خلاصه:
فرهنگستان وزارت به مدیریت تد ریموس لوپین قوانین سخت و لازم الاجرایی گذاشته واستفاده از کلمات سیاه و خشن رو ممنوع کرده. تصمیم مرگخوارا اینه که فرهنگستانی در لیتل هنگلتون تاسیس کنن تا در اون منطقه قوانین خودشون رو پیاده کنن و آزاد باشن .مرگخوارا می خوان برای فرهنگستان مجوز بگیرن. وبرای این کار باید با فرهنگ بشن!
در قدم اول مورفین رو قانع می کنن که وقتی بازرس های وزارتخونه اومدن حرف نزنه و ساکت بمونه.
همینجاست که جینی وسط سوژه ظاهر می شه!
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
بالاخره یکی از مرگخواران به خود مسلط شد!
-شاید دلیلش اینه که وزارت کار مزخرف و اعصاب خرد کنیه و ارباب گذشته از این که به انتخاب یارانشون احترام می ذارن، کلا ترجیح می دن هیچ مرگخواری وزیر نشه. مطمئن باشین چیزی که دیروز به ذهن شما رسیده سالها پیش به ذهن ارباب ما رسیده بود!
جینی دست از پا درازتر محل را ترک کرد و سوژه را به حال خودش گذاشت.
مرگخواران مجددا سرگرم تفکر شدند!
-خب...مورفین رو که ساکت کردیم. قدم بعدی چیه؟ مرلین؟ شما از همه ما با تجربه تری و چندین ردا بیشتر از ما پاره کردی. شما بفرمایین کجای فرهنگ ما اشکال داره؟!
مرلین از این که به عنوان ریش سفید مجلس جدی گرفته شده بود بسیار شادمان شد! دستی به ریشش کشید و وانمود کرد سخت در فکر فرو رفته است. مرلین فکر می کرد و فکر می کرد و هی رنگ به رنگ می شد! کم کم مر گخواران داشتند نگرانش می شدند که شروع به صحبت کرد.
-خب...راستش...اگه می پرسیدین کجای کار شما اشکال نداره راحت تر جواب می دادم. مثلا...فرهنگ غذا خوردنتون هم زیاد جالب نیست!
لودو پس از ظاهر کردن چت باکس مخصوص نامزد های وزارت به صحنه بازگشت.
-بزنم رد صلاحیتت کنم پیری؟ غذا خوردن ما چشه؟!
مرلین تصمیم گرفت این "چش بودن" را عملا نشان دهد.
میز بزرگی پر از غذا جلوی مرگخواران ظاهر کرد.
-خب...اگه فکر می کنین چیزیش نیست بفرمایید میل کنید!