جو ایفای نقش به نظر من خیلی مهمه. برای این که اعضا احساس راحتی کنن. راحت بتونن حرف بزنن. راحت بتونن نقششونو ایفا کنن. بدونن بقیه دائم در کمین نیستن که هر حرفی که زده شد بدترین برداشت رو ازش بکنن و یه دعوایی راه بندازن.
به نظر من مهمترین کاری که دامبلدور کرد همین بود. ایفای نقشش رو قبل از دامبلدور شدنش هم دوست داشتم. رفتار و برخورد خوبش رو هم همینطور.
هدف دامبلدور برخلاف خیلیا اثبات و بالا بردن خودش نیست. نگاهش به نقش و موقعیتش اصلا خودخواهانه و مغرورانه نیست. همین باعث می شه بقیه باهاش راحت باشن. نظرشونو بگن. حتی اگه انتقادی داشته باشن هم راحت بگن.
بیشتر دامبلدورا و لردای قبلی دلسرد نشدن... فقط خواستن تو اوج برن و قبل از این که موقعیت و وجهه شون خراب بشه خداحافظی کنن. همین ویژگی هایی که برای دامبلدور گفتم می تونه باعث بشه ایشون این طرز فکر و نگاه رو نداشته باشن و اگه مشکل خاصی پیش نیاد بمونن.
در مورد نظارت، کارایی که انجام داده و قراره انجام بده(که ما علم غیب داریم و می دونیم!) و مسیری که توشه به نظر من خیلی درسته.
آلبوس دامبلدور دیگه...حتما باید اسم نحسشو دوباره بنویسیم؟