هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۱:۲۳ دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۵

اما دابزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۹ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۳
از تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 457
آفلاین
1.يک نژاد خارجی،که در ايران نمونه­اش يافت نمي­شود،مانند ژاپنی يا آفريقايي ، آمريکايي و غيره را در چند سطر(حداقل پنج سطر)تشريح کرده تشريح کنيد.
آفريقايي
اين قوم سيه چُرده اکثراً در قاره­ی خود تمرکز يافته­اند اما به صورت پراکنده در ساير نقاط جهان نيز ساکن هستند.
آفريقايي­ها در يک کلام منشأ بيماری مي­باشند و البته خودشان بيشترين آمار مرگ و مير را دارا هستند.اين قاره به دليل مستعمره بودن در اعصار گوناگون هميشه از حقوق خود محروم بوده و قدرت و توان استفاده از منابع خدادادی خود را نداشته و ندارد.غذای اين مردمان چيزی است که تنها زنده نگهشان دارد و هيچ احد ديگری به آشغال­هايي که آن­ها مي­خورند نگاه هم نمي­کند.البته در قاره­ی آفريقا کشورهای متمدن و غنی نيز ديده مي­شود اما اين حقيقتی غير قابل انکار است که قسمت­های محروم اين قاره بيشتر و وضعشان فلاکت­بار است.
دشمن:کي به خودش زحمت ميده يا اصلاً دلش مياد با اين بدبخت­ها دشمنی بکنه!
2.چند جوک(حداقل دو جوک)قابل چاپ و بدون سانسور قومی مليتی نوشته و سپس همگی آنان را با نوشتن يک الی پنج خط محکوم کنيد.
مي­دونيد اگه بخوان يه اصفهاني رو زجر بدن چيکار مي­کنن؟
مي­بندنش به درخت و ميگن خونه بغلی داره نذری ميده!
هر کس اين جوک را گفته مطمئناً نسبت به اصفهان و اصولاً اصفهاني­ها کوچک­ترين اطلاعی نداشته است.برای اينکه بدانيد اصفهاني­ها آن چنان مايه­دار و در خرج پول­هايشان رِله هستند که يک نذری ناقابل برايشان چيزی نيست.حتی بعد از دادن نذری به همه­ی در و همسايه­ها،غذا اضافی آورده و گربه­های محل هم عشق و صفا مي­کنند.
ترکه با بچه­ش ميره دزدی،پليس مي­بينتشون و داد ميزنه:کره­خر وايسا!
بچه­هه واميسه به باباش ميگه:بابا منو شناسايي کردن!
کره­خر اون کسي است که اين جوک را ساخته(البته ببخشيد)!بلانسبت،بلانسبت خر به کساني گفته مي­شود که چيزی نمي­فهمن...ترکا به اين باشعوری نبايد اين القاب را بهشان نسبت داد.
3.يک مقاله­ی ده خطی در رابطه با يک قوم ايرانی خارج از قوم­های اشاره شده توسط من نوشته آنان را زير سوال ببريد بخنديم!
پروفسور شما خودتون همه­ی اقوامو گفتين که!من فقط يکی ديگه مي­شناسم اما از اونم خيلی اطلاعات ندارم که زير سوال ببرمش.فقط درباره­ش توضيح ميدم،اميدورام قبول کنيد.
ترکمن­ها
ترکمنهای ايران در بخش شمالی استان گلستان و ناحيه­ای کوچک از شمال غربی خراسان ،يعنی شهرهای گنبد ،بندر ترکمن ،مراوه تپهوجرگلان بجنورد استقرار دارند.ترکمنها که نسبت به ديگر اقوام حاشيه­ای ايرانی، قلمرو فضايی محدودتری دارند همانند اقوام کرد وبلوچ در سه خصيصه و متغير زبان ، قوميت و مذهب از بخش مرکزی ايران متمايزند و بالعکس با کشور ترکمنستان دراين سه ويژگی اشتراک و تجانس دارند. از لحاظ قومی،ترکمن ها خودرا از نيای مشترک «آغوز » می دانند واحتمالا يکی از مبانی همگرايی ميان ترکمنستان وترکيه در روابط خارجی ، همين انگاره مشترک نژادی- قومی است. ترکمنها خود به گروههای مختلفی (يموت ، گوگلان وغيره ) تقسيم می­شوند.
اين قوم بيش از هر کالايی به فرش های خود علاقمند بوده و آنها را به شکل­ها و اندازه­های گوناگون می­بافته­اند تا نيازهای متنوع زندگی کوچ نشينی و نيمه کوچ نشينی را برآورد، نمادهای آن نوع زندگی را يادآوری کند و مايه ی شادی زندگی کوچ نشينی باشد.
بنياد اقتصادی زندگی اغلب ترکمن­ها، مثل همه­ی عشاير، دامداری است. با وجود اين،اوضاع جغرافيايی و سياسی گاه امکانات بهتری مثل کشاورزی را فراهم می آورد.



Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۰:۱۶ دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۵

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
یک نژاد خارجی ، که در ایران نمونه اش یافت نمیشود ، مانند ژاپنی یا افریقایی ، امریکایی و غیره را در چند سطر(حداقل پنج سطر)تشریح کرده تشریح کنید.(5امتیاز)
چینی جماعت
این قوم در جنوب شرقی آسیا زیسته و در کنار همسایه های خود زندگی خوب و خوشی دارند , غذای آنها عمدتا برنج بوده و اگر برنج از انها گرفته شود هلاک میشوند . این قوم به سرعت به سمت ابر قدت شدن پیش رفته و اختلاف ناچیزی با آمریکا داشته که در پیچ بعدی امریکا را هم خواهند گرفت . این کشور اقتصاد دنیا را با یک درخت کن به زمین کوبیده است و عالم وآدم را عاصی کرده . جمعیت این کشور به دلیل وجود مردان عقده ای و زنان رله به صورت تصاعدی رشد کرده و هم اکنون عمرا توانایی کنترل آن را ندارند. هم اکنون این کشور خیز بلندی برای در دست گرفتن کل زمین برداشته و حرکتهای انتحاری نظیر تولید چادر نماز پوز خیلی ها را زده

اونا که با اینا دشمنن: به قول استاد بچه شدی هیچ کس حاضر نیست سر به تن اینها باشه
اونایی که چینی ها باهاش دشمنن : هیچ کس چرا که برای انها هر جا بازار فروش وجود داشته باشد انها دوست هستند

- چند جوک(حداقل دو جوک) قابل چاپ و بدون سانسور قومی ملیتی نوشته و سپس همگی آنان را با نوشتن یک الی پنج خط محکوم کنید .(5 امتیاز)

اصفهانیه به بچش میگه برو از همسایه نون فرض بگیر پسره میره می یاد میگه گفتن نون نداریم , باباهه میگه چه همسایه ی خسیسی برو از یخچال خودمون بیار

این جوک خالی بندی بوده چرا که اصفهانی جماعت پشتکار زیادی نیز داشته و اگر همسایه ی اول نون نداد همسایه ی دوم میدهد او هم نداد سومی میدهد و الا اخر و یک اصفهانی واقعی هیچ وقت با یک شکست نا امید نمیشه


کارت دانشجویی قزوینیه می افته زمین دوباره کنکور میده


این هم خیلی اغراق آمیز بوده چرا که قزوینی ها زیرک بوده راههایی برای چنین شرایط اضطراریی دارند مثل کمک گرفتن از خانم ها , درخواست صدور کارت مجدد و ....


_یک مقاله ی ده خطی در رابطه با یک قوم ایرانی خارج از قوم های اشاره شده توسط من نوشته آنان را زیر سوال ببرید بخندیم!

استاد اگه میخواهید امتیاز بدید خوب ندید چرا سوال طرح میکنید اصلا قومی موند؟؟؟

افغانی
جمله ی معروف : اینجا چه کار میکنی
دارم کار میکنم
.......

این قوم به دلیل مجاورت با ایران و تلپ بودن در ایران جزوی از مردم ایران به حساب امده و درو هم خوش هستیم . این جماعت را اکثرا یا با لباس رنگی میبینید یا با لباس خاکی
این قوم رقابت تنگاتنگی با آذری های عزیز در خرید بربری داشته و به تناوب پوز هم دیگر را میزنند. اگر به انها بگوئید برای چه به ایران آمده اید میگودن امده ایم خارج پول در بیاریم و کلی کر کر خنده هستند.
از نظر رفتاری حالت میانه ندارند یا بسیار تو سری خور هستند و توسط افراد عقده ای مورد تمسخر قرار گرفته مزحکه میشوند یا بسیار پر روبوده قاتل آدم کش پست میشوند.
فرد معروف این قوم بن لادن بوده است


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۶:۳۰ یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵

برودریک بودold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۹ یکشنبه ۷ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲:۰۷ جمعه ۱۶ شهریور ۱۳۸۶
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 39
آفلاین
راهروی هاگوارتز - ساعت هشت صبح

همه ی بچه ها دور تابلوی اعلانات جمع شدن بودن و داشتن یک برگه ی بزرگ رو که به تابلو چسبونده شده بود ، می خوندن . دوربین از بین بچه ها به سمت کاغذ حرکت میکنه و روی او ثابت میشه...

روی کاغذ:

_ سلام تو همتون بچه های من!
وقتی شما دارید این نامه را می خوانید ، من در بیمارستان بستری شده ام و گراپی عزیز دارد مرا پرستاری ، می کند! البته گراپی کارش را بلد است و من شکایتی ندارم اما خب خیلی درد دارم !
اگر یادتان بوده باشد ، دو هفته ی پیش اون خانم نه ببخشید آقای کوییرل را پیچاندم ولی نمیدانم کدام یک از شما آن نامه را برایش خوانده بودید که او فهمید و تف بر مرامتان و هر کی نامه را برایش خوانده ...!
ولی این مانع تدریس من نمی گردد و من در همین نامه شما را تدریس میکنم تا چشتون درآد .

جلسه ی سوم ، ماگل ها ، قومیت ها:

ماگلها در تمام جهان ، دارای چندین قومیت بوده که هر یک دارای ویژگی هایی بوده که آنها را از هم متمایز بوده!
اقوام ماگلی از آنجا که بسیار مغرور و بی صفت بوده ، دیگر اقوام ماگلی را سگ هم محسوب نبوده و به تمسخر و گند زنی بر دیگر اقوام سعی کرده بوده ... برای نمونه من کشور ایران رو انتخاب بوده که یکی از قدیمی ترین سرزمین های جادوگر نشین بوده را مثال زده بود!
به ترتیب از شمال تا جنوب :

1. قوم رشتی :
(در حالت راز بقا خوانده شود)
جمله ی معروف: برو عمو من دیگه حوصله ندارم باز یک تدریس دیگه بکنم
جگر طلا! بسیار شیرین زبان و موش بخورتشون! کله ماهی یکی از انگ هایی است که عده ای بی شعور به آنان میزنند وگرنه کله ماهی اصن چیست؟ بسیار غیرتی و از هر خانوار فقط یک پدر موجود می باشد! هر کی غیر از این میگه غلط مفت خورده! این مردمان بسیار با پرستیژ و دارای امگا 3 ی فراوان بوده و هستند! بسیاری از اقوام به آنان حسودی کرده چشم ندارند ببیندشان برایشان شایعات ناموسی ساخته اند ، همینجا بیایید برای اعتراض به این شایعات یک روز همگی کله ماهی خورده و ساعت دوازده شب در بالای پشت بام ها داد بزنیم : آوو آوو!!
دشمنان: جگرشون رو بخوریم! آخه نسل به این جگری دشمن داره؟ چرا حرف در میاری برادر من؟!

قوم مشهدی :
جمله ی معروف: مودونم نموگوم(میدونم نمیگم)
این نژاد بسیار خوب و امین بوده و بسیار نیکوکار و بامرام و تختی است! تختی اصن برای همین ویژگی ها شیفته ی آنان گشت و شد جهان پهلوان! اینقدر جیگر بوده اند کلی کفتر دارند! چه ربطی داشت به شما هیچ ربطی نداشته و ندارد! این قوم بسیار زعفران ها را منصفانه به توریست ها قالب کرده و در اصل اصن هدیه میکند و کلی هم ضرر می بیند بنده ی خدا! این مردم بسیار پولکی بوده البته نه از آن لحاظ بلکه به خاطر اینکه پولکی که یک شیرینی مشهدی است را دوست دارند ! پولیکشان را بخوریم! در همینجا بیایید برای اعتراض به نوشته ی قبلی من در وصف این جماعت متمدن ، هر نفر یک کیلو ارزن خریده به آنان بدهد کفترهایشان را حال بدهند! (کفتر های ضریح را میگوییم یکهو نیایید معترض شوید این به ما گفت کفتر باز! ما غلط خورده ایم چنین حرفی بزنیم!)
دشمنان : دشمن؟ مشهد؟ برو عمو بچه شدی؟!!
قوم ترک اردبیلی:
جمله ی معروف : نداریم آقا !!
این موجودات بسیار هوشمند بوده و از آنان به جای ابر کامپیوتر های آی بی ام استفاده می کنند ، بربری را دوست دارند ، مثل هر با سلیقه ی دیگری! خدا وکیلی بربری خیلی خوشمزه بوده و حال میدهد مخصوصاً داغش! در بسیاری از مراکز فساد و منافق و مفسد فالعرض برای دلخوری این قوم واقعاً هوشمند و خلاق و موفق ، شایعاتی می سازند که خیلی هم بی نمک بوده خاک بر سرشون بی کلاس های عمله! ما بسیار به این قوم افتخار ورزیده و همیشه به ایشان می گوییم یاشاسیم علی دایی یاشاسیم رضا زاده ! یاشاسیم اردبیل!
دشمنان : منافقان و هر کی جک بسازه...!!
قوم ترک آذربایجان شرقی :
جمله ی معروف : بیخیل!
این قوم هم بسیار باهوش بوده درست مثل نوع اردبیلیشان و به علت نبود ، بسیاری از دانشمندان بزرگ و شعرا و مفاخر و اینا از جمله شهریار از این خطه بر خواسته و مایه ی افتخار ما می باشند! هر کسی گفته که ایشان با برادران غربیشان مشکل دارد من بودم و خاک بر سر من! من غلط کرده باشم! بی کلاسم چقدر! عمله هم هستم! اصلاً شهریار به اون توپی کلی حیدر بابایه اش مایه ی ذوق و حال و حول روح و روان است! ممد اصفهانی هم با شعر علی ای همای رحمت وی محبوب شده اصن! هر چی قبلاً خونده خیلی هم بی کلاس بوده! من اصن تقاضا میدم ویزای تبریز بگیرم ، منو ببرید تبریز ، من تبریز رو دوست دارم! جون مادرتون!
دشمنان : آخی؟! دلت میاد؟!
قوم ترک آذربایجان غربی:
جمله ی معروف : ندارند
این قوم هم خیلی خوب و ناناز بوده جیگرشان را میل نماییم! دریاچه ی ارومیه ی شان سالانه کلی توریست به مملکتمان می آورد ، و به اقتصاد کشور کمک شایانی می کند!این قوم بسیار با پرستیژ بوده و من چشم درآد و کلی به ایشان حسودیم میشود! اگر میشه ویزای هر دوتاش رو به من بدین ! دل ما را نشکانید!
قوم سمنانی:
جمله ی معروف : بیا شوخی سمنانی بکنیم!!
این مردمان بسیار با کلاس بوده شوخی هایی لطیف و های کلاس می کنند! کلی برای خودشان طنز ظریف و عمیق هستند و سرژ یکی از طنز پردازان بزرگ دنیای جادوگری سالها بر روی طنز این مردم دقت و تحقیق کرده و همیشه به ایشان اردات داشته و دارد! ایشان بسیار هم در پشت وانت زندگی نمیکنند و هر کدام بسیار هم با کلاس بوده در توی وانت زندگی میکنند! تازه بی کلاسهایشان را میگویم که همگی از خانواده ی خود من هستند و اه اه چقدر بی کلاس! باکلاس ها و اصیل هایشان همگی در کاخ نیاوران و ناتینگهام و سفید و غیرو افتخار داده زندگی میکنند!
قوم تهرانی :
جمله ی معروف : بوق بوق بوق!!اهم اهم!
این مردم از روحیه ی بالایی برخوردار بوده و بسیار ریلکس و آرام و دوست داشتنی بوده موش ها هجوم آورده اند بخوردنشان! الهی موش ها زودتر بخوردندتان! جگرتان را! البته فقط جیگر مردهایشان را! بسیار از هوای آلوده متاسف بوده و همگی همت کرده سعی به بهبودی این آلودگی داشته رنک محیط زیست ماه سایت جادوگران را دارند! موش ها و گربه ها از گشنگی در جوب ها و فاضلاب ها یکی یکی می میریده و می میرند! به طوری که موش های اعتصاب کرده و گربه های بیچاره را نفله میکنند می خورند! گربه ها چون فرار از دست موشها وقت برایشان باقی نگذاشته فعلاً قصد اعتصاب نداشته ، ولی چشم انداز بیست ساله ی پیشی نژاد این اقدام را در دست بررسی دارد! در کل این مردمان بسیار خوب و اصیل بوده و کلی هم مهربان و صادق و درستکار می بوده سر یک دیگر را کلاه نزاشته و نمی گزارند!
دشمنان : اینقدر که دوست داشتنی هستند مردمان و نه دولت امریکا یک وقت سوء تفاهم نشود! مردمان نیویورک با ایشان دست برادری داده گفته اند ایول شُش!
قوم قمی:
جمله ی معروف : ...
این مردم بسیار خوب و مبادی آداب و بافرهنگ و معنویت ازشان سرریز می گردد ! بسیار هم با کلاس بوده و با کلاس می باشند! خیلی باکلاس هم هستند ! کلاس در خونشان بوده ، و ...
ثروتی عادی داشته و با این حال کلی کمک های مالی میکنند و دمشان گرم! قمی ها را همه دوست دارند ! هر ساله بسیاری از کارخانه جات شمع سازی به علت خرید زیاد شمع توسط مردم قمی برای خیرات و نظری تبدیل به لوستر سازی و پروژکتور سازی میشوند از بس پولدار شده اند!
دشمن: دشمنی ندارند و اگر هم داشته باشند همانا خود گردن شکسته ام است! که آن هم من دیروز وقتی پیام شخصی برادر کوییرل به دستم رسید خجلت زده شده ایشان را خیلی هم دوست میدارم و امیدوارم مرا ببخشند!
قوم زنجانی :
جمله ی معروف : هنر و ظرافت نزد ایشان است و بس!
چاقو ساز ! چاقو میسازند مامان!! تیز و برنده و به نیت سیب و خیار و سیب زمینی و گوشت دام و طیور البته! هیچ خلاف کاری دست به چاقوی زنجانی نمی زند و شرم می نماید ! بسیاری از این قوم به عنوان نوادگان الف های سرزمین میانه یاد میکنند ، چون به همان اندازه زیبا و نورانی هستند و از هنر و صنعت خیلی چیزها میدانند! این قوم بسیار ناز و ناز می باشد!
دشمنان : کسی دشمنی با ایشان ندارد از بس این قوم ناز و مامان هستند!
قوم قزوینی!!:
جمله ی معروف: یونیسف را دوست داریم!
این مردمان بسیار هم خوب بوده و هر کسی گفته بیجه از نسل ایشان است خود من بوده و اه اه! تعدادی نظیر من و امثال من که چشم دیدن این همه خوبی در این مردم را ندارند جو سازی کرده کاراکتر های برادر حمید می سازند اعمال کثیف و عقده های درونی خود را بروز میدهند بی پرستیژم چقدر من! الهی کور بشم اینقدر من حسودم! اه اه ! این قوم بسیار در شعر و شاعری زبان زد خاص و عام است و خیلی شاعر بزرگ دارد! این قوم هم از بس خوب بوده مورد سوء نظر منافقین بوده هی جک های بی سر و ته و مسخره و خنده ندار برایشان میسازند بی صفت ها! خوب شد که پلیس بین الملل دستگیری منافقین را در دستور کار خود قرار داد ، پدرشان را در می آوریم اگر گیر بیایند! من هم اخفال شدم جوانی کردم حرف مفت زدم! این مردمان خیلی هم پاک و مومن هستند خداوکیلی!
قوم اراکی:
جمله ی معروف : ندارد
قومی رنگین کمانه چه مهربانه! دوست داشتنی! از هر خطه ای در میانشان همچون الماسی خوش تراش برق میزند! بسیار زحمت کش بوده و اگر از خود گذشتگی ایشان نبود الان ما نیمی از مواد پتروشیمیته ی خود را باید از دشمنانمان می خریدیم! دمشان گرم! اینقدر هم زیبا با یکدیگر همزیستی میکنند آدم حسودی اش میشود که من خودم توی خونمون با برادر و پدر مادرم نمی تونم خوب باشم ولی اینا با همه خوب و مهربان اند! چقدر من حسود بودم که همچون چیزهایی نوشتم برایشان. باز هم خاک بر سرم!
دشمنان : نگو! دلت میاد؟!
قوم لری :
جمله ی معروف : ندارد!
این قوم را یکی از غیور ترین و تیزهوش ترین مردمان می دانند ، بسیاری از شعرای بزرگ مانند بابا طاهر از این قوم بوده اند و با لهجه ی شیرینشان نقش خاطره می زده اند! هم اکنون نیز بسیاری از دانش آموزشان در جشنواره ی خوارزمی پوز میزنند و چشم حسودان را کور میکنند! بسیار در کشاورزی موفق بوده و به کشورشان خدمت میکنند! دوستشان داریم ، امیدواریم ما را هنوز دوست داشته باشند ، قلبشان پاک تر از این حرفاست ، مگه نه؟
دشمنان : ندارند!
قوم کردی:
جمله ی معروف : بیخیال بابا دنبال دردسر که نیستیم! جمله ی معروف می خوای چیکار!؟
غیور خجالت می کشد و کوچیکتر از آن است که بر این مردمان صفت گردد! غیرت را به اوج رسانده اند! اگر آنان نبودند معلوم نبود کشورمان چه بر سرش می آمد ، در جنگ تحمیلی فرزندان کردی لیدر و رهبران اصلی جنگ های کوهستانی بودند ، هنوز هم با وجود ایشان کسی جرات هجوم به ایران را ندارد! قاچاق را جان به لب کرده اند و بسیاری از قاچاق چیان بزرگ را خودشان گرفته و تحویل نیروی های انتظامی داده اند! دمشان گرم! بسیار هم به مهمان نوازی و خون گرمی مشهورند!
دشمنان : تو غِلط کردی دشمنی با کردا! اصن کی جراتشو داره! مخصوصاً که خیلی به اقتصاد ملت کمک میکنن!
قوم سیستانی و بولچ
جمله ی معروف : ندارد.
این قوم بسیار مهربان و دوست داشتی و جگرند! حیف که موشها راه زیادی را از تهران تا سیستان و بلوچستان باید طی کنند وگرنه موش می خوردنتشان! بسیار غیور و برادر نیروی انتظامی هستند! روئسای سازمان مبارزه با مواد مخدر از خود این خطه اند که با جانفشانی سعی در حفظ پاکی و سلامتی جوانان ایرانی دارند! شیرینی لهجه شان را در تیپ سازی های ممد رضا هدایتی دیده ایم! مردمان بزرگی از این خطه سر برآورده اند که مجال توصیفش نیست!
دشمنان : قاچاقچیان و منافقین

قوم کرمانی
جمله ی معروف : ندارد
این قوم بسیار جگر و طلا است ، پسته ی ایشان شهرت جهانی داشته و دارد! فرش هایشان نشانه های هنر و خلاقیت بالای ایرانی است! تمدن و تاریخ ایران از جهاتی مدیون ارگ بم کرمان است ، موش ها این مردمان را هم دوست داشتند بخورند ولی راه دور مانع شد...
دشمنان : ندارند!

قوم اصفهانی:
جمله ی معروف : اصفهان نصف جهان!
غریب نواز! غریب دوست! اینقدر توریست ها دوستشان دارند به موش ها مجال نداده خودشان آنان را می خورند! بسیار خوش انصاف و دقیق! حساب کتاب سرشان میشود و بعضی ها که حسودیشان میشود مثل من! هی حرف مفت از برایشان میزنند که چشم درآد!
دشمنان : ندارند!
کلیه اقوام جنوبی
جمله ی معروف :
می گویند ژیمناستیک را از حرکات بندری الهام گرفته اند! همچنین سازنده ی فنر یک مخترع بندری بوده که سالها بر روی کمر این قوم مطالعه داشته ، این قوم بسیار خون گرم بوده و هستند! صیادان این خطه صیادان نمونه ی سازمان جهانی حمایت از آبزیان بوده و صید غیر مجاز را ننگ میدانند! دلشان به وسعت دریاست و ناصر عبداللهی خدابیامرز از نمونه های بارز هنر جنوبی است! در جنگ تحمیلی اگر فرزندان غیور جنوب نبودند ایران در دردسر بزرگی می افتاد ، قاچاق از دریا را نیز فلج کرده اند ! دمشان گرم! همچنین نفت و گاز را همین قوم به کل ایران هدیه میکنند و اگر نباشند ایران هم گویی نیست!
دشمنان : ندارند

تکالیف:

1- یک نژاد خارجی ، که در ایران نمونه اش یافت نمیشود ، مانند ژاپنی یا افریقایی ، امریکایی و غیره را در چند سطر(حداقل پنج سطر)تشریح کرده تشریح کنید.(5امتیاز)
2- چند جوک(حداقل دو جوک) قابل چاپ و بدون سانسور قومی ملیتی نوشته و سپس همگی آنان را با نوشتن یک الی پنج خط محکوم کنید .(5 امتیاز)
3_یک مقاله ی ده خطی در رابطه با یک قوم ایرانی خارج از قوم های اشاره شده توسط من نوشته آنان را زیر سوال ببرید بخندیم!

در آخر بگم که همه ی اینا شوخی بود از همه ی دوستان از هر قوم و نژادی که هستن عذر خواهی می کنم بابت جسارتم!


<خالی خواهد بود ، برای همیشه>


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۹:۵۵ یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
پست برودریک بود استاد کلاس ماگل شناسی رو به دلیل اعتراض یکی از دانش آموزان خوندم.
قبول دارم که شوخی بود ولی جاشم اینجا نبود...تو این سایت از هر شهر و کشوری عضو داریم و من با اینکه اول یه قسمتهایش رو ویرایش کردم بهتر دیدم کلا پست پاک بشه تا به کسی توهینی نشه اگه چه ایشون در آخر پست عذرخواهی کرده بودند.

استاد این درس یه هفته فرصت داره که یه متن دیگه برای تدریس کلاس آماده و ارسال کنه.
با تشکر





Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۳:۴۳ شنبه ۳۰ دی ۱۳۸۵

سارا اوانز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۶ شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۳۵ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از بالای سر جسد ولدی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 993
آفلاین
بر طبق نظریه ی فرویدون ، نظر شما در رابطه با اینکه فرویدون حرف مفت زده است یا نه؟

حرف مفت؟ خب ...باید بگم که کلا همه ی حرف های فرویدون مفته! اصلا فرویدون آدم نیست که بخواد حرف بزنه و اساسا فرویدون مفته....
فرویدون شخصی با شخصیتی متزلزل که به علت کمبود محبت پژمردگی روحی پیدا کرده و به سختی شکست! بعد از آن تصمیم گرفت که راه مفتی را در پیش بگیرد و مفت شود!
بنابراین در خیابان ها راه رفت و حرف های مفت زد و به این آن صفت مفت بودن چسباند و سرانجام مفت شد! بعد هم به این نتیجه رسید که ماگل ها بهتر مفت می شوند و بهتر می توان در مورد آن ها حرف مفت زد و به همین خاطر به آن ها چسبید!
هی حرف مفت می زد و هی حال می کرد!
اما در آخر او خود کشی کرد و نوادگان او صد البته راه او را ادامه دادند تا جامعه از مفتگی ها خالی نماند!

مثلا یه روز رفته بود بیرون و نشست یه گوشه! بعد هر رهگذری که رد می شد پا می انداخت جلوی پاشو بعد شروع می کرد به حرف های مفت زدن!
_بی دست و پا...چلمن! خرزو خان....کور....ماست بی مصرف!
بعد یه روز اومدن جمعش کردن و اون هم افسردگی پیدا کرد!

عادت ها چرا با اینکه میدانند ماگل ها بی وفا هستند و به زودی آنها را می پیچانند باز گول آن ها را می خورند؟!

خب این موضوع دو تا دلیل داره!
اول اینکه خب هر کس باید زندگی بکنه و یه درامدی داشته باشه...زندگی همین جوری که نمی گرده...باید کار کرد و پول در آورد و خرج زن و بچه رو جور کرد. این عادت های بدبخت هم برای اینکه زندگیشون بچرخه باید بالاخره به ماگل ها بچسبن و بی وفایی هاشون رو تحمل کنند! زندگیه دیگه...اصلا کلا بی وفاست!
دوم هم اینکه خب چی کار کنن پس؟ عادت اصلا کارش اینه... تازه اینقدر هم این بچه های مظلوم ساده و بی ریا هستند که با یه وعده الکی راضی می شن دوباره برن پیش ماگل ها! آخی...آخی!
این عادت های بیچاره انقدر علاقه دارن به ماگل ها که نمی تونن پیش تر از چند ساعت اونها رو رها کنند و خودشون خود به خود بر می گردند ولی اوناییشون که یه ذره مغرورن نیاز به ناز کشیدن دارن که خب طبیعتا وقتی ماگل ها بهشون نیازمند می شن این کار رو بی دغدغه براشون انجام می دن!

خاطره ای از پیچاندن یک عادت در هر چند سطر حتی شده یک سطر نوشته و بنویسید. (این جمله رو باید بزارید تو موزه و تازه باید با فونت بزرگتر هم من می زدمش!)

آقا ما کلاس دوم ابتدایی مدرسه هاگوارتز بودیم که یه روز بر حسب عادت شروع کردیم به نوشتن مشقامون توی کلاس! از شانس بد ما هم کلاس ساکت بود و معلم هی درس می داد و درسش هم تموم نمی شد!
من هم اصلا توجهی نداشتم و برای خودم می نوشتم!
یه دفعه معلم رفت سر جاش نشست گفت:
_هی اوانز...چی کار می کنی اون زیره؟
ما هم که بچه ساده ایی بودیم جواب دادیم:
_خانم هیچی....مشقامونو می نویسیم! الان تموم میشه یه ذره صبر کنید!
معلم شاکی شد و دوباره پرسید:
_چی ؟؟ مشقاتو می نویسی...جمعش کن ببینم....من دارم مثلا درس می دم!
من نشنیدم! معلم دوباره با خونسردی گفت:
_اوانز می گم کتاب و دفترتو جمع کن بزار زیر میزت!
من هم جواب دادم:
_خانم حالا بی خیال! شما درستونو بدید....به من چی کار دارید؟
معلم در عرض یه ثانیه این جوری شد و از جاش بلند شد که بیاد دفترمو بگیرم!
ما هم دیدیم اوضاع خیطه از جا بلند شدیم!
_میگم اون دفترو بده به من!
_نه....نه...نمی دم!
و دنبال بازی آغاز شد...دور کلاس دوویدیم! معلم هی آواداکدورا به سمت ما می فرستاد و ما هی جاخالی می دادیم! خلاصه خسته شد و رفت روی صندلیش نشست. ما هم نشستیم و از بس بچه کم رو و خجالتی بودیم (!) دوباره شروع کردیم به نوشتن!
معلم از فرصت استفاده کرد و دفترو از زیر دست ما به طرف خودش کشید!
بعد هم یه صفر گنده گذاشت و نوشت که دو نمره از نمره انضباط کم می شه!
ما هم دیگه از اون به بعد این عادت رو پیچوندیم و دیگه سر کلاس از این شیطونی ها نکردیم!

این داستان از یک داستان واقعی گرفته شده است! با تصرف و تلخیص!



Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۱:۲۶ جمعه ۲۹ دی ۱۳۸۵

جاگسن اون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۳۹ چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۲:۳۸ پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۸
از سوسک می ترسم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 303
آفلاین
1- بر طبق نظریه ی فرویدون ، نظر شما در رابطه با اینکه فرویدون حرف مفت زده است یا نه ، هر چه می خواهد دل تنگت بگو( یه سه چهار خط فرویدون رو به منجلاب بکشونید حال کنید! دور هم بخندیم!)
فریدون یکی از عالمان زمان خودش بوده که در زمان ادیسون می زیسته. او کتابی به عنوان منشا عادتها داره که با خوندنش همه چی رو می فهمید . این کتاب معلوم می سازد وی راست گفته.
وی در کوچه پس کوچه های تهران می زیسته. تمام جانوران در آن موقع دم خونش جمع مشدند و به صورت گل مراد در می آمدند.
خانه اش بقل خانه مظفر زرگنده بوده و با گل مراد دوست صمیمی بوده. او با مطالعه بر روی گل مراد و ملوس متوجه فرق انسانها با حیوانات می شود که هیچ فرقی با هم نداشته اند.درباره این مسئله هم کتابی به نام ((هان!!)) داره که از کارت سوخت و تلفن ایران سل و ماکارونی تک و گچ زمرد تبلیغ شده.
وی با ادیسون در تماس بوده و از آنجایی که او نظریه برق را به ادیسون پیشنهاد می کنه پس نظریه اش درباره عادتها درست باید باشد.
البته وی ابتدا در تیمارستان بود ولی با کمک گل مراد از آنجا فرار می کند.

2_ عادت ها چرا با اینکه میدانند ماگل ها بی وفا هستند و به زودی آنها را می پیچانند باز گول آنها را می خوردند؟!
جاگسن : آقا من بگم.
پروفسور بود : بگو.
جاگسن :عادتها مغزی به اندازه ملوس دارند.
در همین لحظه فردی ارزشی به نام گل مراد پیدا می شود.
گل مراد : به ملوس توهین می کنی؟
گل مراد جاگسن را می گیرد می زند و جاگسن هم نمی توانه جوابش را بدهد.

3_ خاطره ای از پیچاندن یک عادت در هر چند سطر حتی شده یک سطر نوشته و بنویسید ( توجه نوشته و بنویسید در اینجا فرق داشته و هر کی غلط گرامری بگیره ...!)
گل مراد آمده بود سر میز غذا و داشت با ادب غذا می خورد. همه در عجب بودند. مخصوصا عادتش . ناگهان که عادته داشت از تعجب می مرد دوباره شروع به خوردن غذا با همان عادته می کنه.


من یه شبح و�


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۱:۱۶ جمعه ۲۹ دی ۱۳۸۵

هدویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از هر جا که کفتر میایَ!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 791
آفلاین
1- بنده با یکی از جغدهای بچه محل رابطه مشروع!(پرس و جو) برقرار کردم و از ایشون پرسیدم که این فرویدون ملقب به فرویدونزکج رو می شناسه یا نه .
این جغد که از قضا ماده هم بود! رفت دفترچه خاطرات مامان بزرگش که با یه جغد که همسایه فرویدون بود رابطه مشروع(نامعلوم!) داشت! رو آورد و از توش مطالبی پیدا کرد و برای من خوند . از این قرار :

- یه روز که رفته بودم با جغد همسایه فرویدون رابطه مشروع برقرار کنم!(چاق سلامتی کنم و حال خانم بچه هاشو بپرسم!) این آقا در حین رابطه برا من خاطره ای تعریف کرد از این قرار که :
" دیروز دیدم فرویدون داره با یه خانمی که اومده دم درشون رابطه مشروع! برقرار می کنه(دست می ده و روبوسی می کنه!) و بعدش فهمیدم که این یارو خانمه فامیلشونه و من خیلی بدبینم بعدش هم دچار یاس مفرط شدم و یه روز زنمو صبح تا شب کتک زدم !"

از اینجا نتیجه می گیریم فرویدون آدم بی ناموس ، بی شخصیت ، کم شریط و نامشروعیه !

2- پرفسور من یک سوال از شما می پرسم ... اگه شما تونستید اینو جواب بدید ، منم سوال شما رو جواب می دم !

دختر ها چرا با اینکه میدانند پسر ها بی وفا هستند و به زودی آنها را می پیچانند باز گول آنها را می خوردند؟!!
به قول معروف چرا با یه بوس خر می شوند ؟ چرا یک خر را بوس نمی کنند ؟!

3- بنده ذهن خوانیم خوبه ... رفتم تو مخ! یکی از دوستان معلوم الحال که نامش در تدریس هم ذکر شده و اشاره مستقیم هم بهش نشده !!
و این است شرح سفر ما و تو مخ روی ما :

(از زبان فرد مذکور)

--در ذهن فرد--

- چقدر می خوام جسوف گرفته شم آخه ؟ این جسوف هم پدر منو در آورد . دیگه بهش عادت کردم . لعنتی ! جسوف جان ؟
- نه .
- بیا برو بیرون !
- نه .
- بیا از مغز من برو بیرون . دیگه حوصلتو ندارم !
- نه .
- می گم بیا برو گمشو ییرون بدجوری بهت عادت کردم !
- نه .
-

--خارج از ذهن فرد--

جسوف با کله از کله فرد فوق الذکر پرت شد بیرون !
ناگهان منویی که منوی مدیریت نام داشت لرزشی کرد . نشانه ها حاکی از نواخته شدن پستی از طرف ققی کیفسون کبیر بود .
فرد فوق الذکر نگاهی به پست انداخت و به فکر فرو رفت !
-
لحظاتی گذشت .
- جسوف جان قربونت برم بیا برو تو مخم من این ققی رو ادب کنم !
- نه !!!
در این لحظه فرد فوق الذکر بیق شد !(ضایع شد ... چیز دیگه ای نشد !)

-----

تراژدی غمناکی بود نه پرفسور ؟!

(باشم تا اموراتم بگذره هان ؟! )




Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۴:۰۰ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵

دنیسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۴۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
از هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 809
آفلاین
1- بر طبق نظریه ی فرویدون ، نظر شما در رابطه با اینکه فرویدون حرف مفت زده است یا نه ، هر چه می خواهد دل تنگت بگو.

اين فرويدون كلآ آدم عقده اي بوده است. در كودكي مادرش عادت داشته جلوي همه دست را تا آرنج در دماغش فرو برد و از اين بابت فرويدون بسيار رنج كشيده است. مردم به او ميخنديدند و مادرش را دست مي انداختند. روزي فرويدون تصميم گرفت تا عادت بد به مردم بي اندازد تا آبروي آنها هم برود. البته گاهي دلش براي كسي ميسوخت و عادت خوب به دل آنها مي انداخت.
اي عقده اي....اي عادت انداز......اي كه دلم به دلت كرده عادت.....اي آبرو....اي بـيتربيت. اي(؟؟؟؟)

2_ عادت ها چرا با اینکه میدانند ماگل ها بی وفا هستند و به زودی آنها را می پیچانند باز گول آنها را می خوردند؟!

بس كه ابلهن....براي اينكه كم نيارن هموجور وايميستن و زور ميزن. به همين دليل شبها گريه كرده و جاي خود را خيس ميكنند.

3_ خاطره ای از پیچاندن یک عادت در هر چند سطر حتی شده یک سطر نوشته و بنویسید ( توجه نوشته و بنویسید در اینجا فرق داشته و هر کی غلط گرامری بگیره ...!)

انقدر حال ميده جادوگران را بپيچوني...
بنده عادت فجيحي به جادوگران داشتم و اگر دلبستگي هايم را درست انتخاب ميكردم ديگر اين اتفاقات نمي افتاد. به طوري كه در عرض سه ما شايد شصت هزار تومان كارت خريدم. از لب تاب به عنوان بالش استفاده كرده و در بغل ميگرفتم. تا اينكه اين عادت را پيچانم. پولهايم تمام شد و من خود را به مفلسي زدم و عادت فكر كرد من ته كشيده ام و خوشحال رفت. عادت كه رفت ما خوشحالي كرديــــــــمع...
و اكنون بسيار كمتر به جادگران، خانه ي خود مي آييم.

با تشكر*


قدرت رولو ببين توي سبك من، تعظيم كرد توي دست من
پس تو هم بيا رول بزن با سبكم، ميخوام شاخ جوجه رولرا رو بشكنم




Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۵:۴۴ چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵

الستور مودیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۴ یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۵
از یک جای دور ولی نزدیک به شما
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 192
آفلاین
- بر طبق نظریه ی فرویدون ، نظر شما در رابطه با اینکه فرویدون حرف مفت زده است یا نه ، هر چه می خواهد دل تنگت بگو( یه سه چهار خط فرویدون رو به منجلاب بکشونید حال کنید! دور هم بخندیم!)

هوم دانشمندان عصر جدید اعتقاد دارند داش فری خیلی بی مرام از همون بچه گیش خالی می بسته ... یادش بخیر تعریف می کرد که با بچه محل هاش دو سه باری اژدها ترکونده ... بعدا که بزرگ شد این عادتش ترک نشده همچنان به حرف مفت زدن ادامه میده ... تو چه حوصله ای داری که این چرت و پرت هایی که من می نویسم و می خونی ؟

2_ عادت ها چرا با اینکه میدانند ماگل ها بی وفا هستند و به زودی آنها را می پیچانند باز گول آنها را می خوردند؟!

عادت چیزه بدیه ... خیلی آدم کثیفه ای من و دو ، سه باری سره کار گذاشته ... اصلا دوسش ندارم ... تازه خیلی هم بی تربیت ... چند باری می خواست گولم بزنه .... اما از نگاه جادوگری ... به نظرم این مشنگ ها یک مشت و خول در مونده اند که نمی دونن چرا به یک چیزی عادت می کنند ... همین مالدبر رو ببینید با اینکه جادوگره ولی به مادولین عادت کرده . در هر صورت عادت چیزه بدیه و خوردن ماهی دو بار در روز خیلی مفیده !

3_ خاطره ای از پیچاندن یک عادت در هر چند سطر حتی شده یک سطر نوشته و بنویسید.

همین الان استاد من پیچوندمت ... چون حس جواب به این سوال نیست ... حال کردی نه ... خوشت اومد نه ... میگی چی کار کنم ... خوب چرت و پرت نویسی هم عادت ماست دیگه .


تصویر کوچک شده










[b][size=med


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۴:۲۸ چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵

آلیشیا اسپینتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۹ شنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۰۹ شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۹
از دروازه آرگوناث
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 157
آفلاین
1- بر طبق نظریه ی فرویدون ، نظر شما در رابطه با اینکه فرویدون حرف مفت زده است یا نه ، هر چه می خواهد دل تنگت بگو( یه سه چهار خط فرویدون رو به منجلاب بکشونید حال کنید! دور هم بخندیم!)
همه چیز دارای ریشه است.علما معتقدند که این یارو فرویدون به این دلیل از عادت متنفر است که کلا آدم چت مخی می باشد.درحالی که او چت مخ نمی باشد و فقط سرخورده میباشد چون از عادت خاطره بد دارد. زیرا عادت باعث شد که تمام عمرش را افقی یا عمودی بگذراند.
من این را از خودم نمیگویم تا نمره بگیرم,دلیل هم دارم.این را توی قدیمی ترین نوشته ای که از فرویدون مونده یعنی مجموعه خاطراتش پیدا کردم,که در حال حاضر یک کتاب ممنوعه میباشد و برای سر نویسنده اش جایزه گذاشته اند.من شدیدا خواندن آن را تکذیب میکنم!!به هر حال به کسی مربوط نیست که من این را از کجا میدانم
فرویدون وقتی نوحوان بود بسیار گوگولی مگولی و مهربان بود و دوست داشت با حیوانات مهربان باشد,پس روزها از جیب پدرش پول میدزدید و برای نابلوها(نوعی پرنده گوشتخوار)که در نزدیکی اتاقش لانه داشتند گوشت میخرید.تا کم کم به این دوستانش شدیدا عادت نمود.اما یک روز پدر خانواده نابلو از اینکه پسرش توسط فرویدون لوس و ننر شده است و دیگر دنبال شکار نمی رود شاکی شد و او را دوست ناباب خواند.وقتی همان روز فرویدون طبق معمول برای بچه نابلو گوشت آورد, پدر به او حمله نمود و یک زخم جادویی بسیار دردناک در مکانی استرتژیک از بدن فرویدون برجاگذاشت که درد آن باعث شد او دیگر نتواند بنشیند .از آن روز به بعد فرویدون با عادت ها دشمن شد.


2_ عادت ها چرا با اینکه میدانند ماگل ها بی وفا هستند و به زودی آنها را می پیچانند باز گول آنها را می خوردند؟!
جواب این سئوال این است که همانقدر که ماگل ها عادت ها را میپیچانند توسط عادت ها پیچانده نیز میشوند و این نبرد در طول تاریخ ادامه داشته است.مثلا اگر یک ماگل عادت داشته باشد که هر روز برای تفریح کله اش را به دیوار بکوبد و روزی تصمیم بگیرد که این عادت را بپیچاند.عادت مذکور بی کار نمی ماند و فردایش او را در موقعیتی قرار میدهد که مجبور باشد کله اش را محکم تر از قبل به دیوار بکوبد.مثلا پستچی را وادار میکند که قبض موبایلش را به در خانه بیاورد.


3_ خاطره ای از پیچاندن یک عادت در هر چند سطر حتی شده یک سطر نوشته و بنویسید.

من عادت داشتم وقتی در جایی نشسته ام پایم را تکان بدهم.همه معتقد بودند این کار به خاطر روانی بودن من است.من هم که میخواستم ثابت کنم روانی نیستم تصمیم گرفتم این عادت را بپیچانم پس وقتی یک جا مینشستم پایم را زیر فرش میگذاشتم تا دیگر تکان نخورد.عادت در حال پیچیدن بود تا اینکه یک روز که غرق در تماشای کیکی بودم که روی میز جلویم بود و از بوی آن بسی گیج شده بودم بی هوا از جایم بلند شدم و زیر فرش بودن پایم را فراموش کردم و تا گردن دورن کیک فرو رفتم.(باشد که عبرت سایرین باشم)


ویرایش شده توسط آلیشیا اسپینت در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۷ ۱۴:۳۳:۱۱
ویرایش شده توسط آلیشیا اسپینت در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۷ ۱۴:۳۵:۵۲

تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده



تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.