هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۵:۵۵ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۸

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
دن دن دن! پيام های بازرگانی!

يه آقای سيبيلويی می آد روی صحنه. دوربين روی دهنش زوم اوت ميكنه. دهنش رو باز ميكنه و شروع به خوندن ميكنه:

خبر خبر، هزار و سيصد تا خبر.

آی بچه جون، بستی رو ول كن و بيا، بيا خبرا رو بشنو. خبر، خبر!

كلاغه خبر آورده

الگو ميخوای؟ الگو ميخوای؟ آره، ميخوام. آره، ميخوام.

كينگزلی برات زاخارياس رو آورده!


يه دفعه كينگزلی روی صحنه ظاهر ميشه و ميگه:
-من برای اين فيلم خيلی زحمت كشيدم...

بعد صحنه سياه ميشه و فاميل های زاخارياس رو نشون ميده كه همه خيلی گولاخن و با مزن. بعد دوباره صحنه سياه ميشه و صحنه ای از فيلم رو نشون ميده كه زاخارياس در حال حرف زدنه:
-من تو دوران دانش آموزيم، هميشه زرنگ ترين بچه بودم...

دوباره صحنه سياه ميشه و زاخارياس بعد از ده ثانيه دوباره نشون داده ميشه:
-هميشه مامان، بابام، ننم و كل فاميلام ازم راضی بودن...

بعد ننه ی زاخارياس مياد رو صحنه:
-الهی بميری از دستت خلاص بشيم، ننه! الی ديگه صدات رو نشنوم، ننه جوووون!

صحنه سياه ميشه و يه ستاره رو صحنه نقش ميبنده. پنج ثانيه بعد مدير جادوگر تی وی در حالی كه يه كاغذ پر از اعداد و ارقام رو تو دستش گرفته نشون داده ميشه:
-اين فيلم پر فروش ترين فيلم سال بوده...

دوباره يه ستاره رو صفحه نقش ميبنده و
الگو، فيلمی بی نظير از كينگزلی شكلبوت.



Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۹:۲۴ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۸

ریگولوس بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۴ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۸:۳۷ چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۰
از جون گرابلی و انجمنش چی می خام؟!؟
گروه:
کاربران عضو
پیام: 167
آفلاین
همین که همه میخان بلند شن و ریگولوس و فینیاس به بیرون کشیده بشن، از پشت خبر میرسه که وقت اضافه دادن!
ریگولوس کلی ذوق می کنه و می پره جلوی دوربین تی شرتشو جر میده ، و زیرش یه زیرپیرن تنشه که روش نوشته " رفیق بی کلک ماهی مرکب "

که به خاطر همین حرکت غیر اخلاقی و غیر ورزشی و کم صبرانه، تصویر شطرنجی صورتشو برمیدارن و همه می فهمن که اون زیر ریگولوس هست!!


ریگولوس:
من نادم شدم، ولی قبل از اینکه بیشتر نادم بشم و خانواده هایی رو از نگرانی برهانم، خواستم ببینم مگه ایفای نقش سوژه داره؟
مثلا تاپیک محفل ققنوس، سوژه اس چیه؟ آیا این نیست که اعضای محفل برن تو پست بزنن و بعد هم مرگخوارا بیان پست بزنن و بالاخره دعوایی بشه و حال همدیگه رو بگیرن، تا که شاید ما هم به نوایی برسیم و بتونیم بریم تو خونه بچگیمون زندگی کنیم؟

ما ناامید نشدیم، ما سوال داریم همین، ما نگفتیم با سایت مشکل داریم با مدیریت و ناظرا مشکل داریم، من فقط خواستم سوال های ذهنم در باب ایفای نقش رو بپرسم...
مجری یه پخ می فرسته و ریگولوس می ترسه!

ریگولوس: خوب البته، شایدم من نخواستم، اثر این ماهی مرکبا بود و من کلا هر گونه رابطه رو تکذیب می کنم!

مجری: بعله تعدادی پیامک برامون رسیده که براتون می خونم...
- از اینکه چهره ی زشت و بی صبرانه ی این تازه واردان رو نشون دادید و من الان خیلی خوشحالم!
-من از اجرای خیلی خوب مجری تشکر می کنم و در اخرم یه کف گرگی از طرف من بزنید به ریگولوس!
-به نظرم حق با تازه..
مجری: خوب بعله! اینا پیام های مردمی بود!
به هر حال، یا شما قبول می کنید که نادم شدید و خیلی بی صبرید، یا اینکه بالاخره قبول می کنید که نادم شدید و خیلی بی صبرید!

ریگولوس با حالت جلوه داری که معلومه نادم نشده: من کلا همه چیو تکذیب می کنم!!
بعد هم شروع می کنه به دراوردن شلوارش
مجری هل میکنه و هی از اتاق فرمان میخاد تبلیغات پرسی پخش کنن که ظاهرا تبلیغات تموم شده...

ریگولوس میاد وسط استودیو و زیرشلواریش رو نشون میده که روش نوشته شده : "رفیق بی کلک، ماهی مرکب "


Toujours pur

" به خاطر یک مشت سوژه "

[b][size=small]�


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۴:۲۵ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۸

نیمفادورا تانکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۳ شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۱۸ جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۸۸
از ریش مرلین آویزون نشو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 93
آفلاین
پیام های بازرگانی

آلبوس دامبلدور با ریش های از ته تراشیده وارد میشود و از پشتش ( همچنان معلوم نیست که مبلغان وسایل را از کجا می آورند ) یک عکس و یک تیغ بیرون میآورد و رو به دوربین میگوید: این عکس رو ببینید! من قبلا از تیغ های بوقتیغ استفاده میکردم و ریش هام رو این قدر بلند میتراشید! از وقتی به تیغ های پرسی-تیغ روی آوردم ریش هام این قدر خوب اصلاح میشه

صحنه از استودیو به چمنزار تغییر پیدا میکنه. درست وسط چمن زار آبرفورت در میان چند بز نشسته و به پشم بز هایش ژل میزند. پشم بز ها همه براق و سیخ است و مانند جوجه تیغی شده اند. آبر میگوید: پشم بز های من با ژل موی سر پرسی بیست بیسته! شما هم امتحان کنید!
سپس موسیقی نواخته میشود و بزهای فشن شروع به حرکات موزون میکنند و صدایی که معلوم نیست از کجا آمده با لحن آواز میخواند: پرسی پرسی پرسی پرسی پرسی ...

ادامه برنامه

مجری برنامه به ریگولس و فینیاس میگه: من قصد ندارم شما رو بکشم یا معتاد کنم، اولی وظیفه عزرائیل و دومی وظیفه مورفین هستش! اما شما تفکرتون اینه که اگه پستتون ویرایش شد بهتون توهین شده و اینا. خوب ممکنه شما به خاطر این که هنوز جا نیفتادید و با روند رول های سایت آنا نیستید، رولتون باعث بشه روند یک سوژه به هم بخوره و ناظر که توسط مدیران سایت انتخاب شده صلاح میبینه که پست نادیده گرفته بشه.
شما توقع دارید که برای این که یک پست در نظر گرفته بشه یا نشه؟ یا این که پستی که باعث از بین رفتن یک سوژه خوب شده باقی بماند؟این بار خودتان را جای کسانی بگذارید که سوژه داده اند و پست زده اند.
شما که پستی زدید که باعث به هم خوردن سوژه شده. شما مقصر نیستید اما کسانی که پست زده اند و سوژه را پرورانده اند حق دارند.
مبحث دیگر این است که اگر اول عضویت چند پستتان ویرایش شد یا نادیده گرفته شد و یا ادامه داده نشد، شما نباید فورا ناامید شوید و بگویید پس ماهی مرکب ما چی شد. میتوانید با درخواست دادن برای نقد و دوئل رول خود را تقویت کنید تا کسی نتواند پستتان را ویرایش کند.
هنوز هم حرفی دارید؟ هنوز هم خود را مظلوم میدانید؟ همه این دوران را گذرانده اند.

ریگولس و فینیاس ساکت نسته بودند و به فکر فرو رفته بودند.
مجری گفت: وقت برنامه تمام شده! بفرمایید بیرون!


ویرایش شده توسط نيمفادورا تانکس در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۲۴ ۴:۳۹:۵۲

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، [color=FF0000]شجاعت و غلب�


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲:۰۵ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۸

ریگولوس بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۴ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۸:۳۷ چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۰
از جون گرابلی و انجمنش چی می خام؟!؟
گروه:
کاربران عضو
پیام: 167
آفلاین
ادامه ی مستند

انحمن تازه واردان مرده


مجری که با خودش خیلی حال کرده و کلی پیام های مردمی بهش رسیده که ایول و شاخشونو شیکوندی، یه نیگا به ریگولوس میندازه و پوزخند میزنه.

ریگولوس:
والا من از اولش اغفال شدم، به من گفتن اگه بیام اینجا ایفای نقش، به من ماهی مرکب میدن..من به خاطر همون ماهی مرکبه اومدم...حالا اگه شما میخای اون ماهی مرکب رو به من ندی، چرا میخای معتادم کنی و بعد شناسه مو ببندی و بعد هم بگی خودکشی کرد؟ از همون اول ماهی مرکب رو بگو نمیدم! ما هم بالاخره راهشو پیدا می کنیم...

مجری از زیر میز یه لگد می زنه به ریگولوس:
بعله البته اگه شما بگید که ما پست شما رو نقد کنیم که ما خیلی مفتخر میشیم و ..

- یه لگد دیگه -
ریگولوس: یا جیزه شما ما رو نقد کنید و ما شناسه تون رو ببندیم و ...
-یه لگد دیگه -

ریگولوس: اصلا من چی بگم خوب؟!

مجری: شما از نقش خودتون بگید در اینکه چی شد بدبخت شدید و هیچ کی قراره پستتون رو ادامه نده و توی جوب بیفتی شناسه ات بسته شه، خوب بینندگان عریز، همه دیدیم که این اقا از کار خودش پشیمونه!

تصویر ریگولوس که بر اثر اخرین لگد از زیر میز چپه شده پخش میشه!


Toujours pur

" به خاطر یک مشت سوژه "

[b][size=small]�


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۸:۴۳ جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۸۸

نیمفادورا تانکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۳ شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۱۸ جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۸۸
از ریش مرلین آویزون نشو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 93
آفلاین
پیام های بازرگانی
لرد ولدمورت با موهایی که تا کمرش میرسه وارد میشه و یک شامپو از پشتش بیرون میاره(شامپو از کجا اومد خدا میدونه) و رو به دوربین میگیره و میگه: با شامپو بچه ی ایوان موهای شما رشدشان 4 برابر میشود و لطیف و شاداب میمانند!

ادامه برنامه

مجری: بهتره نام این برنامه باشه: انجمن تازه واردان بی صبر و زودرنج
- چه طور؟
- چون شما تازه واردان میاید و یک پست میزنید و پس از گذشت 1 ساعت اگر پستی روی پستتون نیاد ناامید میشید و میخواید خودکشی کنید اما چون میترسید این کارو نمیکنید و سپس با مورفین روبه رو میشوید و از او مورفین میگیرید و معتاد میشید و می افتید توی جوب بعد کارتون به تزریق میکشه و میرید تو شناسه های بسته شده.
یا اگه خیلی بهتر باشه وضعتون عصبانی میشید و توی یک پست از بالا تا پایین سایت و اعضا و مدیران رو میشورید و بلاک میشید.
شما صبرتون کمه
ما خودمون همه تازه وارد بودیم دیه، وقتی پستمون ادامه داده نشد نا امید نشدیم دادیم فرت و فرت نقد کنن، با هم دوئلیدیم تا جا افتادیم.
مشکل شما بی صبریه نه تازه وارد بودن.

مجری انگشتش رو هی جلوی صورت ریگولوس تکون میده و داد و فریاد میکنه.
ریگولس نگاهی متفکرانه به مجری میکنه و میره بیرون.
مجری به دوربین نگاه میکنه و میگه: موهاهاها! رفت سر کار! عمرا پیشرفت کنی تازه وارد بد بخت! کسی پستاتو ادامه نمیده! سوژه جدید میاد یا پستت نادیده گرفته میشه!


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، [color=FF0000]شجاعت و غلب�


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۸:۰۳ جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۸۸

فینیاس نایگلوس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۰ چهارشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۲:۲۳ یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷
از بروبچز چه خبر؟
گروه:
کاربران عضو
پیام: 32
آفلاین
انجمن تازه واردان مرده

دوربین بین جمعیت که صورت‌های همه شطرنجی شده داره حرکت می‌کنه. تمام جمعیت یه ماهی مرکب دستشون گرفتن.

گزارشگر که پیکسل پرسی‌ویزلی به سینش سنجاق شده یکی رو از بین جمعیت انتخاب می‌کنه:

- شما به عنوان یک تازه وارد خودفروخته نظرت درباره این که تازه واردان حق ندارند و نباید اصولاً پست بزنن چیه؟

- موافقم!

- همین درسته!


برنامه دوباره وارد استادیو میشه. یه آقای منتقدی که خیلی شبیه پرسی ویزیله به دوربین لبخند می‌زنه و چراغ‌های استادیو یهویی روشن می‌شه.

- سلام همراهان گرامی! با برنامه دیگری از سری "اَه بازم تازه واردا" در خدمتتون هستیم. امیدوارم که تا پایان برنامه با ما باشید و بعد از دیدن 500 دیقه تبلیغات کلیه محصولات پرسی ویزلی همچنان کانال رو عوض نکرده و فقط به پرسی فکر کنید!

500 دیقه بعد

- یاران عزیز! امروز می‌خواییم براتون از پروژه توطئه ماهی مرکب پرده‌برداری کنیم. برای این کار از کارشناس محترم برنامه آقای منتقد دعوت می‌کنم که کار اعترا... اهم ببخشید! کار گفتگوی خودشون رو با تازه وارد اول و دوم شروع کنن.

- تازه وارد اول: به نام خدا بنده ریگولوس بلک هستم
- تازه وارد دوم: منم پدربزرگ ایشون هستم

مجری: بله فک کنم که کسی متوجه هویت شماها نشده باشه

در همین موقع فلیچ هم که شطرنجی صورتش ازش عقب افتاده وارد استادیو میشه

مجری: بله مهمان سوممون هم رسید! آقای منتقد لطفاً بفرمایید

آقای منتقد که صورتش سیاهه ولی صدای خیلی شبیه پرسی ویزلیه شروع به صحبت می‌کنه: به نام رولینگ جان و خرد کز این کتاب‌های خز و خیل ضایع‌تر نبُوَد! تیز و فرز شروع می‌کنم! شماها به چه حقی به خودتون جرأت دادین عضو سایت بشین؟

فینیاس: والا من رو گول زدن! من حرفی ندارم... خواهش می‌کنم همه تصویر رو شطرنجی کنین
ریگولوس: به خدا هدف ما خیر بود اولش نمی‌دونستیم قراره داستان اشتراکی بنویسیم! فک می‌کردیم رول‌پلینگه!
فلیچ: خانم نوریس هم سلام می‌رسونه!

آقای منتقد: آیا این درسته که شماها خیلی پشیمانید و قول می‌دهید که دیگه هیچ‌وقت پرسی ویزلی رو اذیت نکنین؟!

همه تأیید می‌کنن که یهویی فینیاس شروع می‌کنه به لرزیدن و یه نور قرمز دورش رو می‌گیره و بعد با قدرت پرت میشه عقب!

مجری: اوه اوه! عوامل پشت صحنه! کات کات! طلسم فرمان لرد پرسی شکسته شد!

فینیاس: هه! فک کردین با این کارا می‌تونین جلوی ما رو بگیرین! ما رو دست کم نگیر!

ریگولوس می‌ره اتاق فرمان و آهنگ ما رو دست کم نگیر بیژن مرتضوی رو می‌ذاره پخش و فلیچ و خانم نوریس هم اون وسط به حرکات موزون مشغول می‌شن. فینیاس دست مي‌کنه توی کلاه قرمز رنگش و یه ماهی مرکب می‌کشه بیرون و به سمت آقای منتقد حمله می‌کنه!

آقای منتقد: کمک! ماهی مرکب! نننننه! من از مراحل تأیید ایفای نقش بدم میاد! من رو یاد خیلی قدیما می‌اندازه!
فینیاس: وایستا می‌خوام نقدت کنم!

بالاخره تصویر قطع میشه و دوباره پیام‌های بازرگانی محصولات پرسی شروع میشه


usquequaque putus

ارزشی پیر و قرقرو

تصویر کوچک شده

[b][size=medium][color=0000FF]حزب ارزشی‌ها؛ ق


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۷:۳۹ جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۸۸

ریگولوس بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۴ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۸:۳۷ چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۰
از جون گرابلی و انجمنش چی می خام؟!؟
گروه:
کاربران عضو
پیام: 167
آفلاین
انجمن تازه واردان مرده



این برنامه، مستندی است از وضعیت تازه واردان سایت!


یه مشت ملت تازه وارد که با کلی زحمت از بازی با کلمات رد شدند و تونستند بین ماهی مرکب و اژدها و کلی چیز دیگه ارتباط برقرار کنن، پشت در ایفای نقش واستادن.


تازه وارد اول که می خواهد نامش فاش نشود، چنین می گوید:

من فکر می کردم اینجا ایفای نقشه، کلی زور زدم شناسه هری پاتری انتخاب کردم..ولی وقتی پست زدم به من تذکر دادن که تو چرا اومدی تو ایفای نقش!


تازه وارد دوم که او هم خواست نامش فاش نشود:
اینجا به ما میگن ارزشی، چون خودمون رو وارد ایفای نقش کردیم. البته ایرادی نداره..ولی خوب انتظار دیگه ای داشتیم از رفتارها!

منتقد: مثلا چی؟ بیان بگن، ایول چقدر واقعا ما رو مفتخر کردید اومدید سایت ما عضو شدید و ایفای نقش کردید؟

تازه وارد اول :
نه مفتخر شدیم و اینا مهم نیست، ولی توی قوانین ایفای نقش سایت نوشته که ما داریم ایفای نقش می کنیم...ولی وقتی من میام در نقش ریگولوس! ظاهر میشم، نادیده گرفته میشم. وقتی کسی پست من رو ادامه نمیده، من از کجا بتونم وارد ایفای نقش بشم؟

منتقد: ادامه دادن پست های بی ربط شما، کلا برای قدیمی ها، یه جور بی کلاسیه...افت داره!



آیا تازه واردان مورد بی مهری قرار گرفتن؟
آیا قدیمی ها ماهی مرکب پخش کردن که تازه واردان رو اغفال کنن؟


با ما همراه باشید!


ویرایش شده توسط ریگولوس بلك در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۲۳ ۱۷:۴۲:۱۵

Toujours pur

" به خاطر یک مشت سوژه "

[b][size=small]�


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۶:۴۴ یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۸

لورا مدلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۶ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۵۶ سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 298
آفلاین
_وحشت بر همه جا سایه انداخته است.
ناگهان از چاه فاضلابی دست کپک زده ای بیرون می ـآید.
_وحشت بر همه جا حکم فرما می شود زمانی که او دوباره بیرون آید.
ناگهان بر روی صحنه نوشته هایی به وجود می آید.
فیلم سرشار از هیجان،وحشت و بی ناموسی...هم چیزه نه!
حلقه ی 3
با بازیگران برجسته ی سینما.
و هالی ویزارد هم اکنون در سینما ها ی سراسر کشور:هالی ویزارد،هالی ویزارد



Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۳:۱۸ شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۸

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
مدیر جادوگر تی وی :

- آهای خبر خبر ! خبرای داغ !

مدیر جادوگر تی وی : ول کن باب حوصله ندارم !

- حتی اگر بدونید من با یه فیلم ِ داغ اومدم ؟!

مدیر جادوگر تی وی : هوم ! خب چیکار کنم ؟ برو بندازش تو دستگاه نشون بده دیگه ! این روزا که هر کسی بیکار میشه میره یه فیلم میسازه !

- حتی اگر فیلم ِ پرسی باشه !؟

مدیر جادوگر تی وی : جدی میگی ؟!

- بله قربان !

مدیر جادوگر تی وی :


آیا مدتیست نخندیدید !؟
آیا درصدِ دُز خندیدنِ شما در روز پایین آمده ؟!
آیا دوست دارید با خواندن یک فیلم هالی ویزارد بخندید ؟!

با ما باشید ... با فیلم ِ انجمن خصوصی

بزودی در هالی ویزارد ...


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۱:۰۴ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۸

گیلدروی لاکهارتold2


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۷ جمعه ۱۹ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 18
آفلاین
دوربين مرد موطلايی رو نشون ميده كه دهنش رو باز كرده تا دندونای سفيد و براق خودش رو به نمايش بذاره. در كنارش يك گوركن، با بيل طلايی رنگی جا خوش كرده و به عكس دو سال پيش خودش چشم دوخته. گيلدوری، در حالی كه داره روی كاغذ كاهی كه جلوش قرار داره، تمرين امضا ميكنه، ميگه:
-منو الكی آوردين اينجا ديگه؟ يه چيزی بپرسين.

مونتگومری سرش رو سرسری تكون ميده و با آرامش، ميگه:
-بينندگان عزيز و گرامی، امروز در خدمت گيلدوری لاكهارت هستيم. ايشون ميخوان مرگخوار بشن و اين امر بسيار مباركه. گيلدوری عزيز، ميشه از سوابقت بگی؟

گيلدوری دوباره لبخندی ميزنه و به دوربين نگاه ميكنه. دوربين روی يكی از دندوناش كه درخش خيره كننده ای داشته زوم اوت ميكنه.

-سوابق منو كه همه ميدونن. من پنج بار برنده جايزه زيبا ترين لبخند از مجله ساحر هستم. درگيری با ده بيست تا گرگينه، با چهل پنجاه تا سانتور، نود صد تا غول غرنشين از سوابق منه...

مونتگومری سرش رو تكونی ميده و ادامه ميده:
-خوب، سوابق شما كه عاليه. به چه هدفی می خواين مرگخوار بشين.

لاكهارت اطرافش رو مرموزانه نگاه ميكنه. دوربين روی مونتی زوم اوت كرده كه نگاه پرسشگرانش رو به گيلدوری دوخته. گيلدوری ميگه:
-ميخوام ولدی رو ترور كنم. بين خودمون باشه ها!

خش... بنگ... تق، پاق... بوق!

بينندگان عزيز، از پخش ادامه برنامه معذوريم.








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.