ملانی پس از دادن ماسک ها به هلنا و اسنیپ شروع به بررسی حشره و مابقی بسجیان شدند.
_ این دیگه چجور حشره ایه؟!
ملانی درحال اشاره به حشره ای با سر جغد ، مو های دم اسبی و چشمان مگسی ، با بال های پروانه ای شکل و پاهایی گوریل مانند و انتهایی نیش دار مانند زنبور بود.
_صد بار به پروفسور دامبلدور گفتما که سوراخ سمبه هارو حشره کش بزنه. هی میگفت بودجه کم داریم باید از ملت کمک به مدرسه بگیریم و...
_ احتمالا این حشره هم کاردستی یکی از معجون های هکتور باشه!
_ خب الان از کجا باید یه جفت برا این پیدا کنیم؟!
_ برا اینکه یک حشره دیگه بتونیم پیدا کنیم دو جا بیشتر نداریم برا گشتن. یکی اینکه داخل دستشویی و حمومارو بگردیم ، یکیم اینکه بریم جنگل.
مودی که دید گشتن داخل دستشوییا ایده جالبی نیست با گزینه دوم موافقت خودشو اعلام میکنه...
_ووییییییی! اووییییییییی! واای ننه مردم! نکنننننن! نکن عبضی قلقلم میااااد... عبضیییییییی نکنننن...
ملت به دنبال صدا های ناهنجار برگشتند که با دیدن اسنیپ که درحال اذیت و انگولک کردن زاخاریاس بود و بسی هم از اینکارش لذت میبرد ، لبخند لذت بخشی رو لباش بود.
ولی طولی نکشید که مودی با پس گردنی که بهش زد حالشو جا اورد و با نگاهی که مملوع از {از هیکلت خجالت بکش مرتیکه بیا بریم.} بود راهی جنگل شدند.
ملت در راه جنگل بودند که با آستریکس مواجه شدند که خرگوش بدست و با یک ماسک طرح دار برند ادیداس درحال گذر بود. مودی با دیدن وی به طرفش میره.
_ داری چیکار میکنی؟!
_ شکار کردن دا؟
_اینو که دارم میبینم. منظورم اینه که تو این وضع اینجا چیکار میکنی؟!
_ دا وضع قلعه بهم ریخته بود. ماهم اومدیم بیرون هوایی تازه کنیم دا.
_ این ماسک ضد بو رو از کجا گیر اوردی؟
_دا همین که ملانی ماسک بهتون داد ، ملت همیشه در صحنه حاضر اومدن انواع اقسام ماسک در طرح های مختلف برند های متنوع قابل شست و شو ، نانو ، اتمی ، هیدروژنی و... درست کردن و دادن بیرون. ماهم یکی گرفتیم دا.
_ خب حالا اینارو ول کن. حشره میخوام بگیرم. کجا میشه پیدا کرد تو بهتر جنگلو میشناسی؟
_ حشره میخوای بگیری ؟! حاجی مگه قصد ادامه تحصیل نداشتی؟! حشره آخه؟! یکم با عقل و فیزیک جور در نمیادا!
_ شاد ده کافینگ آپ! مرتیکه منحرف.

حشره رو میخوام برای اینکه با حشره توی قلعه که همچیو بهم ریخته جفت کنم تا بلکه راحت شدیم. حالا میدونی کجا میتونی پیدا کنیم یا نه؟
_ آهااا... خب اینو زودتر میگفتی دا. یجایی رو سراغ دارم معدن حشراته. شاید اونجا بدردتون بخوره.
مودی که از حرص تقریبا کچل شده بود به همراه بقیه ملت به دنبال آستریکس راهی میشن.
Love Me Or Hate Me. You're Gonna
Watch Me•♤