مورگان عصبانی شد و از اتاق بیرون رفت .
شترق!!!
مورگانا با عصبانیت در اتاق جیمز رو به می بنده.و دو تا از یویو های جیمز اروی زمین می افتند.جیمز همینطور که یویو هایشو از زمین بر میداره می گه:بی ادب!به ولدک می گم ریز ریزت کنه.
بعدش می ره تا کارت دعوت هایشو واسه فردا آماده کنه.
اتاق لردولدرموتبلا:مای لرد
با این جونور کوچولو باید چیکار کنیم؟
لرد:فعلا هیچی من به اطلاعاتش نیاز دارم.
بلا:فقط 1 کروشیو
لرد:نه
بلا:1دونه
لرد:خفه!
در همین حال لرد از جاش بلند می شه و به سمت در اتاق میره .
و سپس دستی به ریش های نداشتش می کشه و رو به بلا میگه:
مورگانا کجاست؟
بلا:رفته پیش اون جونور.لرد:برو بهش بگو بیاد.
ناگهان در اتاق ولدی با صدای بلند باز می شه و مورگانا که از شدت عصبانیت به این شکل در آمده بود
به طرف لرد میره و بعد از بوسیدن ک فپای لرد
می گه:قربان شما به این بچه گفتید هرکی بهش بگه بالا چشمت داکسیه ریزریزش می کنید؟
لرد:
....خو آره.
مورگانا:آره و وارنا
... یعنی چیز... واقعا کار خوبی کردید.
بلا:مای لرد!این بچه می خواد اینجا جشن تولد بگیره؟
لرد:پس شما چه بوقی می خورید اینجا! باید یه جوری راضیش کنید. من تحمل جنگولک بازی ندارم.
در با ز می شه و رودولف و رابستن وارد می شن.
لرد:کروشیو!مگه گفتم بدون اجازه وارد نشین
رودولف که کم مونده بود گریش بگیره می گه:
شرمن....
شترق در از جاش کنده می شه و رودولف و رابستنو به دیوار می چسبون
رودولف و رابستن:
جیمز بدو بدو به طرف لرد می ره و میگه:ولدک. بیا اینم 30 ا کارت دعوت واسه تولدم.
خوب بید؟؟؟
لرد:
جیمز:جیغ میکشما
لرد:نه جون تدی نکن.بلا موگان رودولف لسترنج بیاین این کارتا رو ببینین بعدشم واسه هر کودوم یه جغدی کروشیویی چیزی بفرستید.
ملت مرگخوار:
3 ساعت بعد بلا اینجا چی نوشته؟این مورفینه یا گابریل
بلا:این تدی هست
مورگان:خو من باید به کی بگم سواد ندارم
رودولف در حالی که دستشو از دماغش در می آورد میگوید:
می گم اینا که همگی محفل و سوسولن لرد هم که نمی خواد اینا بیان اینجا باید چی کار کنیم؟
گابریل که مثل اجل معلق ظاهر شد می گه من 1 فکری دارم.
ملت:چی؟
گابر دستشو تو مو هاش می کنه و 1 دور دور اتاق تاب می خوره بالا و پایین می پره و ...
ما می تونیم تغییر قیافه بدیم خودمونو گریم کنیم و شبیه این بوقا در بیاریم.نظرتو چیه؟
=======================================
من از لرد کبیر خواهش میکنم اینو بنقده واسم