تبدیل کرده است. طلسم های مورد علاقه ی او طلسم های آتشینی چون کمند آتشین و FiendFyre هستند.

او بجز در جادوی سیاه، در زمینه های دیگری از جادو مانند تغییر شکل، ساخت طلسم، جادوهای صورتی و جادوهای جنگی ( Martial Magics) نیز مهارت دارد. گلرت با زمینه های دیگر جادو مانند جادوی بدون چوبدستی، ریاضیایت جادویی و... نیز تا حدی آشنایی دارد.

از توانایی های شگفت انگیز او، به توانایی غیب شدن بدون نیاز به شنل نامریی می توان اشاره کرد. که این نشان دهنده ی قدرت جادوی Disillusionment بالای اوست.

گلرت فردی باهوش و مرموز است که از سر به سر گذاشتن دیگران لذت برده و به راه انداختن دعواهای کوچک را بسیار دوست دارد ولی با این حال بسیار مودب است و زمانی که کسی به او نیاز داشته باشد، آماده ی یاری رساندن.

پردفوت را میتوان جوان مغروری دانست که همواره نقشه ای در سر دارد که می تواند نتیجه ی یک نبرد را به کل تغییر دهد؛ میتوان او را یک نابغه ی جادویی دانست که بر تئوری همه ی گونه های جادو مسلط است؛ ولی او هنوز در اجرای بعضی طلسم های نچندان پیچیده مانند آپارات، طلسم های خانه داری و ... با مشکل مواجه است!

همانند بسیاری دیگر از جادوگران و ساحرگان، گلرت نیز از بازی کوییدیچ لذت برده و در بازی ها معمولاً نقش دروازه بان را بازی می کند. برای گلرت چیزی به اسم منصفانه وجود ندارد؛ برای او کارها به سه دسته تقسیم می شوند:
1) کارهایی که وضعیت حاظر را بهتر میکنند.
2)کارهایی که باعث حفظ شدن وضعیت حاظر می شوند.
3) کارهای بیهوده!

شناسه ی قبلی گلرت گریندل والد


تایید شد!

قابل توجه کاربران گرامی، این شخصیتی که ایشون معرفی کرده، در واقع
این پسر هست.

شما هم می تونید با تهیه کردن یک همچین مقاله و اطلاعاتی، در مورد شخصیتی که توی فیلم یا کتاب بوده، اما اسم و رسمی براش در نظر گرفته نشده، بیاید و اون شخصیت رو بسازید.

منتها باید به همین صورت وقت بذارید و بیوگرافی جون داری واسش بنویسید.


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۶ ۹:۴۲:۱۶

هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

!Only Raven
!Only Raven

تصویر کوچک شده

!I am THE PROUDFOOT
!Only Raven
OnlyRaven


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۰۰ دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۳

فلورانسو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۰ پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۹:۰۴ چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 350
آفلاین
جايگزين بشه. ممنون. :)
-----------

اسمم فلورانسو هستش. لقب هاى زيادى دارم ولى شما فلو صدام کنيد بر وزن Hello.

نام خانوادگی داشتم يه زمانى اما بعد خواستم که ديگه نباشه. چون من هرکارى بخوام انجام ميدم..از اونجايى که خواستن توانستن است. :)

يه اصیل زاده ام که توى انگلیس متولد شدم. درمورد سن، فادرم ميگه هرکى پرسيد بگو سيزده. پس من سيزده سالمه. توى يازده سالگى طبیعتا وارد هاگوارتز شدم و با کمال خوشبختى کلاه من رو به گروه اسليترين فرستاد. شما هر فکر بدى که درمورد اسليترين داريد غلطه. اسليترين يکى از بهترین گروه ها با بهترین اعضا هستش. بعد ها با محفل ققنوس آشنا شدم. پدر و مادرم از من انتظار داشتند يه جادوگر سياه باشم اما من نمى تونستم. آخه من چطور به يه فرد کچل و بى دماغ بگم ارباب. اگه اربابه واسه خودش مو بياره. مثل پرفسور دامبلدور ماشاا.. چشم نخورن. من در مقابل پدرم ايستادم و عضو محفل شدم و با ولدمورت به جنگ پرداختم چون" جادوى عشق فراتر است از جادوى ولدمورت و مرگخوارانش". البته پدرم هم من رو از خونه بسیار شيک انداخت بيرون. از اون به بعد پرفسور دامبلدور و اعضاى محفل شدن خانواده ى من. من هم نام خانوادگيم رو برداشتم. هعععى روزگار.

سپر مدافعم" کبرى" هستش. مار کبرى نه ها! خانم کبرى که فداکارى کرده و در اين راه قدم گذاشته. عينکم و آشپزيم خيلى مشهوره درحالى که عينکم داره خاک مى خوره و آشپزى هم که کلا تو مراممون نيست. فقط نمى دونم چرا مشهور شدن اينا!؟ آرزوى مديريت و بلاک کردن کاربران رو در سر مى پرورانم. اگه الان لبخند زديد و مسخره ام کرديد بايد يادآورى کنم..خواستن توانستن است پس مراقب نحوه ى حرف زدنتون با من باشيد.

درمورد اخلاقم بايد بگم که من شجاع، گستاخ، مغرورم. يه ذهن زيبا هم دارم اما نه با اون غلظت.

در آخر اعتقاد دارم: همه چيز خيلى عالی خواهد شد. :)

انجام شد.


ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۴ ۲۳:۳۷:۲۲

تصویر کوچک شده


I'm James.


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۵۰ یکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۳

سیناپاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۵ یکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۰:۰۲ یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴
از تالـار گریفیــندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1
آفلاین
نام: سـینا

نام خانوادگی: پاتـر

وضعیت خونی: دورگـه

جنس: مذکـر

گروه: گریــفـیندور

خصوصیات ظاهری: قدی متوسـط , موهـایی پرکلاغـی و چشـمانی مشـکی مایـل به قـهوه ای

چوب دستی: منـاسـب بـرای اکثـر رشتـه هـا , کـمی سر کـش , مـوی هیپـوگریـف , چـوب درخـت توسـکا

توانایی ها: تـوانـایی در درس دفـاع در بـرابـر جـادوی سیـاه و معجـون سـازی , جـوینده تیم کوئیدیچ

حیوان خانگی: جــغــد

علایق: کــرم ریخــتن

مهـارت هـای خـاص: صحـبت کـردن به زبـان مـارهـا ((ارث بـرده از پـدر بزرگ))

مــدرسه: هاگوارتــز

زندگی نامه:

در روزی آفتـابی و هنـگام شکـوفـه زدن گـل ها پسـری بـه دنیـا آمد...**
پـسـری شـجـاع کـه دوسـت داشـت در هاگوارتـز مثـل پـدر و مـادر و بـرادرش در گـروه گریفیــندور قـرار بگـیرد...**
او یـازده سـال صبـر کـرد تـا به هـاگوارتـز بـرود تـا روزی رسیـد کـه یـازده سالـه شـد و هنـگام جـشن گرفــتن تـولدش نـامه ای بـرایـش آمـد و پـس از بـاز کـردن نامــه دیــد که او می تـواند بـه مدرسـه علـوم و فنـون جادوگـری هاگوارتــز برود...**
او هـمراه مـادر و پـدرش به کوچـه دیـاگون رفـت و وسـایل مـورد نیـازش را خریــد و فـردای آن روز سـوار قـطار هاگوارتــز شـد...**
او در قطـار دوسـت هـای خـوبی پیـدا کرده بـود...**
او هنـگامی کـه به هاگوارتـز رفتـه بـود استـرس زیـادی داشـت و وقـتی به سرسـرا نزدیـک تر می شـد استرسـش بیشـتر می شـد...**
هنـگامی که بـر روی صنـدلی نشـست و کـلاه گـروهبنـدی روی سـرش بـود کـلاه خیـلی می خـواست تا او را در گـروه اسلیتریـن قـرار دهـد ولی کـلاه در درون آن پسـر شجـاعت بسیـاری می دید و دو راهه شده بود از آن پسـر پرسید دوست داری تو کدوم گروه بری؟؟؟ پسر جواب داد هـر گروهی به جز اسلیـترین و با کـمی فـکر آن پسـر را در گـروه گریفیــندور قـرار داد...**
آن روز بهـترین روز آن پسـر بود هم بخواطـر اینکه در گروه گریفینــدور قـرار داد هم بـخواطر اینکه دوستانـش هم در گـروه گریفیــندور هستـند...**

**************************************

**...لطفـا من رو در گریفیــندور قـرار بدیـد...**


لطفا جهت عضویت در ایفای نقش به مراحل زیر دقت کنید:

1.خوندن قوانین ایفای نقش

2.ارسال پست در کارگاه نمایشنامه نویسی

3.بعد از تایید اون توسط کلاه گروهبندی،حضور در تاپیک سال اولیا از این طرف برای تعیین گروه.

4.انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی اون در تاپیک معرفی شخصیت.


تایید نشد.


ویرایش شده توسط سیناپاتر در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۳ ۱۷:۵۶:۳۴
ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۳ ۱۸:۳۳:۴۷
ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۳ ۱۸:۳۷:۲۱

SINA POTTER


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۴۱ شنبه ۲ اسفند ۱۳۹۳

ایرما پینس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۹ سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۳:۲۸ چهارشنبه ۹ تیر ۱۴۰۰
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 184
آفلاین
معرفی شخصیت.


نام:ایرما لیدیا پینس.

لقب:مادام پینس،خانم کتابدار

چوبدستی:35سانتی متر،چوب صنوبر،ریسه قلب اژدهای سبز ولزی

جارو:علاقه ای به پرواز ندارد.

حیوان خانگی:ندارد.

وضعیت خون:اصیل زاده( پدر:ویلیام جرج پینس. مادر: آلیس سالی بلک)

گروه:اسلیترین








اون قبلیو،بردارید اینو بذارید به جاش.
بعدا کاملترش میکنم.

انجام شد.


ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲ ۲۲:۱۸:۳۵

Underfed Vulture


قبل از صحبت کردن فکر کنید.
قبل از فکر کردن مطالعه کنید.





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۳۳ جمعه ۱ اسفند ۱۳۹۳

گریفیندور، مرگخواران

مرلین کبیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۴۸ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲
آخرین ورود:
دیروز ۲۳:۲۷:۰۷
از دین و ایمون خبری نیست
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
مرگخوار
گریفیندور
ناظر انجمن
پیام: 729
آفلاین
شاپو جان، این معرفی انتهای شخصیت من هستا، مال نمیدونم چند وقت پیشه، گروهم که عوض شده، حسش نبود اون رو عوض کنم، الان فقط اون تیکه آخر رو پاک کن و اینو بذار:

من، مخترع جادو و جادوگری، انرژی ای که جادوهایتان را عملی میکند، مغز متفکر جادوگری و پیامبر شما، در گروه ریونکلاو خواهم بود!

شاپو جان عمه محترمونه!
انجام شد.


ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲ ۱۸:۱۲:۳۴



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۴۱ پنجشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۳

هلنا راونکلاold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۳ پنجشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۱:۱۱ سه شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
نام: هلنا

نام خانوادگی: راونکلا

گروه: راونکلا

مادر: روونا راونکلا

ویژگی های ظاهری:
دختریست با موی سیاه، صورتی سفید و قدی بلند.

ویژگی های باطنی:
کمی عصبی، باهوش، قدرتمن و یه پا کارآگاه!

شناسه ی قبلی


قبلا گروه من گریفیندور بود خواهشا گروه منو به راونکلا تعییر بدید!

تایید شد.


ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۳۰ ۱۹:۰۹:۲۴

هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!
Only Raven


قلب و خون من آبیست و آبی میماند...


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۱۹ چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۳

kasra_n


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۴ چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱:۳۱ سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۱
از شمرون تا جیحون راس راس را میرم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
نام :ایگنوتیوس پورال

جنسیت : مرد

سن : 15

خون : اصیل زاده

پاترونس : تک شاخ

نوع چوب جادو: موی تک شاخ ، ریسه قلب اژدها ، چوب بلوط ، پر ققنوس ، مناسب برای دوئل و جنگ ، 13 اینچ

نوع چوب جارو :تک شاخ آتشین

حیوان خانگی : خفاش

ویژگی ظاهری و اخلاقی:

قد : متوسط

مو : مشکی متوسط

رنگ چشم : آبی

صبر کم و متوسط ، آرامش کم و خشونت نسبتا زیاد ، خوش اخلاق و آماده جنگ و دعوا در هر لحظه
با کسی کاری ندارم و در حالت عادی خوش اخلاقم و شوخ ولی اگه کسی بد رفتار کنه و ... رفتارم مثه بالا میشه...

داستان زندگی :

هوا تاریک و مه بود... من به همراه برادرانم کدمیوس و آنتیوس در راه رفتن به شهر دیگر بودیم که روبرومون رودی عمیق سبز شد . از آنجایی که هر کدام از ما، در جادوگری مهارت های حرفه ای داشتیم، تصمیم گرفتیم شد که پلی را بر بالای این رود عمیق بسازیم که در نهایت بتوانیم از آن عبور کنیم. همه چیز خوب پیش می رفت و ما توانستیم پلی را بنا کنیم، اما زمانی که می خواستیم از آن عبور کنیم ناگهان مرگ در جلوی چشمانمان حاضر شد و راه ما را بست. خیلی شوکه شده بودیم و فکر میک ردیم که مرگ با ما چه کار دارد .
همه چیز خیلی سریع پیش می رفت، به این باور رسیده بودیم که دیگر زمان وداع ما با دنیای جادوگران به پایان رسیده است اما در کمال ناباوری دیدیم که مرگ نه تنها قصد گرفتن جان ما را ندارد، بلکه ما را برای اینکه توانسته بودیم او را فریب دهیم تحسین می کند و از ما می خواهد که هر کدام در برابرش آرزویی کنیم تا او برای ما برآورده کند. بردار ارشدم آنتیوس ، ابر چوب دستی را از مرگ خواست ، چوب دستی که در جان مانند او نباشد و قوی ترین باشد . مرگ سریعا خواسته او را براورده کرد و او برگشت و رفت سراغ انتقام از دشمنانش.
برادر دومم از مرگ سنگی را خواست که مردگان را زنده کند . مرگ خواسته او را نیز بر آورده کرد و او رفت و دختری را که دوست داشت را زنده کرد و ... .
و من ایگنوتیوس از مرگ شنلی ناپدید کننده خواستم تا بتوانم از دست مرگ مخفی شوم و مرگ از شنل خودش برید و به من داد و به راهم ادامه دادم و برای همیشه از دست مرگ پنهان شدم .


لطفا جهت عضویت در ایفای نقش به مراحل زیر دقت کنید:

1.خوندن قوانین ایفای نقش
2.ارسال پست در کارگاه نمایشنامه نویسی
3.بعد از تایید اون توسط کلاه گروهبندی،حضور در تاپیک سال اولیا از این طرف برای تعیین گروه.
4.انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی اون در تاپیک معرفی شخصیت.


ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۳۰ ۱۸:۵۱:۵۷

با ایگنو پی وی تریپ کل داری ؟؟ پس داری به جهنم بلیط مجانی... حواستون باشه دفه بعد که غصه میگین...تو غصه هاتون نباشه دیگه اسم پی وی...
آره...برو خونه...ببین برو خونه ...خب؟...برو خونه....و گرنه دفه بعد...


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۳۱ سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
دوستان توجه کنید؛

برای تغییر شخصیت ،

اول باید با شناسه فعلی تون بلیت بزنید و درخواست بستن شناسه بدید.

بعد که شناسه بسته شد می تونید یه اکانت جدید بسازید، و با اون اکانت مستقیما بیاید و شخصیتتون رو در همین تاپیک معرفی کنید. و حتما لینک شناسه قبلی رو در انتهای پستتون ذکر کنید.


با تشکر!


تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۳۰ سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳

گرگوری گویل old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۸ پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۵:۵۵ یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۴
از زیر چتر عظیم ارباب
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 13
آفلاین
نام:
جینی ویزلی
جنسیت:مونث

ویژگی ظاهری: موهای قرمز رنگ

خانواده:
همسر:هری پاتر
فرزند:البوس سوروس پاتر و جیمز سیریوس پاتر

گروه :اسلیترین
مدرسه:هاگواتر


شناسه قبلی:
گرگوری گویل








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.