هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۳:۵۳ جمعه ۵ تیر ۱۳۸۸

ماتیلدا(طلا.م)


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۹ دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۰۱ چهارشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 271
آفلاین
1- لازمه انجام حرکت زنوف چیست؟(غیر رول 10 امتیاز)
تمرکز....احتیاط...دقت...لازمه انجام حرکت یاد شده است.البته تحمل رو باید بالا برد و سعی کرد تا در مقابل فشار آرامش و استواری حفظ بشه....!!!!
2- ادامه این رول را بنویسید.(فقط قسمتی از بازی که خودتون کاری انجام میدید رو شرح بدید.پست مهم نیست. رول، 20 امتیاز)
دروازه بان توپو پرتاب میکنه و یک بازیکن غول پیکر اونو میگیره و به سرعت بر میکرده به سمت اون یکی دروازه....
پیوز برمیگرده و میبینه که دو تا مهاجم با سرعت صوت(!)به سمتش میان....
_اوه....بروبچه ها دیگه حسابی قاطی کردن...نه...نه...استفاده از چوبدستی خطامحسوب میشه...
در همین حین یک نگاه بسیار ترسناک از طرف دو مهجم به سمت زنوفلیوس نثار میشه:
_خب...البته زیدم خطا نداره...میشه مشکل رو با یک مناظره حل کرد!!!!
در همین حین دروازه بان چوبدستیشو به سمت پیوز میگیره و زیر لب یک ورد میخونه و پیوز از قبلش کدر تر شده بود!!!
ناگهان دو مهجم با هم(ای نامردا!!!)دو بلاجر رو به سمت پیوز میزنن و چون پیوز جادو شده بود نیمی از قدرتشو به خاطر حرکت جادویی از دست داده بود از جاروش به پایین پرت شد.و تقریبا" له و لورده شد و دیگه هیچی از بدن روح نماش که دوباره شفاف شده بود باقی نموند.
زنوفلیوس از پشت بلند گو:
_خب...چیزه...پیوز دچار مشکل شده....زود حل میشه....خب استیونز جای اونو میگیره....اوهوی...استیونز پاشو بیا ببینم....
ناگهان ریتا با سقلمه ای که به ماتیلدا میزنه چرت بس شیرین(!)اونو پاره میکنه و میگه باید بره و بازی کنه....
ماتیلدا سوار جارو میشه مثل برق میره به سمت بالا:
_خب استیونز وارد بازی شد....اوه نه چیکار داره میکنه....
ماتیلدا چشماشو بسته و دوتا دستاشو گذاشته زیر دو تا بغلهاش و پاهاشو دیوانه وار روی جارو تکون میده.ناگهان یک جرقه از آسمو به سمت پایین میاد و به سرخگون میخوره و از دست بازیکن حریف غول پیکر خارج میشه و صاف میاد و میشینه رو دم جاروی ماتیلدا.
ناگهان ماتیلدا از جاش میپره و جاروشو بلند میکنه و از فاصله دور به سرخگون ضربه میزنه و سرخگو با فشار وارد دل و روده دروازه بان میشه و توپ و دروازه بان باهم از دروازه وسطی رد میشن.
ماتیلدا هم با چشمانش که حالا دیگه به رنگ قرمز در اومده()
روی جاروش میشینه و جمعیتو نگاه مینه.....
_خب فک فکنم استیونز انتقام هم گروهیش پیوز رو گرفت...بازیو ادامه میدیم...



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۵:۴۶ چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۸۸

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
1- لازمه انجام حرکت زنوف چیست؟(غیر رول 10 امتیاز)

هر فردی با یکی از چهار عنصر طبیعت (آب ، باد ، خاک ، آتش ) رابطه ژنتیکی داره ! عموما گریفی ها با آتش ، راونی ها با آب ، اسلی ها با باد و هافلی ها با خاک مربوط میشن اما استثنا هایی هم این بین وجود داره ! هرکس میتونه به وسیله تمرکز روی عنصری که میخواد و فرستادن نیرو های جادویی به سمت اون عنصر ، از نیروی جادویی طبیعت استفاده کنه ...

2- ادامه این رول را بنویسید.(فقط قسمتی از بازی که خودتون کاری انجام میدید رو شرح بدید.پست مهم نیست. رول، 20 امتیاز)

پرسی که داره با شیفتگی به بازی نگاه میکنه ناگهان دستش رو داخل یکی از دیوار های ورزشگاه میکنه و پیوز رو بیرون میکشه

- پیوز برو به جای بیدل بازی کن ...

پیوز هم سریع وارد میشه و در جایگاه یکی از مهاجم ها قرار میگیره . کینگزلی در همون لحظه اول یک بلاجر رو به سمت پیوز میفرسته اما بلاجر از وسط بدن پیوز رد میشه و کینگزلی در حد تیم ملی افغانستان ضایع میشه

لحظاتی بعد فلورنس یک پاس بلند میفرسته و کوافل سرخ رنگ مستقیم به سمت پیوز میاد .. پیوز با یک اشاره چوب جاروی خودش رو به سمت کوافل هدایت میکنه و دستش رو دراز میکنه و درست وقتی روبروی توپ قرار میگیره دستش به توپ میرسه ، اما باز هم به خاطر روح بودنش کوافل از وسط بدنش رد میشه و از اونور خارج میشه ...

پیوز که حالا خیلی عصبانی شده روی انرژی زمین (خاک) تمرکز میکنه ... حس گرمی همه وجودش رو میگیره ، با تک تک سلول هاش زمین ورزشگاه رو حس میکنه و بعد ...

درست در جایی که کوافل داره روی زمین میافته ، از بین چمن های ورزشگاه یک توده خاک بیرون میزنه و اطراف کوافل قرمز رنگ رو مثل یک گوی میپوشونه ... گوی قهوه ای رنگ بالا و بالاتر میاد و سرانجام وقتی کنار پیوز و روبروی دروازه حریف میرسه می ایسته ... پیوز با دستش یک اشاره کوچیک به سمت دروازه میکنه ... گوی خاکی ناگهان منفجر میشه و کوافل سرخ رنگ از بینش با بیشترین شدت به سمت دروازه پرتاب میشه و ...

- گل ... پیوز با استفاده از قدرت زمین گل میزنه ...

صدای زنوفلیوس همه ورزشگاه رو میگیره ... اما در همین لحظات دروازه بان حریف که خیلی عصبانی شده یک تریپ واکی بایاشی میگیره () و کوافل رو پرت میکنه به سمت جلو و فریاد میزنه :«بگیرین بچه ها ... »

...


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۹:۱۶ سه شنبه ۲ تیر ۱۳۸۸

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
1 - لازمه انجام حركت زنوف چيست ؟

لازمه انجام اين حركت ، انرژی های طبيعی و انرژی پتانسيل بدن جادوگر است . در اين قسمت ، انرژی پتانسيل به معنای حركت دادن دستانِ جادوگر به نحوه ای خاص می باشد . برای اينكه جادوگر بتواند توانايیِ اجرای حركت زنوف زا داشته باشد نياز به تمارين مداوم و پيوسته دارد .

2 - ادامه اين رول را بنويسيد . ( فقط قسمتی از بازی که خودتون کاری انجام میدید رو شرح بدید.پست مهم نیست . )

كينگزلی به سرعت به بازدرنده ای نگاه كرد كه به سمتش پرواز می كرد . چماقش را در جيب ردايش گذاشت و دستانش را باز كرد و دور خودش چرخيد ...

زنوفيليوس با هيجان خاصی به گزارشش ادامه داد :
- اوه ، مثل اينكه كينگزلی تصميم گرفته بازدارنده رو با استفاده از حركت زنوف منحرف كنه ...

... انگار هوا در حال شكافته شدن بود . بازدرنده به طرز غير متظره ای تغيير مسير داد و به سمت بيدل رفت . بيدل نيز دستانش را باز كرد و دور خودش چرخيد ...

- اوه ، عجب هيجانی داره اين بازی . متاسفانه كله ی بيدل هم همين الان منهدم شد و درست تكه های مغزش توی سطل زباله افتادند . خوب ، ذرات مغز بيدل هم مثل مالِ ريتا به سطل زباله پيوست . ( پيوندشان مبارك
)

سپتيما سوار بر جارو پرواز كنان به سمت هم تيميهايش رفت و در بدو ورودش سرخگون را گرفت . كينگزلی هشيارانه به سمت سپتيما پرواز كرد و با خنده ای شيطانی گفت :
- كجا می ری دختر ؟ سرخگونو ولش كن . بيا بريم حياط خلوت .

در همين هنگام بوی سير همه جا رو فرا گرفت و كوئيرل وارد صحنه شد . كوئيرل كه هميشه حس ششمش توی اين موارد غيرِ آسلامی به خوبی كار ميكنه با عصبانيت گفت :
- اينجا كلاسه ها ! يك بار ديگه از اين حركات رخ بده از مدرسه اخراج ميشين .

بعد پرسی به عنوان يك مدير وظيفه شناس با يك ردای خوش دوخت قرمز رنگ وارد ورزشگاه شد و وقتی بوی سير به مشامش رسيد متوجه شد داستان از چه قرار است :
- كی حركات غير آسلامی انجام داد ؟

كينگزلی با ترس و لرز دستش را بالا برد . پرسی با خوشحالی گفت :
- پنجاه امتياز برای هافل . حركات بی ناموسی و غير آسلامی از برنامه های اصلی هاگوارتزه و هاگوارتز بر همين مبناها پايه گزاری شده .

كوئيرل با عصبانيت نگاهش را روی پرسی ميزان كرد و در حالی كه رنگ صورتش به رنگِ ردای سرخ رنگ پرسی در آمده بود صحنه را ترك كرد . ناگهان صدای زنوفيليوس در ورزگاه طنين افكند :
- بله ، مثل اينكه جيمز اسنيچ رو ديده . دستاش رو باز كرده و به طرز جنون آوری دور خودش ميچرخه ...

پرسی با هيجان به جيمز زل زد .

...


ویرایش شده توسط كينگزلی شكلبوت در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۲ ۹:۲۲:۲۲


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۱:۵۹ دوشنبه ۱ تیر ۱۳۸۸

سپتیما


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۳۵ جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۴:۲۳ چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹
از جایی دور ،دور تر از همه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 79
آفلاین
1.

لازمه ی حرکت زینوف سرعت است فرد هم باید سریع توپ را بیابد و هم باید سریع باد رو محصور کند و در اختیار خودش بگیرد . همچنین هر فرد برای انجام این کار نیاز به انرژی زیادی دارد تا بتواند بر فشار باد قلبه بکند.

2.

بادراد : بنده فقط یک اشاره کردم !

_تو باید یاد بگیری چطوری اون قدرتت رو کنترل کنی چون از زیادیه انرژی برخورداری و بلد نیستی کنترلش بکنی ، فعلا بازی نخواهی کرد تا من یک فکری به حالت بکنم.

آنیتا گفت: بهتر نیست قبل از شروع دوباره ی بازی یکم درباره ی کنترل قدرتاشون صحبت بکنی؟

_ نه آنیتا مشکلی نیست این یک جن بود، در مورد انسان ها این جور اتفاقات پیش نمیاد . من مطمئنم و تضمین هم می کنم.

کینگزلی جای بادراد را خیلی سریع گرفت و فلورنس هم جایگزین ریتا شد(فردی که توپ به سرش برخورد کرد ریتا بود.)سپس زینیوف دوباره در سوت خود دمید و بچه ها به بازی خود ادامه داند.آنیتا با این که قانع نشده بود مخالفتی نکرد و گوشه ای نشست.در درون بازی حالا بیدل توپ رو پاس داد به آیدن ولی مورگانا توپ را در میان راه قاپید وبه دراکو پاس داد و دراکو هم دوازه بان را خیلی راحت گمراه کرد و گلی به نفع تیم خود به ثمر رساند.

همین هنگام جیمز با سرعت به طرفی شیرجه رفت . چوچانگ با این که اسنیچ را ندیده بود او را دنبال کرد و به راحتی از جیمز جلو زد. در حالی که سرعت جیمز کم شده ، و فاصله ی بین دو جستجو گر زیاد گشته بود جیمز از حرکت ایستاد و جریان هوا را از پشت به طرف خود کشید که این کار باعث شد اسنیچ که در پشتش بود به طرفش بیاید.

چوچانگ که تازه متوجه حیله ی جیمز شده بود و تازه اسنیچ را دیده بود، نمی توانست توپ را به وسیله ی روش جدید به طرف خود بکشد چون با این کار به جیمز کمک می کرد از چون او به اسنیچ نزدیک تربود. به همین ترتیب با بیشترین سرعت خود به طرف اسنیچ پرواز کرد ولی به طور حتم جیمز خیلی زود تر اسنیچ را به دست می آورد.

مدافعان هر دو گروه بی کار نماندند و دو گوی را به طرف آن دو نشانه رفتند. هر دو جستجو گر از مسیر بازدارنده ها خود را به کنار کشیدند و این کار باعث به هم ریخت تمرکز هر دو آن ها ، و گم کردن اسنیچ ( گوی زرین ) شد.

....


ویرایش شده توسط پروفسور سپتیما ويكتور در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱ ۲۲:۲۰:۵۵

تصویر کوچک شده

[i][size=small][color=FFFF00]If you wish for something long enough, it will definitely


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۹:۰۷ یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۸

بادراد ریشوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۸ سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۲:۲۸ چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۸
از شیرموز فروشی اصغر آقا!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 242
آفلاین
1- لازمه انجام حرکت زنوف چیست؟

ج- حرکت پروفسور ارتباطی با تمرکز ندارد و هر چه که هست منحصر میشه به کمک گرفتن ایشون از انرژی طبیعت.
ایشون با کمک گرفتن از انرژی واقع در طبیعت به مقصود خود رسیدند که البته انجام این عمل فقط با تمرین های شبانه روزی و مکرر حاصل می شود.



2- ادامه این رول را بنویسید.

زنوف با سوتی بزرگ در وسط زمین کوئیدیچ قرار داشت.
- ســـــــــــوت! بازی شروع شد! سعی کنید از انرژی طبیعت حداکثر استفاده رو بکنید.
و در حالیکه از وسط زمین به کناری حرکت می کرد ادامه داد.
- و سعی کنید فیر پلی رو هم رعایت بکنید.

دانش آموزان با سر و صدا به هوا بلند شدند. بادراد با آن ریش و پشم بلند و قد کوتاهش کاملا در میان دیگر دانش آموزان قابل مشاهده بود.

در ذهن بادراد.
- هــــوم! خب باید این یارو پشمکه گفت باید از انرژی طبیعت استفاده کنم! البته چون پست تخصصی من مدافعه بهتره که یکم توپ ها رو بفرستم به طرف این دانش آموزا!

و سپس چشمانش را بست ، نفس عمیقی کشید و دستانش را باز کرد. سپس در حالیکه چشمانش همچنان بسته بود دستانش را اندکی بالا و پایین برد و سپس به طرف توپی که به سمتش می آمد اشاره کرد.

گویی هوا در حال شکافته شدن بود. جریان شکافته شدن هوا به شدت به توپی که رو به روی بادراد بود برخورد و توپ به طرف نزدیک ترین دانش آموز حرکت کرد.

فــــــرت!

توپ به کله دانش آموز برخورد میکنه و کله منهدم شده و خون همه جا رو فرا میگیره! ( آقا اجازه؟ ما تازه فیلم آرنولد دیدیم! )

- ســـــــــــوت! واستید ببینم! سریع برید مادام پامفری رو صدا بزنید. بادراد تو با این چی کار کردی؟!

بادراد


[b][color=FF0000][url=http://www.jadoogaran.org/modules/newbb/viewtopic.php?topic_id=883&post_id=219649#


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۷:۲۱ یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۸

برتا جورکینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۷ سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ جمعه ۵ تیر ۱۳۹۴
از قبرستون!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 145
آفلاین
1)

برای این کار ما باید بر فشار باد غلبه کنیم. پس به انرژی زیادی نیاز داریم. پس از غذا های پر انرژی استفاده کنید! برای غلبه بر باد به تمرین زیاد هم نیاز داریم.


_______________________

2)

نکته1:اینجا لینی اسم یکی از مهاجم های گروه اول رو نوشته آیدن و بیدل نوشته بادراد. من آیدن رو می نویسم. (آخه کوتاهتره!)

نکته2: لینی واسه تیم دوم ، 4 تا مهاجم نوشته:دراکو، ریتا، مورگانا و فلورنس. من فلورنسو حذف می کنم!


زنوف با ناراحتی ادامه داد:" حالا تایبریوس بازدارنده ای رو به سمت مورگانا که سرخگون رو داره میندازه و مورگانا با یه حرکت خیلی زیبا بازدارنده رو دور می زنه و به سمت تایبریوس زبون درازی می کنه.

خوب مثل این که برتا، مدافع دیگه ی تیم اول موفق شد سرخگون رو از دست مورگانا بندازه. و حالا سرخگون در دست لونا قرار می گیره. لونا مثل یک اسنور کک شاخ چروکیده با سرعت به سمت دروازه ی تیم دوم حرکت می کنه. لینی بازدارنده ای رو به سمت لونا می فرسته و لونا مجبور می شه سرخگون رو به بیدل پاس بده. وای...نه!"

بازدارنده به لونا برخورد کرد و او را از روی جارویش انداخت. لونا با شدت زیادی به زمین برخورد کرد. در همین هنگام مادام پامفری با عصبانیت به زمین بازی آمد و لونا را که بی هوش شده بود از آنجا برد.

زنوف با ناراحتی گفت: "مثل این که لونا قادر به ادامه ی بازی نیست. خوب اگه تیم اول مهاجم اضافه نداره به بقیه ی بازی ادامه میدیم. اوه...بله...همین الان بیدل به من گفت بادراد به جای لونا بازی می کنه.

خوب حالا بازی با دروازبان تیم اول ادامه پیدا می کنه. سرخگون در دست بادراده و اون...صبر کنید مثل این که جیمز و چو گوی زرین رو دیدن! بله! چو شروع می کنه به انجام دادن حرکتی که امروز بهتون یاد دادم و جیمز هم همین کارو می کنه! گوی زرین بین این دو نفر ثابت مونده و حرکت نمی کنه. باید ببینیم کدوم یکی قوی تره."

در همین هنگام باد شدیدی شروع به وزیدن می کند و گوی زرین را لحظه به لحظه از آنها دورتر می کند.

-جیمز انجام این ترفند رو رها می کنه و به سمت گوی زرین پرواز می کنه. چو هم همین کارو می کنه ولی دیگه خیلی دیره چون گوی زرین باز هم ناپدید شده...


ویرایش شده توسط برتا جورکینز در تاریخ ۱۳۸۸/۳/۳۱ ۱۷:۲۴:۵۷
ویرایش شده توسط برتا جورکینز در تاریخ ۱۳۸۸/۳/۳۱ ۱۷:۳۶:۰۳


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۵:۲۵ یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۸

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
1.

احتمالا اینه که اول بفهمیم ببینیم توپ کجاس! ما تا نتونیم اسنیچ رو پیدا کنیم نمیتونیم اونو به سمت خودمون بکشونیم.

2.

گروه اول دانش آموزان ( دانش آموزان به دو گروه تقسیم شده بودند ) که موفق به زدن گل شده بودند فریاد شوق بر آوردند.

پرفسور لاوگود با اشتیاق فراوان به ادامه ی گزارش پرداخت: حالا سرخگون دست لاوگوده ، دختر خودمه! نه نه ... با پرتاب شدن بازدارنده بوسیله ی زاخاریاس سرخگون از دست لونا میفته و به دست ریتا میفته.

در این لحظه ریتا با آن انگشت های بلند که لاک ارغوانی رنگی بر روی آن نمایان بود سرخگون را قاپید و به سمت دراکو پرتاب کرد.

- دراکو با سرعت تمام به سمت دروازه ی حریف میره ، نگاهی به اطرافش میندازه و فلورنس رو میبینه. سرخگون رو به اون پاس میده اما قبل از اینکه فلورنس بتونه سرخگون رو بگیره آیدن اون رو میگیره. حالا آیدن پاس میده به بیدل ... واو انگار یکی از جستجوگرا یعنی جیمز اسنیچ رو دیده ، پس با سرعت میره به سمتش واو!

زنوف با شوق وذوق فراوان ادامه داد: جیمز با سرعت تمام بر روی جاروی خود خم شد و آن را به سمت اسنیچ هدایت کرد در این لحظه چوچانگ نیز (!) جستجوگر اون یکی تیم به دنبال جیمز حرکت میکنه! مثل اینکه هنوز ندیده اسنیچ رو ... آو هردوشون در یک لحظه می ایستن. اسنیچ دوباره گریخت!

زنوف با ناراحتی ادامه داد: حالا تایبریوس بازدارنده ای رو به سمت مورگانا که سرخگون رو داره میندازه و سرخگون از دستش در میره و به لینی میرسه! اون با حرکت زیکزاکی از بازدارنده ای که یکراست به سمتش میومد فرار کرد و حالا داره میره سمت حلقه ها. لینی توپ رو به کاساندرا پاس میده ، کاساندرا به لینی و گل!

زنوف با خوش حالی ادامه داد: و حالا هر دو تیم مساوی میشن!


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۸۸/۳/۳۱ ۱۷:۴۸:۱۴
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱ ۹:۴۴:۲۶



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۴:۱۴ یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۸

بیدل آوازخوانold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۹ یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۴:۱۲ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۸
از همین دو رو برا
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 69
آفلاین
1- لازمه انجام حرکت زنوف چیست؟

باید سرعت فرد بیشتر از سرعت باد باشد و انژی که فرد برای این کار باید داشته باشه زیاد باید باشد و این انرژی زیاد در تمرینات مکرر حاصل می شود.


2- ادامه این رول را بنویسید.

توپ با سرعتی باور نکردنی به سمت بیدل امد ،او سعی کرد توپ را بگیرد ولی توپ خیلی سریع ومحکم بود و از دستش بیرون جهید .
خود بیدل نزدیک بود از روی جارو بیفتد ولی کنترل خود را حفظ کرد،نگاهی به اطرافش کرد ودید توپ دست لوناست،او یک نفر را جا گذاشت و به بادراد پاس داد، بادراد هم یک دور در هوا زد وبا این کار از سد دو نفر گزشت و توپ را برای بیدل پرتاب کرد توپ جلو تر از بیدل بود و برای همین بیدل به سمت توپ پرواز کرد توپ را گرفت امد حرکت کند که دو نفر راهش را سد کردند بیدل جلو رفت و یار حریف را فریب داد به نفر دوم که رسید یک چرخش انجام داد و او را هم جا گذاشت خود را در مقابل گلر یافت ، با یک حرکت نا گهانی توپ را به هوا انداخت و با پشت جارو ان را شوت کرد وتوپ از بالای سر گلر وارد دروازه شد و همه اعضای تیم از فرط خوشحالی جیغ کشیدند...


ویرایش شده توسط بیدل در تاریخ ۱۳۸۸/۳/۳۱ ۱۴:۱۸:۴۹

ان زمان که بنهادم سر به پای ازادی
دست خود ز جان شس�


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۷:۵۹ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸

آلبوس سوروس پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۸ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
از لرد سیاه اطاعت میکنم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 388
آفلاین
- شنیدی قراره زنوفیلیوس معلم پرواز کوییدیچ باشه؟

- پروفسور زنوفیلیوس. بله. شنیدم. حالا مگه چیه؟

- اه، آنیت تو هم که اخلاق باباتو به ارث بردیا. مگه چیه؟هان؟ باو لابد به جای پرواز با جارو بهمون نحوه پرواز با اسنورکک شاخ چروکیده...

پااااااااااااااق


- چه کسی بود که گفتش اسنورکک شاخ چروکیده؟

بادراد دم گوش آنیتا پچ پچ کرد: نگفتم؟ بیا نحوه احظارشم همین کلمه است!

- مث که اینجا نبود. اممم شاید اتاق بغل بوده.

پاااااااااااااق

- وا این چرا نیومد درسو شروع کنه؟ مث که اسنورکک مهمتره

- جیییییییییییییییییییغ. به بابای من توهین میکنی؟ بزنم لت و پارت کنم؟

بادراد و آنیتا که از شدت بلندی این جیغ که انتحاری بودن آن باعث دوبرابر شدن صدای آن شده بود، غش کرده بودند، ورود زنوفیلیوس رو ندیدن که دقیقا از در پشت آنها وارد شد و به نیمه جنازه آنها برخورد کرد:

بوف دیشنگ دومب

لحظاتی بعد

تمام دانش آموزان در حیاط مدرسه بصورت نه چندان منظمی ایستاده بودند و به زنوف که با جادو چوب جاروها را احضار میکرد نگاه می کردند.
سال اولی ها فشار می آوردند تا جلوتر از همه نحوه پرواز جاروها را ببینند.سال دومی ها مشتاق بودند بار دیگر روی جارو بنشیند. سال سومی ها با بی علاقگی به صحنه نگاه میکردند ولی سال چهارمی ها فقط با یکدیگر حرف میزدند و زنوف از این همه توجه خاص به وجد آمده بود.

- خب بچه ها درس امروز رو شروع میکنیم. حتما همه میدونید که برای بالا آوردن چوب ها باید چکار کنید. پس همتون الان سوار جاروهاتون بشید و همراه من پرواز کنید.

زنوف روی جارو نشست و با ضربه زدن به زمین به سمت آسمان رفت. لحظاتی بعد تمامی دانش آموزان همراه با زنوف به سمت خارج از هاگوارتز پرواز میکردند.

آنیتا که به شدت حس مدیریتش گل کرده بود گفت: اما قربان این کار خلاف قانونه.

- 10 امتیاز از گریف کم میشه.

- ا آقا چرا از گریف ؟

- چون دوست دارم. نخیر آنیتا من مجوز دارم.

و سپس به سرعت و با حالتی خاص یک چرخش 360 انجام داد و از درون یک حلقه بزرگ گذشت .
در ورزشگاه مدیران گمنام!!!!!

- خب این ورزشگاه این ترم توسط من اجاره شده که توش کوییدیچ رو یاد بگیرید.خب. همتون میدونید کوییدیچ چیه،اما مسئله نوع بازی کردنشه. کوییدیچ فقط مهارت جارو نیست، مهارت جادو هم هست. خب مسلما همتون فکر میکنید جادو فقط با چوبدستی انجام میگیره اما جادو نوع های دیگه هم داره. مثلا سال چهارمی ها میدونن که آپارات چیه. آپارات یک نوع ازاین جادوئه. این جادو از نوع جادو پتانسیله. تأمین این جادو، طوریه که هر جادویی که انجام میدید قسمتیش به محل ذخیره انرژِی جادویی منتقل میشه. اما جادو یک نوع دیگه هم داره و اون هم جادوی طبیعت هست. جادوی طبیعت به وسیله انرژی های طبیعی و انرژی پتانسیل بدن جادوگر تأمین میشه. انرژی های طبیعی مثل باد، باران و ... هستن و منظور از انرژی پتانسیل بدن جادوگر، حرکت دادن دست به حالت خاص هستش.هرکس که بتونه از جادوی نوع سوم به نحو احسنت استفاده کنه میتونه برنده شدن خودش رو تضمین کنه اما اینو بدونید که این نوع جادوها خیلی آدم رو ضعیف میکنه و استفاده زیاد، یعنی مثلا استفاده بیش از یک بار در روز، میتونه باعث بیهوشی یا حتی مرگ بشه. دلیل این تضعیف 2 تاست. اول اینکه قسمتی از این انرژی صرف تحمل فشار انرژی طبیعی میشه و قسمتی از اون هم جذب انرژی طبیعی میشه. ضمنا این جادوها باعث میشه کل یا قسمتی از انرژی طبیعی نابود بشه. پس در استفاده از این جادوها دقت کنید. من سعی میکنم در کنار این جادوها یک سری حرکات خاص رو نیز با جارو بهتون یاد بدم. پس الان شروع میکنیم.

دانش آموزان:

زنوف باز یک چرخش 360 و پشت سرش یک چرخش 180 درجه زد که باعث شد به حالت برعکس، روی جارو بماند. چند لحظه بعد در گوشه ای از ورزشگاه و روی زمین به صندوقی ضربه زد که باعث شد اسنیجی از درون آن به آسمان بره.

- خب امروز روی یکی از راه های گرفتن اسنیچ بحث میکنیم. یکی از جستجوگرهای ماهر بیاد. اممم خوب جیمز تو میای؟ باشه.

لحظاتی بعد انها در میان زمین و هوا دنبال اسنیچ بودند. پس از 2 دقیقه زنوف لبخندی زد و ایستاد. جیمز با تعجب به او خیره شد ولی زنوف به آرامی سری به معنای پایان نیافتن بازی تکان داد. و بلافاصله دستانش را به هم چسباند و بعد از 10 ثانیه به سرعت به سمت هوا ضربه زد و بلافاصله دوباره دستانش را به سمت درون کشید. آنگاه بود که جیمز اسنیچ را دید و به سرعت به سمت آن شیرجه رفت اما اسنیچ مستقیما به سمت زنوف میرفت. جیمز به زنوف نگاه کرد که مرتب این کار را تکرار کرد و اسنیچ را دید که پس از 2 ثانیه در دستان زنوف بود.

دانش آموزان:

زنوف : خب حالا همتون تمرین کنید. کاملا معلوم بود من چیکار کردم من فشار بادو به سمت خودم هدایت کردم و در نتیجه اسنیچ هم به سمت من اومد اما تحمل فشار باد اصلا کار ساده ای نیست و همین قضیه هست که نیاز به انرژی شدید داره. خب حالا 20 دقیقه فرصت دارید که تمرین کنید و سعی کنید یک شیوه جدید به وجود بیارید. توجه کنیدکه رمز اصلی این جادوها سرعته چون باعث میشه بتونید سریع تر از باد اونو محصور کنید و در اختیار بگیرید. توجه کنید که ما قراره بعد از اینکار کوییدیچ بازی کنیم. البته کوییدیچ کوتاه در حد 10 دقیقه و توجه کنید که هر 4 پست در کوییدیچ وجود داره پس تمام حواستون رو روی اسنیچ متمرکز نکنید.

- راستی، حواستون باشه، وقتی همتون این ترفند ها رو بلدید باید سر اینها با هم مبارزه کنید پس بهترین راه برای انجام اینه که حریف متوجه نباشه.

20 دقیقه بعد

زنوفیلیوس از پشت بلندگو مشغول گزارش شد: حالا بازی شروع میشه. توپ ها آزاد میشن . بازی پرتنشی رو خواهیم داشت


-------------------------------------------------------------------

1- لازمه انجام حرکت زنوف چیست؟(غیر رول 10 امتیاز)

2- ادامه این رول را بنویسید.(فقط قسمتی از بازی که خودتون کاری انجام میدید رو شرح بدید.پست مهم نیست. رول، 20 امتیاز)

امتیازی:

در قسمت دوم سعی کنید طوری پست رو تموم کنید که پست نفر بعد ادامه آن باشد( امتیاز نامشخص دارد)
----------------------------------------------------------------

لازمه کل رول رو بخونید. از جلسات بعد رول ها کوتاه تر و جذاب تر میشن . اینها لازمه درس بودن. معذرت اگه یکم خشک شد کلاس.



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۲:۰۵ جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
کلاس پرواز و کوییدیچ در ترم هشتم تابستانی توسط پرفسور زنوفیلیوس لاوگود تدریس خواهد شد !


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.