هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۱۰:۰۴ سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
امتیازات تکالیف جلسه چهارم:

راونکلاو:

لونا لاوگود:25 امتیاز
لیلی پاتر:25 امتیاز
گابریل دلاکور:28 امتیاز
آلفرد بلک:25 امتیاز
گراوپ:26 امتیاز

هافلپاف:

پیوز:26 امتیاز


گریفیندور:

پرسی ویزلی:28 امتیاز
تد ریموس لوپین:30 امتیاز

ایول راونکلاو که ترکونده!




Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۹:۵۷ سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
جلسه بعدی(جلسه پنجم) - در دوئلها مهمترین چیز ها چیست؟

آلبوس که انگار خیلی عجله داشت با سرعت در کلاس رو باز کرده،به طرف میزش رفت و بر رویش نشست.عرق بر روی تمام صورتش نشسته بود و سخت نفس میکشید.چند لحظه به زمین خیره موند و بعد به دانش آموزان خیره شد.لبخندی شیرین زد و شروع به صحبت کرد:

آلبوس:خب..من امروز خیلی عجله دارم.چون باید کاری انجام بدم و برای همین نیم ساعت کلاسمون امروز زودتر تعطیل میشه.
دانش آموزان به صورت در اومده ولی وقتی نگاه خشمگین دامبلدور رو میبینن سریع حالت چهره رو عوض کرده و به صورت در میان و بعضا برای پاچه خواری بیشتر حرفهایی هم میزدن:

-آخه چرا استاد؟
-ما یه هفته صبر کردیم تا دوباره با شما کلاس داشته باشیم.
-حالا نمیشه کارتون رو عقب بندازید و با ما بیشتر بمونید؟

آلبوس لبخندی میزنه و به سمت تخته میره.دانش آموزان از چهره و حرکات دامبلدور متوجه شدن که وی چقدر خسته و بی حوصله شده و برای همین ساکت شدن تا سریع تر درس به پایان برسه.با دقت به تخته نگاه کردن و مثل همیشه از تیکه های مهم درس نت برداری میکردن.
گابریل و بارتی بی خیال درس شده و در زیر میز به شدت مشغول راز و نیاز بودن..در طرف دیگه پرسی با دقت پسر سیفیت جلوئیش رو نگاه میکرد و برای کلاس خصوصی بعدیش نقشه میکشید .تد ریموس و ویکتوریا هم با نگاه های عاشقانه همدیگه رو شارژ روحی میکردن و کلا وضع کلاس بهم ریخته بود.

-خب دوستان لحظه از راز و نیاز دست بکشید تا من این یه تیکه رو بگم،بعد تا میخواین راز و نیاز کنید.
-

-ما مهمترین نکته دوئل رو تو جلسه های قبل خوندیم.حتما تمرکز یادتون هست ولی دوئل یه رکن مهم دیگه هم داره و اونم عقله.

ببینید فردی عاقل هست که برای دوئل باز حرفه ای که صد برابرش قوی تره اصلا شاخ بازی در نیاره و طرفش نره.چون مطمئنا شکست میخوره.تو دوئلهای اجباری هم مثلا موقعی که توسط یه مرگخوار خفت شدید اگر احساس میکنین که حریفتون خیلی قوی تره راهی برای فرار پیدا کنید.
الان حتما همه فکر میکنید این ترسه ولی به نظر من فردی که بمونه و با قوی تر از خودش دوئل کنه شجاع نیست،بلکه احمقه.مرز بین حماقت و شجاعت مشخصه و نباید این دو تا رو گم کرد.در واقع کسی موفقه که این دو تا رو به خوبی بشناسه و پاشو تو ناحیه حماقت نذاره.

موضوع بعدی عقل اینه که آدم باید به جا دوئل داشته باشه.همیشه افرادی که هر روز دوئل میکنن جز ضعیف ترینن.چون این افراد سعی در یادگیری بهتر دوئل نمیکنن و برای همین کم کم ضعیف شده و بعد شکست میخورن.

مهره بعدی دوئل چوب دستی مناسبه.تقریبا تمام چوب دستی ها با هم برابرن و تو دوئلها مشکلی پیش نمیاد ولی اگر دو چوب دستی یکی باشه و یا یکی ابر چوب دستی رو داشته باشه دیگه نباید دوئل کرد چون هر چی هم مهارتمون بالاتر باشه،احتمال شکستمون بیشتره.

موارد مختلف دیگه ای هم از قبیل اعتماد به نفس و فکر باز و ... هم وجود داره که دیگه تو این کلاس جاش نیست که بگم.

دامبلدور لبخندی میزنه و بعد از خوردن یه لیوان آب میگه:

-خب حالا میتونین به راز و نیازتون ادامه بدید.فقط یادتون باشه تو هیچ چیز زیاده روی نکنید.تکلیف هفته بعدتون هم اینه که توی 10 خط یه دوئل دردناک بنویسید.بیشتر از 10 خط بشه امتیاز کم میشه.میتونین فقط آخر دوئلو شرح بدید یا هر چیز دیگه ای.فقط ناراحت کننده و تو 10 خط باشه.خوش بگذره بهتون.

دامبلدور با سرعت از در کلاس دوئل خارج میشه و صدای قدم های تندش در راهرو به گوش تمام دانش آموزان میرسه.دانش آموزان که حالا خیالشون راحتتره در ملا عام کارشونو ادامه میدن.




Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۱۲:۵۵ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۷

محفل ققنوس

تد ریموس لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۰ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۵ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶
از دور شبیه مهتابی‌ام.
گروه:
محفل ققنوس
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1495
آفلاین
به یه دوئل باز حرفه ای دیگه اشاره کنید و در موردش فقط چند خط توضیح دهید.(10 امتیاز)

جیمز سیریش پاتر ملقب به قلدر کوچک

در زمانی که به نظر می رسید آرامش رفته رفته بر جهان جادوگری حکم فرما می شود و نه از سیاه ها خبری بود و نه از ســیــــــفـــــــیت ها، در خاندان پاتر پسری چشم به جهان گشود که از همان دوره ی شیرخوارگی به فنون دلاوری و جنگاوری بسیار علاقه داشت، بطوری که وقتی زبان باز کرد، هر چیزی که میخواست از برایش تنها یک کلمه می گفت و آن شیء را به دست می آورد... آن یک کلمه تنها سه حرف بود و "جـــــــــیـــــــغ" نام داشت. زمانی که جیمز آنقدر بزرگ شد که پا به کوچه و خیابان گذارد، همواره دو شیء مخوف به همراه داشت: یویویی بس خطرناک به رنگ صورتی و قلابسنگ!
آموزش و تحصیلات وی در هاگوارتز و مهارت در استفاده از چوبدستی، بخصوص طلسم های دهشتناکی که مخترعش خودش بود و بس هم سبب نشد دو یار همیشگی کودکیش را فراموش کند و دوئل هایی که تنها با استفاده از یک حرکت یویو در آن پیروز شده است، شهره ی خاص و عام است.

جیمز وقتی که تنها 12 سال داشت، در دوئلی به یاد ماندنی موفق شد پروفسور فلیت ویک را که دارای چندین درجه و رنک در راستای دوئل بود، ناک اوت کند و زان پس به او لقب قلدر کوچک دادند.
وی هم چنان مشغول تحصیل در هاگواترز هست و هر ماه رکوردهای پیروزی در دوئل او افزایش پیدا می کند.


یه مطلب کوتاه پاچه خوارانه مناسب معلم دوئل بفرستید.(20 امتیاز)

پروفسور عزیز، درود

در نبشتن این نامه سعی کردم اندازه فونت خود را تا حد معقولی لارج نمایم تا مبادا چشمان حساس شما آسیب ببیند و مرلین به دور، سبب غیبت شما از کلاسی که عاشقانه دوستش داریم، گردم!
وقتی به عقب یعنی زمان قبل از کلاس شما می نگرم، تنها جهل میبینم و نادانی! ولی دامبلدور مهربان، با شکیبایی و آغوش باز ما را پذیرفت و دانش عمیق و گرانبهایش را در اختیار ما گذاشت.

پروفسور عزیز!

وقتی به تالار افتخارات هاگوارتز می روم، در میان آن همه عنوان تنها یک نام است که خودنمایی می کند، تنها اسم زیبا و جاودان یک نفر است که دیده می شود...
وقتی در جمع دوستان سخن از شجاعت می شود، تنها نام شماست که بارها و بارها تکرار می شود، به عنوان مردی بی باک، جنگجویی نترس، استادی فرهیخته و وارسته، و از همه بالاتر انسانی بزرگوار که همه ی آنچه می داند را به صورت عمومی و خصوصی در اختیار نسل جوان نهاده است!

به راستی که واژگان برای توصیف عظمت شما چقدر ناچیزند!

پس من نیز با زبان الکن خود بیش از این وقت شما استاد ارجمند را نگرفته و نامه ی کودکانه ام که تنها به پاس تشکر و ابراز خلوص به پیشگاه آن مقام نگاشته ام را به پایان می برم.

ارادتمند شما،

تدی لوپین


تصویر کوچک شده


Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۲۲:۰۷ یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۷

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
به یه دوئل باز حرفه ای دیگه اشاره کنید و در موردش فقط چند خط توضیح دهید.

عله نله !

عله یکی از حرفه ای و گُلاخ ترین دوئل بازان قرن هست و نکته ای که باعث قوت وی در دوئل به شمار میرود استفاده مفید از همه نوع وسیله به جز چوبدستیست ! او در قزوین یکی از دوست داشتنی ترین شهر های ایران چشم گشود و در حال حاضر یکی از رهبران انتفاضه جادوگران است . او توانست با استفاده از وسایلی چون سیم سرور ، منوی مدیریت ، تختخواب خوابگاه مدیران و صفحه سفید دوئل های بسیار زیاد و موفقی را به انجام برساند . او در سال 82 توانست با استفاده از دوئل تن به تن با سیم سرور عده زیادی را به سوی جادوگران جذب کند ... با کمک منوی مدیریت به عده ای که علاقه نداشت ، نشان داد که نمیتوانند هر کاری مایلند انجام دهند ، و سپس توانست با کمک تختخوب خوابگاه مدیران دوئل موفق دیگری را که منجر به جذب دو مدیر ساحره بود پشت سر بگذارد ، و بالاخره با دوئل توسط صفحه سفید ، توانست مجددا عده ای را که به کمک سیم سرور جذب کرده بود ، از جادوگران براند




یه مطلب کوتاه پاچه خوارانه مناسب معلم دوئل بفرستید.

آلبوس دامبلدور گلم از تو سپاسگذارم بابت اینکه :

نحوه استفاده مفید را در اوقات تنهایی از ملت سیفیت به من آموختی
نحوه لذت بردن مفید را در خوابگاه مختلط بی خانمان وزارت را به من آموختی
نحوه برگزاری جلسات خصوصی سحر آمیز را در کوتاهترین زمان ممکن به من آموختی
نحوه بحث در مورد جلسات خصوصی را در خوابگاه مدیران و با عمامه کوییرل به من آموختی
نحوه ارتباط همزمان با ساحره ها و جادوگران سیفیت را در اماکن باز و بسته و روز و شب به من آموختی
و در آخر از تو سپاسگذارم که به من آموختی که عله با اینکه وبمستر و دارنده سیم سرور است ولی او هم میتواند در جلسات خصوصی شرکت نماید !


بقیه موارد هم باشه برای اولین جلسه خصوصی


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۱۰:۱۰ یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۷

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
1)به یه دوئل باز حرفه ای دیگه اشاره کنید و در موردش فقط چند خط توضیح دهید.(10 امتیاز)

سید حسن نصر الله !

وی از کودکی بسیار خشن بود و با دوستانش در لبنان دعوا می کرد و از فحش های رکیکی چون «عملتُ والدتک » و « باح الحمار» استفاده میکرد ! در جوانی توانست رهبر حذب البوق لبنان را شکست دهد و چوبدستی قدرتمند سرنوشت را از او بگیرد ! از آن پس رهبری حذب البوق را بر عهده گرفت و توانست در آخرین دوئل راز آمیز خود بلادی شارون (شارون خون آلود ) را در جنگ سی و سه روزه شکشت دهد ! این دوئل در کلیه کتاب های تاریخی ثبت شد و هم پای دوئل دامبول و گریندل قرار گرفت !

2)یه مطلب کوتاه پاچه خوارانه مناسب معلم دوئل بفرستید.(20 امتیاز)

من ندانستم از اول که تو گولاخ و رهایی / تو چرا دلبر شیرین رخت نازت ننمایی ؟

گفته بودی که مرا سی بدهی ، پس چه شد آن عهد / عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی ! *

من تو را نیک بدیدم ، چه سفیت و چه گولاخی / تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی *

من که باشم که تو را مدح کنم ، ای شه خوبان / ای که سلطان زمین و شاه عنقا و سمایی !

تو دوئل کن ، منم آن روح ، تو صفا کن ، منم آن شب / ای که در رهبری ما تو بهین بعد خدایی !

بحث پنجاه و دو درصد نبود ای مه شیرین / توهمانی که ز مقیاس و ز درصد چه رهایی !

* این دو مصرع از سعدی است !
... اینهم شعری در مدح و پاچه خواری استاد !!!


ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۲۷ ۱۰:۱۴:۵۲

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۱۹:۱۴ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۷

گراوپold3


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۳ شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۵:۳۲ یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۷
از لای ریشای هاگرید!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 156
آفلاین
1)به یه دوئل باز حرفه ای دیگه اشاره کنید و در موردش فقط چند خط توضیح دهید.(10 امتیاز)

نام : جاسم کلفت
تصویر : تصویر کوچک شده
متولد : 1330
توضیح در باب شخصیت : جاسم از زمانی که در خانواده ی فقیر به دنیا آمد، شخصیتی جسور داشت به طوری که با برادرش ، ممد کلفت ، هرشب و هر روز جلسه خصوصی و با حضور افتخاری مادر و پدرش می گذاشت

کمی بعد ، آلبوس دامبلدور که در اون موقع کاملاً سیفیت بود ( خواستم سنش به دست باید معیارش رو این قرار دادم ) به خانه جاسم آمد و بعد از چندین جلسه خصوصی سفت و سخت ، برای وی دعوت نامه تدریس در هاگوارتز فرستاد.
هفت سال بعد جاسم که یک دوئلور حرفه ای شده بود ، در رشته دوئل سر چارراه نخریسی فارغ التحصیل شد و از آن موقع آنچنان دوئل هایی در سر چهار راه ها می کرد که دهن ماشین ها و آدم ها از بیخ سرویس می شد!
وی هم اکنون زنده می باشد!

2)یه مطلب کوتاه پاچه خوارانه مناسب معلم دوئل بفرستید.(20 امتیاز)
ای معلم که در شب و روز و صبح و ظهر و عصر مونس و همدمم بودی ، ای تو که وقتی به مشکل بر میخوردم با من کلاس خصوصی رایگان می گذاشتی ، بگذار پایت را ببوسم ، اگر نخواستی به طور (random) هرجای دیگر را

تو که به من آموختی چگونه در ساختن شیرموز خودکفا شوم ، از تو ممنونم و پیشانی سیفیتت را می بوسم!

ای تو که محفلت را اینچنین قدرت مند ساخته ای الهی که کله ولدی رو برای آینه بزنن تو اتاقت!

هرشب و هر روز برای تندرستی ات دعا می کنم تا بیشتر از کلاس های خصوصیت بهره مند شوم


ویرایش شده توسط گراوپ در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۹ ۱۹:۱۶:۰۸

[img align=right]http://signatures.mylivesignature.com/54486/280/4940527B779F95


Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۱۵:۵۱ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۷

آلفرد بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۷ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۴۰ جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۱
از دیروز تا حالا چشم روی هم نذاشتم ... نمی ذارم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
موضوع اول:یه مطلب کوتاه پاچه خوارانه مناسب معلم دوئل بفرستید.(20 امتیاز)

آقا معلم ما که خوب و مهربونه ...با یک نگاه ساده حرفامون رو می خونه ...وقتی میاد تو کلاس رو صندلی میشینه ...دفترا رو می گیره مشقامون رو می بینه ...به ما می گه بچه ها درس هاتون رو بخونین ...با همدیگه خوب باشین قد هم رو بدونین ...تو مدرسه تو کلاس همه می گیم یک صدا ...معلم مهربون دوست داریم یه دنیا


می دونی خاطرتو خیلی می خوام *** چشم حسودات کور بشه *** هر چی بلاس به دور بشه *** نقل و نبات و شیرینی مگه می شه تو دل نشینی *** از اون دوتا چشم آبیت الهی که خیر ببینی

تو عزیز دلمی...لا لا لا ...گل من ای نازنینم ...تو عزیز دلمی...تو عزیز دلمی....رو چشات نشینه شبنم تو عزیز دلمی...منه در به در می گردم تو چشات تو کوچه ی خاطرات تو عزیز دلمی...تو رو هر کسی ندیده وصف خوبیت و کلاس خصوصیت رو شنیده

چشمانت آبی قربانت شوم ...خانت به کجاست مهمانت شوم ...له له له ...دو چشم پر خمارت را که دارت ...نگاه پر شرارت را که دارد ...دو ابروی کج جانانه داری ...نگاهی دل کش و مستانه داری ...اسیر دم ریشت شد دلمن ...تو دیگر کنج قلبم خانه داری

زیم زیم ...زیم زیم

ببخشید اگر ترانه ها ماله اهل دقیانوس بود .

موضوع دوم:به یه دوئل باز حرفه ای دیگه اشاره کنید و در موردش فقط چند خط توضیح دهید.(10 امتیاز)


گلرت گریندلوالد

این دوئلر پسری سفید هست که دوران تحصیلش را در مدرسه ی دورمشترانگ گذراند و در دوران مدرسه در درس به طور فوق العاده ای قوی بود و در دوئل حتی معلم ها را هم شکست داده بود . مهارت او هیچ وقت به اندازه سنش نبوده بلکه بیشتر بوده ... او در سال پنجم از مدرسه اخراج شد و دلیلش این بود که حواس تمامی معلم ها رو به خود جذب کرده بود و همه ی آن ها با او کلاس خصوصی برگزار می کردند و مدیر از این موضوع ناراحت ... دوستانش فکر می کردند او زیر این همه کلاس خصوصی دوام نمی اورد ولی او دوام آورد ولی سرانجام از مدرسه اخراج شد ولی خانواده اش تصمیم گرفتند که دلیل اخراج شدنش آزار دان سایرین توسط او بوده است . بعد از اخراج شدنش با پسر سفید و ماهر دیگری آشنا شد که هر دو عاشق هم شدند و چون در دوئل هر دو در سطح اعلایی بودند فکر می کردند هم طبقه هم هستند و جلسات شبانه ی خصوصی و عاشقانه برای انتقال دانسته ها به همدیگر انجام می دادند ، البته تجربه ی گلرت بیشتر بود چون دوست او آلبوس اولین تجربه اش را با او داشت . پس از مدتی او به مقداری به قتل دسته جمعی ساحره ها و زن های ماگل پرداخت و در مسابقات دوئل بسیاری جان خیلی ها را گرفت اما سر انجام توسط دوستش در دوئل شکست خورد ، زیرا در یکی از جلسات خصوصی از حد خود تجاوز کرد ، و به زندان افتاد و در ان جا توسط لرد ولدومورت شکست خورد .


ویرایش شده توسط آلفرد بلک در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۹ ۱۶:۰۸:۱۲


Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۲۳:۳۹ پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۷

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
به یه دوئل باز حرفه ای دیگه اشاره کنید و در موردش فقط چند خط توضیح دهید.(10 امتیاز)

دستی به سوی او اشاره رفت،

" هری پاتر "

پسری که بعد از زنده ماندنش در دوئلی وحشتناک بین ِ خودش و لرد ولدمورت ، یکی از بزرگترین جادوگران شد. نامش همه جا زبان زد بود ، وردی ساخت که ارثی از پدرش به او رسیده بود و چگونگی رسیدن آن در سی دی هایی سر پاساژ گلستان ِ شهرک غرب اون ورا !! قابل مشاهده است که شرح کوتاهی از آن نیز ؛ در چند کلمه " جلسات خصوصی هری و جیمز " برای آماده شدن هری بوده است ، هست !

او به هری اکسپلی نیز معروف بود ، زیرا عاشق ِ این ورد بود : اکسپلیارموس! و از آن بار ها استفاده کرده بود و این ورد از آن پس ، حق کپی رایت داشت استفاده کردنش ! هری پاتر از بزرگترین دوئلور های زمان خود بوده است ، چرا که هر بار به کمک دوستانش نجات یافت و خودش هیچ غلطی انجام نداد! و فقط و فقط شانس همراهش بود.

نام او هنوز که هنوزه سر زبان هاست و همه او را به سه دلیل می شناسند : 1) جای زخمش ! 2) کلاس ها ! 3) اکسپلیارموس !

بیگورافی این عزیز دوست داشتنی :
نام : هری
نام خانوادگی : پاتر
لقب : پاتر بر وزن ِ شاتر !
سن : هر جور راحتی حساب کن .
نام پدر : جیمزی
نام مادر : لیلی
نام عمه : ندارد!
نام خاله : پتونیا !
نام بقال سر کوچه : اصغر اقا.
و ..
.
.
.
.



2)یه مطلب کوتاه پاچه خوارانه مناسب معلم دوئل بفرستید.(20 امتیاز)

معلم دوئل ؛ این تو بودی که مرا به سوی این درس سوق دادی و خیلی گولاخانه باعث شدی که من عاشق دوئل شوم و من نمیتوانم مثل تو دوئل کنم و حینه دوئل شفتالو از من بچکد و از لب و لوچه ام شیر موزی سرازیر باشد ، خوش رنگ .. ! کف آلود .. ! تو خودش هستی ، همان که از آسمان تالاپ به پایین پرتاب شدی و ما زیرت ماندیم !! ( ما= جامعه ی جادوگری ! ) آن لحظه ای بس بیناموسی بود ..

اِی معلم دوئل ، آلبالو ، پیاز داغ ( از نوع بی بوش ! )، بوق ِ طلا ! ، سی درصد ؟ صد در صد ! ..


[b]دیگه ب


Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۲۱:۵۸ سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۷

لیلی لونا پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۵ چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۵۱ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 389
آفلاین
موضوع دوم:به یه دوئل باز حرفه ای دیگه اشاره کنید و در موردش فقط چند خط توضیح دهید.(10 امتیاز)

ژانگول ژیگول!

این فرد که از همان بچگی مورد ظلم و ستم قرار گرفته بود ، از همان ابتدا به آموزش دوئل پرداخت.

در کوچه و خیابان ، سر کلاس و هر جای دیگری که بود تنها یک کار را انجام میداد ، دوئل.

رفته رفته بزرگ تر شد و در مسابقات بزرگ دوئل شرکت کرد و سرانجام توانست در سال 1900 به مقام برترین دوئل باز برسد!

موضوع اول:یه مطلب کوتاه پاچه خوارانه مناسب معلم دوئل بفرستید.(20 امتیاز)

ای بادی بولدینگ!
ای خوش تیپ! ای مهربان!
من از تو که به ما آموختی چگونه دوئل کنیم متشکرم!
معلم به این گلی هیچ جا ندیده ام!
همانا که بهترینی و همیشه شیرموز را دوست داشته باش!
هرگز تو را فراموش نخواهم کرد معلم!
به ما قول بده که تا ابد به ما درس می دهی!
بیا واست شیرموز درست کنم!
بیا تا ببرمت گردش یکم هوابخوری!
قربان این ریش های ژیگولیت برم!
ای کاش منم از این ریش های پرمحتوا داشتم!
هر جمله ات پر از رمز و راز است!
هروقت غصه خوردی بیا بغل خودم نازت کنم!
خلاصه بگم که تو بهترینی!

*****

تا حد ممکن کوتاه نوشتم تا خسته نشید و چشماتون درد نگیره.



Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۱۹:۰۴ سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۷

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۰:۴۲ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
موضوع اول:یه مطلب کوتاه پاچه خوارانه مناسب معلم دوئل بفرستید.(20 امتیاز)

ای استاد،ای کسی که به من آموختی چگونه دوئل کنم.
ای کسی که از دوران طفولیت به من اموختی که چگونه چوبدستی را به دست گیرم!
تو بودی که با آن عقل کوچک من صبر کردی و اشتباهاتم را به من با آرامش گفتی.
همه ی این ها را مدیون تو هستم.
از جایی که به یاد دارم،تو مرا بزرگ کردی و هنگام جوانی مرا یک دوئل باز حرفه ای بار آوردی.
من به تو استاد گرامی تا ابد مدیون.
کاش میشد محبت های فراوان تو را جبران کنم...کاش...
و حالا من معروف ترین دوئل باز،البته بعد از تو هستم و به خودم افتخار میکنم که همچین استادی داشتم.

موضوع دوم:به یه دوئل باز حرفه ای دیگه اشاره کنید و در موردش فقط چند خط توضیح دهید.(10 امتیاز)

نامش جک اسمیت بود که از سن ده سالگی شروع به دوئل کرد،
به طوری که دیگر تنها سرگرمی اش دوئل کردن بود،او نسبت به سنش بسیار خشن بود و حتی بهترین دوستانش را بر اثر دوئل زخمی میکرد.
هنگامی که به سن بیست سالگی رسید غرورش بیش از پیش بیشتر شد و دیگران را در برابر خود پست و حقیر میدانست.
هر جا که میرفت دیگران را به دوئل با او تشویق میکرد و سپس طرف را بدون هیچ تردیدی شکست میداد.
دیگر نام و شهرتی به دست اورد و اوازه ی شهر های دور و نزدیک شد.
اما متاسفانه مخالفانش شبی در بسترش با طلسم کروشیو او را به قتل رساندند.


Only Raven !


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.