لامپ؟ پر مصرف؟ نلطفا؟ هان؟
بررسی
پست شماره 330 خاطرات مرگخواران، لاکرتیا بلک:
نقل قول:
-خوابیدی؟
نه.کاملا هوشیار بود.فقط خودش را به خواب زده بود.روی پهلو دراز کشیده و به اتفاقات گذشته فکر میکرد...به دوستش "گیسو کمند"...صدای عمه لورا رشته افکارش را پاره کرد:
-خوابیدی عزیزم؟
مکث و فاصله!
اینا موارد مهمی هستن که مخصوصا در پست های جدی باید درست نشون داده بشن. سخت هم نیست. پست رو بخونین. جایی که مکث داره برین سر خط (با سه نقطه هم می تونین نشون بدین مکث رو)...جایی که تاکید داره علامت تعجب بذارین:
-خوابیدی؟
نه!
کاملا هوشیار بود...فقط خودش را به خواب زده بود.روی پهلو دراز کشیده و به اتفاقات گذشته فکر میکرد...به دوستش "گیسو کمند"...
صدای عمه لورا رشته افکارش را پاره کرد:
-خوابیدی عزیزم؟اینجوری خواننده راحت تر می خونه...لحن رو می گیره...درک می کنه.
علامت ها هم همینطورن. مثلا این جمله قشنگیه:
نقل قول:
اما تنها بازتاب چهره غمگینش را در شیشه دید.
ولی احتمالا خیلیا در اولین خوندن "تنها" و بازتاب" رو سر هم می خونن.
اما تنها، بازتاب چهره غمگینش را در شیشه دید.اینجوری بهتر شد.
نقل قول:
هرچند که نمی توانست خودش را گول بزند.
-واااای!
فریاد آرامی از حیرت کشید و از جا پرید و به طرف پنجره برگشت...در جایی، آن طرف پنجره، دخترکی با موهایی صاف و بلند به او نگاه میکرد، لبخند میزد و...
-بازم توهم!
اینجا صحنه اشتباه توصیف شده. ما از زاویه دید لاکرتیا داریم داستان رو می خونیم. برای همین ما هم همراه اون باید اول صحنه رو ببینیم و بعد فریاد تعجب رو بشنویم. این دو تا جابجا شدن.
نقل قول:
روی چمن های تر نشست و درحالی که موهایش را روی شانه هایش میریخت، منتظر جواب شد.دخترک تنها،بلوزی بنفش و شلوارکی لی بر تن داشت و موهایش به زیبایی با باد همراه بودند.
سوژه شما اصلا جذاب نیست...
جذاب نیست معنیش بد بودن نیست...یعنی خواننده رو نمی کشه دنبال خودش. جذب نمی کنه. چیزی که در پست شما جذابه صحنه های ساده و دلنشینیه که توصیف می کنین. یه چیزایی هستن که خوندنشون هم برای این که آدم احساس خوبی پیدا کنه کافیه. نم نم بارون...وزش باد لای موها...
صحنه های شما همچین حالتی دارن.
از لقب ها زیاد استفاده نکنین. مخصوصا لقب های طولانی. لقب های هر دو شخصیت شما دو کلمه ای و طولانی بودن. اینا بعد از یکی دو تکرار به نظر خواننده لوس و بی مزه میان. لقب ها رو به مقدار کم و محدود و فقط در دیالوگ ها بکار ببرید.
پست شما احساساتش زیاد بود! این خوب نیست. کلا هر چیزی زیادش خوب نیست. حتی چیزای خوب! زیاد آدم رو خسته می کنه...زده می کنه...نوشته تونو غیر واقعی و غیر منطقی نشون می ده. بهتره همیشه تعادل رو رعایت کنین.
در حالت عادی منطق سوژه تون هم اشکال داشت. ولی بعضی پست ها هستن که برای فرد خاصی و در موقعیت خاصی نوشته می شن. در مورد اینا نباید ایراد سوژه گرفت. جمله های شما قشنگن...طرز نگاهتون به قضایا ساده و معصومانه اس. همین معصومیت دلنشینش می کنه.مثلا:
نقل قول:
صدایش را پایین آورد و گویی که درحال زمزمه آهنگی در گوش غنچه ای هست،نجوا کرد:
-و مادر...اون قرار بود هیچوقت نره...میفهمی آریانا؟
البته درستش: " در حالی که گویی در حال زمزمه آهنگی در گوش...." بود. ولی به هر حال جمله قشنگی بود.
موفق نباشید. با اون ارباب قلابیتون!