هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مسابقات لیگالیون کوییدیچ را قدم به قدم با تحلیل و گزارشگری حرفه‌ای دنبال کنید و جویای نتایج و عملکرد تیم‌ها در هر بازی شوید. فراموش نکنید که تمام اعضای جامعه جادویی می‌توانند برای هواداری و تشویق دو تیم مورد علاقه‌شان اقدام کنند. (آرشیو تحلیل کوییدیچ)


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲:۵۰ چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷

هوريس اسلاگهورن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۲۳ جمعه ۳ فروردین ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۰:۳۳ شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۰
از می عشق تو چنان مستم، که ندانم که نیست یا هستم
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 279
آفلاین
در هاگوارتز چه می‌گذرد؟
گزارشی تحلیلی پیرو خبر تکان‌دهنده‌ی ورود سرزده‌ی لرد ولدمورت به هاگوارتز

حتما مطلع شده‌اید که شب گذشته در حالی که جادوگران سراسر بریتانیا با خیال آسوده به خواب فرو رفته و تصور می‌کردند فرزندان دلبندشان نیز در مکانی امن به نام هاگوارتز حضور دارند و زیر نظر کادری مجرب، در حال رشد و آموزش فکری و جادویی هستند، خطرناک ترین جادوگر قرن، به سادگی پا به مدرسه گذاشته و باعث ایجاد رعب و وحشت شد. در رابطه با این که لرد ولدمورت چگونه وارد هاگوارتز شد و چه نیت شومی از این کار داشت و آیا تلفاتی هم گرفت یا خیر، شایعات زیادی مطرح شده. خود لرد سیاه نیز دراین رابطه به خبرنگار ما این گونه پاسخ داد: «دخترمون لقمه نون و مشنگ و گردوش رو جا گذاشته بود، رفتیم تحویل خانومشون دادیم بعد کلاس بده بهش و برگشتیم. »

اما گزارش خبرنگاران ما حاکی از این است که لرد ولدمورت، شاید کوچکترین تهدید این روزهای هاگوارتز باشد!

تصویر کوچک شده


این تصاویر نشان می‌دهد که مدیر هاگوارتز هنگام ورود لرد سیاه به مدرسه، در دفترش سرگرم خوشگذرانی با ساحره‌های کم سن و سال بوده. البته که این اتفاق هر هفته بعد از مهمانی‌های شبانه‌ی موسوم به دورهمی انجمن اسلاگ نیز می‌افتد و چیز تازه‌ای نیست. اسلاگهورن در این رابطه به خبرنگار ما گفت: «بهتره آلبوس حسادت رو بذاره کنار و سرشو از کار من بکشه بیرون. تقصیر منه که تو این سن و سال هنوزم خوشتیپم و شاگردام دوستم دارن اما اون حتی تو جوونیش هم نمی‌تونست با کسی صمیمی بشه؟ البته اگه گلرت رو به حساب نیاریم! » وی در مورد رابطه‌اش با دانش‌آموزان نیز افزود: «انقدر بزرگش نکنید! رابطه ما فقط یه رابطه استاد و شاگردی نیست ... من باید برای پیشرفت شاگردای با استعدادم، نقش یه پدر دلسوز رو هم براشون ایفا کنم و بهشون نزدیک تر بشم.» وی البته با چند سکسکه و یک عاروق طولانی به این مکالمه پایان داد و اجازه نداد تا این سوال را مطرح کنیم که کدام پدر دلسوزی به فرزند زیر سن قانونی‌اش اجازه مصرف نوشیدنی دارای کره می‌دهد؟

تصویر کوچک شده


از مدیر که بگذریم، به معاون بزرگش می‌رسیم! روبیوس هاگرید که در مورد تحصیلات جادویی‌اش ابهامات زیادی وجود دارد به خبرنگار ما گفت: «من جنگلو به نیمکت ترجیح دادم! » اما تصویر بالا نشان می‌دهد که او نیز بی توجه به ورود لرد سیاه، مشغول برگزاری فعالیت‌های فوق برنامه‌اش در حاشیه جنگل ممنوع بوده. طبق اظهارات دانش‌آموزان، هاگرید به صورت مرتب اجتماعاتی با محوریت موسیقی زیرزمینی تشکیل می‌دهد و دانش‌آموزان را تشویق به درگیری لفظی تحت عنوان «Freestyle rap battle» می‌کند. او در این رابطه توضیح داد: «می‌دونی چرا؟ هونَرِ جنگلی محدودیت نیمیپذیره! ما می‌خوایم رو پای خودمون وایسیم. دونیای رنگی خودمونو بسازیم. چندتا از رپرای ما رو بردن آزکابان؟ هن؟ »

در ادامه این پرونده حقایق تکان دهنده‌ای از سوء استفاده استاد درس جنگل‌شناسی از دانش‌آموزان، حضور یک گرگینه خطرناک در مسند استادی درس تغییر شکل و تغذیه‌ی او از دانش‌آموزان، به اردو بردن بدون مجوز دانش‌آموزان سال اولی و زیر سن قانونی، ایجاد درگیری بین دانش‌آموزان و آسیب جانی و مالی به هاگوارتز جهت سوء استفاده مالی، مرگ مشکوک استادی که منسوب به مدیر سابق هاگوارتز بود، درخواست تصاویر بی‌ناموسی از دانش‌آموزان به بهانه تکلیف و ... خواهید خواند! آیا با وجود تمام این موارد ... اسلاگهورن سال آینده نیز بر مسند مدیریت خواهد نشست؟


ز خاک من اگر گندم برآید،
از آن گر نان پزی مستی فزاید! تصویر کوچک شده


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۸:۵۱ دوشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۷

فنگold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۳۶ جمعه ۶ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۶:۱۸ چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۸
از سگدونی
گروه:
مـاگـل
پیام: 103
آفلاین
فساد در بیت زوپس

در حالیکه این روزها ملت فهیم جامعه جادوگری توان اجاره و نه حتی خرید یک دکانی تاپیکی نقلی پقلی دو سه متری را هم ندارند، زوپس نشینان با خیال راحت در نقاب فرهنگ و هنر مشغول کار و کاسبی خودشان هستند. یکی از این مرفهین بی درد لایتینا فاسد (و نه فاست) است که معرف حضور کل جامعه جادوگری می باشد. این ساحره خبیث بیست و چهار ساعت هدفون به گوش گرفتند و با ترانه های مستهجن هوی متال هد می زنند. در این بی آبی که ملت تشنه اند و مجبورند با هزاران دوز و کلک و ورد و افسون، باتلاق های موردور را شیرین و تصفیه کنند، منبعی موثق از داخل خوابگاه مدیران گزارش داده که ایشان یک کارخانه تولید لوله را مدیریت می کنند و نوشابه هایی گازدار و رنگارنگ نظیر پفسی! کوکاگولاخ! و کانادا وت! را به وبسایت های بیگانه و معاند و ضد زوپسی همانند دمنتور، آردا، مرحوم افسانه ها، و آکادمی فانتزی لوله کشی کرده اند. یکی از مقامات سازمان آب گفته اند که « به مرلین ملت شاکی نمی شدند اگر ایشان به جای درینک های ضروری، فاضلاب جادوگران را به مقصد این پایگاه های دشمن لوله کشی می کردند. وی از از خوبی ملت فهیم جادوگر سوء استفاده کرده و باید به درگاه اهورازوپسا پاسخگو باشد.»

تصویر کوچک شده


جنایتکار بعدی مادام لسترنج هستند. این زوپس نشین کله سیم ظرفشویی که از حمایت خاص نیروهای تاریک و اسمشونبر نیز برخوردار می باشند، یک چاپخانه دارند اما مشخص نیست دقیقاً چه چیزی چاپ می کنند. برخی منابع مدعی شدند که وی علیه حکومت آسمانی فنگ کبیر اعلامیه چاپ می نمود، عده ای می گفتند کتاب داستان های خاک بر سری، حتی کتاب های چپ و مارکسیستی، اما افراد نزدیک به وی گفته اند که چاپخانه فقط کتاب کنکور و شازده کوشولو توزیع می کرده است. با این حال، خودش در اظهار نظری کوتاه مدعی شده که چاپخانه را شوهر مفقود الاثر گور به گوریش، رودولف، در دوره ی کوتاه حضورش در بیت زوپس تاسیس کرده و از آن تنها برای دفتر کاری جهت ثبت سفارش پایان نامه و پروژه سال آخری های هاگوارتز استفاده می کرده است.

تصویر کوچک شده


حتی پای بانو زلزله نیز که از خدمتگزاران بسیار بی حاشیه هافلپافی در میان زوپس نشینان محسوب می شد نیز به این لجنزار خوابگاه مدیران باز شده است. منابع خبری گزارش داده اند که وی در کار طراحی و تولید و انداختن قطعات مشنگی به جماعت بی سواد جادوگر بوده است. زمزمه هایی مبنی بر انداختن فراگیر نوار آتاری و سگا به عنوان سی دی پلی استیشن چهار بین نوجوانان ماگل دوست خانواده های جادوگری به گوش می رسد که احتمال می رود کار این بانوی خائن باشد.

تصویر کوچک شده


هاگزمید به مقصد وزارت

به دنبال انتشار اسناد این فساد فراگیر، فنگ کبیر، مکانیک مخ لس که شبانه روز عرق ریزان زیر جادوگران مشغول کار رو قطعات زنگ زده و کپک بسته زوپس است از سمت زوپس نشینی خود استعفا کرد و در حین خروج از کاخ مدیران در دهکده هاگزمید، سندی از وضعیت بحرانی جامعه جادوگری منتشر ساخت.

تصویر کوچک شده


اما این نقطه پایان خدمتگزاری های این توله سگ فرهیخته نبود. او که از مصاحبه با رسانه ها خودداری کرد، جامه دریده، لخت لخت و واق واق کنان راهی ساختمان متروک وزارت سحر و جادو در لندن شد و در سکوت مطلق کلاه گذاری نمود و اظهار کرد که در نقش وزیر با فساد سیستمیک زوپس نشینان مبارزه می کند. البته مشخص نشده است که وی چگونه و با کدام انتخابات ناگهانی میان اقشار انسانی یا حیوانی وزیر شده اما به عنوان نخستین وزیر سگ، در تطهیر جامعه از فساد مصمم به نظر می آید. به دنبال این تغییرات، بیت زوپس هم بیکار ننشسته است. رسانه های محلی خبر از ورود ناگهانی و بازگشت زوپس نشینان بازنشسته ای همانند "پشه آلوده حامل زیکا: لینی وارنر" و "گلدان بی کود: رز ویزلی " به بیت زوپس در هاگزمید داده اند. شایان ذکر است که این فسیل ها نیز مدتی با اتهام سازماندهی فساد و تقلب فراگیر در ترم گذشته مدرسه هاگوارتز مواجه بودند که نهایتا عفو عله ای شامل حال آنها شد.


----------



پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۰:۵۶ دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۷

دارین ماردنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۱:۳۹ پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۹
گروه:
مـاگـل
پیام: 97
آفلاین
در وزارت چه می گذرد؟

در این چند روز ، شاهد تحرکات و قوانین عجیبی از سوی وزارت بوده ایم. پادشاه آرسینوس جیگر که در گذشته از بهترین مرگ‌خواران و نزدیکان لرد ولدرمورت بود در برنامه ی زنده نشان مرگخواری دستش را محو کرد و از یکپارچگی مردم و قدرت طبقه ی عام سخن گفت.

ولی چه چیزی باعث شده یکی از نزدیک ترین مرگ‌خواران به ولدرمورت اینگونه و اینقدر سریع تغییر جبهه دهد؟ تازه ماجرا وقتی عجیب تر می شود که آرسینوس جیگر در بیانیه ای رسمی اعلام می کند که هر دو جبهه ی مرگخوار و محفل ققنوس باید نابود شوند. چه چیزی باعث شده او تبدیل به دشمن ولدرمورت شود؟

شایعات عجیبی درباره ی این رفتار جنون آمیز پادشاه در میان مردم پخش شده است. این امکان وجود دارد که همه ی این کار ها دسیسه ای بر علیه مردم باشد. اینکه پادشاه تصمیم به نابودی جبهه ی مرگخوار گرفته صحیح و کاری درست است. چون مرگ‌خواران جنایتکاران جامعه هستند و اهداف تاریکی در سر داشته که باعث نابودی جامعه ی جادوگران می شود. اما چرا باید گروه محفل ققنوس نابود شود؟ محفلی که تنها هدف آن مبارزه با جنایتکاران و مافیای جامعه است چرا باید نابود شود؟ وجود محفل چه ضرری می تواند برای مردم داشته باشد که آرسینوس جیگر کمر به نابودی آن بسته است؟ و چه عجیب که آرسینوس طی مصاحبه ای با شبکه ی تلوزیونی « طلوع » گفته که ابتدا باید محفل نابود شود. چرا که خطرناک تر از مرگ‌خواران است. آیا این حرف عجیب و خنده دار نیست؟ محفل در طول سالهای تاسیسش تنها هدفش حفظ امنیت جامعه و نابودی مجرمان و جنایتکاران است از مرگخوار ها خطرناک تر است؟

هرچند که شعار آرسینوس به وجود آوردن جامعه ای یکپارچه و بدون جنگ و به قدرت رسیدن طبقه ی عوام است ، اما او اهداف دیگری در سر دارد. در واقع نقشه ای که آرسینوس برای مردم کشیده بسیار دقیق و زیرکانه است. او با سو استفاده و تحریک احساسات و هیجانات مردم فقط قصد نابودی محفل ققنوس را دارد. محفلی که مرگ‌خواران در طی سالها مبارزه ی سخت هرگز نتوانستند آن را از بین ببرند. آرسینوس و مرگخواران خوب فهمیدند که تا زمانی که این گروه ( محفل ققنوس ) بین مردم محبوب بوده و مورد حمایت است نمی توانند آن را شکست دهند. پس با نقشه ای کثیف و شیطانی با کمک آرسینوس جیگر و با بهانه ی ایجاد امنیت و رفاه جامعه می خواهند به وسیله ی خود مردم این گروه را از بین ببرند.

در واقع آرسینوس جیگر تنها نشان مرگخواری را از دستش پاک کرده و از درون همچنان همان مرگخوار جان جانی اربابش است. او با فریب جامعه ی جادوگری و سو استفاده از عدالت طلبی مردم می خواهد محفل ققنوس را که سازمانی مردمی و امنیتی است از بین ببرد. او با این کار راه را برای مرگ‌خواران بسیار هموار می سازد و وقتی نوبت به نابودی گروه ولدرمورت می شود از اهدافش پا پس می کشد. مطمئن باشید که او هرگز گروه مرگ‌خواران را نابود نخواهد کرد. به زودی باید شاهد جنگی بزرگ باشیم و اگر محفل در این جنگ نابود شد شکی نداشته باشید که آرسینوس جیگر در حالی که دست اربابش را می بوسند او را بر تخت پادشاهی اش می نشاند. و در آن زمان است که بعد از سالها حکومت تاریکی بر مردم چیره خواهد شد...


عشق نیروی وحشتناکی است. نیرویی که مثل یک تیر در قلبتان فرو می رود و زهرش آرام آرام همه ی وجودتان را می گیرد.

یک روز چشم هایتان را باز می کنید و می بینید عاشق شده اید. عاشقی که همه ی وجود و هستی اش ، همه ی ذهن و نیرویش همه ی آرمان ها و همه ی زندگی و دنیایش در چنگال معشوقی گرفتار شده.
وقتی به خود می آیید که می بینید تبدیل عروسک خیمه شب بازی ای شده اید که معشوق نخ هایش را در دست دارد.

خوشحالم که هیچ وقت در این مرداب فرو نرفتم.


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۵:۰۱ چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۷

هوريس اسلاگهورن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۲۳ جمعه ۳ فروردین ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۰:۳۳ شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۰
از می عشق تو چنان مستم، که ندانم که نیست یا هستم
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 279
آفلاین
تصویر کوچک شده


به زودی در سوپرمارکت‌ها و بقالی‌های سراسر کشور


ز خاک من اگر گندم برآید،
از آن گر نان پزی مستی فزاید! تصویر کوچک شده


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱:۱۲ یکشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۷

ریتا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۴ تیر ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۸:۲۷ دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹
از سوسک سیاه به عنکبوت!
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 205
آفلاین
تقلب عظیم در دوئل!
در باشگاه دوئل چه می‌گذرد؟


همان‌گونه که احتمالا مستحضرید، شب گذشته ریتا اسکیتر و پیوز، این روح بی‌خانمان، در باشگاه دوئل با هم دوئلی را انجام دادند. تا این‌جای کار همه‌چیز به نظر طبیعی می‌آید؛ دو مرگخوار، دو هم‌قطار، دو جادوگر از دو گروه رقیب، با هم دوئل کرده‌اند... پس مشکل کجاست؟
مشکل، تقلب عظیم اتفاق افتاده در این دوئل است! تقلبی بی‌سابقه که یکی از طرفین انجام داده. و او چه کسی می‌تواند باشد جز... پیوز!

بله! این روح فسیل، این پیرمرد آلزایمری، این دزد عنوان باب‌بزرگ، در دوئلش با ریتا تقلب کرده و در حالیکه مهلت قانونی مسابقه تا ساعت دوازده روز بیست و پنجم فروردین‌ماه بوده، پس از نیمه‌شب پست خود را ویرایش کرده و اشتباهات املایی و نگارشی خود را تصحیح نموده!

تصویر کوچک شده


آیا سزاوار است که این چنین جنایت‌کارانی برای خود آزاد بگردند و جزای اعمال خود را نبینند؟ آیا درست است که حق ریتا و ریتاها در این جامعه خورده شود؟ کدام مرجع قانونی پاسخگوی مظلومیت ریتا خواهد بود؟ این است عدالت هری؟
امیدوارم بالاخره روزی برسد که هیچ محقی از رسیدن به حق قانونی خود باز نماند!

ریتا اسکیتر
خبرنگار ویژه‌ی پیام امروز


تصویر کوچک شده

Only Raven


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۰:۵۵ شنبه ۴ آذر ۱۳۹۶

آرسینوس جیگرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۹ دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ دوشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۷
از وزارت سحر و جادو
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 1513 | خلاصه ها: 1
آفلاین
ستون مصاحبه ها
روزنامه پیام امروز
25 نوامبر 2017


گزارش امروز که توسط یکی از بهترین خبرنگارهای ما، که البته به درخواست خودش، نامش را فاش نخواهیم کرد و بسیار نگو و نپرس است، تهیه شده است، به مصاحبه با جناب پادشاه سحر و جادو میپردازد تا ایشان برخی روشن گری ها و پاسخ شهروندان جاه طلب و به گفته خود ایشان:"پررو" را بدهند و جامعه را به سوی رستگاری رهنمون سازند.
متن گزارش از زبان خود شخص خبرنگار بسیار نگو و نپرس واحد مرکزی پیام امروز:

بنده خبرنگار بسیار نگو و نپرس روزنامه پیام امروز، امروز با شما خوانندگان گرامی و البته جناب پادشاه همراه خواهم بود تا ایشان پاسخ برخی گزافه گویی ها را در صورت گزافه گویان بکوبند و البته معاون اولشان چوبدستی را از روی گلوی بنده بردارند.
جناب پادشاه در شروع مصاحبه -که به درخواست خودشان بدون حذفیات کامل منتشر میشود- فرمودند:
- ...ما به تازگی مطلع شدیم یک عدد شهروند جنگاور ما که البته محل زندگیش هم در "چاه" هست، بسیار پررو شده اخیرا.
- بله بله... این رو به صورت مستقیم بهش گفتید اعلیحضرت... دیگه چه صحبتایی در مورد مطلب اخیری که از سوی ایشون در پیام امروز چاپ شده دارید؟

پادشاه همچنان که چکشی در دست گرفته و به صورت بنده می کوبیدند، فرمودند:
- مطلب پیام امروز چاپ کرده؟ انقدر آزادی دارن اینا؟ بعدا یادمون باشه بگیریم این قدرتشونو... به هرحال... در ابتدای کار، با عرض درود به تمام شهروندانمان، غیر از اون یه دونه.
- اعلیحضرتا، میشه بریم سر اصل مطلب حتی؟ چوبدستی رو خیلی بد فشار میدن روی گلوی بنده.
- میشه بریم سر اصل مطلب. ولی ما نمیخوایم. مقدمه میچینیم. و اولین مقدمه ما هم یه سوال از خود شخص شماست که اومدی مزاحممون شدی. واقعا چرا اینجایی؟ چطور شما و شمایان جرئت می کنید وقت با ارزش مارو بگیرید؟ ما نمیدونیم بشینیم پشت سر هم در حواشی و حرف های خاله زنکی و شایعات و شهروندگرایی شما شرکت کنیم یا به وضع مملکت رسیدگی کنیم.
- شما احضارم کردید که بیام، مصاحبه کنم، روشن گری کنید البته.
- عه؟ بله! یک شهروند یک حرکتی میکنه که صدتا روشنگر نمیتونن درستش کنن. چیو میخواستیم روشنگری کنیم واسه ملت حالا؟
- اتهاماتی که یک عدد شهروند در پیام امروز به شما زدن رو؟

پادشاه در این زمان خمیازه ای کشیدن که البته به گفته خودشون به خاطر شب و روز بیدار ماندن برای حل کردن مشکلات جامعه بود. و بعد چشم غره ای به قلم پر بنده که البته تند نویس هم نیست رفتن و صحبت هاشون رو ادامه دادن.
- ببینید... یک شهروندی اومده یه چیزی گفته. شهروندا همیشه یه چیزی میگن. کی اهمیت میده؟ میخوان شلوغ کنن. افترا میزنن، سعی میکنن جو بدن. ما خودمونم یه زمان شهروند بودیم. وزیر بودیم. میدونیم چیکار میکنن و در چه جوی هستن دیگه. و البته امیدوارم که جامعه جادویی زیاد به این گزافه گویی ها توجه نکنه و مثل بچه های خوب به کارهای خودش ادامه بده. و این رو بدونید که این افراد مدرک قابل استنادی هیچوقت ارائه نه کردن و نه میکنن. هدف این تشکل ها همیشه افترا به ساحت مقدس بارگاه سلطنتی هست. چه تشکل زوپس نشین ها باشن، چه تشکل شهروندها باشن. ما هنوز تابلوهای سلطانی برای اتاق ها و مدیران دربار نساختیم. این ساختمون هنوز بوی وزارت و مدیریت میده. وقتی که ما با صداقت و راستی میشینیم اعمال سلطنتی میکنیم، اینها شیطنت میکنن.
- اما جناب پادشاه، این شهروند به خصوص، عملا شما و گروه گریفیندور رو متهم کردن!
- فکر میکنن که متهم کردن. فقط نشر اکاذیبه. به سلطنت مقدس ما حسودیشون میشه، خواستن قضیه رو بکشن به گروه. فکر کردن ما برامون مهمه. این جور افراد دون مایه هی از ریش گریفیندورها، هافلپاف ها، ریونکلاوها و حتی اسلیترین ها و این جور امورات کم اهمیت آویزان میشن. که چه؟ این شهروند هم میتونه به محل زندگیش، "چاه" برگرده. هرچند که بنده فکر میکنم جای وزغ ها در مرداب باشه... به هر حال... مهم نیست. الان هم وقت ناهاره و شما هم میتونید شر کثیفتون رو کم کنید.. البته نه... چیزای زیادی در این اتاق دیدید. شما میمونید همینجا، گزارشتون با جغد میره پیام امروز.

پایان گزارش


هم اکنون از وضعیت خبرنگار پیام امروز اطلاعاتی در دست نیست و البته به دلیل مسائل امنیتی، هرگونه صحبت در این مورد ممنوع میباشد و ممکن است روزنامه پیام امروز به طور کلی به داخل گونی منتقل شود. نتیجتا زنده باد پادشاه و بدرود تا گزارشی دیگر.


ویرایش شده توسط آرسینوس جیگر در تاریخ ۱۳۹۶/۹/۴ ۲۳:۰۰:۰۴


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۷:۲۵ جمعه ۳ آذر ۱۳۹۶

دلوروس آمبریج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۶ شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۶:۵۲ شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۸
از چاه
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 1592
آفلاین
مرثیه ای برای میلیون ها رویا: احتمال تقلب در ترم اخیر مدرسه هاگوارتز

یادداشتی به قلم پروفسور دیوید پشمک زاده

اگرچه به نظر می رسد تقلب صرفا واکنشی ست ارادی از سوی انسان های ناتوان، اما بر اساس نتایج آخرین تحقیقات محققین دانشگاه جادوگری بی بی ناتالی ابن مرلین، تقلب می تواند ژنتیکی باشد و ارتباط تنگاتنگی هم با غده دروغ دون و همچنین ژن دروغ داشته باشد.

برخی معتقد هستند کلا جادوگر و ساحره جماعت موجوداتی اند عریض و خودشان الگویی حاضر از همه انواع تقلب و جر زنی و حقه محسوب می شوند. در حالی که ماگل ها بوق سگ از خواب بر می خیزند و لخ لخ کنان خودشان را به مترو و بی ار تی و غیره می رسانند، ما جماعت حقه باز با انواع دوز و کلک به کسری از ثانیه به هر جهنم دره ای که دلمان بخواهد رهسپار خواهیم شد. در نتیجه تقلب کردن در بین جامعه جادوگری که سر تا پا از جنین تا فسیل همه متقلب هستند، خودش بسی یک پا هنرمند و شیاد هفت خط لازم دارد.

ترم تابستانی مدرسه هاگوارتز که با مدیریت مشترک لینی وارنر و رز ویزلی برگزار شد، علیرغم همه نکات مثبت اخیراً به دلیل انتشار محدود و کنترل شده اسناد فوق محرمانه ای از منبعی نامشخص با شبهات گوناگونی مواجه شده است. تقلب برخی از دانش آموزان در فرایند کسب امتیاز چه برای مشارکت در کلاس ها و چه در مسابقات کوییدیچ، از جمله چالش های مطرح شده در رابطه با سلامت ترم اخیر مدرسه مشهور جادوگری بوده است.در حال حاضر پروفسور وارنر نسبت به این شایعات موضع سکوت در پیش گرفته و به نظر می رسد در حال انجام تحقیقات تکمیلی باشد. نقل شده است که وی در مقابل برخی خبرنگاران با چشمانی گریان رقابت های هاگوارتز را به بازی های کنسول ماگلی تشبیه کرده و دانش آموزان متقلب را به بازی کنندگانی که نمی توانند غول مرحله را رد کنند و به کدهای تقلب و رمز روی می آورند.

بی شک مثال و تشبیهات خانم وارنر ماگل زده تلقی می شوند اما حداقل ظاهر قضیه حاکی از بی خبری تیم مدیریت مدرسه از چنین احتمالی است. هنوز رز ویزلی نسبت به چنین احتمالی اظهار نظر نکرده است. اما سوال اینجاست که این منبع اطلاعاتی ناشناس که موثق هم معرفی شده به راستی کیست و دامنه اطلاعات افشاء شده تا چه اندازه است.

در سند افشاء شده اسامی مشکوک و مخفف چند دانش آموز منتسب به گروه «گریفیندور» به چشم می آید که احتمالاً در فواصل زمانی مشخصی در حین برگزاری ترم تابستانی هاگوارتز با استفاده از «معجون مرکب پیچیده» به جای همدیگر ظاهر شده اند. اطلاعات منتشر شده هنوز توسط هیچ نهاد دولتی و حکومتی اعم از وزارت سحر و جادو (مقر پادشاه) یا قرارگاه زوپسستان تایید نشده اما بر اساس برخی گمانه زنی ها این پرونده مشکوک می تواند تا حدی با اظهارات جنجال برانگیز اخیر دلوروس آمبریج، زوپس نشین مخلوع و آزاده مرتبط باشد. وی اخیرا در قالب مزاحم تلفنی در باجه تلفن وزارتخانه علیه پادشاه جیگر اعلام جنگ کرده و از او خواسته تا خود را تسیلم کند، در غیر این صورت دست به افشاگری خواهد زد. البته پادشاه در بیانیه ای بانو آمبریج را به تمسخر گرفت اما با این حال بعید نیست این افشاگری های ناقص و عجیب تا حدی توسط او یا هوادارانش سازماندهی شده باشند.

باید منتظر ماند و دید تا چه اسناد دیگری در این رابطه منتشر خواهند شد و آیا چنین افشاگری هایی می تواند تاثیرات مهم سیاسی و اجتماعی در جامعه جادوگران بگذارد یا نه. تا آن زمان، مشخص است که اگر چنین شایعاتی حقیقت داشته باشند، باید فاتحه آموزش عالی مملکت جادوگری را خواند و در مدرسه هاگوارتز را بوق گرفت. در روایات و احادیث آمده مادر نزاییده جادوگر به جادوگر کلک بزنه! در روز قیامت مرلین شخصا روی صورت این چنین جادوگران هفت خطی تف خواهد انداخت. مگر چوبدستی تان غنی نبود؟ قناعت کنید و از پشت به برادر جادوگر و خواهر ساحره تان خنجر نزنید.


ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۶/۹/۳ ۷:۳۰:۰۶
ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۶/۹/۳ ۹:۳۹:۴۵

No Country for Old Men




پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۶:۳۴ شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۶

مرگخواران

رودولف لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۷ شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۴ یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰
از مودم مرگ من در زندگیست... چون رهم زین زندگی پایندگیست!
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
مرگخوار
جـادوگـر
پیام: 1272
آفلاین
برشی از مقاله پروفسور رودولف لسترنج، چاپ شده در ظهر اعلام حکومت موروثی، در روزنامه پیام امروز





...کاری نداریم که آیا یک آرسینوس که جیگر است توانایی و لیاقت پادشاهی را دارد یا خیر...چنان که بسیاری از صاحب نظران عقیده دارند که این وظیفه باید بر عهده یک شخص خفن، هیکلی، تنومند، قدرتمند، با قدرت جذب کنندگی بالای ساحره ها، خوشتیپ، قمه به دست و توانا قرار گیرد!

بحث در مورد بیانیه آرسینویس جیگر است که در آن اعلام شده "سیستم وزارت را به سلطنتی و موروثی تغییر داده" و همه به قسمت سلطنتی آن توجه کرده اند...اما ریزبینانی مثل من به قسمت موروثی توجه میکنند!

آیا آرسینوس جیگر فرزندی دارد که بنا را به موروثی کردن حکومت کرده؟ این در حالی است که هیچ ازدواج رسمی ای برای او تاکنون ثبت نشده و این نشان از آن دارد که...آرسینوس بی ادب است و یک شخص با چنین رذیلت اخلاقی لیاقت پادشاهی دارد؟ آیا بهتر نیست شخصی که از لحاظ اخلاقی پاک و منزه و فرد معقولی است، پادشاه شود؟ یک فرد معقول و پاک و منزه که باید خفن، هیکلی، تنومند، و الی آخر، برای این امر مناسب تر نیست؟

و اگر آرسینوس جیگر فرزندی ندارد و حکومت را موروثی کرده، پس آن هم یک جای کارش میلنگد!

مطمئنا ریزینی ریزبین هایی مثل بنده که به صورت اتفاقی تمام آن صفاتی را که یک پادشاه باید داشته باشد، دارد، ادامه خواهد داشت...




پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۲:۵۲ جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶

ریتا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۴ تیر ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۸:۲۷ دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹
از سوسک سیاه به عنکبوت!
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 205
آفلاین
پروپاگاندا: جن وزیر چه چیزهایی را از ما پنهان کرده است؟


در حالی که چند ماهی از وزیر شدن وینکی می گذرد، اما عملا می بینیم که نتوانسته به شعارهای خود عمل کند.

نقل قول:
در دوره من همه به دموکراسی می رسن. تمام سعی من در دوره وزارتم این هست که علاوه بر اینکه اجنه رو به جایگاه واقعیشون در جامعه برسونم، مردم رو با تمام مطالبات نادیده گرفته شده خودشون پیوند بدم. در دوره بنده، یک محفلی با یک مرگخوار و یک مرگخوار با یک جن و یک جن با یک لجن زاده و یک لجن زاده با یک مشنگ، همه با هم برابرن. وینکی به انگلیسی یعنی جاستیس! یس یس... تنکیو! من خودم درختم! ستاد هم بیاین. فلافل داریم. بیانیه هم میذاریم. بله!

کسی که وعده داده بود سوژه را مانند نفت بر سر سفره ی مردم می آورد و تاپیک های غیرفعال وزارت را فعال می کند، حالا حتی نمی تواند تاپیک های فعال انجمنش را فعال نگه دارد!
به هر انجمنی که نگاه می کنیم، می بینیم که ناظر انتخاب شده از طرف مدیریت بهتر از ناظر وزارت به اوضاع انجمن رسیدگی می کند. آیا این نمی تواند دلیلی بر ناکارآمدی کابینه ی جن وزیر باشد؟

از دیگر طرح های مطرح شده توسط وینکی در دوره ی کاندیداتوری اش می توان به احیای مجلس و دادگاه وزارت، سیستم جدید درآمد کوییدیچ، و رسیدگی به کارت های قورباغه شکلاتی اشاره کرد.
طرح هایی که برخی از آن ها به صورت فرمالیته و برای بستن دهان منتقدان اجرا شد، و برخی دیگر هرگز!

برای نمونه می توان مسابقات رول و میدانی را مثال زد؛ مسابقه ای که در انتها تمامی یاران خانم وزیر برنده شدند و جایزه هایی هنگفت از محل بیت المال و جیب مردم دریافت کردند. این در حالیست که جشن و پایکوبی آن ها برای دور ماندن از چشم اغیار، در زندان آزکابان برگزار شد؛ وگرنه چه کسی هست که نداند هیچ کارآگاهی به زندان نمی افتد؟

از دیگر طرح های شکست خورده ی وینکی می توان به دادگاه وزارت اشاره کرد؛ دادگاهی صوری که کسی در آن از کسی شکایت نمی کند، زیرا همگان می دانند با چه دادگاه عادلی طرف هستند! وضع مجلس که این باشد، ببینید دادگاه چه گلستانی است!
یکی از وظایف مجلس، نظارت بر وزارت و حتی در صورت لزوم، استیضاح کابینه ی وزیر است. اما چرا با وجود همه ی این ناکارآمدی ها، کسی کابینه ی جن وزیر را استیضاح نمی کند؟
جواب واضح است: اعضای مجلس یا از طرفداران وینکی هستند، یا وعده ی نظارت به آن ها داده شده.

سیستم جدید درآمد کوییدیچ ایده ی قشنگی بود که هرگز اجرا نشد. علت اجرا نشدن آن چه می تواند باشد؟ ناکارآمدی دولت، یا دست های پشت پرده؟ شاید هم هر دو؟
مسلما گزینه ی آخر صحیح است!

آرسینوس جیگر، معاون وزیر و وزیر اسبق، چهره ی پشت تمامی این ماجراهاست. آیا تا به حال به این مسئله فکر کرده اید که یک فرد عادی، چرا باید صورت خودش را با ماسک بپوشاند؟

بله!
چون یک فرد عادی نیست، پدرخوانده ی وزارت است!

این فرد همان کسی است که از اجرا نشدن سیستم جدید مالی کوییدیچ سود می برد، چرا که خودش مافیای کوییدیچ است!
چه طور می شود یک نفر دوبار، آن هم با دو تیم متفاوت تف تشت و تنبل های زوپسی، در مسابقات کوییدیچ اول شود، بدون آن که خودش دستی بر آتش داشته باشد؟
مسلم است که این فرد، خودش برنده های لیگ کوییدیچ را تعیین می کند.

آگاهی، حق همه ی شما جادوگران است و حق، گرفتنی. حق خود را از دولت در حال فروپاشی مطالبه کنید.

ریتا اسکیتر
خبرنگار ویژه ی پیام امروز


تصویر کوچک شده

Only Raven


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۳:۴۸ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۶

گیبنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۵ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۱:۵۷:۳۴ جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳
از زیر سایه ی هلگا به زیر سایه ی ارباب
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 255
آفلاین
گیبن آرام و بی سر و صدا وارد پژوهشگاه زیرزمینی هکتور واقع در عمارت ریدل شد. سریع به قسمت معجون های سیاه رفت و دنبال بطری خاصی گشت.
-فکر میکنم همین باشه. معجون زیرآب نزنی و شایعه نپراکنی هکتور!

بطری را تا آخر سر کشید.
کمی بعد جثه اش تغییر کرد. نقابش رفت و موهایش بلوند شد. گیبن خودش را در آینه نگاه کرد. قیافه ی ریتا را می پسندید. به سمت در خروج رفت و از خانه ی ریدل خارج شد. اولین نفری که جلوی در دید دیانا ویلیامسون بود که داشت از پنجره داخل را نگاه میکرد تا با جزئیات خانه ی ریدل اشنا شود.
-هی سلام دیانا بیا اینجا.
-باشه چون تو میگی میام.

گیبن با خودش فکر کرد "چه ساده لوح"، دست دیانا را گرفت و به سازمان ملل تلپورت کرد. دیانا را بالای سکو نشاند و خودش هم به سرعت پایین رفت و جلوی یکی از میکروفون ها نشست.

-خب دیانا ویلیامسون. مدعی ام شما در حادثه ی 11 تیرداد سال 4367 باعث و بانی حمله ی به برج های دوقلو هستین.
-اسمشونم نشنیدم.
-مهم نیست به هر حال شما مجرمید من خودم بودم دیدم. تو طبقه 103 هم بودم. نصف صورت من سر همون ماجرا از بین رفت. میگذریم شما کمتر از سه ماه پیش باعث باخت تیم کوییدیچ مشهور پایتخت در مقابل تیم عربی شدین. دانش آموزهای مدرسه ی جادوگری السِحر از خوشحالی میخواستن خودشونو منفجر کنن.
-من؟ اما من که...
-توجیه چرا؟ من خودم بودم دیدم شما تو قسمت تماشاچیا، لوموس مینداختی تو چش دربازه بان خودی. واقعا چطور میخواید توجیح کنید. خبر نگارا، دوربین ها روشنه دیگه؟

و نگاه دیانا به ده ها دوربین غول پیکری که در حال فیلم برداری از او بودند افتاد. گیبن روی سِن پرید. چندین پرونده ی دیگر را جلوی دیانا روی میز کوبید.
-به تازگی با خبر شدیم که شما حدود دو ملیون گالیون از وزارت خانه اختلاص کردین.
-من؟ من اصلا ریاضیم خوب نیست. بعدشم حتی اگه درست باشه فکر نمیکنم دوملیون مبلغ زیادی...
-فکر میکنید نیست؟ مطمئنم میدونید تعداد ساکنین شهر های جادویی واقعا کم شده. و کسی نیست که مالیات بپردازه. این پولی که شما اختلاص کردین. غذای بیست ملیون محفلی روی برای بیست سال تامین میکرده و تازه اخرش هم اضافه میومده. چطور میخواید جلوی مرلین جوابگو باشید؟
-باور...
-کافیه! دیگه نمیخوام گوش کنم. امثال شما، قلب خبرنگاری مثل من رو به درد میارید .

و دستهایش را جلوی صورتش گرفت و الکی گریه کرد.
-نه من دیگه نمیتونم ادامه بدم. این مصاحبه رو تموم میکنم. تو خودت باید جوابگو کارهایی که کردی باشی، محض اطلاع این مصاحبه برای تمام جهان مخابره میشده کِسای زیادی هستن که میخوان تو تاوان بدی. به خاطر کارایی که کردی.

و همین که سرکله ی افرادی برای گرفتن دیانا داخل سالن پیدا شد. گیبن به جلوی در خانه ی ریدل تلپورت کرد. سنگینی نقابش که برگشته بود را حس میکرد و همینطور موهای بلوندی که جلویش به زمین ریختند. محکم در را باز کرد و با صدای بلند فریاد زد.
-من برگشتم!


ویرایش شده توسط گیبن در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۵ ۰:۳۰:۴۰
ویرایش شده توسط گیبن در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۵ ۰:۳۱:۳۷
ویرایش شده توسط گیبن در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۵ ۰:۳۲:۴۱
ویرایش شده توسط گیبن در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۵ ۱:۳۷:۲۶

هافلپافی خندان
تصویر کوچک شده



دنیا چو حباب است ولکن چه حباب؟! نه بر سر آب، بلکه بر روی سراب.
آن هم چه سرابی، که بینند به خواب آن خواب چه خواب؟ خواب بد مست خراب.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.